۲۰ تير ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۱
کد خبر: ۱۳۲۵۷۰
آیت الله سبحانی:

لازمه اعتقاد به سعادت و شقاوت ذاتی انسان جبر و خلاف قرآن است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله سبحانی اظهار داشت: اگر به سعادت و شقاوت ذاتی قائل شویم، بعثت انبیا کار لغو و بیهوده ای خواهد شد و این مطابق بیان جبری مسلک‌ها است در حالی که اعتقاد به جبر از نظر بزرگان برخلاف ضروریات اسلام است.
سبحاني
 
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیت الله جعفر سبحانی، از مراجع تقلید و استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در دهمین جلسه از سلسله جلسات کلام و عقاید اسلامی که صبح امروز در مدرسه علمیه عالی نواب برگزار شد، گفت: در مسأله سعادت و شقاوت ذاتی از برخی روایات استفاده می شود که انسانها دو نوع هستند، بدین معنا که انسان یا به ذات شقی و یا به ذات سعید است.
وی ادامه داد: اگر ما به سعادت و شقاوت ذاتی قائل شویم، دیگر بعثت انبیا کار لغو و بیهوده ای خواهد شد، زیرا این سؤال مطرح می شود که اگر افراد به ذات بدکار و نیکوکار هستند انبیا برای چه فرستاده شده اند در حالی که تأثیری روی افراد ندارد. برای همین کسانی که قائل به جبر می باشند، جبری مذهب هستند و آن ها بعثت انبیاء را کار لغوی می دانند. اعتقاد به جبر از نظر بزرگان برخلاف ضروریات اسلام است و اگر کسی به این امر معتقد شد، می توان گفت به یک معنا از حد اسلام بیرون رفته است.
 
حضرت آیت الله سبحانی خاطرنشان کرد: انبیای الهی آمده اند تا مردم را هدایت کنند. اصولاً کسانی که قائل به جبر هستند، تمام کارهای مصلحان را لغو می دانند، بنابراین قول به جبر مسأله ای است که پیامدهای بسیار بدی دارد و این درحالی است که برخی متوجه نیستند.
 
وی با اشاره به آیه «فطرت الله الذی فطرت الناس علیها»، بدین معنا که دین جزء فطرت است و خدا این دین را در فطرت ما نهاده است، اظهار داشت: دین عقاید و شریعت است. بنابراین اگر این آیه صحیح است که خداوند آفرینش بشر را مطابق آیین خودش می داند می توان بیان کرد که ریشه های دین را در آفرینش ما نهاده است، لذا دیگر نمی توان قائل به جبر و یا قائل به سعادت ذاتی و شقاوت ذاتی بود.
 
این مرجع تقلید با تأکید بر این که «فطرت الله» نمی تواند شقاوت باشد بلکه باید پیراسته از آلودگی باشد، اذعان داشت: اگر همه افراد بشر با فطرت دین، خداشناسی، اخلاق، امور نیکو و بیزاری از قبیح آفریده شده اند تفسیر مردم به سعادت ذاتی و شقاوت ذاتی بی معنا است.
 
وی سپس نتیجه گرفت مسأله جبر از نظر قرآن باطل است و همچنین مسأله سعادت و شقاوت ذاتی از نظر قرآن صحیح نیست.
حضرت آیت الله سبحانی در ادامه به تبیین موضوع «موقف الاسلام من نظام الرق؛ دیدگاه اسلام از نظام بردگی» پرداخت و گفت: اسلام حکومت هایی را که بر بردگی استوار بود رد کرد زیرا اسلام طرفدار حریت (آزادی) بشر است و عمل های زشتی که امت های پیشین با برده ها انجام می دادند مردود اعلام کرده است، به جز یکی و آن زمانی است که مسلمانان با مشرکان می جنگیدند و افرادی که اسیر می شدند برده می شدند. این در حالی است که اسلام بخشی از بردگی را تصویب کرده و نیز راه هایی را برای آزاد کردن آن ها بیان کرده است.
وی با اشاره به این که مولی الموحدین علی(ع) می فرماید «بنده دیگری نباش در حالی که خدا تو را آزاد آفریده است» و با ذکر این که اسلام مقام انسان را بالاتر از آن دانسته که مانند کالا آن را به فروش برساند، تصریح کرد: در اسلام بردگی وجود دارد و اگر کسی بخواهد منکر شود، کاری اشتباه کرده است، ولی باید بدانیم که کدام بردگی را تصویب کرده و دلیلش چه بوده است. اسلام می گوید که ارتش اسلام باید به کشورهای غیر اسلامی برود و آن ها را به اسلام دعوت کند، اگر آن ها بعد از تفکر و تعقل اسلام را قبول کردند، مسلمانان با آن ها برادر می شوند، ولی اگر اسلام را نپذیرفتند باید در آیین خود باقی بمانند ولی حکومت باید اسلامی باشد، لذا آن ها باید مانند مسلمانان مالیات بپردازند ولی اگر هیچ کدام را نپذیرفتند و به جنگ پرداختند جهاد شروع می شود اگر جنگ به نفع اسلام تمام شد و آن ها تسلیم شدند اسلام آن ها را محکوم به بردگی می کند.
وی در خصوص دلیل پذیرفتن بردگی در اسلام گفت: اگر دشمن را اسیر نکند یا باید آن ها را بکشد که خلاف عدالت است و یا آن ها را زندانی کند و این امکان پذیر نیست، لذا می گوید اگر هر فردی اسیر بگیرد مالک او می شود و در اینجا اسلام عوامل مالی و فکری مجاهدان را تحریک می کند تا افراد کمتری کشته شوند؛ به عبارتی اسلام از این طریق حیات اسیر را با بیمه کرده است.
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در بخش پایانی سخنانش با بیان این که حضرت رضا(ع) عالم آل محمد(ص) است، تصریح کرد: علت این که به ایشان عالم آل محمد گفته می شود بدین جهت است که آن حضرت با گروه ها و مذاهب مختلف مناظراتی داشته اند و این مناظرات به قدری جلوه کرده است که به آن حضرت عالم آل محمد(ص) می گویند.
وی در ادامه به مناظره آن حضرت با یک کشیش مسیحی اشاره کرد و بیان کرد: هنگامی که آن حضرت می خواستند با کشیش مسیحی مناظره کنند، به او گفتند «می گویند عیسی(ع) قلیل العباده بوده است» سپس آن کشیش پاسخ داد «حضرت عیسی بالاترین همه افراد برای عبادت بود»؛ حضرت فرمودند «اگر چنین است، پس مسیح برای که عبادت می کرد، زیرا شما معتقدید که عیسی خدا است پس معلوم می شود که عیسی خدا نیست و بنده خدا است»./968/ پ201/ع
ارسال نظرات