علامه طباطبایی؛ الهامبخش فلسفه اسلامی برای کودک
به گزارش خبرنگار گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، فاطمه حسنزاده، پژوهشگر فلسفه اسلامی برای کودک در نشست تخصصی «فلسفه اسلامی برای کودک؛ محتوای علمی و مبانی حکمی با تأکید بر آراء علامه طباطبایی» که روز یکشنبه در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با تبیین دیدگاههای فلسفی علامه طباطبایی در حوزه تعلیم و تربیت بر ضرورت طراحی الگویی بومی و اسلامی برای آموزش فلسفه به کودکان تأکید کرد.
حسنزاده در این نشست با اشاره به جایگاه برجسته علامه طباطبایی در تحول اندیشه تربیتی و فلسفی معاصر گفت: علامه طباطبایی از نخستین اندیشمندانی بود که مفهوم تسهیلگری را در آموزش مطرح کرد و تعلیم را بهعنوان تسهیل طریق تعریف نمود. از منظر ایشان آموزش تنها انتقال و القای دانش نیست بلکه فرآیندی است که باید در آن زمینه درک و کشف معنا برای متعلم فراهم شود.
وی افزود: در نگاه علامه معلم صرفاً ناقل علم نیست بلکه تسهیلگر مسیر فهم است. نقش او آن است که شرایطی فراهم کند تا شاگرد بتواند حقیقت را خود کشف کند و این همان جوهره تربیت عقلانی در حکمت اسلامی است.
سادهسازی فلسفه و پیوند عقل و وحی
این پژوهشگر فلسفه اسلامی ادامه داد: یکی از دستاوردهای مهم علامه سادهسازی مفاهیم پیچیده فلسفی و بهکارگیری تفسیر فلسفی در المیزان است. ایشان توانست مفاهیم عمیق حکمی را در زبانی روشن و قابل فهم برای عموم بیان کند و از این طریق فلسفه را از حیطه نخبگان به سطح عموم جامعه گسترش دهد.
حسنزاده بیان کرد: علامه با تلفیق فلسفه، تفسیر و عقلانیت قرآنی نوعی فلسفهورزی مردمی را پایهگذاری کرد که بعدها میتواند مبنای آموزش فلسفه به کودکان نیز قرار گیرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ایده بدیع علامه در طرح استدلال آزاد تصریح کرد: علامه معتقد بود هدایت در اسلام بر پایه آزادی در تفکر و استدلال استوار است. انسان زمانی هدایت میشود که خود آزادانه بیندیشد و به حقیقت برسد؛ ایمانِ بدون تفکر پایدار نخواهد بود.
وی افزود: این رویکرد علامه یکی از مبانی فلسفه اسلامی برای کودک است زیرا در این دیدگاه تفکر آزاد و استدلالی جایگاه بنیادین دارد و کودک از همان آغاز به استقلال عقلانی و داوری شخصی تشویق میشود.
فلسفه اسلامی برای کودک
حسنزاده در ادامه سخنان خود با تبیین اهداف فلسفه اسلامی برای کودک گفت: هدف اصلی فلسفه اسلامی برای کودک پرورش تفکر انتقادی و عقلانی است؛ بهگونهای که کودک بدون تعصب و پیشفرض قطعی با تکیه بر تجربه و دادههای ذهنی خود به تحلیل و حل مسئله بپردازد.
وی افزود: در این مسی اصولی چون صداقت، مدارا، گفتوگو و خوداصلاحگری نقش محوری دارند. غایت این آموزش توانایی داوری درست درباره ارزشها و باورها از طریق تفکری خلاق و نقادانه است.
وی تأکید کرد: در فلسفه اسلامی برای کودک خلق معنا از مسیر تجربه زیسته اهمیت دارد نه صرفاً از طریق واژهها و محفوظات. در حالی که نظام آموزشی کنونی بر حفظمحوری استوار است این رویکرد تفکر تحلیلی را در کودکان تقویت میکند.
نقد فبک غربی و ضرورت بومیسازی آن
این پژوهشگر با اشاره به نقدهایی که به الگوی غربی فلسفه برای کودک (فبک) وارد است، گفت: برخی منتقدان معتقدند فبک در قالب غربی آن نه فلسفه بلکه نوعی آموزش منطق است. در این روش داستانها باید بیطرفانه ارائه شوند تا کودکان خود معنا را کشف کنند؛ اما در عمل بسیاری از مباحث دینی و غایتگرایانه از دایره گفتوگو حذف میشود.
وی افزود: حذف مسئله دین و غایت انسان فلسفه را به تربیتی نسبیگرایانه تقلیل میدهد. در حالی که در اندیشه اسلامی تفکر و تربیت همواره با حقیقت الهی پیوند دارد. ازاینرو طراحی الگویی اسلامی با الهام از حکمت متعالیه ضرورت دارد.
حسنزاده با تأکید بر ضرورت طراحی الگوی اسلامی در فبک گفت: در فلسفه اسلامی برای کودک محتوای آموزشی باید بر مبنای حکمت متعالیه و با هدف رشد عقلانی و تربیت الهی کودک تدوین شود. روش تدریس نیز باید مشارکتی، پرسشمحور و منعطف باشد تا کودک در فرآیند یادگیری نقش فعال و خلاق ایفا کند.
وی تصریح کرد: هدف این الگو ارتقای معرفت از سطح علم حصولی به علم حضوری است؛ به این معنا که کودک نه تنها بداند بلکه بودن را تجربه کند و در مسیر تربیت الهی به حقیقت نزدیک شود.
تفاوت بنیادین با فبک غربی
این پژوهشگر با بیان اینکه تفاوت بنیادین میان الگوی اسلامی و غربی در نگاه به انسان و غایت تربیت است، اظهار داشت: در فبک متداول غایت انسان تعریف نمیشود و محور گفتوگوها تجربههای زیستی و اجتماعی است؛ اما در فلسفه اسلامی برای کودک ابعاد غیرمادی، حیات ابدی، سعادت و معنای زندگی مورد توجه است. در این نگاه باور به غایتمندی انسان اساس تربیت محسوب میشود.
وی افزود: فلسفه اسلامی برای کودک میآموزد که تفکر صرفاً ابزار حل مسائل روزمره نیست بلکه راهی برای شناخت خود، جهان و خداوند است.
حسنزاده در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: اگر فلسفه برای کودک تنها به مهارت گفتوگو یا منطق استدلال محدود شود از مسیر اصلی خود که تربیت عقلانی و الهی است فاصله میگیرد. الگوی اسلامی با تکیه بر حکمت، معرفت حضوری و تربیت قلبی، میتواند الگویی جامع برای پرورش انسان متفکر، مؤمن و مسئول ارائه دهد.
وی تأکید کرد: امروز بیش از هر زمان جامعه ما نیازمند تربیت نسلی است که میان تفکر عقلانی و ایمان قلبی پیوند برقرار کند؛ نسلی که توان نقد و تحلیل داشته باشد و در عین حال از درون با حقیقت الهی مرتبط بماند. تحقق این هدف در گرو بازخوانی اندیشههای علامه طباطبایی و تطبیق آن با نیازهای تربیتی کودکان است.