۲۰ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۹
کد خبر: ۱۲۲۸۱۴
استاد حوزه و دانشگاه:

تفسیر کاریزماتیک از رهبری در نظام اسلامی اشتباه است

خبرگزاری رسا ـ معاون پژوهشی پژوهشگاه بین‌المللی المصطفی بیان داشت: در طول تاریخ فقه شیعه این مطلب نقش بسته است که فقها نائب امام زمان(عج) هستند و بر طبق همین عقیده، مردم امام خمینی(ره) را نه به عنوان یک شخص بلکه به عنوان یک فقیه می دیدند و ویژگی رهبری را در او جستجو می کردند.
امام خميني بهشت زهرا


حجت‌الاسلام حسن خیری، معاون پژوهشی پژوهشگاه بین‌المللی المصطفی در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری رسا با بیان اینکه انقلاب یک پدیده اجتماعی است، اظهار داشت: در انقلاب و جنبش های اجتماعی طبیعی است که عنصر رهبری، ایدئولوژی، مردم و هماهنگی و انسجام بین آنها بسیار موثر است.

وی با اشاره به این که رهبری نقش هماهنگی و هدایت را دارد و این هدایت بر پایه یک مرام و جهان بینی برنامه ریزی می شود، گفت: مردم هم در بروز و ظهور انقلاب‌ها نقش مهمی دارند. آنچه باعث انرژی جنبش‌ها و تحول اجتماعی می شود مردم هستند، اگر همراهی مردمی نباشد یک حرکت جمعی صورت نمی‌گیرد.

مدیر گروه مطالعات اجتماعی موسسه آموزش عالی علوم انسانی جامعه المصطفی با اشاره به اینکه نقش رهبری در به ثمر رساندن خدمات مردم بسیار اثرگذار است، گفت: رهبر مثل قلب برای بدن است، اگر ایدئولوژی باشد و مردم هم در صحنه باشند، اما رهبری نباشد تا فرهنگ سازی، اطلاع رسانی و حرکت را هدایت کند، مردم مانند تکه‌های پراکنده‌ نخواهند توانست در یک حرکت جمعی شرکت کنند اما نقش رهبری این است که بر پایه یک مرام هدایت‌گری می‌کند و این عناصر مجموعه را به هم پیوند می‌دهد، یعنی سیستم بدون رهبری شکل نمی گیرد.

این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: در یک نظام اسلامی اقتدار به معنای قدرت مقبول و مشروع است یعنی آنچه قدرت پذیرفته شده را تولید می کند و مورد تایید مردم است باید بر پایه مشروعیت باشد و مشروعیت در آموزه‌های اسلامی مبتنی بر احکام و معارف اسلامی و جهان‌بینی اسلامی است.

این محقق علوم اجتماعی با بیان اینکه ایدئولوژی، مردم و رهبری در انقلاب اسلامی ایران با یکدیگر حرکت کردند، ادامه داد: حرکت های اجتماعی زیادی در طول تاریخ مشاهده شده است که دوام نیاورده است و این به دلیل عدم ابتنای آنها بر اساس فطری و پایه‌های منطقی و عقلی است.

وی افزود: رمز ایجاد و ماندگاری انقلاب اسلامی ایران استوار بودن بر پایه‌های عقلانی اسلامی، منطبق بر فطرت انسانی و دین فطری اسلام است و به همین خاطر مورد قبول انسان های فهیم و بازگشته به فطرت است.

این محقق حوزه علمیه قم بیان داشت: امتیاز انقلاب اسلامی همان است که بارها در کلام امام خمینی(ره) به عنوان توحید کلمه و کلمه توحید مطرح شد یعنی حکومتی بر پایه توحید است نه از خاستگاه ساخته های ذهنی بشری یا بر پایه عناصر تک بعدی که انسان ها بر اساس خاستگاه فرهنگی خودشان انتخاب کرده اند.

وی ادامه داد: اسلام ناب محمدی که در کلام امام خمینی(ره) آمده بازنمای کلمه توحید است و در مقابل اسلام آمریکایی و تفسیرهای غیر منطقی و غیر اصولی از اسلام قرار می گیرد.

وی بیان داشت: انقلاب از این فرهنگ ناب و آموزه های ناب اسلامی گرفته شده است و آمیزه ای از تمنیات و اغراض انسانی نیست؛ در چنین نظامی، رهبر هم عضوی از مردم است و پاسخ گو نسبت به مردم و او کسی است که بیشتر از سایرین در معرض خطر قرار می گیرد از این رو رهبری که با این وظیفه خطیر، نقش خود را به درستی انجام می‌دهد و مردم صداقت را در کلام او می‌بینند، با عشق او را می پذیرند.

این محقق حوزه علمیه قم بیان داشت: مدیریت فقهی جامعه توسط فقیهان، تحققق کلمه توحید و یکپارچگی و بصیرت عمومی، جلوه توحید کلمه است که انقلاب اسلامی ایران را تقویت می کند.

این محقق حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه پایه و اساس انقلاب اسلامی بر مبانی دینی است و این ایدئولوژی متکی بر شخص نیست، بیان داشت: برخی خواسته‌اند عنصر رهبری امام خمینی (ره) را عنصر کاریزماتیک بیان کنند که این نگرش به خصوص در زمان حیات امام و اوائل رحلت ایشان مطرح می شد و معنایش این است که بدون امام یکی از عناصر انقلاب کم رنگ می شود در حالی که بدون تردید نقش امام موثر بود اما عنصر مهم تر وجود رهبری فقیه جامع شرایط و عادل است.

وی بیان داشت: در طول تاریخ فقه شیعه این مطلب نقش بسته است که فقها نائب امام زمان(عج) هستند و بر طبق همین عقیده، مردم امام خمینی(ره) را نه به عنوان یک شخص بلکه به عنوان یک فقیه می دیدند و ویژگی رهبری را در او جستجو می کردند.

وی بیان داشت: رهبری فقیهان شیعه در طول تاریخ نمونه و نظیر دارد و در زمانی میرزای شیرازی که فقیهی در سامرا است، فتوایی انقلابی را در یک جمله انشاء می کند و در ایران انقلابی ایجاد می شود و کمپانی انگلیسی ناکام می شود و ناصر الدین شاه عقب نشینی می کند.

این استاد حوزه علمیه قم، بیان داشت: گفته شده است در همان زمان میرزای شیرازی اظهار نگرانی می کند که استعمار متوجه قدرت روحانیت و مرجعیت شده است و در نتیجه در صدد تخریب افزون تر گام برخواهد داشت.

وی در پایان تاکید کرد: عنصر رهبری بیش از خاستگاه کاریزماتیک از سنت اسلامی نشات می گیرد در نتیجه رهبری که دارای وصف فقاهت و عدالت باشد، مردم دلداده او می شوند. /909/ت302/ع

ارسال نظرات