حجتالاسلام کاظمیراد در گفت و گوی تفصیلی با رسا:
حجاب و عفاف؛ رسالت دولت اسلامی در تحقق کرامت انسانی
فارس- استاد سطح عالی حوزه علمیه شیراز با نگاهی تحلیلی و مستند به آموزههای قرآن کریم، روایات اهلبیت(ع)، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تجربههای اجتماعی، به تبیین فلسفه حجاب و عفاف، مسئولیت دولت اسلامی پرداخت.
در اندیشه اسلامی، حجاب صرفاً یک حکم فردی یا سلیقهای تلقی نمیشود، بلکه پیوندی عمیق با کرامت انسانی، سلامت اخلاقی جامعه، و تحقق اهداف متعالی حکومت دینی دارد. از همین رو، بررسی نسبت حجاب و عفاف با رسالت دولت اسلامی، نقش قانون، جایگاه خانواده و وظیفه نهادهای دینی، بهویژه حوزههای علمیه، ضرورتی انکارناپذیر است؛ ضرورتی که بدون تبیین عالمانه و گفتوگوی عمیق، به درستی پاسخ داده نخواهد شد.
در همین چارچوب، گفتوگوی پیشرو حاصل مصاحبهای تفصیلی خبرنگار خبرگزاری رسا در فارس با حجتالاسلام کاظمیراد مدیر مدرسه علمیه امیرالمؤمنین(ع) و استاد سطح عالی حوزه علمیه شیراز است؛ گفتوگویی که با نگاهی تحلیلی و مستند به آموزههای قرآن کریم، روایات اهلبیت(ع)، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تجربههای اجتماعی، به تبیین فلسفه حجاب و عفاف، مسئولیت دولت اسلامی، راهکارهای عملی اصلاح وضعیت موجود و نقش تربیتی و فرهنگی حوزههای علمیه میپردازد.
این مصاحبه میکوشد فراتر از نگاههای سطحی و تقلیلگرایانه، حجاب را بهعنوان یک مسئله تمدنی و اجتماعی مورد بررسی قرار دهد و ضمن پاسخ به شبهات و دغدغههای موجود، تصویری جامع از کارکردهای اخلاقی، روانی و اجتماعی این فریضه الهی ارائه کند؛ امید آنکه این گفتوگو گامی در جهت تعمیق فهم عمومی و تقویت گفتمان عفاف و حجاب در جامعه اسلامی باشد.
رسا- جناب حجتالاسلام، برای آغاز بحث، لطفاً تبیین بفرمایید دولت اسلامی چه تفاوتهای بنیادینی با سایر دولتها دارد؟
دولت اسلامی، در عین آنکه همانند سایر دولتها وظایفی چون تأمین امنیت، نظم اجتماعی، رفاه عمومی و ساماندهی امور معیشتی مردم را بر عهده دارد، اما در منطق اسلام به این امور بسنده نمیکند. آنچه دولت اسلامی را از سایر دولتها متمایز میسازد، برخورداری از دو رسالت اساسی و غیرقابل اغماض است. نخست، مسئولیت رشد، تعالی معنوی و تربیت اخلاقی شهروندان و دوم، تحقق، صیانت و اجرای احکام و ارزشهای اسلامی در عرصه فردی و اجتماعی است.
در جهانبینی اسلام، انسان موجودی صرفاً مادی یا اقتصادی نیست، بلکه حقیقت او در حرکت بهسوی کمال، قرب الهی و سعادت ابدی معنا پیدا میکند. از همین رو، همه ساختارهای اجتماعی ـ از جمله حکومت ـ باید در خدمت این هدف عالی قرار گیرند.
رسا- چرا حکومت در تحقق این کمال انسانی چنین جایگاه مهمی دارد؟
زیرا حکومت، بهواسطه قدرت، اختیار و امکانات گستردهای که در اختیار دارد، نقش بیبدیلی در جهتدهی به جامعه ایفا میکند. بدون حضور فعال و هدفمند حکومت، امور اجتماعی دچار آشفتگی میشود و بستر لازم برای رشد متوازن انسانها فراهم نخواهد شد.
کمال انسان، برخلاف تصور فردگرایانه، در خلأ و انزوا تحقق نمییابد، بلکه در بستر زندگی اجتماعی، تعاملات انسانی، نظام ارزشی و فرهنگی جامعه شکل میگیرد. اگر این بستر بهدرستی مدیریت نشود، حتی استعدادهای والا نیز به فعلیت نمیرسند.
