۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۴
کد خبر: ۷۸۲۶۳۲
آیت‌الله فاضل لنکرانی:

امام خمینی فقه فردی را به حوزه اجتماعی و حکومتی آوردند

امام خمینی فقه فردی را به حوزه اجتماعی و حکومتی آوردند
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار با بیان اینکه امام خمینی (ره) تحول بزرگی در حوزه فقه ایجاد کردند، گفت: امام راحل فقه را از حالت فردی به حوزه اجتماعی و حکومتی سوق دادند و مفهوم حکومت دینی را به صورت جدیدی تبیین کردند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در پی سفر علمی آیت الله فاضل لنکرانی بنا به دعوت مدیریت حوزه های علمیه خراسان در جمع مسئولین، اساتید و نخبگان پایه پنجم حوزه علمیه خراسان سخنرانی کرد.

متن کامل سخنان آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

توفیقی برای من حاصل شد خدمت شما فضلای محترم، نخبگان سطح یک در حوزه مقدسه مشهد عرض سلام داشته باشم چند نکته ی عرض ‌کنم، اگر در پایان سؤال یا مطلبی داشتید ان شاء الله استفاده خواهم کرد.

نکته اول: توجه بیشتر به ارزش کار علمی خود

اولین نکته این است که به ارزش کار علمی خودتان بیشتر توجه کنید، بدون هیچ مبالغه و بدون هیچ حساسیت و تعصب با صدها دلیل و برهان، ارزش هیچ کاری در زیر این آسمان بالاتر از فهم دین خدا و نشر دین خدا نیست؛ یعنی وقتی کار طلبگی را مقایسه کنیم (که گرچه مقایسه هم باطل است) با بقیه کارها، حقیقت طلبگی چیست؟ جوهر طلبگی چیست؟ آیا طلبگی یک شغلی است که کسی در میان مشاغل جامعه این راه را انتخاب می‌کند یا اینکه اصلاً عنوان شغل هم نمی‌شود به آن داد؟ یک ارزشی فوق تصور ما دارد.

این روایاتی که در باب علم، عالم، فقیه و افقه وارد شده را اگر ملاحظه کنید می‌بینید ارزش یک عالم و ارزش کسی که در مسیر فهم دین خداست به هیچ‌وجه با هیچ چیز قابل مقایسه نیست حتی با شهید، حتی با آن کسی که در راه دین خدا جانش را می‌دهد. آن کسی که برای فهم دین خدا و تبیین دین خدا جهاد علمی می‌کند، فهمش جهاد است؛ یعنی یک طلبه دائماً در حال برترین اقسام جهاد است (البته اگر کما هو حقّه کار کند و نخواهد به رخ دیگران بکشاند، نخواهد علم خودش را وسیله دنیای خودش قرار بدهد، نخواهد به وسیله دین دنیای خودش را تأمین کند، دین را بفهمد)، چه جهادی از این بالاتر که انسان باید 70 ـ 80 سال زحمت بکشد تا بتواند گوشه‌ای از دین را بفهمد.

یکی از نواده‌های امام خمینی رضوان الله علیه می‌خواست برای درس طلبگی به حوزه بیاید، به امام1 عرض می‌کند من که می‌خواهم در حوزه درس بخوانم چند سال باید درس بخوانم؟ او فکر می‌کرده حوزه هم مثل دانشگاه است، چهار سال لیسانس دارد، چند سال فوق لیسانس و چند سال دکترا دارد و تمام می‌شود. مرحوم امام فرموده بود لااقل 70 سال. یک کسی که خودش در میدان علم و جزء و مبرزترین علمای زمان خودش بوده، فقط راجع به فقه این مطلب را بیان می‌کند!

فهم دین جهاد است، تبیین دین جهاد است، دفاع از دین جهاد است، ما از اول آمدیم جهاد را در ذهن خودمان فقط همین جهاد به معنای قتال در راه خدا تصویر کردیم، گرفتار یک نتایجی می‌شویم که درست نیست. طلبه‌ای که واقعاً برای خدا درس می‌خواند در حال جهاد است و وقتی تبیین می‌کند هم جهاد می‌کند و ده‌ها آیه و صدها روایت در این‌باره وجود دارد.

آیه ایتاء حکمت

خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا» ، خدا حکمت را به همه نمی‌دهد، مال و مقام را به عده زیادی می‌دهد، به عادل و غیر عادل هم می‌دهد، خیلی از فساق مقام‌های بالایی را پیدا می‌کنند، خیلی از فساق اموال زیادی دارند، ولی حکمت را خدا به هر ظرفی و به هر نفسی و به هر انسانی نمی‌دهد. «یؤتی الحکمة من یشاء»، یک نگاهی به خودتان کنید، به این پنج شش سال که درس خواندید و سطح اول را تمام کردید ببینید آیا واقعاً متعلق مشیّت الهی هستید؟ که بحمدالله هستید.

