۱۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۵
کد خبر: ۷۸۲۲۵۵
حجت الاسلام استوار میمندی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا تبیین کرد؛

بیانیه حوزه «پیشرو و سرآمد»؛ منشور جامع هدایت جامعه روحانیت/کارکردهای کلان حوزه علمیه

بیانیه حوزه «پیشرو و سرآمد»؛ منشور جامع هدایت جامعه روحانیت/کارکردهای کلان حوزه علمیه
حجت الاسلام استوار میمندی پیام رهبر معظم انقلاب را منشور جامع هدایت جامعه روحانیت خواند و هدایت و راهبری مردم و نظام اسلامی به سمت تمدن اسلامی را مهم ترین وظیفه حوزه علمیه دانست.

به مناسب ارسال پیام رهبر معظم انقلاب به همایش سالگشت صد سالگی باز تأسیس حوزه علمیه قم، خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا به گفت و گو با حجت الاسلام محمد استوار میمندی مدیر دفتر امور سیاسی و اجتماعی حوزه ها علمیه کشور پرداخته است.

رسا ـ این پیام رهبر معظم انقلاب در مقایسه یا بیانات دیگرشان که در پیرامون حوزه داشتند چه تفاوت هایی دارد؟

همانطور که انتظارش را داشتیم یک پیام همه جانبه است که نقشه راه حرکت حوزه و روحانیت را مشخص کرد. به معنای واقعی منشور هدایت جامعه روحانیت در مسیر پیش رو است. یک نگاهی را هم در مجموع در کلان فضای حوزه ایجاد کرد. اگرچه که تک گزاره های پیام مقام معظم رهبری بسیاری اش تازگی نداشت و مطالبی بود که ایشان در بیانات متعدد در دیدار با مدیران حوزه، شورای محترم عالی حوزه، جامعه مدرسین، دیدار با طلاب و اساتید داشتند. اما گزاره‌های جدیدی هم داشت علاوه بر اینکه مجموعه نگاری این پیام که با یک سیر منطقی آغاز شد و به یک تحلیلی رسید و بعد با یک توصیه های خاتمه پیدا کرد؛ این مجموعه نگاری هم تازگی داشت.

رسا ـ  کدام بخش های پیام حضرت آقا تازگی داشت؟

بعضی از تک گزاره‌هایی که تازگی داشت در ادبیات مقام معظم رهبری؛ مثلاً از واژه امتداد اجتماعی فقه امتداد اجتماعی فلسفه، فقه امت ساز یا مثلا این واژه بلاغ؛ ترکیب بلاغ مبین و به معنای عام گرفتنش یعنی حوزه علمیه روحانیت باید رسالت بزرگ خودش را در هدایت جامعه اسلامی نه فقط در عرصه احکام فردی نه فقط در عرصه معارف دینی بلکه در عرصه راهبری اجتماعی و تنظیم حرکات نظام اسلامی ایجاد کند که حضرت آقا از این تعبیر کردند به بلاغ مبین. اینها گزاره های جدیدی بود که ایشان وارد ادبیات حوزه و روحانیت کردند.

رسا ـ فرمودید این شیوه نگراش هم به نوعی تازگی داشت، لطفاً کمی درباره متن پیام و کیفیتش توضیح دهید؟

خب؛ اگر ما بخواهیم هندسه‌اش رو بیان کنیم، سه بخش کلی دارد، حالا این سه بخش همه اش به اندازه هم نیستند، بعضی از این بخش ها خلاصه است و بعضی دیگر مفصل؛ بخش اول مقدمه است؛ در مقدمه مقام معظم رهبری اشاره می‌کنند به تاریخ شکل گیری حوزه. حوادثی که پیرامون قبل و بعد از سال ۱۳۰۱ که مرحوم حاج شیخ وارد قم شدند و حوزه علمیه قم را تأسیس کردند اتفاق افتاد. یک اشاره ای می کنند که در چه شرایط منطقه‌ای بین المللی و حتی شرایط داخلی حاج شیخ آمدند و حوزه قم را تأسیس کردند. در دوران فطرت بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم جنگ جهانی اول ۱۲۹۳ و ۴ تقریبا تا ۱۲۹۷ و ۸ ۴-۵ سال طول می کشد. در همان دوران است که آغاز فروپاشی عثمانی کلید می‌خورد. امپراتوری بزرگ عثمانی که بالاخره قلمرو بزرگی از جهان اسلام را شامل شده و کشورهای استعماری می آیند و سیطره خودشان را بر منطقه آغاز می کنند و توطئه های متعددی را در جهان اسلام برنامه ریزی می‌کنند.

