۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۵
کد خبر: ۱۶۴۰۲۳

حتی غرب مصرف‌گرا نیز به اندازه نیاز مصرف می‌کند

خبرگزاری رسا ـ توزیع در سیستم مصرف را باید طوری مدیریت کنیم که در پسماند با کمترین مشکل بابت تفکیک و جذب و بازیافت مواجه شویم همان گونه که رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوی مصرف و اثرات آن در تولید، توزیع، مصرف و پسماند تأکید دارند.
همايش پروژه اسلام در زندگي شهري
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اینترنتی همایش پروژه اسلام در زندگی شهری، مهندسی سبک زندگی به نظر غیرممکن می‌رسد اما واقعیت این است که امروز استفاده از این نظریه به عنوان پرکاربردترین شیوه مدیریت نامحسوس رفتار اجتماعی جوامع مختلف از خارج از مرزهای آنان است، ثابت شده که با این شیوه می‌توان جمعیت کشور دیگر، نوع پوشش، طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها را شکل داد و برای این کار نیز از تمام ابزارها بهره برد، منتها از بین تمام ابزارها، رسانه‌ها کاراتر از سایرین هستند و غرب در بهره‌برداری از آنها برای منافع استعماری خود سنگ تمام گذاشته است.
آنچه از فلسفه سبک زندگی در کشور ما موضوعیت دارد، نفوذ نوع غربی آن به تمام جنبه‌ها و هدف گرفتن اصالت فردی، خانوادگی و اجتماعی ما است، پاسخ سؤالات زیر، قسمتی از گره موضوع را باز می‌کند.
چرا برای پاسخ سؤالاتمان درباره جزئیات و سبک زندگی، جایی خارج از عرف اجتماعی خودمان می‌گردیم، کجای زندگی ما الگوی غیربومی دارد و این سبک چه ضربه‌هایی به شاکله زندگی جمعی و فردی ما می‌زند، چرا پذیرفتن سبک زندگی وارداتی برای ما آسیب و خطر محسوب می‌شود، چرا زنان نقش‌آفرینان اصلی اصلاح الگوی زندگی اجتماعی هستند، چرا اغلب پیام‌های تغییر سبک زندگی در جامعه زنان رمزگشایی می‌شود، گفت‌وگو با سعید کریمی، مردم‌شناس و کارشناس مسائل استراتژیک را برای یافتن پاسخ برخی از این سؤالات ترتیب دادیم.
او نخستین چالش در این زمینه را متوجه عدم ورود آموزه‌های اسلام در ابعاد مختلف زندگی از جمله جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی و شهری و اجتماعی می‌داند و برای مورد آخر مصادیقی می‌آورد، چند وقت پیش با تعدادی از مدیران خدمات شهری شهرداری تهران صحبت می‌کردم، متوجه شدم امروز یکی از مشکلات جدی شهرداری تهران مدیریت پسماند است، از طرفی زندگی شهری دو گمشده دارد، یکی اسراف و دومی تبذیر است، دو گزاره اساسی که در حوزه دینی موضوعیت دارد، خداوند در قرآن می‌فرماید: مسرفین را دوست ندارم، ولی به مبذرین که می‌رسد می‌گوید این‌ها برادران شیطان هستند.
واقعا اگر کسی در جامعه بداند زمانی که عمل تبذیرآمیزی انجام می‌دهد برادر شیطان لقب می‌گیرد و با این وجود انجام دهد، معلوم می‌شود که روی آن کار نشده است، همان‌طور که می‌دانید اسراف یعنی این‌که اگر امروز یک سیب لازم دارم، دو تا سیب مصرف کنم اما تبذیر یعنی یک گاز از یک سیب بزنم و بعد بندازمش کنار یا درست مصرفش نکنم و به اندازه نخرم، بیشتر بگیرم و خراب شود و بریزم دور و گزاره‌هایی از این دست، این مثال دم‌دستی‌اش است.