بعد می‌فرماید: «وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا»؛ فکر نکنید حکمت یک خیر کمی است، خدا از حکمت تعبیر به خیر کثیر می‌کند. تمام دنیا و ثروت دنیا را جمع کنند معلوم نیست که بشود برایش «خیر» اطلاق کرد چه برسد به «خیر کثیر»، اما حکمت خیر کثیر است، حکمت چیست؟ در روایات مهم‌ترین مصداقش را «معرفة الربّ» قرار دادند، اینکه انسان خدا را بشناسد «و اطاعة الامام»، انسان از امام معصوم علیه السلام در زمان حضور امام معصوم و در زمان غیبت از فقهای جامع الشرایط و ولی فقیه تبعیت کند.

نکته دوم: مشخص کردن هدف

نکته دوم این است که یک طلبه اگر بخواهد به نتایجی برسد (بعد از آن مطلب اول که ارزش کار را باید بداند)، باید هدف را مشخص کند. شما الآن هدف را مشخص کنید می‌خواهید آیا یک امام جماعت معمولی بشوید؟ در حد اینکه یک رساله را بخوانید و بفهمید، یک حدیثی را بخوانید و ترجمه کنید، می‌خواهید یک سخنران متوسط بشوید، می‌خواهید یک مفسر بشوید، می‌خواهید یک محقق بشوید، می‌خواهید مجتهد شوید؟

اما توجه داشته باشید تا کسی در این مسیر علمی، علم اصول را خوب بلد نباشد و اصول در جانش ننشسته باشد، نه می‌تواند فقیه بشود و نه می‌تواند مفسر بشود و نه می‌تواند یک محققی بشود و نه می‌تواند خطیب خوبی بشود. شما در مسیری قرار دارید که الآن در سطح یک برخی از مباحث اصول را دیدید، اصول در میان تمام این متون علمی ما ریشه برای فهم دین است، در مقدمه اول عرض کردم کار ما طلبه‌ها فهم دین است که می‌خواهیم دین را بفهمیم. در مقدمه دوم مهم‌ترین منطق و ابزار برای فهم دین علم اصول است، اگر یک طلبه‌ای اصول را قوی نخواند در همه اینها لَنگ می‌زند، با اصول می‌توانید فرق میان محکم و متشابه را در قرآن تا حدّی بفهمیم.

به عنوان نمونه، در قرآن یک دسته آیاتی داریم که این آیات ظهور در این دارد که شیطان گاهی اوقات در قلب پیامبر(ص) راه پیدا می‌کند، «وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» ، اینها از آیات متشابه قرآن است. اما آن آیه‌ای که می‌فرماید: «إن الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم فاولئک لهم الامن» ، کسانی که ایمان آوردند و ظلم یک سر سوزنی در وجودشان راه پیدا نکرده اینها امنیت مطلق دارند؛ یعنی آن کسی که در عمرش سر سوزنی شرک در نفسش راه پیدا نکرده، یک عصمت مطلقه دارد. این آیه از محکمات است و باید آیات متشابه را در ذیل آیه محکم معنا کرد. در فقه یک‌جا می‌رسد روایاتی داریم بحث سهو النبی(ص) را مطرح می‌کند، فقط یک اصولی قوی می‌تواند بفهمد این روایت درست است یا نه.

در علم اصول خواندید (منتهی در بحث تعارض بیشتر ذکر کردند) که اگر دو حدیث با هم متعارض شدند، آنکه موافق با قرآن هست را اخذ کنید. اولاً سؤال این است که چه کسی می‌تواند بفهمد این حدیث موافق با قرآن است یا نه؟ اگر یک کسی اصول قوی داشته باشد؛ یعنی دلالت مطابقی، دلالت تضمنی، دلالت التزامی، دلالت اقتضاء، دلالت بالملاک را، اینها را بتواند از آیات قرآن به دست بیاورد.

