آیت الله جوادی آملی:
برخی در گرو اعمال خویشاند، تنها راه خروج از این وضعیت تطهیراعمال گذشته است
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان این که اخلاق و فقه و حقوق، اعتباری نیست که کسی بگوید چگونه انسانی که حقیقی است با امور اعتباری متکامل می شود، اظهار کرد: خیلی از افراد در گرو اعمال قبلی خودشان هستند و تنها راه خارج شدن از این وضعیت این است که اعمال گذشته را تطهیر کنند.
به گزارش خبرگزاری رسا،حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی در درس اخلاق که با حضور جمعی از بسیجیان، دانشگاهیان و حوزویان برگزار شد، اظهار داشت: انسان یک موجود حقیقی و تکوینی است و این موجود حقیقی، راکد و جامد نیست، بلکه پویا و متکامل است.
وی تاکید کرد: یک موجود حقیقی اگر متکامل و پویا باشد، کمال و پویایی آن با امور حقیقی و تکوینی تامین می شود.
استاد برجسته حوزه علمیه تصریح کرد: قوانینی که بشر با آن بسر می برد، بخشی شامل عادات و آداب و رسوم فرهنگی مخصوص منطقه سکونت هرشخص است که اعتباری به آن نیست؛ و بخشی دیگر شامل واجبات، مکروهات، محرمات و... است که اینها جزو قوانین اعتباری می باشند.
وی تصریح کرد: اگر بشر این قوانین اعتباری را تعریف کند، اشکال دارد ولی وقتی انبیای الهی این قوانین اعتباری را تنظیم کنند مطمئناً منبع این قوانین از سوی خدای سبحان بیان شده است.
حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: فقیهان دین، مواد فقهی خود را که به صورت رساله عملی در می آوردند از مبانی می گیرند که منبع آن قرآن و سنت اهل بیت است.
وی خاطرنشان کرد: اخلاق، فقه و حقوق سلسله قوانین اعتباری محض نیست، بلکه سلسله قوانینی است که از حقایق تکوینی گذشته گرفته شده و بعد از مرگ به صورت قوانین حقیقی در می آید.
مفسر بزرگ قرآن کریم با ذکر نمونه هایی از این قوانین حقیقی، افزود: قرآن می فرماید؛ چیزی به نام جهنم وجود دارد که هیزمی هم دارد و وقتی این هیزم آتش گرفت، انسان را می سوزاند.
وی تاکید کرد: طبق فرمایش قرآن کریم، هیزمی که در جهنم می سوزد را از بیرون نمی آورند، بلکه افراد ظالم به هیزم تبدیل می شوند.
مفسر بزرگ قرآن کریم در همین رابطه عقوبت رهبران کفر را بدتر از ظالمان دانست و افزود: وقتی بخواهند هیزم را مشتعل کنند، به ماده ای نیاز دارند که فرعون ها و رهبران کفر همانند ماده مشتعل کننده هیزم جهنم هستند. وقتی آتش به وسیله هیزم و ماده مشتعل کننده، افروخته شد جهنم می شود.
وی استقلال، آزادی، رعایت امانت و... را از مبانی اخلاقی برشمرد و با انتقاد از سازنده نبودن مواد حقوق بشر، تصریح کرد: مواد حقوق بشر به مبانی وابسته است که این مبانی مورد قبول همه است، اما دست آنها از منبع خالی است و وقتی منبع وجود نداشته باشد، مبانی هم سازنده نخواهد بود.
استاد برجسته حوزه علمیه، افزود: آن که اشخاص و اشیاء را آفرید می داند که جای اینها کجاست، بنابراین منابع اصلی فقه و حقوق و اخلاق همان حقایق است.
وی خاطر نشان کرد: اخلاق و فقه و حقوق، اعتباری نیست که کسی بگوید چگونه انسانی که حقیقی است با امور اعتباری متکامل می شود.
حضرت آیت الله جوادی آملی تأکید کرد: خیلی از افراد در گرو اعمال قبلی خودشان هستند و تنها راه خارج شدن از این وضعیت این است که اعمال گذشته را تطهیر کنند.
وی در بخش دیگری از فرمایشات خودشان به شرح کوتاهی از نامه 23 امیرالمومنین علیه السلام از کتاب شریف نهج البلاغه پرداخت و اظهار داشت: امیرالمومنین علیه السلام هنگامی که ابن ملجم ایشان را ضربت زد، قبل از شهادتشان این وصیت را بیان فرمودند که «وَصِیَّتِی لَکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ شَیْئاً وَ مُحَمَّدٌ ص فَلاَ تُضَیِّعُوا سُنَّتَهُ أَقِیمُوا هَذَیْنِ اَلْعَمُودَیْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَیْنِ اَلْمِصْبَاحَیْنِ وَ خَلاَکُمْ ذَمٌّ أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُکُمْ وَ اَلْیَوْمَ عِبْرَةٌ لَکُمْ وَ غَداً مُفَارِقُکُمْ إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِیُّ دَمِی وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِیعَادِی وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِی قُرْبَةٌ وَ هُوَ لَکُمْ حَسَنَةٌ فَاعْفُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اَللَّهُ لَکُمْ وَ اَللَّهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ اَلْمَوْتِ وَارِدٌ کَرِهْتُهُ وَ لاَ طَالِعٌ أَنْکَرْتُهُ وَ مَا کُنْتُ إِلاَّ کَقَارِبٍ وَرَدَ وَ طَالِبٍ وَجَدَ وَ ما عِنْدَ اَللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرار»
مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم در شرح این وصیت افزودند: امیرالمومنین علیه السلام فرمودند« وصیت و سفارش من این است که هیچ چیزی را شریک خدای سبحان قرار ندهید و دین حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) را ضایع نکنید و وقتی این دو ستون را حفظ کنید، هیچ مذمتی سراغ شما نمی آید. من دیروز صاحب زمان بودم و در میان شما هم بسر می بردم و امروز برای شما مایه عبرت هستم و فردا هم از میان شما مى روم.
وی در ادامه شرح نامه 23 امیرالمومنین علیه السلام خاطرنشان کردند: ایشان فرمودند« اگر ضربت ابن ملجم کشنده نبود و زنده ماندم، قصاص جراحت به عهده خودم است و اگر کشته شدم، آماده رسیدن به لقاء الله هستم. اگر زنده ماندم و عفو کنم، این عفو کارساز است و موجب تقرب من به خداست. پس عفو کنید. قسم به خدا در هنگام مرگ چیزی به من وارد نمی شود که برای من خوشایند نباشد یا چیزی طلوع کند که برای من ناشناس باشد. جریان من با مرگ جریان کسی است که تشنه آب باشد و بین او و مرگ فاصله ای نباشد و وقتی وارد شود خیلی لذت می برد./917/د102/ص
ارسال نظرات