در گفتوگو با دکتر باهر تشریح شد؛
اهمیت پرداختن به طب سنتی و ضرورت احیای آن
خبرگزاری رسا ـ پزشک معالج حضرت امام خمینی(ره) با تبیین اهمیت پرداختن به طب سنتی و ضرورت احیای آن، راحتطلبی مردم، وفور دارو در دسترس مردم در داروخانهها و عدم آگاهی به عوارض داروهای شیمیایی را از علل عدم پیشرفت طب سنتی در جامعه ایران دانست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکم شهریور ماه سالروز ولادت طبیب نامدار ایرانی جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی سینا، به پاس تألیفات و خدمات بینظیر وی به علوم پزشکی و همچنین تجلیل از جامعه پزشکی کشور، روز پزشک نام گذاری شده است؛ اگرچه علوم پزشکی در دوران کنونی با گذشته تفاوتهای چشمگیری کرده و راه خود را از طب پیشین یعنی طب سنتی به طب آلوپاتی تغییر داده است، اما میرود تا دوباره طب قدیم که برگرفته از سنت رسول الله(ص) و ائمه اطهار(ع) است، در کشور زنده شود و شکوفایی گذشته خود را به دست آورد.
نوشتار زیر حاصل گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری رسا با دکتر غلامرضا باهر، پزشک معالج امام خمینی(ره) است که وی افزون بر تبیین اهمیت و ضرورت پرداختن به طب سنتی، به واکاوی علت عدم پیشرفت این طب در جامعه میپردازد و توصیه میکند تا زمانی که بیمار نشدهایم به پزشک مراجعه نکنیم و در صورتی که مرض شدت گرفت به پزشکی مراجعه کنیم که به روش طب سنتی آشنا است تا با استفاده بی جا از درمانهای شیمیایی جدید ما را دچار عوارض دارویی نکند.
دکتر غلامرضا باهر از سال 1357، سرپرستی گروه پزشکی امام خمینی(ره) در قم و همچنین سرپرستی گروه پزشکی حضرات آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، حائری یزدی، سید محمد روحانی، صفائی خوانساری، مولایی(تولیت آستانه قم)، فاضل لنکرانی و برخی دیگر از علما را عهده دار بوده است. با هم این گفتوگو را میخوانیم؛
اهمیت و ضرورت پرداختن به طب سنتی و احیای آن را تبیین بفرمایید؟
پتانسیلهای طب سنتی بیشمار است، اما اگر بخواهیم اهمیت و ضرورت پرداختن به آن را مورد تبیین قرار دهیم، نخست باید بدانیم که علم پزشکی چیست و از چه زمانی همراه انسان شده است. پزشکی از زمانی که بشر پا به عرصه وجود گذاشت، همواره در جامعه وجود داشته است؛ لغت طب را میتوان به طهارت باطن ترجمه کرد؛ «ط» علامت طهارت و «ب» علامت باطن است، و طبیب کسی است که با طهارت باطنی خود در رفع آلام بیماران میکوشد.
اولین لغتی که درباره طب به عنوان طبیب به کار رفت درباره خود پرورگار بود که میفرمایند «الله الطبیب»، یعنی تمام درمانها در نزد پروردگار است به طوری که وقتی حضرت ابراهیم(ع) از خداوند سؤال کرد «دوا از کیست»، خداوند متعال پاسخ داد «دوا هم از ما است»؛ آن حضرت سپس پرسید پس این افرادی که در جامعه به عنوان طبیب مشغول طبابت هستند چه کسانی هستند که حقتعالی فرمود «آنها واسطه رساندن فیض من به بندگانم هستند». در قرآن هم میخوانیم «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِی؛ و چون بیمار شوم او مرا شفا میبخشد».
باید توجه داشت که خلقت بدن انسان به گونهای است که اگر بدون هیچ گونه دوایی آن را به حال خود رها کنند، بیماریهای خود را شفا خواهد داد. اینکه ما بیمار میشویم به سبب عدول از آن حدودی است که برای ما معین کردهاند چه در غذا و چه در سایر مسایلی که به زندگی مربوط است. یکی از بهترین راههای سلامت زیستن استفاده از آب و هوای خوب و غذاهایی است که با بدن ما سازگاری دارد، اگر از هوا و آب آلوده و غذاهایی که برای بدن ما نامناسب هستند، استفاده کنیم، بیمار میشویم؛ همیشه توصیه ما به این است که سعی کنید موادی را به بدن خود برسانید که بدن شما با آنهاسازگاری دارد. اگر کسی در هوای مسموم مانند هوای تهران که آلوده بوده و درصد آلودگی آن بالای حد طبیعی است زندگی کند و از آبهای آلوده و غذاهای نامناسب مانند گوشت و غذاهای سریع استفاده کند مطمئنا دچار بیماری میشود.