در منابع ما با اینکه زیاد وجود دارد اساساً ائمه: فرموده‌اند برای اینکه یک روایتی را می‌خواهید ببینید از ما صادر شده یا نه، ببینید موافق با قرآن هست یا نه؟ نداریم جایی که ائمه: بفرمایند ببینید راوی‌اش عادل است یا نه؟ گاهی اوقات در بحث قضاوت می‌فرماید: آن‌که اعدل و آن‌که افقه و اوثق است حکم می‌کند او را بگیرید، اما در روایات همه‌جا حتی در زمان خود رسول خدا (ص)، ملاک حجّیت روایت را موافقت با قرآن قرار داده است. چه کسی می‌تواند بفهمد این روایت موافق با قرآن هست یا نیست؟ فقیه، اصولی، آنکه واقعاً اصولی باشد.

لذا شما طلبه و دنبال فهم دین هستید، به هر رشته‌ای می‌خواهید وارد بشوید، فتوا بدهید، تفسیر قرآن کنید، روایات را بفهمید، می‌خواهید تاریخ را درست بفهمید، راهش این است که در برنامه آینده‌تان یک برنامه‌ای که اصول قوی را برای شما درست کند. من به عنوان یک مشاور امین عرض می‌کنم که این چند ساله تا درس خارج سعی کنید در قوی‌ترین مرکزی که اصول شما را تقویت می‌کند حضور پیدا کنید. بعد از پایان درس سطح متوجه خواهید شد این مطلبی که امروز به شما عرض می‌کنم چقدر مهم است.

الحمدلله مراکز متعدد است، بیست و چند سال پیش که ما مرکز فقهی را به دستور مرحوم والد ما رضوان الله علیه تأسیس کردیم اولین مرکز در مشهد بود، در قم هم همینطور، یک ابتکاری بود که آن مرد بزرگ داشت و این برنامه را تأسیس کرد. یادم هست یک وقتی خدمت آیت الله العظمی سیستانی بودم ایشان فرمود: من از آینده‌نگری والد شما در تعجبم که در چه زمانی تشخیص داد که در آینده‌ای نزدیک در خود حوزه‌های علمیه با کمبود مجتهد مواجه می‌شویم و ایشان این برنامه را طراحی کرد. الحمدلله مراکز دیگری هم وجود دارد و خدا را شاکریم و ان شاء‌الله بیشتر بشود، شما طلبه‌ها هم خدا را شکر کنید که در یک زمانی در حوزه علمیه درس می‌خوانید که مراکزی وجود دارد که با برنامه‌ای که تجربه شده و کار شده است.

نکته سوم: توجه به حواشی کتب علمی

از جمله برنامه‌هایی که تأکید داریم (و مراکزی هم بعداً به این برنامه ملحق شدند) آن است که طلبه نخبه باید کنار این کتاب‌هایی که می‌خواند، حواشی این کتابها را هم تا اندازه‌ای تسلط پیدا کند، کسی که رسائل می‌خواند ببیند حاشیه مهم بر رسائل حاشیه مرحوم آشتیانی بحر الفوائد است، حاشیه مرحوم آخوند بر رسائل، چند حاشیه محور هستند که طلبه باید با اینها آرام آرام انس بگیرد و الا اگر بخواهید ذهن‌تان را در متن رسائل خلاصه کنید این روش درستی نیست. حواشی مهم مکاسب را ببینید.

از زمانی که مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)تأسیس شد از اساتید ارزنده در قم و مشهد تقاضا کردیم خودشان حواشی‌ای را انتخاب کنند و به ما بدهند، این جزوه‌ها دائماً در حال پالایش بود و الآن به صورت کتاب درآمده است. کتاب «الحواشی المختاره»، مخصوص حواشی‌ برگزیده‌ای است که در مرکز فقهی قم تهیه و تدوین شده و الآن در مشهد روی همین حواشی کار می‌شود.

طلبه نخبه (و نه متوسط) که ما یک انتظاری از او داریم و انتظارمان این است که او خودش در آینده تولید علم کند، انتظار ما این است که خود طلبه نخبه یک گوشه و نمایی از شیخ انصاری، آخوند خراسانی، مرحوم نائینی، محقق اصفهانی، امام خمینی و محقق خویی (ره) شود . خودشان تولید علم کنند. لذا باید روی حواشی کار کنید.

تأکید می‌کنم، من می‌دانم با بعضی از افراد که مشورت می‌کنید می‌گویند شما همین متن را بخوانید کافی است و کاری به حواشی نداشته باشید! اشتباه می‌کنند، معمولاً آنها آدم‌هایی هستند که با حواشی کار نکردند، امروز حل بسیاری از مسائل مستحدثه به برکت تسلط بر همین حواشی است. اگر کسی با این حواشی ارتباط داشته باشد مسائل نوپیدا و مستحدثه را به خوبی می‌تواند جواب بدهد و حل کند.

