همسر و خانواده رزمندگان برای ثبت خاطراتشان دست به قلم شوند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آنچه دفاع مقدس را از دیگر جنگهای اخیر متمایز میکند پیروزی عقیده و ایمان در مقابل پیشرفتهترین سلاحهای روز دنیا بود؛ همانطور که امام (ره) در پیام خویش به مناسبت سالگرد پذیرش قطعنامه فرمودند: «جنگ ما جنگ معنویت و ایمان به خدا است».
از میان افرادی که نقشی در دفاع مقدس بر عهده داشتند، تنها عدهای لب به سخن گشوده و خاطرات خویش از آن تماشاگه راز را برای دیگران بازگو کردند، حجتالاسلام علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در سپاه قدس یکی از روحانیان رزمی تبلیغی است که دوران دفاع مقدس را با خاطرات به یاد ماندنی در ذهن دارد.
وی نویسنده کتاب «نامه های دلتنگی» است، این کتاب شامل 40 قطعه نامه است که برخى از آنها را توسط فرزندان، همسران و یا خواهران شهدا و خطاب به آنها نوشته شده، برخى دیگر نامه کودکان به امام خمینى (ره) و رزمندگان است و بعضى شامل نامههاى جانبازان، اسراء (در دوران اسارت)، آزادگان و رزمندگان است.
در میان نامهها، نامه امام خمینى (ره) به آزاده «محمد رنجبر»، نامه «سید علیاکبر ابوترابى» به فرزندش و نامهاى از «فهیمه بابائیانپور» قبل از شهادت همسرش و همچنین نامههاى چند خواهر اسیر به بستگانشان از موارد برجسته کتاب است.
دلتنگى کودکان شهید از دورى پدر و حمایت از راه و هدف آنها، درخواست کودکان براى شرکت در جنگ، دعا براى رزمندگان و امام خمینی (ره)، سفارش رزمندگان به تقوا و مقاومت و ادامه راه شهدا،سفارش امام خمینى (ره) به ایستادگى و مقاومت اسراء، دلتنگى همسران شهید و مضامینى از این دست محتواى نامهها را در برمیگیرد، این کتاب اولین بار در سال 1378 توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت تدوین و با جلد شومیز منتشر شده است.
متن زیر حاصل گفتگوی خبرنگار خبرگزاری رسا با حجتالاسلام علی شیرازی نماینده ولی فقیه در سپاه قدس و مسؤول تبلیغات لشکر ثارالله در دوران دفاع مقدس است که باهم میخوانیم.
لطفا درباره دفاع مقدس و حضور روحانیان، نقش آنها در این حضور و اینکه غیر از فعالیتهای تبلیغی چه فعالیتهایی انجام میدادند، توضیح دهید.
نکتهای که در مورد دفاع مقدس اهمیت دارد این است که ما با تجهیزات پیروز نشدیم، چرا که به فرموده امام خمینی این جنگ، جنگ عقیده و ایمان بود، حضور روحانیان در بین رزمندگان تأثیر ویژهای داشت، هرکجا روحانیان حضور داشت روحیه معنوی بالاتر بود، در نتیجه پیروزی گستردهتر بود.
اگر تاریخ جنگ 8 ساله را مرور کنیم خواهیم دید نکتهای که کمتر به آن پرداخته شده تعداد روحانیان در گردانهاست که هر گردانی تعداد روحانیانش بالاتر بود به نسبت، روحیه بهتری داشتند.
در عملیات کربلای چهار من مسؤول تبلیغات لشکر ثارالله بودم، قرار بر این شد که آمار طلبهها و روحانیانی که در گردانهای لشکر حضور داشتند را بگیریم، مسؤول اعزام روحانی لشکر آقای جلالی بود وقتی آمار گرفت معلوم شد که 250 طلبه و روحانی در لشکر داریم.
آن زمان همایشی درباره حضور 250 طلبه و روحانی در لشکر ثارالله که اکثریت آنها هم کرمانی و تعدادی از سیستان و بلوچستان و هرمزگان بودند، گذاشتیم که خبر آن در روزنامه کیهان چاپ شد.
مقایسه این تعداد طلبه از لحاظ آماری در مقایسه با دیگر نیروهای لشکر نشان از حضور حداکثری طلاب در دفاع مقدس داشت؛ چرا که وقتی درصد حضور روحانیان استان کرمان در جبهه را با درصد شرکت دیگر اقشار مقایسه میکنیم به آمار بالایی از حضور روحانیان این استان دست پیدا میکنیم، همین نشانه خوبی است، که روحانیان در همه حرکتها خصوصاً در دفاع مقدس پیشگام بوده و این از افتخارات روحانیان است.
