پرواز به عرش الهی با 19 سال سن
به گزارش خبرگزاری رسا، چـه سرّی در شهـادت است که حـیات دلفریـب هـزار رنگ را بـا تـمام زرق و برقـش خـاضعانه به طواف خود وا میدارد و با فریاد سکوت خود ، به نعرههای گوش خراش دنیا و مافیها، خاتمه میدهد.
تو گویی که هزاران رنگ زیبا و دلربا در برابر یکه رنگ جاودان شهادت، به سفیدی میگراید، مگر نه این است که زندگی، تشنه جرعهای از آب حیات و آب حیات جاودانگی و عزت ابدی است، پس ببال به شهادتی که عزت و جاودانگی، از غیرت و جوانمردی شهید آبرو میگیرد و به حیات، نَفَسی تازه میبخشد.
شهید محسن امینی در چهارم اسفند ماه سال 1349 در یک خانواده روحانی، در شهر مقدس قم، شهر خون و قیام، مهد علم و اجتهاد، حرم ائمه اطهار -علیهم السلام- به دنیا آمد و از اول طفولیت زیر نظر یک پدر روحانی و متدین تربیت شد.
وقتی به سن 6 سالگی رسید وارد مدرسه گردید؛ کلاس اول و دوم ابتدایی را در دبستان ملی مسعود واقع در خیابان ناحیه دو خاکفرج و کلاس سوم و چهارم و پنجم را در دبستان حائری به پایان رسانید.
سپس برای تحصیل دوره راهنمایی وارد مدرسه علامه حلی -رحمه الله علیه- شد و در آنجا مشغول تحصیل گردید که این مرحله را هم با کمال موفقیت به اتمام رسانید.
پس از آن در دبیرستان صدوق برای ادامه تحصیل ثبت نام کرد، علاوه بر آن در تحصیل علوم دینی و حوزوی نیز مشغول بود و تنها توانست تا دوم دبیرستان تحصیل کند زیرا شهادت از تحصیل بر قامت او لایق تر بود. شهید از نظر اخلاقی در مرتبه بالایی قرار داشت.
دوستان و آشنایانی که در حوزه و دبیرستان با وی معاشرت میکردند، از صبر و تحمل عجیبش به شگفت آمده بودند، وی همه مشکلات را با صبر وبردباری حل میکرد، نسبت به همه دارای اخلاق حسنه بود.
جاذبه عجیبی داشت به طوری که هرکس که با او یکبار ملاقات و معاشرت میکرد، با او صمیمی میشد و تحت تاثیر اخلاق نیکوی او قرار میگرفت، آری شهدا دارای این چنین اوصاف کمالیه و خصائص پسندیدهای بودند که توانستند به فیض عظمای شهادت نائل گردند .
محسن امینی فقط 19 سال در این دنیا زندگی کرد و چهار بار به جبهه اعزام که جمعاً دوازده ماه در جبهه حضور داشته و در عملیاتهای کربلای 5 و کربلای 4 و والفجر 10 شرکت کرد و در محل حلبچه در سال 1367 بر اثر اصابت دو عدد ترکش به شهادت رسید، بدن این شهید در گلزار شهدای علی بن جعفر -علیه السلام- قم به خاک سپرده شد.
شکـسته ســرو بـــاغ آشــنایـــی همه کوچه به کوچه ، حجله حجله پرت در خون کشیدند، ای چکاوک مبارک بادت ای جان ، حجله خاک بـخــواب آری شـهیـد نـازنــینـم بمیرد دشمنت ای سیـنه صد چـاک چه سنگین است بار این جدایی وطن از خون پاکان گشته دجله تـو را ای نازنـین ، منزل مبارک دلاور گرد من ای خوب ای پاک بخـواب ای سـرو سـبز بـی قرینم که کـردت چلـچراغ سینه خاک.
شایان ذکر است، علاقهمندان به کسب آگاهی بیشتر از زندگینامه، وصیتنامه و خاطرات شهدای روحانی، میتوانند به پایگاه اینترنتی«جلوه ایثار، روایت حماسه شهدای روحانی» به نشانی http://www.jelveisar.ir مراجعه کنند./995/د101/ن