لذا برای این چند سال‌تان (سطح 2) برنامه دقیق‌ داشته باشید، حواشی باید کار بشود یک، باید دست به قلم ببرید و مقاله بنویسید، تقریرات بنویسید، تا اینکه در درس خارج خودتان بتوانید اظهارنظر کنید. این روشی که در مرکز فقهی پیاده می‌شود اگر یک طلبه 50 درصد از این روش را (نمی‌گویم صد در صد) عمل کند وقتی سطحش تمام می‌شود بسیاری از درس‌های خارج برای او مطلب ندارد، آن وقت درس خارج را با یک بصیرت روشن می‌توانید بفهمید چه موضوعاتی را باید دنبال کنید، چطور باید تحقیق کنید، لذا برنامه داشته باشید.

نکته چهارم     

گاهی اوقات یک سؤالی در ذهن شما هست که این همه تلاش می‌کنیم، به چه درد جامعه می‌خوریم؟ گاهی اوقات در بعضی از خانواده‌های طلاب، من شنیدم از کسی که خودش استاد کفایه است که می‌گوید گاهی اوقات خانواده ‌ما می‌گویند شما به چه درد جامعه می‌خورید؟! این کتاب‌ها را می‌خوانید و تدریس می کنید و شرح برایش می‌نویسید؟! امروزه و زمانه ما زمانه‌ای است که بیشترین نیاز به علم دین دارد. اولاً گروه های انحرافی بسیار زیادی درست شده، مثل احمد الحسن، در میان شیعه و اهل‌سنت گروه‌های انحرافی درست کردند و هر کدام از اینها بخشی از جامعه را به انحراف می‌کشانند.

امام خمینی فقه فردی را به حوزه اجتماعی و حکومتی سوق داد

ثانیاً شما موردی را پیدا نمی‌کنید که یک انسان به فقه نیاز نداشته باشد، حالا بحث عقاید و تفسیر را که خودش یک آثار مبارک و مهمی دارد، من گاهی به افرادی که این سؤال را مطرح می‌کنند می‌گویم کدام انسان است که بتواند جدای از فقه زندگی کند؟ می خواهد ازدواج کند، طلاق بدهد، معامله کند، رفت و آمد خانوادگی داشته باشد، می‌خواهد بداند چه بخورد و چه نخورد؟ همه‌‌اش نیاز به فقه است، امروز میوه‌های تراریخته را می‌پرسند که آیا خرید و فروش و خوردن آن جایز است یا نه؟

چندی پیش یک سؤالی از من شده بود که همین گوشت حیوان را از یک موادی ترکیب می‌کنند، یک افزودنی‌هایی هم می‌زنند و بعد از مدتی درست مثل گوشت حیوان می‌شود، ذبحی در کار نبوده ولی هر کسی ببیند می‌گوید این گوشت گوسفند یا گاو است، آیا این را می‌شود خورد یا نه؟ امروز این ارزهای دیجیتالی مثل بیت‌کوین مطرح شده، یا هزاران نوع دیگر، سؤال می کنند که آیا می‌شود با اینها معامله انجام داد یا نه؟ بورس درست شده، می شود در بورس شرکت کرد یا نه؟ اساساً چیزی نیست که جدای از فقه مطرح باشد، فقه خیلی کارایی دارد.

من این نکته را در جلسه فارغ التحصیلان مرکز فقهی عرض کردم، این ایام هم نزدیک ایام ارتحال امام خمینی رضوان الله علیه هست، امام خمینی(ره) یک تحولی در فقه به وجود آورد، کسی از شما می‌تواند بگوید این تحول چه بود؟ امام در فقه تحول به وجود آورد. تا قبل از انقلاب فقه ما یک فقه فردی بود، ما چیزی به نام فقه اجتماعی نداشتیم. در فقه اجتماعی موضوع فعل مکلف نیست بلکه اجتماع است، موضوع جامعه است، «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً» ؛ یعنی کفار نمی‌توانند بر جامعه مسلمین حکومت کنند، کفار حق ندارند رئیس مسلمان‌ها بشوند، امام این را متوجه شده بود.