در همین ایام که ما آمار گرفته و همایش گذاشتیم، دو عملیات کربلای 4 و 5 شکل گرفت، در عملیات کربلای 4 به جز دو یا سه گردان از لشکر، ما زیاد درگیر نبودیم، بعد از آن عملیات کربلای 5 بود، بعد از این دو عملیات آمار گرفتیم که چند نفر از روحانیان و طلاب، شهید، اسیر و جانباز و مجروح شدهاند که از 250 طلبه، 150 نفر اسیر و شهید و مجروح شدند، این نشانه حضور روحانیان در جنگ آن هم در خطوط آمادگی برای شهادت و دفاع از ارزشهای دین است.
تا به حال خاطرات زیادی از دوران دفاع مقدس به چاپ رسیده به ویژه بعد از سخنان مقام معظم رهبری درباره ثبت خاطرات رزمندگان کارهایی انجام گرفته که برخی از آنها مثل «دا» و «پایی که جا ماند» از پرتیراژترین کتابها هستند ولی متأسفانه هنوز خبری از یک رمان یا زندگینامه چشمگیر درباره روحانیان و دفاع مقدس نیست، آیا این برای شما دغدغه نیست؟ آیا فعالیتی در این باره انجام دادهاید؟
در اواخر جنگ و روزهای بعد از جنگ در تیپ امام صادق گروهی برای جمع آوری خاطرات طلاب و روحانیان تشکیل شد که بنده در آنجا دست به قلم بودم، سال 67 یا 68 در حوزه هنری مسؤول شاخه جمع آوری و ثبت خاطرات روحانیان حاضر در دفاع مقدس شدم.
از حوزه هنری هم پیگیر کار بودم و بعضی از کتابهایی که در تیپ آماده شده بود به آنجا آمد، بررسی و آماده چاپ شد، که سه یا چهار جلد در رابطه با روحانیان چاپ شد، البته چند نفر را مسؤول کار روی خاطرات موضوعی دفاع مقدس کردهایم که نزدیک به 70، 80 جلد کتاب به صورت موضوعی در حال آماده شدن است و یکی از این موضوعات نقش روحانیان در دفاع مقدس است که در حال آماده شدن است.
در بیشتر کتابهای دفاع مقدس، در میان خاطرات اگر نگاه کنیم، خاطرات روحانیان وجود دارد، بر همین اساس چند نفر در حال مطالعه این کتب برای استخراج خاطرات هستند، متأسفانه هنوز در ثبت خاطرات خیلی عقبیم، البته تا پایان سال گذشته نزدیک به 6 هزار جلد کتاب در موضوع فرهنگ دفاع مقدس چاپ شد.
بنده سال گذشته نظرم این بود که اگر بخواهیم تاریخ جنگ را درست و دقیق بنویسیم و ذرهای از عظمت جنگ را تبیین کنیم، لازم است برای هر رزمنده یک کتاب بنویسیم اما امسال نظرم را تکمیل کردم که اگر بنا باشد ما تاریخ جنگ را بنویسیم باید هر رزمنده و همسر و بچههای هر رزمنده، هرکدام یک کتاب بنویسند.
مقام معظم رهبری در تقریظ بر کتاب «نور الدین پسر ایران» میفرمایند: « تنها نقصی که در این کتاب به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانهی همسری است که تلخیها و دشواریهای زندگی با رزمندهای یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است».
کتابهای متعددی درباره خاطرات خانمها در میدان جنگ و اسارت مطالعه کردم و آخرین کتابی که در این زمینه مطالعه کردم کتاب «دختر شیلا» بود که اخیراً چاپ شده و حاوی نزدیک به 250 صفحه خاطرات خانم قدم خیر محمدی همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر اهل همدان و از فرماندهان جنگ است.
انسان وقتی خاطرات این خانم را میخواند مقداری از سختیهایی را که این خانم با 4 تا 5 بچه قد و نیم قد تحمل کرده تا یک فرمانده گردان بتواند در جبهه راحت بجنگد، متوجه میشود، بزرگ کردن پنج فرزند قد و نیم قد و به دوش کشیدن این بار به تنهایی بعد از شهادت همسرش در کربلای 5 ، سختیها و مشقتهایی که در راه رشد این پنج فرزند به دوش کشید خیلی دشوار است.
