در ازدواج، اصل قضیه محبّت است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از www.khamenei.ir شنیدن سخنان رهبر عزیز به عنوان یک دانشمند برجستهی اسلامی و متفکر زمان شناس در ترسیم جایگاه خانواده و نقشهای گوناگون آن برای جوانانی که در آغاز تشکیل این نهاد پُر ارج هستند، راهگشا است.
اشاره
تشکیل خانواده در نگاه خداوند، یعنی خیمه زدن در کنار چشمهی « مودّت» و مودّت یعنی محبّت عمیق، با طراوت، آشکار و پُر سرو صدا، «وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَة».1
سر منشأ این چشمه جوشان، اقیانوس بیساحلِ مِهر الهی است، خدای رحمنِ، رحیم، رئوف و لطیف، به ارادهی حکیمانه خود، جذبهای از این شعله آسمانی را میان زوجِ جوان قرار میدهد تا از آینهای نزدیک و به مدد اندیشهای بادوام، هر یک به تماشای نشانهای برجسته از آیات جمال و لطف الهی بنشینند و از دست یار خویش جام مهر الهی بگیرند و کامیاب شوند، «اِنَّ فی ذَلِکَ لأیَةً لِقَومٍ یَتَفَکّرونَ ».2
این محبّت، گِرهی است که خداوند به دست لطف خویش بین دو قلب جوان میاندازد و مِهریهی عرشیِ یک پیوند ماندگار و با طراوت است، سرمایهای است که اگر حفظ شود، زندگی را حفظ میکند و اگر به کار افتد، آن را رونق میبخشد، تلخیها را شیرین و سختیها را آسان میکند، و اگر به شایستگی سپاس این نعمت بزرگ گذارده شود، راه دست یابی به کیمیای محبّت الهی را هموار میسازد.
زن و شوهر با این دستمایه پُر ارج میتوانند به همهی آرزوهای دیگر خود برسند و بهشت آسمانی را در زمین به تجربه بنشینند، به شرط آن که قدرش را بدانند و با هنرمندی از آسیبها نگهداریش کنند، چگونه؟ رهنمود «پیرِ مهر» بهترین راهنما برای عاشقان جوان است.
بالاتر از واقعیات زندگی
بالاتر از واقعیات زندگی، آرزوها و عشقها و احساسات انسانی در زندگی نقش دارند، نقششان هم نقش تبعی و درجه دوّم نیست، بلکه نقش اصلی است و میتواند ملاط این بنای فخیم و بسیار مستحکم قرار بگیرد.
این را چگونه باید تنظیم کرد؟ زن و مرد باید هر کدام جایگاه خودشان را بشناسند، مرد نسبت به زن و زن نسبت به مرد، نگاهی محبّت آمیز و همراه با یک عشق پاک داشته باشند و این عشق را حفظ کنند؛ چرا که زایل شدنی است، مثل همه چیزهای دیگر، باید نگهش دارند و حفظ کنند که زایل نشود.3
اصل قضیه، عشق است
اگر در زندگی محبّت وجود داشت، سختیهای بیرون خانه آسان خواهد شد، برای زن هم سختیهای داخل خانه آسان خواهد شد.4
در ازدواج، اصل قضیه محبّت است، دخترها و پسرها این را بدانند، این محبّتی را که خدا در دل شما قرار داده، حفظ کنید.5
این رابطهی انسانی، بر اساس محبّت و رابطهی عاطفی استوار است، یعنی زن و شوهر باید به هم محبّت داشته باشند و همین محبّت، همزیستیِ آنها را آسان خواهد کرد، عامل محبّت هم به پول و تشریفات و این چیزها بستگی ندارد.6
محبّت، خانواده را پایدار میکند، محبّت مایهی آبادی زندگی است، کارهای سخت به برکت محبّت برای انسان آسان میشود، در راه خدا هم اگر انسان با محبّت وارد شود، همه کارها آسان خواهد شد.7
دختر و پسر، عروس و داماد به هم محبّت بورزند؛ چون محبّت آن ملاطی است که اینها را برای هم حفظ میکند، در کنار هم نگه میدارد و نمیگذارد از هم جدا شوند، محبّت خیلی چیز خوبی است، محبّت که بود، وفاداری هم هست.
بیوفایی، بیصفایی و خیانت به یکدیگر، دیگر نخواهد بود، محبّت که بود، فضا، فضای اُنس میشود. فضای قابل تحمّل و مورد استفاده و شیرین ایجاد میگردد.8
هر چقدر بیشتر، بهتر
زن و شوهر هر چه بیشتر به هم محبّت کنند، زیادی نیست، آن جایی که محبّت هر چه زیاد شود، ایرادی ندارد، محبّت زن و شوهر است، هر چه به هم محبّت کنید، خوب است و خود محبّت هم اعتمادی میآورد.