اینکه فقه حکومت تشکیل بدهد، شما قبل از امام خمینی(ره) هیچ فقیهی را پیدا نمی کنید که دین را به حکومت معنا کند، تنها فقیهی که فرمود «الاسلام هو الحکومة» امام بود. مرحوم امام فرمود: انزال کتب و ارسال رسل برای تشکیل حکومت بوده است. لذا مرحوم امام فقه اجتماعی را مطرح کرد و در فقه اجتماعی موضوع جامعه و اجتماع است، موضوع حکومت است، شما ببینید ابعاد مختلف اجتماع چیست؟

الآن مثلاً در فقه پزشکی موضوع غربالگری مطرح است، باید از این نگاه مطرح کرد که آیا غربالگری برای جامعه مسلمین جایز است یا نه؟ یک نگاه هم این است که بگوئیم این غربالگری برای این زن مسلمان که الآن خدا می‌خواهد به او بچه‌ای بدهد، آیا این زن می‌تواند غربالگری کند ببیند بچه‌اش سالم است یا نه؟ اگر متوجه شد سالم نیست می‌تواند سقط کند یا نه؟ اینها به لحاظ فقه فردی سر جای خودش، البته من که می‌گویم فقه فردی و اجتماعی و نمی‌گویم فقه فردی را نباید توجه کنیم. اگر کسی فقه فردی را درست نفهمیده باشد نمی‌تواند وارد فقه اجتماعی بشود! ولی امروز این یک بحثی برای اجتماع مسلمین است که آیا اگر غربالگری منتهی شود به سقط جنین و در دراز مدت ولو در 50 سال آینده جمعیت مسلمان‌ها کم بشوند، اینها جایز است یا نه؟ آیا حکومت می‌تواند مردم را بر غربالگری وادار کند یا نه؟ این خیلی بحث می‌خواهد.

بنابراین وقتی وارد سطح می‌شوید امروز ظرف و میدان برای پژوهش‌های فقهی الی ما شاء الله وجود دارد و این پژوهش‌ها در جامعه اثر دارد. شما ببینید امروزه افرادی که امراض لا علاج یا امراض صعب العلاج دارند، دنیای غرب برای اینها چکار کرده؟ خیلی محترمانه راهی درست کرده به نام «اتونازی» یعنی خودکشی خود خواسته؛ یعنی به مراکزی مراجعه می‌کنند می‌گویند ما می‌خواهیم خودمان را از بین ببریم، یک آمپولی می‌زنند و اینها را از بین می‌برند. آیا اسلام این را اجازه می‌دهد یا راه دیگری دارد؟

امروز بیمارستان‌های دنیا و مراکز درمانی دنیا می‌گویند ما به یک راه دیگری نیاز داریم و آن راه مراقبت معنوی و درمان معنوی بیماران است، دستشان را به حوزه‌ها دراز کردند که شما برای مراقبت معنوی چه راهکاری به ما می‌دهید؟ حوزه باید اینها را بیان کند و ببینید اگر حوزه از عهده بربیاید و درست و دقیق بیان کند چقدر در جامعه تأثیرگذار است؟ متأسفانه دشمنان فقه در این فضای مجازی هر روز علیه فقه تبلیغ می‌کنند، یک وقتی می‌گفتند این یک علم کهنه قدیمی 1400 سال پیش است، به چه درد امروز ما می‌خورد؟! حالا می‌گویند بعضی از احکامش را در این زمان نباید مطرح کرد مثل حجاب که از ضروریات هست را می‌گویند نباید در این زمان مطرح است! شما باید از فقه دفاع کنید، شما با تحقیقات و پژوهش‌ها و درس خواندن‌های خود حضور پیدا کنید و از فقه دفاع کنید.

از حضور شما تشکر می‌کنم و تأکید می‌کنم این مرحله بعد درس‌تان را با برنامه پیش بروید و ببینید کدام مرکز برنامه‌ای دقیق‌تر و بهتر است، گاهی بعضی از طلبه‌ها می‌گویند ما دو ساعت به این مرکز می‌رویم این حقوق را هم می‌گیریم ولی فلان مرکز چهار ساعت می‌رویم و نصف آن را می‌دهند، شما دارید عمرتان را هزینه می‌کنید مراقبت باشید، ببینید کدام مرکز برنامه قوی دارد و می‌توانید به نتیجه برسید و با فارغ التحصیلان آن مرکز مشورت کنید، ببینید آنها واقعاً به نتایج خوبی رسیدند یا نه؟ شما هم همان جا را دنبال کنید.

خودتان را برای دفاع از اسلام آماده کنید، عمیق درس بخوانید، سطحی درس نخوانید، کسی که سطحی درس می‌خواند چیزی را درست متوجه نمی‌شود، عمرش را هدر می‌دهد، امیدوارم که ان شاء الله خدا برای شما یک برنامه علمی خوبی مقدر کرده باشد، آینده علمی بسیار خوب، هر یک از شما بتوانید عَلَمی برای اسلام و مسلمین و دفاع از مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت باشید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ارسال نظرات