سؤال همین است که چرا کتاب یا رمانی با همان ادبیات زیبا برای روحانیان در دست نیست؟ آیا برای یادبود حضور روحانیان در دفاع مقدس کاری انجام شده است؟
البته ستادی برای برپایی و شکل گیری یادمان شهدای روحانیان توسط حجت الاسلام ذوالنور در کشور راه اندازی شده که این کار مهمی است ولی باید اعتراف کنیم که در رابطه با نقش روحانیان در جنگ کتاب و رمان خوب نداریم چون به صورت فعال به این مسأله نپرداختیم.
لازم به ذکر است که کارهایی انجام شده، به عنوان مثال خاطرات همسر شهید میثمی را چاپ کردند اما هنوز خاطرات خیلی از روحانیان و خانوادههای آنها کار نشده، آقای ذوالنور که اشاره کردیم یکی از فرماندهان جنگ است ما چقدر در پی جمع آوری خاطرات همسر ایشان از دوران دفاع مقدس بودیم؟
لازم نیست حتماً خاطرات افراد بعد از مرگشان چاپ شود هرچند خاطراتی که خانم قدم خیر گفت، بعد از فوت ایشان چاپ شد، بعضی افراد هستند که زنده هستند ولی خاطراتشان چاپ شده مثل خانم حسینی شخصیت کتاب دا یا آقای ناصر حسینی پور نویسنده کتاب پایی که جا ماند یا آقای نورالدین عافی که زنده است، تأیید مقام معظم رهبری این نکته را بیشتر تقویت میکند.
ما اگر حقیقتاً بخواهیم نقش روحانیان را در جنگ بنویسیم، باید نویسندگان زبدهای انتخاب کنیم که خاطرات را بیرون بیاورند و در رابطه با روحانیان و دفاع مقدس رمان بنویسند، این ضرورت دارد و خاطره هم بسیار وجود دارد، ما هم وظیفه داریم، البته تعدادی کتاب چاپ شده و الآن هم داریم به صورت موضوعی روی آن کار میکنیم امیدواریم بتوانیم در بحث رمان هم تلاشی بکنیم.
اکنون پرسشی که مطرح میشود این است که در بحث روحانیان و دفاع مقدس، موضوع (روحانیان رزمنده) مقداری کار شده اما درباره (روحانیان آزاده و خانوادههایشان) کار زیادی صورت نگرفته، در این باره بفرمایید.
در این باره مباحثی مطرح و بعضی از موضوعات کار شده است؛ مثلاً در رابطه با آقای ابوترابی، ولی اعتراف میکنم که در رابطه با آقای ابوترابی هم یک رمان خوب نداریم و این نیاز زمان ما است که حداقل زندگی آقای ابوترابی به صورت یک رمان در آید.
این نیاز در جامعه ما هست، مردم هم دنبال رمان هستند باید اقدامی صورت بگیرد، ما یک سری کارها را دنبال میکنیم که غیر سازمانی است، کاری که ما در سازمانها دنبال میکنیم یک بحث دیگر است.
اما کاری که در پیش گرفتهایم در حاشیه کار سازمانی دنبال میشود نه به عنوان یک وظیفه اصلی، باید یک عده ای بیایند و جدی وارد این کار بشوند، هیچ کاری غیر از این نداشته باشند و این کار را به صورت یک کار اصلی قرار بدهند و دنبال کنند.
گاهی اوقات تلاشهایی میشود که به نتیجه نمیرسد، تقریباً سیزده چهارده سال بعد از جنگ، گروهی را مشخص کرده و به لشکر ثارالله استان کرمان، فرستادیم که بروند و خاطرات روحانیان را جمع آوری کنند، کار را از رفسنجان شروع کردند.
آقای رمضانی را مسؤول این کار و چند نفر دیگر را هم پیگیر کار گذاشتیم، ایشان اصلاً از قم جدا شد که به رفسنجان برود و خاطرات روحانیان را جمع آوری کند تا اینکه کنگره شهدای روحانیان شکل گیرد، ایشان که رفت رفسنجان، مشغول یک مدرسه علمیه شد، بعد هم او را برای امامت جمعه قشم خواستند و امام جمعه قشم و پس از آن امام جمعه رفسنجان شد.
انتقادی که به خود شما وارد است، اینکه به عنوان وظیفه ای که مقام معظم رهبری تاکید داشتند خاطرات خود را ننوشتهاید.
من خاطرات خودم را ننوشتم، بعضی از خاطرات را موضوعی نوشتم که در نشریات چاپ شده، بعضی از خاطرات را هم در کنگره شهدای کرمان ثبت کردم، ولی اینکه همه خاطرات را بنویسم نه، خیلی از خاطراتِ مهمتر در جامعه وجود دارد که خاطرات من پای آنها هیچ نیست. انشاء الله این کار هم انجام میشود./995/گ403/ن