این محبّت زن و شوهر هم جزو محبّتهای خدایی است، این از آن محبّتهای خوب است، هر چه بیشتر شود بهتر است.
از محبّت خارها گل میشود
زن و شوهر باید به هم محبّت بورزند، این اساس خوشبختی است، خوشبختی در این است که زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند.9
وقتی محبّت باشد، از محبّت خارها گُل میشود، اگر چیز ناخوشایندی هم در همسر وجود داشته باشد، وقتی محبّت بود، آن چیزهای ناخوشایند، به کلّی رنگ میبازد و محبّت همهی چالهها را صاف میکند.10
محبّت، دستوری و سفارشی نیست
محبّت، دستوری و فرمایشی نیست، دست خود شماست، شما میتوانید محبّت خودتان را روز به روز در دل همسرتان زیاد کنید، چطوری؟ با اخلاق خوب، با رفتار مناسب، با محبّت ورزیدن به او، با وفاداری.11
اگر زن بخواهد شوهرش به او محبّت بورزد، باید حرکت و تلاش کند، اگر مرد بخواهد زنش او را دوست داشته باشد، باید یک تلاشی انجام بدهد، محبّت محتاج تلاش و ابتکار است.12
محبّت در صورتی خواهد ماند که طرفین حقوق یکدیگر و حدود خود را رعایت کنند و از آن تخطّی و تجاوز نکنند، یعنی در واقع هر کدام از این دو طرف که دو شریک هستند و با هم زندگی را بنا میکنند، سعی کنند که جایگاه خود را در دل، ذهن و فکر طرف مقابل، جایگاه راسخ و نافذی قرار دهند، یعنی همان نفوذ معنوی؛ همان ارتباط و پیوند قلبی زن و شوهر، حقوق اسلامی برای این است.13
اگر بخواهید این محبّت باقی بماند، به جای اینکه از طرف مقابلتان توقّع کنید که او مرتّب به شما محبّت کند از دل خودتان بخواهید که تراوش محبّت او روز به روز بیشتر شود، محبّت به طور طبیعی، محبّت میآفریند.14
عشق بازی دِگر و نفس پرستی دگر است
امروز در دنیا تعبیر بدی از محبّت میکنند، این عِشقی که تعبیر میکنند، اینها، آن محبّت واقعی نیست، این، همان حالت هیجان جنسی است که به یک شکل خاصی آن را ظاهر میکنند، این ممکن است در خیلی از موارد پیش بیاید، ارزشی هم ندارد، آن چیزی که با ارزش است، آن محبّت عمیق و صمیمی و خدایی و همراه با احساس مسؤولیت متقابل بین دختر و پسر است که بدانند حالا بعد از این، یک واحدند و یک هدف را دنبال میکنند، این، آن محبّتی است که خانواده بر اساس آن شکل میگیرد.15
آن محبّتها و عشقهایی که بر اساس مبانیِ انسانی نیست و از روی مسائل ظاهری و شهوات زودگذر است، اینها خیلی پایه و بنیادی ندارد، امّا محبّتی که بر اساس آن اصل انسانی است که خدای متعال آن را قرار داده، بخصوص اگر چنانچه با شرایطی که در همین ازدواج اسلامی رعایت شده و توصیه شده است، اگر با اینها همراه باشد، این محبّت روز به روز بیشتر میشود.16
گام اوّل: احترام متقابل
زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند، نه احترام ظاهری و تشریفاتی، بلکه احترامی واقعی.17
احترام به این معنا نیست که مثلاً همدیگر را با القاب و آداب صدا کنند، بلکه قلباً مرد نسبت به زن خود و زن نسبت به مرد خود، احساس احترام داشته باشند.
