اهمیت کعبه از دید شیعیان
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، موحد کارشناس وهابی شبکه وصال حق با پخش کلیپ هایی از مراسم زیارت شیعیان گفت: به اعتقاد شیعیان ارزش کربلا بالاتر از خانه خداست و رفتن به زیارت امام حسین(ع) را بهتر از رفتن به زیارت خانه خدا می دانند و برای کعبه اهمیتی قائل نیستند.
برای اثبات اهمیت کعبه از نظر شیعیان کافی است فتاوای فقها را در باب نماز واجب و مستحب، مراسم احتضار، نماز، تدفین میت و ذبح حیوانات مرور کنیم که در تمامی این موارد توجه به سوی قبله را که همان کعبه است شرط صحت و قبولی اعمال و یا مستحبات می دانند.
بدون تردید مکان هاى مقدس کعبه و کربلا، در میان مذاهب اسلامی؛ به ویژه در نزد شیعیان از نظر فضایل، از جایگاه خاص خود برخوردار و مورد احترام است. اما طرح «برترى کربلا را برکعبه» به عنوان یکى از عقائید شیعه، حقیقت ندارد و افتراء محض به شیعیان است؛ زیرا شیعه که یکى از فرق مسلمانان است؛ براى کعبه حرمت خاص و اهمیت ویژهاى را قائلند.
شیخ طوسى یکى از استوانههاى علمى و فقهى شیعه، در «النهایة فی مجرد الفقه والفتاوى، ص62» شناخت قبله را براى انجام امورى که ذکر شد؛ واجب میداند و در پایان تصریح میکند که قبله همان کعبه است:معرفة القبلة واجبه للتوجه إلیها فی الصلوات، و استقبالها عند الذبیحه، وعند احتضار الأموات ودفنهم. والتوجه إلیها واجب فی جمیع الصلوات فرائضها وسننها مع التمکن وعدم الاعتذار. والقبله هی الکعبه، شناخت قبله براى انجام نماز به سوى آن و رو به قبله قرار دادن ذبیحه و شخص محتضر و دفن اموات واجب است. رو کردن به قبله در تمام نمازهاى واجب و مستحب در صورت امکان و نبود عذر، واجب است و قبله همان کعبه است»، طوسی در«مبسوط، ج1، ص77» نیز همین مطالب را آورده است.
قاضى ابن براج القاضی در «المهذب، ج 1، ص84» مینویسد: القبلة هی الکعبة، والعلم بها واجب مع التمکن للتوجه إلیها فی فرائض الصلاة وسننها، واحتضار الموتى من الناس، وغسلهم، والصلاه علیهم، ودفنهم والذبائح، قبله همان کعبه است، به جهت رو به قبله انجام دادن نمازهاى واجب و مستحب و رو به قبله بودن مردم در حال احتضار و انجام غسل و نماز بر میت و دفن آن و ذبیحه، علم به قبله واجب است.
یکى از مواردیکه اهمیت کعبه را از نظر شیعیان ثابت میکند مراسم عبادى حج است که در هر سال جمعیت انبوهى از حاجیان را، شیعیان تشکیل میدهند.
براى این که اهمیت حج و کعبه در این قسمت روشن شود به دو مطلب در رابطه با حج اشاره میشود: گذشته از آیات، روایات زیادى درباره این فریضه الهى آمدهاست که دلیل بر وجوب حج و اهمیت آن از نظر شیعه است، در اهمیتش همین بس که انسان مستطیعى که حج را بدون عذر ترک کند کافر است. و یا بدون عذر آن را به تأخیر اندازد و بمیرد؛ بر دین یهودى و نصرانى مردهاست.
صدوق، در«منلایحضرهالفقیه ج 4، ص368، ح5762 ، بَابُ النَّوَادِر»ِ آورده رسول خدا در ضمن یک روایت طولانى به امام على(ع) فرمود: یَا عَلِیُّ تَارِکُ الْحَجِّ وَهُوَ مُسْتَطِیعٌ کَافِرٌ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ یَا عَلِیُّ مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّى یَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّا، اى علی! کسى که مستطیع باشد و حج را انجام ندهد، کافر است. خداوند در باره حج میفرماید: و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه(او) کنند، آنها که توانایى رفتن به سوى آن دارند. و هر کس کفر ورزد(و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده) ، خداوند از همه جهانیان، بىنیاز است. اى علی! کسى که حج را به تأخیر اندازد تا بمیرد، خداوند او را در قیامت یهودى و یا نصرانى محشور نماید.
