به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، سالروز رحلت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(ره) و گرامیداشت روز کتاب و کتابخوانی، فرصتی فراهم آورده تا نگاهی دقیق و عمیق به ابعاد علمی و روحیه‌ کم‌نظیر ایشان در مطالعه و نگارش داشته باشیم.

در این نوشته، بر دو رکن اساسی شخصیت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، یعنی «مقام علمی و نوآوری فلسفی» و «سیره عملی در کتابخوانی و تالیف» ایشان پرداخته و نگاهی کوتاه بر عمق و وسعت دغدغه‌های علامه در مسیر کسب علم می اندازیم.

شخصیت علامه طباطبایی(ره) در تاریخ معاصر ایران، نمادی از ترکیب موفقیت‌آمیز سنت و تجدد و تلفیق عمیق علم کلام، فلسفه متعالیه و فهم دقیق فقه شیعه است. شهرت اصلی ایشان به واسطه تفسیر المیزان و تلاش برای بازسازی یک دستگاه فلسفی منسجم اسلامی است؛ اما کمتر به این نکته پرداخته می‌شود که این قله‌های علمی، چگونه و با چه ابزاری به دست آمدند؟

جواب این سوالات در روحیه «سیری‌ناپذیر علامه طباطبایی در مطالعه و کتابخوانی» نهفته است.

هر بند از این شخصیت علمی علامه طباطبایی را می‌توان به شرح زیر تحلیل کرد:

۱. مقام علمی و نوآوری فلسفی

شاید بزرگترین میراث علمی علامه طباطبایی، تلاش منسجم و بی‌وقفه ایشان برای خلق یک دستگاه فلسفی واحد اسلامی بود. این کار در عصری انجام شد که دو جریان فکری غالب « اصالت دادن صرف به فقه و کلام سنتی در حوزه، و غلبه مطلق فلسفه‌های مادی و مکاتب غربی در دانشگاه‌ها» بر حوزه و دانشگاه سایه افکنده بود.

اصالت دادن صرف به فقه و کلام سنتی در حوزه و غلبه مطلق فلسفه‌های مادی و مکاتب غربی در دانشگاه‌ها

علامه طباطبایی معتقد بود که مبانی فلسفی اسلام نیازمند یک بازتعریف بنیادین است. ایشان در آثاری چون «اصول فلسفه و روش رئالیسم» نه تنها به نقد مکاتب مادی پرداخته است؛ بلکه برای اولین بار، روش فلسفی خود را که مبتنی بر اصالت وجود -به معنای حکیمانه صدرایی- بود، با زبانی نو و متناسب با چالش‌های فلسفی مدرن ارائه داد. این کار نیازمند تسلط کامل بر مکتب صدرایی – به‌ویژه آثار ملاصدرا- فلسفه مشاء و اشراف بر مبانی فلسفه غرب مثل کانت و دیگران بود.

این عمق و وسعت علمی نشان می‌دهد که ایشان در مطالعه، صرفاً به دنبال فهم نبود؛ بلکه در پی ترکیب و خلق پارادایم جدید می رفت.

۲. سیره عملی در کتابخوانی و تالیف

روحیه کتابخوانی علامه طباطبایی(ره) صرفاً یک علاقه شخصی نبود؛ بلکه یک روش‌شناسی دقیق و انضباطی در زندگی علمی این عالم بزرگ محسوب می‌شد. سیره ایشان در مطالعه، نشان می‌دهد که پیش‌نیاز خلق آثار بزرگ، مطالعه‌ای پیوسته، عمیق و هدفمند بوده است و توجه به انجام دقیق پیش‌نیاز بود که منجر به خروجی های اعجاب انگیز علمی از ایشان شد.

تسلط بر منابع کلاسیک

علامه طباطبایی برای نگارش بخش‌هایی از تفسیر المیزان یا آثار فلسفی، باید به نسخه‌های متعدد و تفاسیر کهن رجوع می‌کرد. این امر مستلزم مطالعه دقیق متون اصلی فقه، اصول، کلام و مهم‌تر از همه، متون فلسفی -از شیخ اشراق تا صدرالمتألهین- بود. ایشان حتی در مباحث مربوط به یهودیت و مسیحیت نیز به منابع دست اول غربی مراجعه می‌کردند تا تحلیل‌هایشان صرفاً مبتنی بر نقل قول‌های درجه دوم نباشد.

استنتاج مستقیم و پرهیز از نقل قول‌های سطحی

یکی دیگر از ویژگی بارز آثار علامه طباطبایی- به‌ویژه در المیزان- پرهیز از ارجاعات سطحی است. علامه غالباً پس از مطالعه یک نظریه، آن را با اصول عقلی و تفسیری خود و مبانی اسلامی سنجیده و در صورت لزوم، نقد و بررسی عمیق خود را ارائه می‌داد.

پیوند مطالعه با زندگی عملی و مبارزه با حب دنیا

علامه طباطبایی در توصیه به طلاب و محققان بر اهمیت زهد، تقوا و استغناء از غیرخدا تأکید فراوان داشت و همین روحیه اخلاقی، مستقیماً بر نحوه مطالعه اثر می‌گذاشت. کتاب برای ایشان، نه تنها ابزار شهرت و فضل‌نمایی نبود و آن را مصداق «مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَهَهُۥ هَوَاهُ» می‌دانستند؛ بلکه ابزاری برای فهم حقیقت دین و هدایت جامعه بود. این اخلاص در مطالعه ایشان است که به آثار علامه، عمق و نفوذ می‌بخشد.

علامه طباطبایی(ره) با همین روحیه کتابخوانی مستمر و عمیق، توانست شکاف میان سنت فکری حوزوی و چالش‌های فلسفی مدرن را پُر کند. ایشان نه تنها یک مفسر بزرگ؛ بلکه یک فیلسوف سیستمی بود که همه دستاوردهای خود را مدیون انضباط علمی و احترام بی‌پایان به منابع مکتوب می‌دانست. یاد علامه طباطبایی و مرور سیره علمی ایشان در روز کتاب و کتابخوانی، یادآور این حقیقت است که هر حرکت علمی بزرگ، نیازمند یک انقلاب درونی در مطالعه و پشتکار علمی است.

سعید چراغی