احترام را در قلب خود نگهدارید، برای هم حرمت قائل باشید، این در ادارهی زندگی مهمّ است، بین زن و شوهر، اهانت و تحقیر و تذلیل نباشد.18
گام دوّم: اعتماد سازی
نگه داشتن محبّت به این است که زن و شوهر اعتماد یکدیگر را جلب کنند، اطمینان که پیدا شد، محبّت، پایدار میشود و اُنس به وجود میآید.19
اساس محبّت، اطمینان است، اگر اعتماد بین زن و شوهر از بین رفت، محبّت آرام آرام از بین خواهد رفت، باید به هم اعتماد داشته باشید.20
اگر میخواهید محبّت طرف مقابلتان به شما زیاد باشد، وفاداری کنید، حسّ اعتماد او را جلب کنید، یکی از چیزهایی که محبّت را در خانواده به کلی به هم میریزد، بیاعتمادیِ زن و شوهر به همدیگر است.21
محبّت یک امری است که باید زمینه آن را فراهم کرد و زمینهاش این است که دختر سعی کند اعتماد شوهرش را به خود جلب کند، پسر هم سعی کند اعتماد زنش را به خود جلب کند، وقتی اعتماد طرفین وجود داشت، هر دو به وفاداری هم اطمینان پیدا کردند، محبّت زیاد میشود.22
وفاداری، خیلی مهم است، اگر زن احساس کند شوهرش به او وفادار است و شوهر احساس کند زنش به او وفادار است، این خود به وجود آورندهی محبّت است، محبّت که به وجود آمد، آن وقت خانواده پایدار خواهد شد، یک بنای مستحکم و پایداری که سالهای متمادی ادامه پیدا میکند.23
اگر زن یا شوهر احساس کند که دل همسرش در گروی جای دیگر است، اگر احساس کند به او راست نمیگوید، اگر احساس کند با دورویی برخورد میکند، اگر احساس کند صمیمیّتی در بین نیست، هر چه هم محبّت داشته باشد این محبّت ضعیف خواهد شد.24
وفاداری کن تا جلب اعتماد کنی!
محبّت ورزیدن، یک امری است که در اوّل کار خدای متعال این را به شما میدهد، سرمایهای است که در اوّل ازدواج، خدا به دختر و پسر هدیه میکند، به یکدیگر محبّت پیدا میکنند، این را باید نگه داشت. محبّتِ همسرِ شما به شما، وابسته به عمل شماست، اگر بخواهید همسرتان به شما آن محبّتش محفوظ بماند، باید رفتار خودتان را محبّت برانگیز کنید، حالا معلوم است که انسان چه کار باید بکند تا محبّتش معلوم شود، بایستی وفاداری کنید، امانت نشان بدهید، صفا نشان بدهید، توقّعات خود را خیلی بالا نبرید، باید همکاری کنید، باید اظهار محبّت کنید، اینها محبّت ایجاد میکند، هر دو نسبت به هم این وظیفه را دارند، محبّت در زندگی باید باشد، همکاری باشد، ایراد گیری و زیاده طلبی نباشد.25
اعتماد، قراردادی نیست
اعتماد، یک امر قرار دادی نیست که بیا من به تو اعتماد کنم، تو به من اعتماد کن، این طوری نیست، اعتماد را باید جلب کرد، با خوبیِ عمل، با رعایتِ اخلاق، با رعایتِ آداب، با رعایتِ حدود و ثغور و موازین شرعی.26
بیاعتمادی پایهی محبّت را از بین میبرد، نگذارید این بیاعتمادی به وجود بیاید، احساس بیوفایی محبّت را مثل خوره میخورد و از بین میبرد.27
اگر زن احساس کرد شوهرش به او دروغ میگوید یا مرد احساس کرد که زنش به او دروغ میگوید و هر کدام احساس کردند دیگری در اظهار محبّت صادق نیست، این دیگر پایههای محبّت را سست خواهد نمود، اگر میخواهید محبّت باقی بماند، اعتماد را حفظ کنید و اگر میخواهید زندگی پایدار بماند باید محبّت را نگهدارید.28
ذوب کدورتها در لابهلای محبّتها
زن و شوهر باید به هم محبّت داشته باشند، همین! کارهایی که محبّت را کم میکند، انجام ندهید، مواظب باشید چیزهایی که شما را از هم گلهمند و بیزار میکند، از شما سر نزند، درست نگاه کنید ببینید شوهر شما یا زن شما روی چه چیزهایی خیلی حسّاس است، از آنها اجتناب کنید، بعضیها بیاعتنایی میکنند، مثلاً فرض بفرمایید که زن از یک عادتی که مرد دارد بدش میآید، این مرد هم بیاعتناست و آن عادت را باز تکرار میکند، این بد است، همین طور زنها، فرض بفرمایید زنهایی هستند که هوسهای شخصی خود را فلان چیز را بخریم فلان جا برویم و بر راحتی و آسایش شوهر ترجیح میدهند، چه لزومی دارد؟ اصل کار، شما دو نفر هستید، همه دنیا فرع شمایند، همدیگر را داشته باشید، با همدیگر مهربان باشید.29