توجه کردهاید که چرا در برخی کشورها و برخی از مناطق روستایی میانگین عمر افراد بالاتر از میانگین افراد در مناطق دیگر است، علت دقت در تغذیه، تنفس و دور بودن از جار و جنجال و سر و صدا است. سر و صدا یا آلودگیهای صوتی یکی از راههای کاهش دوران زندگی بشر است، بنابراین میتوان اینگونه فرض کرد که بشر سلامتی خود را از پروردگار متعال گرفته است، چراکه در آیه استرجاع میخوانیم «انا لله و انا الیه راجعون»، بنابراین وقتی معتقدیم روح خداوند در بدن انسان دمیده شده و ما وابسته به پروردگار هستیم، و پروردگار بیمار نیست، پس انسان هم میتواند هیچگاه بیمار نشود، اما اگر بیمار شد به سبب تخطی و دور شدن از الگوهای زندگی است.
مرحوم فلسفی منبری درباره جبر و اختیار داشتند و جمله ایشان در آن منبر این بود که ما 10 درصد از خود اختیار داریم و بقیه از پروردگار است، اگر از آن 10 درصدی که در اختیار ما است به درستی استفاده کنیم همواره سالم بوده و از عمر بالایی برخوردار خواهیم بود؛ بنابراین اگر یک فردی بیمار شد مجبور است پیش پزشک رود، پزشک هم با بررسی علائمی که در او مشاهده میکند او را درمان میکند. اینجا این مسأله پیش میآید که اطبا چگونه درمان میکنند؟ درمانی که در دست اطبا است را «آلوپاتی» میگویند، یعنی علائم بیماری را در یک فرد بیمار بررسی کرده و سعی در از بین بردن آن علامت میکنیم.
از امام علی(ع) روایت است که میفرمایند «دواؤک فیــک و ما تشعر، وداؤک منـک و مـا تُبصـر، وتزعم أنّک جـرم صغیـر، وفیک انطوی العالم الأکبـر، وأنت الکتاب المبین الذی، بأحرفـه یظـهر المضمر» انسان کامل به اعتبار اینکه از مرتبه خلافتش تربیت عالم میکند مظهر جامع اسماء و صفات الهیه و مرآت هویت اوست، پس به این اعتبار ربّ است و به اعتبار آنکه او نیز مربوب ذات الهی است و موصوف به صفت عبودیت است، عبد میباشد، پس انسان صورتش جسمانی و معنایش روحانی است، جسمش از عالم خلق است و روحش از عالم امر، بنابراین درمان در خود ما است.
علت عدم پیشرفت طب سنتی ایران چیست؟
راحتطلبی مردم، وفور دارو در دسترس مردم در داروخانهها و عدم آگاهی به عوارض داروها سبب رواج طب آلوپاتی (مدرن) و درمان با اضداد و استفاده از داروهای شیمیایی شده است. داروهای شیمیایی بعضی از وقتها به درد افراد بیمار میخورد اما در عین حال چنین نیست و بسیاری از بیماران را میتوان با استفاده از داروهای گیاهی درمان کرد.
خسته هستید و سرتان درد میکند، با خودن دو حبه سیر یا استفاده از قهوه ساده و آرامش مختصر سردردتان خوب میشود، اما به سبب وفور داروهای شیمیایی از قرص «آسپرین» برای رفع سردرد استفاده میکنید در صورتی که این قرص میتواند سبب خونریزی معده شود و حتی کشنده باشد یا «استامینوفن» یکی از بهترین داروهای مسکن است که الآن به عنوان رفع دردها به کار برده میشود، در حالی که بزرگ ترین سم برای کبد است و اگر از سه گرم بیشتر در بچهها و هشت گرم بیشتر در بزرگسالان استفاده شود کبد را دچار اختلال شدید میکند.
