ایمان واقعی و ایمان عاریهای

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی جامعه وعاظ در حسنیه خیمه در شامگاه روز سهشنبه در بیان شان نزول آیه«آیا آب دادن به حجاج و آبادی مسجدالحرام را در برابر ایمان به خدا و روز قیامت قرار میدهید؟» گفت: در مسجد الحرام عباس عموی پیغمبر اسلام، شیبه و حضرت علی(ع) در کنار هم حضور داشتند در این هنگام عباس خود را متصدی آبرسانی به حجاج خواند، شیبه نیز خود را متصدی امور آبادانی کعبه خواند.
وی با اشاره به نکتهای از آیتالله بروجردی مبنی بر«من جاه طلب نیستم اما جایگاه خودم را به کسی نمیدهم» گفت: امام علی(ع) نیز بر اساس همین اصل لب به سخن گشود و فرمود«به خدا قسم نمیدانم در مورد چه صحبت میکنید در حالی که قبل از آنکه این مسلمانان نماز بخوانند من شش ماه با رسول خدا(ص) نماز خواندم و مرد جهاد بودم»
حجت الاسلام شجونی با تاکید بر اینکه این آیه در شان این اتفاق نازل شده است گفت: دلیل نزول این آیه این است که برای مردم مشخص کند که چه چیزی مایه افتخار یک فرد خواهد بود لذا متصدی امری بودن نکتهای خوب است اما به شرط اینکه این متصدی ایمان داشته باشد و این امور در نزد خداوند متعال از نظر درجه یکسان نیست.
عضو شورای مرکزی جامعه وعاظ با تاکید بر نارضایتی ائمه معصومین(ع) از قوم بنی شیبه گفت: روزی یک فردی از اما رضا(ع) سوال میکند که حضرت مهدی(عج) پس از ظهور خود از کجا شروع خواهد کرد؟ ایشان فرمودند: «از بنی شیبه شروع میکند و دستان این افراد را قطع میکند چراکه دزد خدا بودند» این طایفه از اشرافهای مکه بودند که قبل از اسلام متصدی امور کعبه بودند که بعد از ظهور اسلام خانه نشین شدند، درسی که از این مطلب میآموزیم این است که نباید بگذاریم انقلاب اسلامی بهدست نااهلان بیفتد.
وی با تاکید بر اینکه ایمان است که در آخرت مورد نیاز انسان میباشد گفت: این ایمان بنا به فرموده قرآن کریم به دو دسته تقسیم میشود، دسته نخست ایمان مستقر و پایدار میباشد و دسته دوم ایمانی است که عاریه نام دارد و بنا به موقعیت از بین میرود، آن فردی که از ایران به دبی و از آنجا به تلآویو میرود و نقشه شهادت دکتر علی محمدی را میکشد این فرد ایمانی عاریه داشته که آنرا در برابر پول از دست داده است.
حجت الاسلام شجونی در پایان به مرور روایتی از حضرت جعفربنعبدالله پرداخت و گفت: ایشان درحالیکه در ماه رمضان هنگام سفر در بیابانی نهار میخوردند جوان چوپانی را مشاهده کردند، هنگامی که متوجه شد جوان مسلمان است برای امتحان او پیشنهاد دزدی یکی از گوسفندان را میدهد به نحوی که صاحب گوسفند متوجه آن دزدی نشود اما در جواب آن جوان سه بار میگوید«پس خدا کجاست؟» اصل ایمان به این معنی است./9598/پ202/ن