نقش علوم عقلی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی نسل معاصر

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجتالاسلام سید محمد موسوی بایگی، مدیر گروه علمی این مدرسه، در ادامه سلسله نشستهای «مدرسه حکمت رضوی»، به ارائه سخنرانی با موضوع «نقش علوم عقلی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی نسل معاصر» پرداخت.
وی در ابتدای سخنان خود با تسلیت ایام رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع)، «علوم عقلی» را به معنای منطق و فلسفه در سنت حکمت متعالیه اسلامی دانست و تأکید کرد که این علوم میتوانند پادزهری برای بسیاری از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی عصر حاضر باشند.
ویژگیهای نسل معاصر و آسیبهای پیشرو
مدیر گروه علمی مدرسه علوم عقلی عباسقلیخان در بخش اول سخنان خود به تبیین مهمترین ویژگیها و آسیبهای نسل معاصر پرداخت که زمینهساز بسیاری از مشکلات فرهنگی و اجتماعی شده است. مهمترین این ویژگیها عبارتند از:
۱. شتاب فزاینده تحولات فرهنگی و اجتماعی: سرعت غیرمعمول تغییرات در عرصههای مختلف زندگی که منجر به شکاف نسلی عمیق و گسست از گذشته فرهنگی و علمی شده است.
2. تغییر الگوها از شخصیتهای برجسته علمی و اخلاقی به سلبریتیها: جایگزینی الگوهای اصیل دینی و اخلاقی با چهرههای ورزشی، هنری و حتی مذهبیِ فاقد صلاحیتِ الگو بودن.
3. بدنمحوری و لذتطلبی افراطی: تقلیل «خود» انسان به بدن و جسمانیت و دنبال کردن لذتهای آنی، که منجر به کاهش تحمل سختیها شده است.
4. کاهش حریمها و هنجارشکنی: عادیسازی رفتارهایی که پیشتر ناهنجار و پنهانی تلقی میشد، مانند برخی روابط خارج از عرف.
5. گسترش هیجانات کاذب: شکلگیری موجهای احساسی زودگذر حول موضوعات کمارزش در فضای مجازی و واقعی.
6. کاهش تمرکز و قدرت ذهنی: تاثیر منفی فضای مجازی در کاهش توانایی تمرکز و تعمیق فکر در نسل جوان.
7. افزایش توقعات و تقاضا برای استدلال: دسترسی بیحداق به اطلاعات، که منجر به افزایش توقعات و درخواست برای استدلال شده، بیآنکه توانایی فهم استدلالهای صحیح به طور عمومی فراهم باشد.
راه حل: تعمیم آموزش فلسفه و منطق
حجت الاسلام موسوی بایگی در بخش دوم، راه حل اصلی مقابله با این آسیبها را «تعمیم آموزش علوم عقلی (منطق و فلسفه)» در سطوح مدارس و دانشگاهها دانست. ایشان تصریح کرد که این آموزش باید به گونهای باشد که هر دانشآموختهای، در حد لازم و متناسب با سطح خود، با مبانی تفکر منطقی و فلسفی آشنا شود، همانگونه که با ریاضیات پایه آشنا میشود.
وی آثار این آموزش را در چند محور اصلی برشمرد که عبارتند از «تعمیم عرصه تاملات ذهنی: خروج ذهن از محصور شدن در نیازهای روزمره و درگیر شدن با مسائل بنیادین وجود»، «تنظیم ساختار ذهنی: ایجاد نظم فکری و جلوگیری از آشفتگی ذهنی و مغالطه»، «معین کردن راه صحیح معرفت: شناخت راههای دستیابی به شناخت صحیح»، «تقویت قدرت ذهنی و افزایش تمرکز: پرورش توانایی تحلیل عمیق مسائل»، «ترویج برهانگرایی و نفی تقلید کورکورانه: عادت دادن ذهن به پذیرش ادعاها تنها بر اساس استدلال صحیح» و «ایجاد یقین عقلانی تخلفناپذیر: حصول شناختهای قطعی که بر مقدمات استوار است».
مدیر گروه علمی مدرسه علوم عقلی عباسقلیخان در پایان خاطرنشان کرد که این راهحل اگرچه غایت بالعرض علوم عقلی است و ممکن است در همه افراد به یک اندازه نتیجهبخش نباشد، اما به دلیل تاثیرگذاری بر قشر دارای قدرت ذهنی (که نقش رهبری فکری جامعه را دارند)، میتواند تاثیری کلان در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی داشته باشد.