متأسفانه قرص «استامینوفن» در بازار به وفور یافت شده و به راحتی در اختیار مردم قرار میگیرد و حتی روزانه از آن استفاده میکنند که این عدم آگاهی مردم نسبت به عوارض دارویی، سبب استفاده بیش از حد آن شده است. یکی از علتهایی که هنوز طب سنتی بین مردم جا نیفتاده عدم آگاهی به خواص داروهای گیاهی است. خداوند بهترین داروهای شفابخش را در بین گیاهان قرار داده است، مثلا گیاهی در باغچه بیشتر خانههای قدیمی میروید به نام خرفه که این گیاه خواص بسیاری دارد.
از حضرت امام صادق(ع) روایت است که میفرمایند «خداوند متعال سبزی به گرامی، ارزش و پربهایی خرفه در دنیا نیافریده است». اما همین خرفه را در باغچهها میکنند و به دور میاندازند در حالی که بالاترین میزان امگا 3 که الآن به عنوان کپسولهای مکمل از داروخانهها میخرند در خرفه وجود دارد و چه اشکالی است که تخم خرفه را در باغچه بکاریم و خرفهای را که به بار میآید به جای استفاده از مکمل دارویی، مصرف کنیم. البته باید توجه داشت که هر گیاهی را نباید مصرف کرد به طوری که مصرف زیاد برخی گیاهان مانند «گل انگشتدانه» برای بدن سم است.
پیامبر اکرم(ص) و به پیروی از ایشان حضرت امام صادق(ع) فرمودند «عسل، سیاهدانه و پیاز دوای هر بیماری است جز مرگ». عسل، سیاه دانه و پیاز در بیشتر خانهها وجود دارند اما از آن استفاده میشود. سیاه دانه را «حبة البرکه» گویند، یک ماده روغنی از آن به دست میآید به نام «کورکومین» که خاصیت آنتی اکسیدانی فوق العاده بالایی دارد و ضد سرطان و تنگی عروق است، اما متأسفانه از همین ماده بسیار ارزان و پرمنفعت در جامعه استفاده نمیشود.
مردم به علت عدم آگاهی در خواص مواد مؤثرهای که در داخل گیاهان وجود دارد، طب سنتی را به فراموشی سپردهاند؛ عسل مادهای شفابخش است و خواص بسیاری دارد. در قرآن از عسل به عنوان فی شفاء للناس» نام برده شده است، اما مردم نمیدانند که چه خاصیتی دارد یا در استفاده از آن کوتاهی میکنند و یا به عسل واقعی دسترسی ندارند.
عسل بهترین نگهدارنده است. در اهرام ثلاثه مصر حوضچهای را پیدا کردند که پنج هزار سال قدمت داشت و بعد جنازهای درون آن پیدا شد که تازه مانده بود و این فرضیه ثابت شد که برای جلوگیری از فاسد شدن مواد آن را در عسل بگذارند؛ مادهای در عسل وجود دارد که از تخلیه بافتی جلوگیری میکند، اگر گوشت را در عسل بگذارید ماهها سالم میماند و فاسد نمیشود.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند «خداوند هیچ گیاهی را هرز ننامیده است»، پس ما هم حق نداریم هیچ گیاهی را هرز بنامیم. بعضی وقتها میگوییم اینها علف هرز هستند، در حالی این گفته صحیح نیست؛ یک گیاهی در ته جویها میروید و به آن گیاه «مرق» میگویند که ریشه این گیاه ضد چربی خون و بهترین دوا برای چربی خون است.
حتی برنج سفیدی که مصرف میکنیم، پیش از اینکه به دست ما برسد در اصل قرمز رنگ یا قهوهای متمایل به قرمز است و در روی برنج هم چلتوک برنج وجود دارد که در کارخانهها ابتدا آن را از برنج جدا میکنند که بالاترین مقدار ویتامین B1 هم در چلتوک است، بعد ماده روی برنج را که قرمز رنگ یا قهوهای متمایل به قرمز است که کارخانههای برنج کوبی آن ماده را از برنج میگیرند و برنجی که ما میخوریم نشاسته خالص و منبع بالایی برای بالا بردن چربی خون است. اما اگر بیاییم برنج قهوهای را به اضافه چلتوک آن مصرف کنیم منبع غنی از مواد پروتئینی و طبیعی و در سلامتی بسیار مؤثر است.
