۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۹
کد خبر: ۲۲۷۱۱۱
آیت الله تحریری:

کسب معارف روحیه جهادی می‏خواهد

خبرگزاری رسا ـ استاد اخلاق حوزه علمیه گفت: دشمن از راه های مختلفی برای ضربه زدن به اصل اسام و تشیع و مانع شدن از رشد فرهنگ دینی به سمت ما می آید. ما باید این ها را رصد کنیم و با آن نقشه های شوم دشمن مخصوصا نقشه شوم تهاجم فرهنگی و ایجاد شبهات مقابله کنیم.
محمد باقر تحريري

به گزارش خبرگزاری رسا، آیت الله تحریری،  استاد اخلاق حوزه علمیه، با بیان این که کسب معارف روحیه جهادی می‏خواهد، گفت: آگاهی مستمر به ابعاد دین و دیگری التزام عملی به آنچه که از ما خواسته شده تا در مسیر رشد قرار بگیریم. بنابراین وقتی که ما به این نکته توجه کنیم قهرا باید به موانعش هم توجه داشته باشیم. لشکری که در برابر دشمن قرار می گیرد دو هدف را دنبال می کند.

یکی از معضلاتی که متأسفانه طلاب دچار آن می شوند افت انگیزه و تنبلی است. در ابتدا لطفاً نکاتی درباره روحیه جهادی و نقش آن در سلوک طلبگی را بیان فرمایید.


بسم الله الرّحمن الرّحیم و صل الله علی محمد و آله
الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.


قال الله تبارک و تعالی: «وَجَاهِدُوا فِی الَلّ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ». برای استنباط تلاش پیگیر در تحصیل معارف دین، این آیه از قرآن کریم به ذهن می رسد خدای متعال می فرماید که در راه خدا، حقِّ جهاد را داشته باشید. در ادامه می فرماید او شما را انتخاب کرده است. روی یک نکته باید دقت کنیم و آن اینکه خدای متعال انسان را در میان سایر موجودات برگزیده و برای او کتاب فرستاده است.

در جای دیگر می فرماید: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا » ما کتاب را نزد بندگان خود که آن ها را انتخاب کردیم، به ارث گذاشتیم. از این جهت انسان یک وجه سربلندی دارد به خاطر این که خالقش در بین موجودات، روی او دست گذاشته و او را یک موجودی خاص معرفی کرده است.

از اول خلقت هم به انسان عنایت داشته است که او خلیفه خدای متعال، در روی زمین بشود و این خلافت را به رخ ملائکه هم کشیده است. به ملائکه دستور داده در برابر این موجود، سجده و اظهار خضوع کنند. این برای ما یک مزیت و افتخار است.

توجه به این مسایل باید برای ما انگیزه ایجاد کند که در مسیری که برای آن آفریده شده ایم حرکت کنیم؛ بنابراین اساس مقام خلیفه اللهی این است که ما در گرفتن معارف و علومی که خدای متعال دارد جانشین او شویم. خدای متعال زمینه این را هم برای ما فراهم کرده است: «وَ عَلَّمَ آدَمَ اَلَْسْماءَ کُلَّها » و از طرفی ما را به گونه ای قرار داده است که بتوانیم هر نوع تصرفی را انجام بدهیم و در روی زمین از همه امکانات بهره ببریم. منتها بهره وری عالی آن است که در جهت بندگی خدای متعال باشد؛ بنابراین یکی از مهمترین زمینه های رسیدن به علم الهی این است که ما در راه کسب معارف دین تلاش کنیم و ظرف وجودمان را مظروف معارف دین قرار بدهیم. وقتی توجه به این اهداف داشته باشیم قطعا این روحیه جهادی در ما پیدا خواهد شد.


سستی هایی که در این مسیر گریبان گیر طلاب می شود از کجا نشأت می گیرد؟


نوع این سستی ها به خاطر چند دلیل به وجود می آید: اولا در اثر عدم توجه مستمر به هدف خلقت و ثانیا غفلت از هدف ورود به حوزه علمیه و ثالثا غفلت از این نکته که حوزه بر چه اساسی بنیان شده است. حوزه بر اساس دین شناسی و حفظ دین و سپس رساندن آن معارف به دیگران بنا شده است. وقتی ما ملاحظه کنیم که خدای متعال برای این جهاد چه مزیتی مقرر فرموده است قطعا آن روحیه جهادی در جهت تحصیل معارف دین پیدا خواهد شد.


حفظ دین دو رکن اساسی دارد: یکی آگاهی مستمر به ابعاد دین و دیگری التزام عملی به آنچه که از ما خواسته شده تا در مسیر رشد قرار بگیریم. بنابراین وقتی که ما به این نکته توجه کنیم قهرا باید به موانعش هم توجه داشته باشیم. لشکری که در برابر دشمن قرار می گیرد دو هدف را دنبال می کند. ابتدا می خواهد از کیان کشورش دفاع کند و هدف دوم که در طول هدف اول قرار دارد این است که بفهمد دشمن از چه راه هایی قصد حمله دارد. چون یک لشکر نظامی محبت به حفظ و استقلال کشورش دارد لذا برای این کار تلاش می کند.


آنچه برای ما مهم است حفظ دین است، حفظ ارتباط با خدای متعال است، حفظ ارتباط با اولیای الهی است، این باید برای ما جا بیفتد تا برای لحظات عمرمان برنامه ریزی کنیم که اگر احیانا سستی بر ما عارض شد دوباره برگردیم و به هدف اصلی توجه کنیم. پس علت این سستی و نبود روحیه جهادی، غفلت از آن هدف یا جهل و عدم آگاهی تفصیلی به هدف تحصیل در حوزه است.


