شهید حجت الاسلام عاشوری؛ الگوی تراز روحانیت انقلابی در جنوب ایران
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، نقش روحانیت مبارز در شکلگیری نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تنها در تهران و قم و مشهد خلاصه نمیشود؛ بلکه در جایجای کشور، عالمانی زیستهاند که بیهیچ ادعا، بار سنگین روشنگری و هدایت مردم را در سختترین سالها بر دوش کشیدند. در میان آنان نام شهید حجتالاسلام ابوتراب عاشوری همچون ستارهای روشن بر آسمان مقاومت جنوب ایران میدرخشد؛ روحانی مجاهدی که از روستای کوچک حیدری در بوشهر برخاست اما صدای اعتراض و حماسهاش تا اقصی نقاط کشور طنین انداخت.
این عالم سرافراز نهتنها از پیشگامان مبارزه با رژیم ستمشاهی در بوشهر بود بلکه در طول سالیان، با تبلیغ نهضت امام خمینی(ره)، تربیت طلاب، روشنگریهای شجاعانه، و پایمردی در برابر تهدید و فشار ساواک نقشی بیبدیل در بیداری مردم جنوب ایفا کرد. شهادت مظلومانه او در سیزدهم آذر ۱۳۵۷ ـ همزمان با سوم محرم ـ در حالی که برای نماز وضو میگرفت، نقطه اوج این مسیر نورانی است؛ مسیری که امام خمینی(ره) با پیام تسلیت تاریخی خود بر عظمت آن مهر تأیید زد.
زادگاه، تربیت اولیه و آغاز مسیر علمی
حجتالاسلام ابوتراب عاشوری در سال ۱۳۱۲ شمسی در روستای حیدری از توابع بوشهر در خانوادهای مذهبی، متدین و سادهزیست دیده به جهان گشود. فضای معنوی جنوب کشور که همواره روحانیپرور بوده زمینهای فراهم آورد تا عاشوری از همان سالهای نوجوانی علاقهمند به علوم دینی شود.
در سال ۱۳۳۱ در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت عزم سفر به حوزه علمیه نجف اشرف کرد؛ تصمیمی که مسیر زندگی او را رقم زد. شش سال اقامت در نجف، حضور در محافل علمی معتبر، انس با فقها و مراجع و آشنایی مستقیم با خط فکری جریان اصیل روحانیت به او شخصیتی علمی استوار و روحیهای مجاهدانه بخشید.
پس از پایان تحصیل در نجف در سال ۱۳۳۷ به بوشهر بازگشت؛ شهری استراتژیک، مذهبی و در عین حال در معرض فشارهای فرهنگی رژیم پهلوی. عاشوری از همان آغاز نقش محوری در تبلیغ دینی، پاسخ به نیازهای اعتقادی مردم و ایجاد حلقههای ارتباطی میان جوانان و مسجد بر عهده گرفت.
یک سال بعد ازدواج کرد و در سال ۱۳۳۹ برای تکمیل مسیر علمی خود راهی قم شد. اقامت وی در قم او را بیشازپیش با جریان فکری و مبارزاتی امام خمینی(ره) مرتبط کرد؛ بهگونهای که اندکی بعد از مبلغان جدی نهضت امام در جنوب ایران شد.
همراهی عملی با نهضت
سال ۱۳۴۰ که مصادف با رحلت آیتالله بروجردی بود، عاشوری مراسم باشکوهی در بوشهر برگزار کرد؛ مجلسی که برای نخستین بار نام امام خمینی(ره) در آن بهعنوان مرجع شایسته آینده مطرح شد. این اقدام حساسیتها نسبت به خط فکری او را افزایش داد، اما روحیه شجاعش به او اجازه سکوت نمیداد.
در سال ۱۳۴۱ با طرح لایحه «انجمنهای ایالتی و ولایتی» از سوی رژیم پهلوی، عاشوری یکی از کوبندهترین سخنرانیهای اعتراضی جنوب کشور را ایراد کرد. سخنرانی تاریخی ۲۸ فروردین ۱۳۴۲ او در بوشهر که در آن به شدت از شاه و سیاستهای اسلامستیزانه رژیم انتقاد کرد نقطه عطفی در مبارزات منطقه جنوب به شمار میرود.