درباره گندم هم این گرفتاری را داریم، یک کیلو گندم کامل به اضافه پوست رویش برابر است با یک کیلو گوشت با این تفاوت که گوشت غذای مرده است و گندمی که میخوریم غذای زنده است، گندم را پنج هزار سال نگه دارید بعد بکارید سبز میشود، اما حیوانی که سرش را میبرید فردا نمیتوانید آن را نگه دارید و باید در فریزر نگهداری شود و البته فریزر هم همه غذاها را فاسد میکند و یکی از راههای تولید مرض استفاده از همین غذاهای فریز شده است.
متأسفانه روی آوردن به گوشت بیش از حد یکی از عوامل بیماریها است در حالی که بدن منافات چندانی با گوشت ندارد و روایاتی هم که داریم به سبب کثرت مراجعه به پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بود وگرنه کشتن حیوانات کار بسیار خوبی نیست و اگر هم به حج میرویم و حیوانی را سر میبریم بدعت نیست دستور اسلام است اما نباید دائم گوشت بخوریم که از علل بیماریهای شایع مانند سکتههای قلبی، مغزی، روماتیسم و نقرص مصرف بیش از حد گوشت در جامعه است.
آیا تمامی بیماریها از طریق طب سنتی درمانپذیر است؟
بسیاری از بیماریها را میتوان از راه طب سنتی مداوا کرد. البته باید توجه داشت که طب سنتی از تغذیه شروع میشود، یعنی به من بگو چه میخوری تا به تو بگویم کیستی و چه بیماری دارد؟ مادامی که بشر به دامان طبیعت برنگردد، از آب سالم، هوای سالم، غذای سالم و گیاهی و مواد اولیه و خوب استفاده نکند دچار درمانهای هالوپاتی یا غیرسنتی خواهد شد، اما اگر مریض شد به امر پروردگار باید به پزشک مراجعه کند و بهترین پزشک را هم انتخاب کند و همواره این فرض را در ذهن خود پرورش دهد که پزشک واسطه رساندن فیض پروردگار است و به پزشک الهام میشود که به بیمار چه چیزی را بدهد و خوشا به حال پزشکانی که هنگام نسخه نوشتن نام پروردگار را بر زبان جاری کنند به همواره به یاد دارند که داروها اگر سم نباشند غذا نیستند یا داروها سمومی هستند که میتوانند دارای اثر مثبت هم باشند.
بازگشت به طب سنتی و احیای روش گیاه درمانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
طب سنتی طبی است که روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به دست میآید، اما خلاصه در طب گیاهی نمیشود؛ بیش از صد نوع طب در جهان مرسوم است که بر حسب کشورهای مختلف به نامهای طب بودایی، طب تبتی، طب هوموپاتی، زالودرمانی، درمان با آب و انواع دیگر نامیده شده است که البته گیاه درمانی یکی از شاخههای طب جایگزین است. اگر بخواهیم برای درمان از طب آلوپاتی (مدرن) و داروهای شیمیایی استفاده نکنیم از داروهای گیاهی بهره میبریم اما خود این آشنایی با داروهای گیاهی و استفاده به جا از آن یک رشته جداگانه است.
پزشکانی در این عرصه موفق هستند که از طریق مطالعه در علم گیاهشناسی و مطالعه کتابهای متعدد نوشته شده در این زمینه بیماران را درمان کنند؛ طب گیاهی یک نوع درمان غیرمعمول است، در این زمینه از طب «هومیوپاتی» که یکی از کهنترین طبهای مکمل پزشکی رایج و با نام «مشابه درمانی» مرسوم است میتوان نام برد که این روش درمانی ویژه با تحریک دقیق سیستم ایمنی و حیاتی بیمار با داروهای ویژه، فرد را به سمت بهبودی سوق میدهد. همو به معنای مشابه و پاتی به معنای درمان است و اولین داروی هومیوپاتی از عصاره درخت «گنه گنه» برای درمان بیماری مالاریا استفاده شد.