کلینی در«الأصول من الکافی،ج4، ص268» نقل کرده است:عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ لَمْ یَمْنَعْهُ مِنْ ذَلِکَ حَاجَةٌ تُجْحِفُ بِهِ أَوْ مَرَضٌ لَا یُطِیقُ فِیهِ الْحَجَّ أَوْ سُلْطَانٌ یَمْنَعُهُ فَلْیَمُتْ- یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّا، امام صادق(ع) فرمود: هر کس بمیرد و بدون موانع مانند: موانع قهری، عوارض جسمى و بسته شدن راه توسط ستمگری، به حج خانه خدا نرفته باشد، به سیرت یهود و نصارى خواهد مرد.
کلینی در«أصول کافی،ج4، ص269» اشاره می کند: عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ- وَمَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَأَضَلُّ سَبِیلًا فَقَالَ: ذَلِکَ الَّذِی یُسَوِّفُ نَفْسَهُ الْحَجَّ یَعْنِی حَجَّةَ الْإِسْلَامِ حَتَّى یَأْتِیَهُ الْمَوْت، ابى بصیر میگوید: از امام صادق(ع) در باره این آیه «اما کسى که در این جهان(از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است» پرسیدم حضرت فرمود: او آن کسى است که حج را به تأخیر میاندازد تا مرگش فرا رسد.
از نظر روایات، حج بیت الله داراى آثار تربیتی، فرهنگی، سیاسى و اقتصادى است که این آثار فقط با رفتن در آن جا به دست میآید؛ بنابراین از نظر فقه شیعه اگر کسى مستطیع بود و عذرى برایش پیش آمد و یا قبل از انجام حج از دنیا رفت با این که بر انجام آن وصیت نکرده باشد، باید به نیابت از او حج را بجا آورد و انجام هرگونه اعمال مستحبى یا واجب دیگر نمیتواند جایگزین آن شود و این دلیل دیگر بر اهمیت حج و عظمت کعبه است.
کلینى در«أصول کافی، ج4، ص273» با سند صحیح نقل میکند: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَرَادَ الْحَجَّ فَعَرَضَ لَهُ مَرَضٌ أَوْ خَالَطَهُ سَقَمٌ فَلَمْ یَسْتَطِعِ الْخُرُوجَ فَلْیُجَهِّزْ رَجُلًا مِنْ مَالِهِ ثُمَّ لْیَبْعَثْهُ مَکَانَهُ، امام باقر(ع) میفرماید: امیر المؤمنین(ع) مىفرمود: اگر کسى مستطیع باشد، و براى او بیمارى یا عارضهاى رخ دهد که نتواند به زیارت حج برود، باید شخص دیگرى را به هزینه خود براى انجام حج به جاى خود اعزام نماید.
کلینى با سند صحیح در«أصول کافی، ج 4 ص277» بیان میکند: عَنْ رِفَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ یَمُوتُ وَلَمْ یَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ وَلَمْ یُوصِ بِهَا أَ یُقْضَى عَنْهُ قَالَ: نَعَمْ، از امام صادق(ع) در مورد مردى که پیش از انجام حجة الاسلام بمیرد و بر انجام آن وصیت هم نکرده باشد پرسیده شد؛ آیا از طرف او قضا کند یا نه؟ حضرت فرمود: بلی.
غیر از این مورد موارد دیگرى هم داریم که وجوب حج و اهمیت کعبه را در مکتب تشیع ثابت میکند؛ بنابراین کعبه در نظر شیعیان تا این اندازه از اهمیت ویژه برخوردار است که کربلا آن را ندارد؛ به عنوان مثال در نظر شیعه زیارت کربلا همانند حج واجب نیست؛ بلکه در بعضى مواقع مستحب مؤکد است و اگر زیارت حضرت واجب میبود فقهاء بر وجوب آن فتوا میدادند./9161/ت302/ن