اگر شما بخواهید این اتفاق را رصد کنید می‌بینید که راجع به این مسأله فرهنگ‌سازی نشده است، در جوامع شهری به بزرگی شهر ما، به ویژه در کشورهای اروپایی، سیستم تولید، بسته‌بندی و توزیع میوه‌ها و مواد مصرفی مردم با ایران متفاوت است، یعنی مصرف مردم را از مبدأ مدیریت می‌کنند.
رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوی مصرف و اثرات آن چه در تولید، چه در توزیع، چه در مصرف و چه پسماند تأکید می‌کنند، توزیع در سیستم مصرف باید طوری مدیریت شود که در پسماند با کمترین مشکل بابت تفکیک و جذب و بازیافت مواجه شویم.
در حال حاضر سیستم توزیع در میادین تره‌بار شهری ما متناسب با این نگاه نیست، نتیجه این‌که تمام ما در طول روز به نوعی مشغول حمل زباله هستیم، یکی از کارکردهای مالیات بر ارزش افزوده این است که بتواند مصرف را کنترل کند اما در جایی که نظام تولید و توزیع ما ناقص است، این ابزار کارا نیست، الان اساسا سیستم جوری تعریف شده که حتی اگر بخواهید چیزی را کم مصرف کنید نمی‌توانید.
در میادین تره‌بار می‌گویید یک کیلو از فلان میوه می‌خواهم، فروشنده حتما یک کیلو به شما نمی‌دهد، مگر اینکه تذکر بدهید، اگر او بداند که این کار مصداق تبذیر است و چیزی می‌فروشد که مورد نیاز خریدار نیست و این فرد، جنس را می‌برد منزل، خراب می‌شود و باید بریزد دور، کمتر بر این کار اصرار می‌کند،  در صورتی که در میوه‌فروشی‌هایی که گران‌تر می‌فروشند به اندازه‌ای که می‌خواهید و میوه‌ای که می‌خواهید را برمی‌دارید، بنابراین می‌بینید که در اصل کسی که از جای ارزان خریداری می‌کند هم مجبور است هزینه بیشتری بدهد اما چیزی را بخرد که نیاز ندارد، چون رشته‌ام مردم‌شناسی است، پدیده‌ها را نه از حیث یک مجتهد، اما به همان روش بررسی می‌کنم، باید نگاهم مشاهده مشارکت‌مندانه باشد، بروم و آن پدیده را تجربه کنم.
وقتی میو‌ه‌ای را که می‌خواهم به اندازه‌ای می‌خرم، اولا میوه خوب خریده‌ام، دوما دورریز ندارم، یعنی تمام میوه‌ای را که می‌خرم مصرف می‌کنم، این باید بیاید در سبک زندگی و عادت مردم بشود. این روند در زندگی غربی رخ داده و آنها سال‌هاست به اندازه مصرف کرده‌اند و می‌دانند اسراف بد است.
بی‌بی‌سی در گزارشی اعلام کرد آمار کسانی که از چاقی می‌میرند سه برابر آمار کسانی است که از گرسنگی می‌میرند، یعنی این‌قدر که چاقی و زیاد مصرف کردن و عدم تحرک سبب مرگ می‌شود، گرسنگی سبب مرگ نمی‌شود، یکی از آسیب‌های جامعه ما همین است، این مدل غذا خوردن، این حجم از فست‌فودها و تنقلات که همه هم می‌دانند مضرند ولی بازتولید و تبلیغ و مصرف می‌شوند، در جامعه‌ای که می‌خواهد بر مبنای سیستم اسلامی حرکت کند و به آن سمت برود، مصرف این محصولات نمی‌تواند موضوعیت داشته باشد.
علاوه بر این‌که بسیاری از آنها لزوما نباید تولید شوند، چه دلیل دارد چون حتما غربی‌ها چیپس می‌خورند ما هم چیپس بخوریم، چه دلیلی دارد آنها مک‌دونالد می‌خورند ما هم حتما همبرگر مصرف کنیم، به جای این مسائل باید اقتضائات و نیازهای جامعه را بشناسیم، طبق آموزه‌های دین اسلام اگر بدانیم چیزی ضرر دارد و آن را مصرف کنیم، به لحاظ دینی گناه انجام داده‌ایم.