اصول پایه هومیوپاتی به عنوان یک سیستم درمانی، دو هزار سال پیش در یونان باستان توسط «بقراط حکیم» پدرعلم طب، شناخته شد. به گفته بقراط بیماری با یک چیز ایجاد میشود و با استفاده از مشابه آن نیز درمانپذیر است، اما این اصل تا زمان ظهور «ساموئل هانمن» درعرصه طب تنها در حد یک ایده باقی ماند. «هانمن» پزشک و شیمیست آلمانی اولین کسی بود که اصل مشابهت را در قالب یک سیستم درمانی بنام طب هومیوپاتی بنیان گذارد. او در ضمن ترجمه یک کتاب داروشناسی متوجه اثر داروی کینین (پوست درخت سین کونا) در درمان بیماری مالاریا شد.
این مسأله کنجکاوی هانمن را برانگیخت و او را واداشت تا مقادیر متفاوتی از داروی کینین را روی خودش آزمایش کند.دکتر هانمن در این آزمایش دریافت که پس از چندبار خوردن داروی کینین بدنش شروع به نشان دادن علائم مالاریا میکند و این علائم پس از توقف خوردن کینین متوقف میشود. این آزمایش سرآغاز آزمایشات و تحقیقات بعدی دکتر هانمن گردید، از همان گیاه به فردی که بیماری مالاریا داشت خوراند و دید مالاریا برطرف شد.
همانطور که اشاره شد اولین بار استفاده از طب مشابه درمانی را بقراط حکیم به کار برد؛ همانطور که «چاره کژدم زده کشته کژدم بود»، بقراط با خود فکر کرد که عقرب وقتی کسی را نیش بزند، او را از بین میبرد اما وقتی خودش زهر دارد از بین نمیرود، پس به این فکر رسید که که کشته کژدم را به موش بخوراند. موشی را وادار کرد که عقرب به او بزند، عقرب زد و قبل از اینکه موش بمیرد، دم کژدم را کوبید و دهان موش کرد و موش نمرد.
طب گیاهی یکی از شاخههای طب سنتی است، اما باید توجه داشت هیچ کدام از مغازههایی که به عنوان گیاه دارویی یا گیاهان دارویی باز شده است مورد اعتماد نیستند مگر اینکه مدرک پزشکی معتبری از کشورهای مختلف یا ایران داشته و با داروها آشنا باشند؛ یک مغازه که ماهها گیاهی را در گونی گذاشته و به مشتری میدهد، اطلاعی از خواص دارویی آنها ندارد و نمیداند که خاصیت اینها دیگر از بین رفته است، چون یک گیاه را نمیتوان بیش از حد نگه داشت.
تخم یونجه بیشترین ویتامین را دارد و هفت مرتبه میتوان از آن بهرهبرداری کرد، اگر تخم ینجه را بگوبند داروی بسیار موثری از نظر تقویت عمومی خواهد بود، برگ یونجه را هم که فکر میکنیم برای حیوانات است، بهترین خورش را میتواند به دست دهد و سبزی خوردن است و یا شلغم یکی از گیاهانی است که بالاترین مقدار آنتی بیوتیک را دارد و ما همواره در سرماخوردگیها به مریض مصرف شلغم را توصیه میکنیم، اما برخی شلغم را آنقدر میپزند یا نگه میدارند تا از بین برود در صورتی که این شلغم را به صورت خام هم میتوان خورد و این در حالی است که به خواص درمانی داروهای گیاهی چندان آشنا نیستیم.
نظرتان درباره حجامت و زالودرمانی چیست؟
حجامت نیز یکی از شاخههای طب سنتی است؛ پیامبر اکرم(ص) درباره حجامت فرمودند «آنقدر از حجامت برای من در عرش صحبت کردند که فکر کردم آن را بر امت خودم واجب کنم». حجامت بسیاری از بیماریها را درمان می کند اما تشخیص اینکه چه کسی یا در چه زمانی حجامت انجام شود به عهده پزشک است و هرکسی نمیتواند برای خود حجامت را تجویز کند و البته در هر نقطهای نمیتوان حجامت کرد.
در حال حاضر رسم است که از نوک ساق پا تا کف سر و از بغل گوش و همه جای بدن را حجامت میکنند، اما این در حالی است که حجامت مرسوم و منصوب به پیامبر اکرم(ص) حجامت بین دو تا کتف بوده است و آن هم در زمانهای معینی مانند 16 و 19 هر ماه قمری و یا در زمانی که هوا مناسب بوده، باید انجام شود.