اگر یک وقتی خدای نکرده یک کدورتی پیش آمد، باید لابهلای محبّت ذوباش کنید و از بین ببرید، نباید یک حرفِ کوچکی را بزرگ کنند و مرتّب کش بدهند، اینها نباید باشد.30
اگر زن و شوهرها نسبت به احساسات یکدیگر بیاعتنایی و بیتوجهی کنند و به تدریج حالت بیمحبّتی از یک طرف به وجود بیاید، چون بیمحبّتی مرضی مسری است، حتماً به آن طرف دیگر هم سرایت میکند، این طوری است، نباید بگذارید، هر دو باید تلاش و کوشش کنید، این پایه اصلی است.31
بزرگترها هم کمک کنند
باید جوانها را هدایت کرد، امّا در جزئیات امور آنها نباید خیلی دخالت کرد که زندگی برای آنها مشکل میشود.32
مبادا بعضیها با دخالتهای خودشان، بعضیها با کم ظرفیّتی و خویِ بچگی خودشان، این بنای مستحکم را به اندک چیزی متزلزل کنند، اگر دیدند دخالتهای آنها دارد این زن و شوهر را نسبت به هم دل چرکین میکند، دیگر اجازه نداند دخالت کنند.33
بزرگترها اگر میخواهند این جوانها راحت زندگی کنند، باید آنها را نصیحت کنند و هدایت نمایند، امّا دخالت نباید بکنند، بگذارند زندگیشان را بکنند.34
مبادا خدای نکرده بزرگترها بیایند پیش یکی از زوجین، از آن دیگری بدگویی کنند، یک چیزی بگویند دلخوری درست کنند، بلکه باید بزرگترها سعی کنند، بیشتر اینها را به هم نزدیک نمایند و دلهایشان را بهم متّصلتر کنند.35
والدین نقش زیادی در ایجاد محبّت دارند، والدین دختر و پسر باید دائماً همّتشان این باشد که این را نسبت به دیگری با محبّت کنند، اگر هم چنانچه یک چیزی دیدند از طرف مقابل که برایشان خوشایند نبود، آن را برای فرزند خودشان ذکر نکنند، بگذارید این دو با یکدیگر روز به روز مأنوستر و با محبّتتر باشند.36
پدر و مادرها باید سعی کنند محبّت زن و شوهرها را این بچههایشان را، جوانهایی را که ازدواج میکنند تأمین کنند، گاهی ممکن است یک دلخوریهایی پیش بیاید، پدر و مادرها که تجربه دارتر هستند، بزرگتر هستند، عاقلتر هستند، نگذارند که این دلخوریها به دلسردی زن و شوهر جوان از هم منتهی شود.37
2. سورهی روم، آیهی 21
3. خطبهی عقد مورخهی 22/12/1378
4. خطبهی عقد مورخهی 11/8/1377
5. خطبه عقد مورخهی 17/10/1374
6. خطبهی عقد مورخهی 4/9/1375
7. خطبهی عقد مورخهی 30/7/1376
8. خطبهی عقد مورخهی 24/9/1376
9. خطبهی عقد مورخهی 19/1/1377
10. خطبهی عقد مورخهی 15/1/1378
11. خطبهی عقد مورخهی 30/7/1376
12. خطبهی عقد مورخهی 19/1/1377
13. خطبهی عقد مورخهی 11/12/1377
14. خطبهی عقد مورخهی 19/7/1379
15. خطبهی عقد مورخهی 15/10/1379
16. خطبهی عقد مورخهی 2/1/1380
17. خطبهی عقد مورخهی 2/1/1380
18. خطبهی عقد مورخهی 19/9/1371
19. خطبهی عقد مورخهی 28/9/1374
20. خطبهی عقد مورخهی 19/1/1377
21. خطبهی عقد مورخهی 19/7/1379
22. خطبهی عقد مورخهی 22/9/1379
23. خطبهی عقد مورخهی 30/7/1376
24. خطبهی عقد مورخهی 21/12/1379
25. خطبهی عقد مورخهی 19/12/1376
26. خطبهی عقد مورخهی 10/2/1375
27. خطبهی عقد مورخهی 16/11/1379
28. خطبهی عقد مورخهی 6/6/1381
29. خطبهی عقد مورخهی 24/9/1371
30. خطبهی عقد مورخهی 24/9/1376
31. خطبهی عقد مورخهی 16/5/1379
32. خطبهی عقد مورخهی 6/9/1376
33. خطبهی عقد مورخهی 17/2/1375
34. خطبهی عقد مورخهی 18/5/1374
35. خطبهی عقد مورخهی 11/8/1377
36. خطبهی عقد مورخهی 31/6/1371
37. خطبهی عقد مورخهی 9/12/1380
/993/پ203/ن
1. سورهی روم، آیهی 21