دیدگاه دانشمندان اندلس درباره اهلبیت تبیین میشود

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در راستای آشنایی با پروژههای پژوهشکدههای پژوهشگاه، با حجتالاسلام حمیدرضا مطهری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه سیره پژوهشکده تاریخ و سیره اهلبیت(ع) دربارۀ پروژه «اهل بیت در آثار دانشمندان اندلس» گفتوگویی انجام شده که از منظر فرهیختگان محترم میگذرد.
مقدمتاً موقعیت جغرافیایی اندلس را بیان بفرمایید؟
اندلس یکی از مهم ترین سرزمینهای اسلامی بود که قرون متمادی در اختیار مسلمانان قرار داشت و آثار تمدنی دوران اسلامی هنوز در آنجا دیده میشود. مسلمانان در این منطقه به پیشرفتهای فراوانی در علوم مختلف دست یافتند .اما زمینهای برای رشد و تعالی فرهنگ شیعی در این منطقه پیدا نشد که مهم ترین علت آن را باید در دلایل سیاسی جستجو کرد. اما علی رغم کم بودن نفوذ تشیع، گرایش به اهل بیت(ع) و محبت آنان در این منطقه فراوان بوده و در آثار دانشمندان این خطه نشانههای فراوانی از این محبت دیده میشود که این تحقیق در پی بررسی این موضوع بوده و بر آن است تا با نگاهی به آثار آنان این گرایش را نشان دهد. از آن جا که لازمه شناخت مسلمانان این ناحیه و فعالیتها و اندیشههای آنان آشنایی با تاریخ سیاسی آنان است لازم مینماید در آغاز نگاهی به چگونگی ورود اسلام به این منطقه و ادوار مختلف سیاسی در آن جا داشته باشیم.
اندلس نامی است که مسلمانان به بخشی از شبه جزیره ایبری که در اختیار آنها بود اطلاق میکردند شبه جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا واقع شده و کشورهای اسپانیا و پرتغال امروزی را در بر میگیرد و به وسیله رشته کوههای پیرنه از بقیه اروپا و با تنگه جبل الطارق از آفریقا جدا شده است. این نام اکنون بر یکی از استانهای جنوبی اسپانیا اطلاق میشود.
مسلمانان در چه دورهای به فکر فتح اندلس افتادند؟
مسلمانان پس از تکمیل فتوحات خود در شمال آفریقا و تصرف مغرب دور به فرماندهی موسی بن نصیر به میدان جدیدی چشم دوختند. موسی بن نصیر پس از این مرحله نیروهای خود را تحت فرمان یکی از موالی خود به نام طارق بن زیاد در طنجه گذاشته و به قیروان بازگشت.
طارق بن زیاد در رجب سال 92 هجری نیروهای خود را از تنگهای که میان مغرب و اندلس قرار دارد عبور داد و در کنار کوهی که بعدها به نام وی «جبل الطارق » نام گرفت مستقر شده و پس از استحکام موقعیت و تجمع و تجهیز نیروها فتوحات خود را آغاز کردند.
بعد از فتح اندلس عرب ها به شکل وسیعی در سراسر اندلس پراکنده شده و اکثر دشتهای آنجا را از آن خود کرده و سبب تغییر ماهیت اندلس گردیدند و در مدتی کوتاه (کمتر از یک قرن) این منطقه به یک کشور اسلامی با ویژگیهای عربی تبدیل شد.
از این زمان به بعد اندلس تحت فرمان مسلمانان راه ترقی و پیشرفت را طی کرد و مسلمانان اندلس در علوم مختلف به موفقیتهای فراوانی دست یافتند و مفسران، محدثان، فقیهان، فلاسفه، عارفان و ادیبان بسباری از این منطقه برخاستند. اگرچه این عالمان و دانشمندان همانند مسلمانان سایر مناطق اسلامی به اهل بیت پیامبر(ص) به دیده احترام نگریسته و از آنان به نیکی یاد کردهاند اما نوع نگاه و دیدگاه آنان متأثر از وضعیت سیاسی و مذهبی این ناحیه با سرزمینهای شرقی متفاوت بود.
اندلس در زمان امویان و توسط آنان فتح شد و علیرغم سقوط خلافت امویان در شام ، این ناحیه همچنان زیر سیطره آنان باقی ماند و به فاصله اندکی از سقوط خلافت اموی در شام، حکومت آنان در اندلس توسط یکی از بازماندگان خاندان اموی به نام عبدالرحمن بن معاویه بن هشام بن عبدالملک معروف به عبدالرحمن داخل، برپا شد.
پس از سقوط خلافت امویان در شرق،خاندان اموی به شدت تحت تعقیب قرار گرفته و بسیاری از نامداران و افراد مهم امویان با فرار و پنهان شدن نزد مردمان عرب و..... از دید ماموران عباسی پنهان شدند تا اینکه عبدالله بن علی امیر عباسی در شام با ترفندی عده ای از آن ها را از میان برد. او اعلام کرد تمام امویان بخشیده شده و در امان هستند و همین باعث شد که آن ها به تدریج خود را نمودار کنند و به خانه های خود باز گردند اما عبدالله آن ها را به ضیافت شام دعوت کرد و همه آن ها را که هفتاد و اندی بودند به قتل رساند و دوباره در تعقیب آنان سخت گرفت و لذا بنی امیه مجددا فراری و مخفی شدند. و با توجه به دوری افریقا برخی از آنان به آنجا گریختند که یکی از آنها عبدالرحمن بن معاویه بن هشام بن عبدالملک بن مروان بود که از دست ماموران عباسی گریخت و با توجه به هوش و ذکاوت و ماجراجوئی که در او بود نه تنها جان خود را نجات داد بلکه حکومت اموی را احیاء کرد.
