ماهی مرده در آبهای گندیده باشگاه ماهیگیری؛ سوهان روح گردشگران!

هوای خنک کوهستان، نسیم ملایم و خنک برخاسته از سطح دریاچه یا صدای آرام و گوشنواز آب که از میان سنگها میگذرد، تصویری از لذتی ناب و فراموشنشدنی خلق میکند؛ لذتی که ماهیگیری در دل طبیعت شمال ایران به انسان هدیه میدهد.
برای بسیاری، این تجربه فقط یک تفریح نیست، بلکه فرصتی است برای فاصله گرفتن از دغدغهها، شلوغی و تنشهای خفهکننده شهرهای بزرگی چون تهران؛ فرصتی که حتی اگر فقط برای یکیدو روز باشد، روح را پالایش و ذهن را برای شروع دوباره نبردهای روزمره آماده میکند.
اما این سفر آرامشبخش همیشه هم پایان خوشی ندارد. همان تجربهای که باید تمرینی برای صبر، تمرکز و آرامش باشد، گاهی به سوهانی برای روح بدل میشود و خستگی جسم و ذهن را دوچندان میکند. دلیلش ساده است: محیطی که باید از همه نظر آرامشآفرین باشد، به علت شرایط نامطلوب، بینظمی یا کمبود امکانات، به منبعی برای نارضایتی و دلخوری تبدیل میشود.
سالها پیش، رودخانههای زلال، دریاچههای طبیعی و دریاچههای پشت سدها مکان اصلی علاقهمندان به ماهیگیری به شمار میرفتند؛ چه برای حرفهایهایی که این کار را ورزشی جدی میدانستند، و چه برای مبتدیانی که به دنبال سکوت و خلوتی کوتاه در دل طبیعت بودند. با گذشت زمان اما، مراکز جدیدی در نقاط مختلف کشور به ویژه استانهای گیلان و مازندران پدید آمد؛ دریاچههای بزرگ با هزاران قطعه ماهی از گونههای مختلف که قرار بود لذت ماهیگیری را در دسترستر کنند. ولی هرچه این مراکز بیشتر شدند، حجم گلایهها و نارضایتیها از آنها هم رو به فزونی گذاشت.
تعداد این مراکز یا باشگاههای ماهیگیری در حالی سال به سال با رشد و گسترش مواجه است که کمآبی و بروز نشانههای خشکسالی در استانهای پربارش گیلان، مازندران و گلستان هم دیگر پدیده عجیب و تازهای نیست و مردم این استانها به ویژه کشاورزان و باغداران به خوبی این تغییر وضعیت را احساس کردهاند.
درست در همین وضعیت که همه باید به سمت اصلاح الگوی کشت و مصرف، برای بهینهسازی مصرف حرکت کنیم، عدهای برای کسب سود بیشتر، اقدام به تأسیس باشگاه ماهیگیری کرده و در این راه هم زمین کشاورزی را به دریاچه ماهی تبدیل میکنند، هم حجم زیادی از آب را برای نگهداری ماهی از چاه یا رودخانه میکنند و در نهایت هم بدیهیترین اصول بهداشتی را چه برای نگهداری ماهی و چه پاکیزه نگه داشتن محیط اطراف دریاچهها رعایت نمیکنند.
برخی ماهیگیران که به صورت تفریحی یا حرفهای از ظرفیت این باشگاهها هم استفاده میکنند در گفتوگو با خبرنگار تسنیم از وضعیت نابسامان و رهاشده این مراکز گلایه کردهاند.
ارائه سهل و آسان مجوز مربوطه بدون توجه به داشتن تخصص در این زمینه، تبدیل اراضی کشاورزی (بیش از دو یا سه هکتار) به دریاچه ماهیگیری، عدم رعای
یکی از این افراد با بیان اینکه معلوم نیست وقتی سطح آب زیرزمینی در شمال کشور هم به شدت افت کرده و چاهها هم با مشکل مواجه شدهاند، چطور این حجم از آب برای ماهیگیری به این باشگاهها تعلق میگیرد گفت: پیجهای مختلف این مراکز در حالی مشغول تبلیغات زیبا از خدمات خود هستند که اشارهای به وضعیت بعضاً فاجعهبار محیط دریاچهها نمایش نمیدهند.
وی ادامه داد: بنده سالهای طولانی است که ماهیگیری میکنم و ترفندهای این مراکز را هم تقریبا میشناسم. افراد علاقهمند به ماهیگیری در حالی با پرداخت مبالغ مختلف برای ماهیگیری وارد این مراکز میشوند که پیش از آن، ماهیهای داخل دریاچهها به دلیل خوردن منگنز، کاملاً بیاشتها شده و دیگر میلی به خوردن غذا و حرکت به سمت طعمهها ندارند و عملاً تلاش بسیاری از ماهیگیران بینتیجه میماند. شبها هم دوباره همین ماهیها از دریاچهها جمعآوری شده و صبح روز بعد با ریختن دوباره آنها به دریاچهها مقابل دیدگان ماهیگیران، طوری وانمود میشود که ماهیهای روز گذشته همگی صید شده و این شارژ جدید دریاچه است.
فرد دیگری درباره وضعیت رعایت مسائل بهداشتی گفت: صفحات اینستاگرام باشگاههای ماهیگیری پر از تبلیغات است تا مردم را به این سمت بکشانند اما حرفی از اوضاع افتضاح دریاچهها و اطراف آن نمیزنند. بیتوجهی یا ناتوانی در تصفیه آب باعث شده که بوی آب گندیده به راحتی به مشام برسد و به وفور ماهی مرده در حاشیه دریاچه به چشم میخورد. اوضاع بهداشت محیط به قدری خطرناک است که موشها هم برای شکار زباله به حاشیه دریاچه میآیند.
این وضعیت مراکزی است که جدای از اینکه نهادهایی مانند جهاد کشاورزی و منابع طبیعی بابت هدر دادن حجم گسترده آب در این وضعیت کمآبی باید درباره چرایی و چگونگی صدور مجوز آنها پاسخگو باشند، سازمانهایی مانند محیطزیست، تعزیرات، اداره بهداشت و دامپزشکی نیز باید پاسخگو باشند که چرا مردم باید چنین وضعیتی را تحمل کنند؟
گویا به همان اندازه در تبلیغات برای جذب مردم، این مراکز را نزدیکترین و در دسترسترین مرکز معرفی میکنند، به همان اندازه هم دسترسی آنها برای مجریان و ناظران قانونی به قدری سخت و صعب است که گذرشان به آنها نمیافتد.
ت اصول بهداشتی داخل و خارج دریاچهها از عمده گلایه افرادی است که به این مراکز مراجعه کردهاند.