در سال ۱۳۴۴ عاشوری در سفر حج، پیامهای نهضت امام خمینی(ره) را به زائران ایرانی و شخصیتهای مذهبی منتقل کرد؛ اقدامی که مورد توجه ساواک قرار گرفت. سه سال بعد در سال ۱۳۴۷ بار دیگر سفری ششماهه به عتبات داشت و این بار دیدار روزانه با امام خمینی(ره) در نجف او را به یکی از حاملان مهم پیامهای سیاسی امام در ایران تبدیل کرد.
در همان سال با دوراندیشی و احساس مسئولیت، مدرسه علمیه بوشهر را تأسیس کرد. این مدرسه پایگاه تربیت طلاب جوان و مرکز پخش اندیشههای انقلابی در جنوب کشور شد. بسیاری از روحانیان فعال دهه ۵۰ در بوشهر شاگردان مستقیم یا غیرمستقیم او بودند.
تعقیب، تهدید و مقاومت برابر ساواک
با گسترش مبارزات، ساواک بوشهر فعالیتهای عاشوری را بهصورت ویژه زیر نظر گرفت. سفرهای تبلیغی ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ تماس با طلاب جوان و سخنرانیهای صریح او درباره مفاسد پهلوی باعث شد نامش در فهرست روحانیون «خطرناک» ثبت شود.
در آبان ۱۳۵۶ همزمان با شهادت سید مصطفی خمینی بوشهر صحنه یکی از بزرگترین اعتراضات جنوب بود و عاشوری محور اصلی این حرکت مردمی. او بازار را تعطیل کرد و مراسمهای متعدد عزاداری و سیاسی برپا نمود؛ اقدامی که خشم ساواک را دوچندان کرد.
در سال ۱۳۵۷ در اوج انقلاب، ساواک او را بارها احضار و با تهدیدهای سنگین نسبت به «مواضع تند» و «سخنرانیهای توفنده»اش هشدار داد. اما او هرگز عقب ننشست.
نماز عید فطر سال ۵۷ در نقاط مختلف کشور به میدان اعلان همگانی نارضایتی از رژیم پهلوی تبدیل شد. در بوشهر نیز عاشوری با شجاعت تمام خطبهای ایراد کرد که از آن بهعنوان «نقطه جوشش انقلاب در جنوب» یاد میشود. او در این خطبه شاه را بهصراحت مورد انتقاد قرار داد و مردم را به ادامه مسیر انقلاب فراخواند.
انتشار گسترده محتوای این خطبه امید و هیجان انقلابی را در استانهای جنوبی تقویت کرد.
شهادت؛ وضوی خونین در سوم محرم
در حالی که مبارزات مردم به اوج رسیده بود، ساواک تصمیم به حذف فیزیکی این روحانی اثرگذار گرفت. صبح ۱۳ آذر ۱۳۵۷، همزمان با سوم محرم در مسجد محل و هنگام وضو گرفتن برای نماز هدف شش گلوله عوامل ساواک قرار گرفت و به شهادت رسید؛ شهادتی مظلومانه که موجی از خشم و اندوه در سراسر بوشهر و شهرهای اطراف ایجاد کرد.
ساواک حتی اجازه نداد پیکر او در بوشهر دفن شود، اما مردم با مقاومت، سرانجام او را در بخش چغادک به خاک سپردند؛ جایی که امروز زیارتگاه علاقهمندان و شاگردان شهید است.
پس از شهادت او امام خمینی(ره) در پیامی کوتاه اما بسیار اثرگذار، شهادت این روحانی مجاهد را تسلیت گفتند. جمله اساسی «من از مصیبت وارده بر شما که خود نیز شریک هستم، متأثر میباشم» نشان از جایگاه والای عاشوری نزد رهبر کبیر انقلاب دارد.
این پیام علاوه بر تسلی خانواده نشاندهنده شناخت کامل امام از نقش شهید عاشوری در جنوب ایران بود؛ روحانیای که هم قبل و هم بعد از تبعید امام پیوسته در مسیر نهضت حرکت کرد و لحظهای در دفاع از آرمانها تردید به دل راه نداد.
ویژگیهای شخصیتی و روشی
عالمان مبارز معمولاً افزون بر فعالیتهای سیاسی از ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی مهمی برخوردارند که آنان را در میان مردم تأثیرگذار میسازد. شهید حجتالاسلام ابوتراب عاشوری نیز از این قاعده مستثنا نبود و مجموعهای از خصلتهای برجسته، شخصیت او را به روحانیای اثرگذار و محبوب تبدیل کرده بود. مهمترین ویژگی او شجاعت در بیان حق بود بهگونهای که حتی در سالهایی که بردن نام امام خمینی(ره) جرم تلقی میشد بدون پردهپوشی از ایشان دفاع میکرد و با سخنرانیهای آتشین و صریح مردم را به مقاومت و ایستادگی دعوت مینمود.