عبدالرحمن به فلسطین و مصر و از آنجا به مغرب و میان قبایل بربر که مادرش از آنها بود رفت و پس از سالها ترس و دلهره به نقطه ای رسید که بر جان خود ترس و دلهره نداشت و آن نقطه مغرب اقصی بود که دروازه ورود به اندلس به حساب میآمد. او از آنجا غلام خود را به اندلس فرستاد و از دوستان و طرف داران امویان کمک خواست و با کمک آنان و با استفاده از رقابتهای قبیلگی در اندلس توانست با شکست دادن رقیبان و دشمنان خود در روز عید قربان سال 138 هجری حکومت امویان را در قرطبه تشکیل دهد.
بنا براین اندلسی که در زمان امویان فتح شد اگر چه افرادی با گرایش شیعی هم در آنجا حضور داشتند اما از جهت سیاسی یکبار دیگر زیر سلطه امویان قرار گرفت و آنان که در ضدیت با علویان و اهل بیت(ع) شهره بودند تلاش کردند تا راه ورود هرگونه افکار و اندیشههای شیعی در آنجا بسته شود.
اندلس از چه مذهبی پیروی میکرد و ائمه در آثار مسلمانان اندلس چه جایگاهی داشت؟
از جهت مذهبی هم اندلس تابع مغرب و پیرو مذهب مالکی بودند که در میان مذاهب اهل سنت خیلی به تشیع نزدیک نیست و توسط حاکمان ضدشیعی هم تقویت میشد. بنابراین هم جریان مذهبی و هم جریان سیاسی در اندلس علیه تشیع و افکار و اندیشههای مرتبط با اهل بیت(ع) شکل گرفت و تقویت شد.
این نکته پس از شکل گیری حکومتهای شیعه مذهب ادریسیان و سپس فاطمیان در همسایگی آنان در شمال آفریقا شدت بیشتری یافت و آنان که در آغاز مخالف فکری و اعتقادی شیعیان و اهل بیت(ع) بودند با شکل گیری این حکومتها مخالفت سیاسی هم به آن افزوده شد. این مهم به ویژه در عصر فاطمیان که از اقتدار بیشتری برخوردار بودند شدت یافت و نه تنها راه ورود و بروز اندیشهها و افکار شیعی بسته شد که حتی عدهای در ضدیت با آن کوشیدند اما این مخالفتها بیشتر ظاهری و برای خوشامد خاندان حاکم بود اما بدنه جامعه و عامه مردم محبت خود به خاندان پیامبر(ص) را حفظ کرده و حتی در برخی آثار این دوره نیز بروز داده بودند. این علاقه بعد از سقوط حکومت امویان بیشتر نمود یافت آن جا که حمودیان که از بازماندگان ادریسیان بودند با نفوذ در دستگاه حکومت امویان جای آنان را گرفته و پس از سقوط حکومت امویان اندلس، حکومت حمودیان علوی نسب جای آنان را گرفت . در این زمان شاعران و ادیبان به اظهار علاقه نسبت به خاندان پیامبر(ص) پرداختند و اشعار فراوانی در مدح حمودیان به عنوان منسوبان به رسول خدا(ص) سرودند.
در آثار تدوین شده در دورههای بعد نیز اهتمام به اهل بیت(ع) و بیان تاریخ آنان و سخن گفتن درباره آنان همچنان ادامه یافت و در آثار مختلف تاریخی ، تفسیری ، حدیثی، ادبی و ....توجه خاصی به خاندان پیامبر دیده میشود که در این میان توجه به امام حسین(ع) از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و آثار مستقلی درباره آن حضرت تدوین کردند که نمونه آن ابن ابار اندلسی است که در اثر خود به نام «درر السمط فی خبر السبط» به قیام کربلا پرداخته است. نکته مهم در آثار ابن ابار ضدیت او با معاویه و یزید و به طور کلی خاندان ابوسفیان است.ابن ابار اگرچه سالها پس از سقوط حکومت امویان بوده اما نگارش چنین آثار در فضای آن روز اندلس و توجه این چنینی به اهل بیت(ع)در خور تقدیر بوده و نیازمند تحقیق و بررسی دقیق است تا نشان داده شود که علیرغم تلاشهای صورت گرفته علیه خاندان پیامبر امام دوستی آنان در سرشت مسلمانان نهادینه شده و نمیتوان آن را سرکوب کرد.
وجه تمایز این پژوهش با پژوهشهای دیگر چیست؟
اگر چه آثار فراوانی توسط محققان عرب درباره اندلس تدوین شده اما به افکار و اندیشههای شیعی و حتی نوع نگاه دانشمندان و مردم آن خطه از سرزمینهای اسلامی نسبت به اهل بیت(ع) نیز توجه نشده است. علاوه بر این بیشتر آثاری که در زبان فارسی درباره درباره اندلس وجود دارد ترجمه آثار محققان عرب است که با دید خاص سیاسی و مذهبی تدوین شدهاند که البته در جای خود شایسته تقدیرند اما ما را از انجام یک تحقیق جدید و کامل به ویژه درباره افکار علاقهمندان به اهل بیت(ع) بی نیاز نمیکند.
در این پروژه که در گروه سیره اهل بیت(ع) پژوهشکده تاریخ وسیره اهل بیت در حال انجام است و به یاری خداوند تا پایان امسال به اتمام خواهد رسید، تلاش میشود تا با نگاهی به آثار تفسیری، تاریخی، کلامی، کتب فرق و مذاهب، آثار ادبی و... دیدگاه دانشمندان این خطه از سرزمینهای اسلامی درباره اهلبیت(ع) تبیین شود./997/د101/ی