رسا- آیا میتوان گفت بدون دولت اسلامی نیز انسانها میتوانند به کمال برسند؟
تاریخ نشان داده است که در دورههایی که حکومت اسلامی حاکم نبوده، برخی انسانهای برجسته توانستهاند با مجاهدت فردی و تلاش شخصی به مراتب بالای علمی، اخلاقی و معنوی دست یابند. اما این موارد استثناست، نه قاعده.
اکثریت مردم، برای شکوفایی استعدادهای فطری خود نیازمند محیطی سالم، حمایت ساختاری و هدایت فرهنگی هستند. بدون چنین پشتیبانیای، جامعه نهتنها به سمت کمال حرکت نمیکند، بلکه چهبسا دچار انحطاط اخلاقی و بحران هویتی شود. از این منظر، دولت اسلامی موظف است زمینه رشد همگانی را فراهم سازد، نه اینکه تنها به تأمین حداقلهای معیشتی اکتفا کند.
رسا- فلسفه امامت و رهبری در فرهنگ اسلامی چه ارتباطی با این موضوع دارد؟
در فرهنگ اسلامی، امامت و رهبری تنها یک منصب سیاسی یا مدیریتی نیست، بلکه مقامی الهی با مأموریتی هدایتگرانه است. یکی از شئون مهم امامت، تشکیل حکومت و اداره جامعه در مسیر ارزشهای الهی است.
اگر هدف از حکومت صرفاً ایجاد نظم، امنیت یا رفاه اقتصادی بود، تعیین امام معصوم از سوی خداوند معنا نداشت؛ زیرا این امور از عهده انسانهای عادی نیز برمیآید. اما چون هدف، هدایت جامعه به سوی کمال اخلاقی، معنوی و انسانی است، وجود رهبری الهی و الگو ضرورت پیدا میکند. این حقیقت نشان میدهد که دولت اسلامی مأموریتی عمیقتر و گستردهتر از دولتهای عرفی دارد.
رسا- آیا قرآن کریم نیز به این رسالت معنوی حکومت اشاره دارد؟
بله، قرآن کریم بهروشنی این مسئله را تبیین کرده است. خداوند متعال در آیه ۵۵ سوره نور، فلسفه خلافت و حاکمیت مؤمنان را تمکین دین و گسترش عبادت الهی معرفی میکند:
«… لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ… وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ… يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا».
این آیه نشان میدهد که امنیت، قدرت و حاکمیت در نگاه قرآن، ابزارهایی برای تحقق بندگی خداوند و اصلاح اخلاقی جامعه هستند، نه اهداف مستقل و نهایی.
رسا- در چنین چارچوبی، جایگاه حجاب و عفاف در نظام اسلامی چگونه تعریف میشود؟
حجاب و عفاف، از بنیادیترین مؤلفههای سلامت اخلاقی و تربیتی جامعه اسلامی به شمار میروند. رعایت پوشش شرعی و حفظ حریم میان زن و مرد، نه یک امر سلیقهای یا صرفاً شخصی، بلکه یک ضرورت اجتماعی و تمدنی است.
اختلاط بیضابطه زن و مرد نامحرم، که معمولاً از بیتوجهی به حجاب و پوشش آغاز میشود، آثار مخرب فراوانی در پی دارد. تجربههای عینی نشان داده که این وضعیت به گسترش نگاههای آلوده، فروپاشی بنیان خانواده، افزایش خیانتهای زناشویی، تضعیف امنیت روانی جامعه، و حتی رشد جرائم سنگین منجر میشود. از اینرو، حجاب شرط لازم برای رشد اخلاقی و معنوی جامعه است.
رسا- با توجه به قوانین جمهوری اسلامی، دولت چه تکلیفی در این زمینه دارد؟
بر اساس اصل سوم قانون اساسی، دولت موظف است همه امکانات خود را برای رشد فضائل اخلاقی و مقابله با مفاسد بهکار گیرد. همچنین اصل چهارم قانون اساسی تصریح میکند که تمامی قوانین و مقررات باید بر مبنای موازین اسلامی تنظیم شوند.
با این حال، متأسفانه در عمل شاهد نوعی غفلت، تساهل و حتی گاه سوءاستفاده سیاسی از مسئله حجاب بودهایم. این بیتوجهی، موجب رنجش عمیق علما، متدینین و دلسوزان انقلاب شده و حجاب را به واجبی مظلوم و فراموششده تبدیل کرده است.