همه پزشکان می‌گویند نوشابه مضر است اما مصرف می‌کنیم، بالای 150 نوشابه سنتی و طبیعی در کشور داشته‌ایم یا شخصیتی مثل بوعلی‌سینا زمانی که می‌فهمد یک‌سری داروهای گیاهی و سبزیجات خوب هستند با این‌ها غذا درست می‌کند، بخشی از‌ آش‌ها و خورشت‌‌های ما محصول مطالعات پزشکی گذشتگان ماست، طبیبان ایرانی داروها را در غذا و سبک زندگی و شیوه مصرف مردم آورده‌اند.
یک‌سری عرقیات گیاهی معرفی کرده‌اند که متناسب با هر فصل، بعد از غذا مصرف می‌شوند، برخی از خانم‌های مسن‌تر هنوز دانش برخی گیاهان دارویی را دارند، مادربزرگان ما‌ آش شلغم را در زمستان فراموش نمی‌کردند و با این کار پیشگیری از بیماری‌ها را در تغذیه لحاظ می‌کردند، طب‌الرضا یکی از منابع بسیار غنی پیشگیری و درمان داروها است.
پیروزی واقعی
این کارشناس مسائل استراتژیک می‌افزاید: دشمنان انقلاب ما، در مرحله اول و در فاز نظامی وارد مبارزه با آن شدند، بعد از آن وارد فاز فرهنگی و در عین حال تغییر در تعداد جمعیت ما شدند، در حوزه اقتصادی اذیتمان کردند، در حوزه‌های سیاسی ناامنی درست کردند، یعنی از تمام ابزارهای موجودشان استفاده کردند، ولی با این حال تا الان هم موفق نبوده‌اند، اما اگر سبک زندگی اسلامی را وارد زندگی شهری و عمومی مردم نکنیم، اساسا تمام تلاش‌هایی که تا الان انجام داده‌ایم، تحت عنوان انقلاب اسلامی که بر اثر آن جمهوری اسلامی محقق شده ابتر خواهد بود.
 رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند: اگر ما در عرصه‌های فرهنگی شکست بخوریم، پیروزی در عرصه‌های نظامی و سیاسی و اقتصادی پیروزی نیست.
امروز مسأله جامعه آمریکا اقتصادی و سیاسی و نظامی نیست، در اکثر نقاط دنیا پایگاه‌های نظامی دارند، یک نظام مقتدر سیاسی دارند که ادعا می‌کند برای دنیا برنامه دارد، اقتصادی دارد که واحد پولش جهانی است اما در عرصه فرهنگی آمریکا مشکل دارد.
در فرهنگ آمریکایی یک جوان 24 ساله به روی بیش از 20 کودک اسلحه می‌کشد، این جامعه یک جامعه کاملا بیمار است، رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: دشمن اشتباه کرد با ما وارد جنگ فرهنگی شد، نقطه برتری در این جنگ با ما است.
پیروزی در این جنگ با ماست اگر بتوانیم سبک زندگی اسلامی را در وهله اول برای جامعه خودمان Civilize و شهری کنیم و به زندگی مردم بیاوریم، امروز کسی که می‌خواهد در ترافیک حرکت کند باید بداند که اگر جایی پیچید و از خط منحرف شد، تنها یک تخلف ترافیکی صورت نگرفته بلکه به حق‌الناس توجه نکرده است.
اگر من مسلمان احساس کنم یک بوق اضافه بزنم، ناراحتی در یک فرد ایجاد می‌شود و به حقی تعدی کرده و گناه انجام داده‌ام و باید پاسخگوی آن باشم، مسلما این کار را نمی‌کنم، از این دست کارها زیاد در جامعه صورت می‌گیرد، معتقدیم اسلام آمده که افراد را از درون تنظیم کند، نظم و فرهنگ را درونی کند که شما بتوانید با دیگران زندگی کنید، اسلام یک حوزه فردی تنها نیست، اصلا واحد اجتماع اسلامی خانواده است و روابط افراد با دیگران موضوعیت پیدا می‌کند.