سیره و زندگی علما در این باره چگونه بوده است؟

 

ما وقتی به سیره علما نگاه می کنیم می بینیم همان کسانی که معارف دین را با تلاش های پیگیر وبا امکانات بسیار اندک مادی به ما رساندند.


یک جرقه ای در وجودشان پدید آمده و از این موقعیت استفاده کردند و چنان پیگیر مسایل بودند کانّه زندگی مادی اصلا برایشان مهم نبوده است. بعضی از بزرگان در نهایت فقر از صبح تا ظهر یکسره درس می خواندند و ظهر که می رسید تازه به فکر ناهار می افتادند در صورتی که هیچ امکانات مادی هم نداشتند که غذای خوب تهیه کنند. یک غذای مختصر و ساده می خوردند و دوباره شروع به درس و بحث می کردند. نقل می کنند که مرحوم آیةالله العظمی بروجردی وقتی شروع به تحقیق می کرد و غذا برایشان می آوردند بعضی وقت ها متوجه می شدند که صبح شده و آن غذای شب را نخورده اند و غذا کاملا سرد شده است.


یا مثلا امام (رضوان الله علیه)در زمان طاغوت و مبارزات رضاخان علیه روحانیت، روزها در حالت خفا درس می خواندند و با آن امکانات ضعیف این لباس را حفظ می کردند. علامه طباطبایی (رضوان الله علیه(تشخیص داده بودند برای تقویت قوه تفکر و قوه عقلانی باید ریاضیات بخوانند در آن گرمای تابستان نجف چقدر راه را پیاده نزد استاد می رفتند به طوری که همه لباس هایشان خیس عرق می شد ولی درآن چندسال این علوم را مجتهد شدند.

 

بعد بخاطر عدم امکانات مادی مجبور شدند به تبریز بروند. ده سال در تبریز ماندند. مقدار زیادی المیزان و بعضی از رسایل خطی را در آنجا نوشتند. با اینکه ناچار بودند برای امرار معاش این کار را انجام بدهند می فرمودند خسارت علمی من در این چندسال تبریز بود. البته در آنجا خدماتی داشتند.

 

بنابراین برای ما لازم است که همواره به اهدافی که حوزه های علمیه دارند توجه کنیم و خودمان را در جهت تحقق این اهداف قرار بدهیم؛ عنایات خدای متعال به کسانی که خالصانه در جهت تحصیل معارف دین و حفظ و نشر آن قرار می گیرند را ملاحظه کنیم و به سرگذشت علمایی که جهاد طولانی کردند و این دین را در برخورد با حکومت های ظالم و با نبود امکانات مادی به سامت به ما رساندند توجه داشته باشیم که این ها برای ما حجت هستند.

 

الان ما تاییدات زیادی برای تقویت بنیه معارف دین داریم. الحمدلله بعد از انقلاب می بینیم که حکومت همراه است. در راس حکومت یک فقیه و مجتهد جامع الشرایط است و این همه رسیدگی های ظاهری به حوزه های علمیه وجود دارد. اگرچه تنگناهایی هم هست. ما اگر زمان خودمان را با زمان آن علما مقایسه کنیم می بینیم که اوضاع خیلی فرق کرده است. این ها برای ما یک حجت شرعی می آورد که از این امکانات نهایت استفاده را ببریم و تنبلی نداشته باشیم.

 

مخصوصا الان که دشمن از راه های مختلفی برای ضربه زدن به اصل اسام و تشیع و مانع شدن از رشد فرهنگ دینی به سمت ما می آید. ما باید این ها را رصد کنیم و با آن نقشه های شوم دشمن مخصوصا نقشه شوم تهاجم فرهنگی و ایجاد شبهات مقابله کنیم. همچنین ما باید علاوه بر تقویت بنیه علمی، بنیه ایمانی خود را هم قوی کنیم. در پرتو قوی کردن بنیه ایمانی و اعتقاد به معارف حقه دین است که این جهاد علمی شکل می گیرد.
در پایان اگر توصیه های دیگری برای طلاب دارید بفرمایید.


اولا ما طلبه ها باید همواره به شخصیت انسانی خود توجه داشته باشیم. دوما عنایت هایی که خدای متعال به ما کرده و به ما توفیق داده که وارد صحنه تحصیل معارف دین شدیم را متذکر شویم. سوما به استعدادهایی که خداوند به ما داده است مثل استعداد فکری و عقلی و روحی توجه کنیم و از استعداد علمی و صفای باطن به احسن وجه استفاده کنیم. التجای مستمر به درگاه خدای متعال و اهل بیت(علیهم السلام) داشته باشیم که همواره دستگیرمان باشند تا طیّ راه های کسب علوم الهی برای ما میسر شود. البته جهاد علمی هم یکی از زمینه های مهم موفقیت است.

 

توجه به هدف، برنامه ریزی مستمر برای نتیجه گیری از این برنامه ها داشته باشیم. در این برنامه ریزی هم باید اتکای به خدای متعال و ایمان به وعده های او درجهت کمک های مادی و معنوی داشته باشیم. سرگذشت کسانی از قبیل امام امت یا مراجع تقلید و بزرگان ما مثل علامه طباطبایی و آیةالله العظمی بهجت که در این راستا تلاش و پیگیری داشتند و به نتیجه رسیدند را مطالعه کنیم. این کارها باعث می شود که حرکت جهادی در جهت تحصیل علم و تهذیب نفس تقویت شود./978/ت301/س

منبع: دوهفته نامه عهد

ارسال نظرات