درباره زالو درمانی هم باید گفت که استفاده از زالو در همه بیماریها موثر نیست، کسانی که دچار اختلالات عروقی هستند و مشکلات تنفسی دارند و خون در بدن آنها قلیان دارد و البته مزاجشان سودابی شده است، میتواند مؤثر باشد، اما در بهبود مریضیهای دیگر تأثیری ندارد.
اگر در پایان توصیه پزشکی به مردم دارید بفرمایید.
توصیه من این است که تا موقعی بیمار نشدید به پزشک مراجعه نکنید، اگر بیمار شدید اول سعی کنید مدارا کنید اما اگر دیدید مرض شدت دارد به پزشکی مراجعه کنید که به روش طب سنتی و طب غیر هالوپاتی هم آشنا باشد تا با استفاده بی جا از درمانهای شیمیایی جدید شما را دچار عوارض دارویی نکند. آمار نشان میدهد سالانه هزاران بیمار در اثر استفاده نابجا از داروها از بین رفتهاند. ضربالمثلی هست که میگوید در اسپانیا پزشکان سه ماه اعتصاب کردند میزان مرگ و میر چهل درصد پایین آمد، یعنی در حقیقت هر ساله تعدادی از مردم که از دست میروند در اثردرمان ما پزشکانی است که آگاهی به داروها ندارند.
بنابراین ابتدا استفاده از هوای خوب و آب مناسب را توصیه میکنم، آن هم استفاده از آب سنگین به جای آب تصویه شده و کلردار که برای انسان بهتر است. بهترین نوشیدنیها هم آب است و از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمودند «سید الاشربة الماء و سیدالاطعمه الخبز». نوشابهها را به هیچ عنوان سر سفره نگذارند که حاوی اسید کربنیک است، کلسیم خون را پایین میآورد، حاوی مواد رنگی و سرطانزا است. امسال انجمن دارو و غذای آمریکا دستور دارد که روی نوشابههای کوکولا و پپسی کولا بنویسند محتوی داخل این ظروف سرطانزا است در مصرف آن مراقبت فرمایید.
توصیه میشود از موادی که «پروبیوتیک» دارد استفاده شود. خوشبختانه در ایران مادهای به اسم کفیر وجود دارد، دوغ کفیر و ماست کفیر که پروبیوتیک دارد بسیار خوب است؛ در مصرف شیر هم بیش از حد اسراف نشود که خود شیر عوارضی را به دنبال دارد. به گاو هورمونی را تزریق میکنند به نام هورمون رشد گاوی که شیر گاوی را از مقدار 20 لیتر به 60 لیتر یا بیشتر میرساند و این ماده هورمونی، در بدن انسان تولید مادهای میکند به نام «آی جی اف وان» انسولین لایک جروس فاکتور وان که این ماده دی ان ای سلول را تحریک میکند و میتواند سبب سرطان در انسان شود.
در برخی کشورها به این نتیجه رسیدهاند که مصرف بیش از حد شیر گاو در روز سبب سرطان تخمدان، رحم، سینه در خانمها و سرطان پرستات، رکتوم یا کلوم در آقایان میشود. اگر به بچهای بیش از حد شیر گاو دهند دچار دیابت و عوارض رفتاری خواهد شد و شاید یکی از علل بدرفتاری بچههای عصر حاضر مصرف بیش از حد مواد لبنی باشد.
از مواد لبنی، گوشت و موادی که از راه غیرطبیعی به دست میآید در اندازه حداقل استفاده شود و همواره بدانیم که رمز سلامت زیستن نزدیک شدن به طبیعت و توجه به اصل هماهنگی طبیعت با بدن است. گیاهانی که با یکی از اعضای بدن شباهت دارند بیشتر مصرف شوند. بادام شکل چشم است، در بادام موادی مناسب سوی چشم وجود دارد، شکل انار، به و سیب مانند قلب است و برای سلامتی آن بسیار مفید هستند.
آیات قرآن کریم را دستورالعمل زندگی قرار دهید، استفاده از روزی 8 لیوان آب را در طول روز فراموش نکنیم که 65 درصد وزن بدن را آب تشکیل میدهد و حتی اگر در پایان روز احساس میکنید خسته، افسرده و کم حوصله هستید و دچار سردرد شدهاید یادتان باشد آب بدنتان کم شده است؛ با آب و مواد غذایی گیاهی بیشتر رفیق شوید و انجیر و زیتون بسیار مصرف کنید. /920/گ402/ن
ارسال نظرات