۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۶
کد خبر: ۶۰۹۶۷۹
سرمقاله؛

آب در دولت آقای رییس‌جمهور

آب در دولت آقای رییس‌جمهور
«احیای دریاچه ارومیه، دستاورد بزرگ دولت یازدهم و دوازدهم است!» این سخن چند هفته قبل جناب آقای رییس‌جمهور در جمع اعضای هیأت‌دولت است.
به گزارش خبرگزاری رسا، رئیس‌جمهور هفدهم خردادماه ۹۴ در مراسم دهمین دوره جایزه ملی محیط‌زیست گفته‌اند: «اینکه می‌گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود، بعضی‌ها چشم‌هایشان را زیاد نچرخانند! تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط‌زیست حل شود تا اشتغال جوانان حل شود، تا مشکل صنعت جامعه حل شود تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود.»

خب دیدیم که به برکت زبان‌شناسی جناب پرزیدنت، تحریم‌ها بالمره لغو و از اشتغال جوانان تا آب خوردن مردم حل شد!

«احیای دریاچه ارومیه، دستاورد بزرگ دولت یازدهم و دوازدهم است!» این سخن چند هفته قبل جناب آقای رئیس‌جمهور در جمع اعضای هیئت‌دولت است؛ یک دستاورد آبی که آنقدر انتسابش به دولت یازدهم و دوازدهم نمکی و ملیح است که لبخند بر لب همگان می‌نشاند. دستاوردی که اگر وجودش را بپذیریم باید از دست و دلبازی ابر‌ها تشکر کنیم تا دولت یازدهم و دوازدهم؛ همان ابر‌هایی که به پایین نگاه می‌کنند که اگر درخت بود ببارند وگرنه عبور کنند!
 
همان بارندگی‌هایی که موجب احیای دریاچه ارومیه شد، در آق قلا و گمیشان در گلستان گرفته تا معمولان و کوت‌عبدالله در لرستان و خوزستان، سیل آفرید و زندگی و خانه‌ها و مزارع مردم را ویران کرد، ولی این‌بار به هیچ ترتیبی نمی‌شد دستاوردی از آن بیرون کشید؛ سیلی که در ذهن همون ملت ایران، یادآور غیبت بسیار حیاتی شخص رئیس‌جمهور در روز‌های اول بحران و همچنین استاندار و ضعف و ناکارآمدی فرمانداران و مسئولان دولتی مدیریت بحران است، لذاست که سعی می‌کنند روی موج این آب‌ها حرکت کنند تا مبادا در دریای ناکارآمدی پدید آمده غرق شوند. آب مایه حیات است اگر تدبیر باشد وگرنه همین آب مایه خسارت به جان و مال مردم می‌شود.

از آب بگذریم، این از آب گذشته‌ها هم که می‌آیند، دردی از ما دوا نمی‌کنند؛ «ماس» و «آبه» که جای خود، بزرگ تران آن‌ها هم نه تنها منافع ایران هیچ موضوعیتی برایشان ندارد، بلکه منافع خود را در تضاد منافع ما می‌بینند، چون در برابر کدخدایان یعنی آمریکا ایستاده ایم. گره‌زدن آب و نان و گوشت و محیط‌زیست و شغل جوانان به دستان آلوده به خون وحشی‌های غربی یا از سر غفلت است یا خیانت که البته نتیجه هر دوی آن‌ها یکی است.

روی این سخن با مخاطب بایدهاست! به جای آن که درصدد دستاوردسازی از عوامل طبیعی و یا امیدوار به دستان خارجی باشید، ظرفیت‌های عظیم داخلی را دریابید. همان مردم و به ویژه جوانانی که در نبود دستگاه‌های دولتی، بحران سیل را مدیریت کردند، می‌توانند اقتصاد و اشتغال را هم به سامان برسانند. یک‌بار هم که شده به فکر نان باشید که خربزه آب است!/۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: رسالت
ارسال نظرات