رسا- چه راهکارهای عملی برای اصلاح این وضعیت پیشنهاد میکنید؟
در این زمینه، چند اقدام اساسی باید بهعنوان وظیفه شرعی و قانونی مسئولان نظام مورد توجه جدی قرار گیرد:
نخست، تدوین و اجرای قوانین شفاف و کارآمد برای اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
دوم، تقویت نهادها و مراجع قانونی مسئول ترویج پوشش اسلامی.
سوم، التزام عملی مدیران، مسئولان حکومتی و خانوادههای آنان به رعایت حجاب و شئونات اسلامی و تعریف شاخصهای روشن برای گزینش مدیران.
چهارم، نظارت مستمر بر رعایت حجاب و عفاف در سازمانهای دولتی و عمومی و تأکید بر سادگی، پوشش اسلامی و پرهیز از آرایش در محیطهای اداری به دلیل آثار منفی آن بر مراجعین.
پنجم، رفع اشکالات قانونی در حوزه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی متناسب با فرهنگ اسلامی.
رسا- آیه ۵۹ سوره احزاب چه پیامی درباره فلسفه حجاب دارد؟
در این آیه، خداوند متعال میفرماید:
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ…».
بسیاری از مفسران، جلباب را پوششی سراسری همچون چادر یا عبا دانستهاند. تعبیر «یُدنین» به معنای فرو افکندن و نزدیک ساختن پوشش به بدن است. فلسفه این حکم نیز بهصراحت بیان شده است: «ذلک أدنی أن یُعرفن فلا یؤذین».
یعنی این پوشش، زنان را از تعرض، آزار و سوءاستفاده حفظ میکند و حجاب را بهعنوان عاملی بازدارنده و امنیتآفرین معرفی مینماید.
رسا- آثار خانوادگی و اجتماعی حجاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجاب، در سطح خانواده موجب تقویت تربیت دینی، احترام متقابل و حفظ حریمها میشود و از فروپاشی عاطفی جلوگیری میکند. در سطح جامعه نیز حجاب نقش مهمی در حفظ عفت عمومی، تقویت هویت اسلامی و کاهش نگاه ابزاری به زن دارد.
این امر به زنان امکان میدهد با آرامش روانی و امنیت اجتماعی، در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی و اجتماعی حضور فعال و مؤثر داشته باشند.
رسا- حجاب چه تأثیری بر کرامت، عزت نفس و روان زنان دارد؟
یکی از مهمترین کارکردهای حجاب، حفظ کرامت انسانی زن است. حجاب باعث میشود ارزش زن به شخصیت، اندیشه و توانمندیهای او گره بخورد، نه به جذابیتهای ظاهری.
نیاز به دوست داشتهشدن و مورد احترام قرار گرفتن، بهویژه در زنان بسیار عمیق است. اگر این نیاز صرفاً در قالب توجههای شهوانی پاسخ داده شود، با از بین رفتن جاذبه ظاهری، احساس پوچی، غربت و افسردگی پدید میآید. حجاب از بروز این آسیبها جلوگیری میکند و زمینه شکلگیری محبت و عشق حقیقی را فراهم میسازد.
رسا- از منظر تربیتی، مواجهه صحیح با مسئله حجاب چگونه باید باشد؟
حجاب نیازمند سه مرحله است: ارشاد برای ناآگاهان، موعظه و نصیحت برای افراد غیرمصرّ، و امر به معروف و نهی از منکر برای کسانی که با آگاهی بر تکرار گناه اصرار دارند.
بر اساس روایات، نهی از منکر نیازمند عدالت فردی، درک شرایط اجتماعی و مهارت ارتباطی است. امام صادق(ع) بر رفق، همراهی و مهارت در این مسیر تأکید میفرمایند؛ چراکه نهی از منکر بدون آموزش و حکمت، نتیجه معکوس خواهد داشت.
رسا- نقش حوزههای علمیه در این زمینه چیست؟
حوزههای علمیه در هر سه عرصه ارشاد، موعظه و امر به معروف، رسالتی خطیر و حیاتی بر عهده دارند. غفلت از این مسئولیت، تهدیدی جدی برای بنیانهای اخلاقی و اعتقادی جامعه اسلامی به شمار میرود و میتواند پیامدهای جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
ارسال نظرات