شأن روابط انسان با انسان در حد رابطه انسان با خداست
سعید کریمی«انسان مسلم» در جامعه اسلامی را در مقابل «انسان طاغی» در سبک زندگی وارداتی تعریف و خاطرنشان می‌کند: در سفر حج اگر همه مناسک انجام شود، تا زمانی که طواف نسا انجام نشده و نماز طواف نسا خوانده نشده، زن و مرد به هم حلال نیستند، نتیجه‌ای که از این مسأله گرفته می‌شود این است که شأن رابطه انسان با انسان دقیقا از شأن و وزانت رابطه انسان با خدا برخوردار است، یعنی شأن و قداست و عظمت رابطه دو انسان به اندازه رابطه انسان با خداست.
این مسأله در رابطه با طبیعت هم هست، شما وقتی محرم هستید، اجازه ندارید خیلی کارها را در طبیعت انجام دهید، در چنین سیستمی اگر انسان رابطه خود را با خدا اصلاح و تنظیم کند، رابطه انسان با خودش، هم‌نوعش و با طبیعت تعریف خواهد شد، این اتفاق بزرگی است که باید در پروژه اسلام در زندگی شهری بیفتد،  در این پروژه، انسان در ارتباط با انسان‌ها و در یک جامعه پیچیده شهری تعریف می‌شود، تا اینجا بخش ایجابی مسأله است، از طرفی از ابتدای خلقت آدم تاکنون، شیطان و ابنا و اذنابش بیکار ننشسته‌اند، بنابراین باید در بخش سلبی هم ورود کنیم.
اگر پذیرفته‌ایم که آمریکا شیطان بزرگ قرن است، پس سبک زندگی آمریکایی نیز یک سبک زندگی شیطانی و خبیث است و انسان طاغی نیز در آن موضوعیت پیدا می‌کند، در مقابل انسان مسلمی که جامعه اسلامی می‌پرورد، باید استراتژی مهاجمان را شناسایی کنیم و ببینیم می‌خواهند به کدام نقطه حمله کنند.
ما برای پروژه اسلام در زندگی شهری بررسی کردیم که چه چیزی از پیغمبر(ص) باقی مانده، دیدیم پیغمبر(ص) دو امانت پیش مسلمانان باقی گذاشته است، یکی قرآن و دیگری عترت، عترت به مفهوم اهل بیت و سیره‌ای که از ایشان باقی مانده است و دیدم دقیقا کتاب آیات شیطانی از ابتدا این دو را هدف گرفته، در حالی که پیغمبر(ص) از این‌ها به عنوان نقطه ثقل‌های اسلام یاد می‌کند.
نقطه ثقل کجاست، نقطه‌ای است که تعادل را برقرار می‌کند، تا زمانی که جسم یا پدیده‌ای روی نقطه ثقلش قرار گرفته باشد تعادل دارد، کافی است نقطه ثقلش را بزنید، بلافاصله از حالت تعادل خارج می‌شود و فرو می‌ریزد.
کل پروژه آیات شیطانی که به قلب سلمان رشدی نازل شده درصدد زدن این دو نقطه اتکاست، بنابراین پروژه اسلام در زندگی شهری در مقابل پروژه سلمان رشدی و برای نزدیک کردن مردم به قرآن و عترت و به مفهوم سیره پیغمبر(ص) و به سیره اهل بیت(ع) طراحی شد، به جز این دو کار که در حوزه‌های ایجابی و سلبی انجام شد، باید مکر و حیله شیطان را هم نشان می‌دادیم، هم با تحقیق و پژوهش و هم در محتوایی که تولید می‌شوند و باید با مدیاهای مختلف قابل ارائه باشند، اینها اساس پروژه اسلام در زندگی شهری هستند./907/د101/پ
ارسال نظرات