در کنار این شجاعت ارتباط صمیمی و مستقیم با مردم یکی دیگر از ابعاد مهم شخصیت او بود. چه در روستاها و مجالس جشن و عزا و چه در مساجد و بازار مردم او را «روحانی خود» میدانستند و همین پیوند قلبی، میزان تأثیرگذاری او را در بوشهر بهطور چشمگیری افزایش میداد. بعد دیگر شخصیت شهید عاشوری تلاش جدی او برای تربیت نیرو بود؛ اقدامی که با تأسیس مدرسه علمیه بوشهر نمود یافت. او بهخوبی میدانست که استمرار مبارزه و پیشبرد نهضت بدون تربیت کادرهای متعهد و عالم ممکن نیست.
در کنار همه اینها سادهزیستی و زهد نیز از صفات برجسته او بود؛ چه در سالهای اقامت در نجف و قم و چه در دوران حضور در بوشهر، زندگیاش آمیخته با بیپیرایگی و قناعت بود و همین منش اخلاقی احترام ویژهای در میان مردم و طلاب برای او ایجاد کرده بود. این مجموعه صفات از عاشوری شخصیتی ساخت که هم در میان مردم محبوب بود و هم در نهضت اسلامی اثرگذار.
گرچه سالها از شهادت او میگذرد اما میراث شهید عاشوری در حوزه و روحانیت همچنان زنده و الهامبخش است؛ میراثی که میتوان آن را در چند محور اساسی بازخوانی کرد. نخست آنکه او نمونه روشن نقشآفرینی روحانیان بومی در بیداری دینی و سیاسی مردم مناطق دور از مرکز بود؛ روحانیانی که با شناخت دقیق از فرهنگ محلی، اعتماد مردم را جلب کرده و توانستند پیام نهضت را به عمق جامعه منتقل کنند.
دوم، توجه او به تأسیس مراکز علمی و تربیتی نشان داد که استمرار جریان اصیل روحانیت تنها با پرورش نیروهای جوان و عالم ممکن است و مدرسه علمیه بوشهر یادگار همین نگاه بلند است. سومین محور صراحت او در دفاع از ارزشها حتی در دوران خفقان و تهدیدهای مستمر ساواک بود؛ صراحتی که هزینه داشت اما اثرگذاریاش در هدایت جامعه انکارناپذیر بود.
چهارم، پیوند میان تبلیغ دینی و هدایت اجتماعی در اندیشه و عمل او بهخوبی دیده میشد؛ او تبلیغ را صرفاً سخنرانی نمیدانست بلکه آن را مسئولیتی برای سامانبخشی به زندگی دینی مردم و مقابله با ظلم میشمرد و سرانجام آنکه عاشوری بهعنوان یک روحانی محلی توانست حلقه اتصال مردم و نهضت انقلاب باشد و نقش واسطهای فعال را میان رهبری و بدنه اجتماعی ایفا کند.
مجموعه این ویژگیها از او شخصیتی ساخت که هم در میدان علم، هم در عرصه تبلیغ و ارتباط با مردم و هم در صحنه مبارزه با استبداد حضوری مؤثر داشت؛ همان الگوی سهبعدی که امام خمینی(ره) برای روحانیت تراز انقلاب ترسیم کرده بود.
حیات طیبه یک عالم مجاهد
شهید حجتالاسلام ابوتراب عاشوری، تنها یک چهره تاریخی یا نامی در فهرست شهیدان روحانی نیست. او یک الگوی زنده برای حوزه امروز است؛ الگویی از روحانیت مردمی، عالم، شجاع، اهل مبارزه، تربیتگر طلاب، و پیشگام در دفاع از دین.
شهادت مظلومانه او در حال وضو گرفتن گویی پیام روشنی داشت: تمام زندگی او یک وضوی دائمی برای حضور در میدان بندگی خدا و خدمت به خلق بود.
امروز که حوزههای علمیه در برابر تهاجم فرهنگی، جنگ روایتها و نیازهای فکری جامعه قرار دارند، بازخوانی سیره امثال عاشوری نه یک کار تاریخی بلکه یک ضرورت راهبردی است. حوزه اگر میخواهد همچنان تکیهگاه مردم بماند باید روحانیانی تربیت کند که مانند او، هم اهل علم باشند، هم اهل مردم، هم اهل فداکاری و هم اهل روشنگری.
مهدی الهی