فقه و سیاست رابطه کاربردی با هم دارند
حجت الاسلام و المسلمین سید هاشم بطحائی، استاد حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری ر سا بیان داشت: فقه سیاسی یکی از واژههایی است که بعد از انقلاب و بیداری مردم در فرهنگ ما رایج شده است، البته این مفهوم برای پژوهشگران و محققان حوزه و دانشگاه امر تازهای نیست منتها با ستمگری ستمگران و زرمداران و زورگویان و مزورین، این واژه مهجور مانده و از فرهنگ جامعه اسلامی حذف شده بود که به برکت انقلاب اسلامی احیا شد.
وی گفت: برای فهم فقه سیاسی ابتدا باید این دو کلمه را شناخت و بعد رابطه شان را با یکدیگر بررسی و بعد نقش آنها را در زندگی بیان کرد.
این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: فقه در لغت یعنی فهم، و فقیه از لحاظ ساختاری صفت مشبهه است یعنی دانا، آن هم نه دانایی که گذرا باشد یعنی دانایی که دانایی آن جا افتاده و تثبیت شده است، پس به مردی که مسائلی را حفظ کرده است و فردا یادش میرود فقیه نمیگویند، به کسی میگویند که دین عجین جان او شده است و قواعد دینی در وجود او نهادینه است و حضور ذهن او بسیار قوی است.
وی ادامه داد: فقه به معنای فهم است و فقیه اصطلاحاً واژه ای است که در رابطه با تخصصهای حکمی و حقوقی دین به کار میرود؛ فقه شامل احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام اجتماعی، احکام مدنی، احکام حقوقی و کیفری میشود و میتوان گفت آن چه که مربوط به تطهیر حیات و امور مختلف موثر در سیر زندگی و راههای چگونه زیستن از نظر الهی را فقه گویند.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، خاطر نشان کرد: اصطلاحاً دانستن وظایف شخصی و اجتماعی و خانوادگی را از دید قرآن و سنت به طور تخصصی فقه اطلاق می کنم؛ فقه اصطلاحاً در رابطه با دانستنیهای دینی بر اساس دلیل و برهان است و وقتی فردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد، رسول اکرم به یاران خود میفرمود: «فقهه فی الدین» او را به دین آشنا کنید و به او دین بیاموزید و دانای در دین کنید.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که سیاست به معنای تدبیر زندگی و مدیریت قانونمندی ایت ادامه داد: کلمه سیاست که در مورد انبیاء بنی اسرائیل بیان شده است «و کانت الأنبیاء تسوسهم» یا «و کانت بنی اسرائیل تسوسهم انبیائهم» یعنی پیامبران شان مدیریت آنها را بر عهده داشتهاند.
این محقق فقه اسلامی گفت: در زیارت جامعه هم میخوانیم «أنتم ساسة العباد» ای ائمه معصومین(ع) شما سیاست مداران جامعه هستید؛ سیاست خلاصه شده در یک کلمه مأنوس و متعارف، اداره خانه تحت نظارت یک پدر مدیر، مدبر، عاقل، هوشیار که به این گونه اداره کردن، سیاست میگویند.
وی گفت: اگر بخواهم به تعبیر فارسی تر و مأنوس تر بیان کنیم سیاست یعنی اینکه فرد بداند که چه کاری باید انجام دهد تا پیشرفت او چشمگیر باشد و در حد استعداد و لیاقتش به نتیجه برسد.
استاد علمیه قم اذعان داشت: فقه دستور، فرمان و احکام است، ولی سیاست اجراست، مگر میشود احکام باشد ولی اجرا نداشته باشد. کتابهای حکمی زیادی داریم که نیازمند ضمانت اجرایی است؛ خداوند در سوره جمعه، مثل کسانی که حکم دارند اما به آن عمل نمیکنند را با تعبیر «کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً» بیان کرده است.
وی گفت: جدایی دین از سیاست، یعنی فقه کاربرد ندارد و این حرف غلطی است که سال ها در پی اثبات آن بودند؛ رابطه فقه و سیاست رابطه کاربردی است زیرا چنان که دانستیم فقه یعنی خواستههای دینی خداوند متعال از بندگانش، یا به تعبیری فرامین بندگی در زندگی که این فرامین باید اجرا شود و اگر اجرا نشود، فقه لغو خواهد بود.
این ستاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: اجرائیات فقه همان سیاست است و رابطه فقه و سیاست، رابطه حکم و اجراست، حالا جامعهای که هم حکم دارد و هم اجرا، جامعه مدنی واقعی است، یعنی جامعه فاضله و جامعهای که «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ».
وی با اشاره به آیه «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى» گفت: آنهایی که فقه یعنی خواسته حکم بندگی الهی در زندگی شان اجرا نشود، زندگی نکبت باری خواهند داشت.
عضو هیات علمی دانشگاه پردییس قم بیان داشت: زندگی آرام بخش و به تعبیر قرآن «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبادِی» حیات طیبه است و این حاصل فقه سیاسی است.
وی بیان داشت: فقه سیاسی یعنی دانستن خواستههای خدا، که در کتاب و سنت به نحو اجتهادی است و بعد راهکارهای آن و راهبردهای آن را در زندگی پیدا کردن و به کار بردن است، در واقع علم مقدمه عمل است و بحث و درس علمی در درون حوزه های علمیه مقدمه فراگیر شدن احکام الهی است.
این استاد حوزه و دانشگاه، گفت: فقه و سیاست دو مقوله ای است که قبل از انقلاب حاضر نبودند اینها با یکدیگر تلفیق شود، زیرا ارباب زر و زور و تزویر نمیتوانند با فقه سیاسی زندگی کنند، چون فقه سیاسی برای آحاد مردم حق، حریم ، مالکیت، آزادی، حرمت و عدالت قائل است،
محقق فقه اسلامی بیان داشت: فقه سیاسی چیزی است که پسر ناصرالدین شاه، ظل السلطان در اصفهان خوب فهمبد و به آقا نجفی اصفهانی گفت: آقا مواظب باش پا روی سبیل ما نگذاری، یعنی تو تنها فقه را بدان و سیاست را رها کن. بر اساس این دیدگاه، فقه کاربردی نیست، نمازت را بخوان ولی کار نداشته باش که نفت کجا میرود. امروز شعار جدایی دین از سیاست دنیای غرب و شرق یعنی همین که کاری به دنیا نداشته باشید و به گوشه عبادتگاههای خود بروید ولی امام خمینی(ره) با اقدام عملی خود، خواسته فقه اسلامی و فقیهان شیعی در طول تاریخ را برآورده کرد.
وی در پایان بیان داشت: امروز این مسؤولیت حوزههای علمیه است که فقه سیاسی را با سوالات و پرسشهای روز همخوان کنند و مسیر فقه سیاسی را امتداد بخشند. /909/ت302/ع