و از آن طرف در داخل ایران هم شخصیت مزدوری مثل رضا خان را به پادشاهی می‌رسانند. و در واقع  یک راهبرد مشترک را در کل منطقه می‌بینیم که کشورهای استعماری چه انگلیس چه فرانسه چه روسیه آن زمان ،کشورهایی که اینجا وارد شده بودند و بعد در ادامه آمریکایی‌ها آمدند و همان مسیر را ادامه دادند؛ راهبرد اسلام زدایی را در منطقه پیاده می کنند. که نمونه آن این است که در قلب جهان اسلام که پایتخت امپراتوری عثمانی بود یعنی استانبول، نظامی را حاکم می‌کنند توسط آتاتورک که این نظام، نظام لائیکی است که اصلا هدفش بر ازاله دین از جامعه است. و در ایران هم نظامی را و کسی را حاکم می کنند که برنامه اش در تقابل با دین و نمادهای دینی و شعائر دینی است.اینکه می‌بینیم روحانیون را به اجبار به سربازی می‌بردند اجازه  نمی دادند روحانیون ملبس باشند، مگر با یک شرایط بسیار خاص و محدود کننده‌ای. اینکه قانون کشف حجاب را پیاده کردند، اینکه لباس سنتی و محجوب ایرانی‌ها را تبدیل کردن به یک لباس کوتاه تر و کلاه پهلوی؛ همه اینها در راستای ممانعت از ظواهر دینی بود.

در این شرایط حاج شیخ حوزه را تأسیس کردند. البته حوزه قم با قدمت ۱۲۰۰ ساله همیشه بزرگان و عالمانی در قم زندگی می‌کردند تا حتی زمان خود مرحوم حاج شیخ، کسانی مثل مرحوم شیخ محمد ارباب یا مرحوم آقای کبیر که اینها حاج شیخ را به قم دعوت می کنند. اما با شکل گیری یک نهاد منسجم که تربیت عالم می کند، تربیت طلاب علوم دینی می‌کند، قم در واقع وارد یک عرصه جدیدی در تاثیرگذاری در عالم اسلام شد این بخش اول پیام مقام معظم رهبری است.

اشاره می‌کنند که همین حوزه شخصیتی مثل آیت الله العظمی بروجردی برجسته شد، در همین حوزه بود که آفتاب عالم تاب مثل خمینی کبیر از این حوزه خارج و در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد و ایران را پیشرو دین گرایی در سراسر جهان قرار داد و امامی که با خطاب پیامبرانه او خون بر شمشیر پیروز شد از همین حوزه نشأت گرفت.

رسا ـ بخش دوم پیام به چه مسائلی پرداخته می شود؟

اما بخش دوم؛ مقام معظم رهبری اشاره‌ای می‌کنند به غربت حوزه و حوزویان. می فرمایند حوزه را کسی نمی‌شناسد، حالا این تعبیر از من است؛ و در واقع این عبارت، تعابیر و ادبیاتی که در رابطه با حوزه علمیه به کار رفته تعابیر کوتاه و نارسایی است. حوزه علمیه را گویا فقط تبدیل کرده به یک موسسه تدریس و تدرس، در حالی که حوزه علمیه کلان کارکردهایی دارد که یکی از آن کلان کارکردها این است که حوزه مرکز علمی است که خود همین مرکز علمی بودن حوزه که طبق روایات هم علوم و معارف اسلامی در آستانه ظهور از قم به سرتاسر عالم منتشر می‌شود که از امام صادق علیه السلام این روایت هست که شرق و غرب عالم علوم اسلامی را از قم می گیرند و حجت بر آنها تمام می شود. قم در واقع حجت خدا در روی زمین می شود. در آخرالزمان و در آستانه ظهور این مرکزیت علمی یکی از کلان کارکردهای حوزه است. اما فقط این نیست؛ حضرت آقا به ۵ کلان کارکرد ویژه حوزه علمیه اشاره می‌کنند؛ ابتدا فهرست را بیان می‌کنند و آنچه که حوزه بود و آن جایی که امروز قرار گرفته و نقطه مطلوبی که در آن باید قرار بگیرد را توضیح می دهند.

رسا ـ می شود این کلان کارکردها را بیشتر توضیح دهید؟

اولین کلان کارکرد حوزه مرکز علمی با تخصص های معین است؛ تخصص هایی سنتی نظیر، فقه، اصول، کلام، فلسفه، تفسیر، علوم حدیث، علوم قرآنی، ادبیات عرب، منطق و دیگر تخصص‌هایی که قدیم در حوزه بوده مثل طب، نجوم، ریاضیات و... که امروز به سبب گستردگی علوم وجود ندارد.  اما در حوزه علوم انسانی تخصص‌های دیگری اضافه شده، در این دوران به همت حضرت آیت الله اعرافی و افق دیدی که دارند در ۴0۶رشته و گرایش در 16 حوزه دانشی رشته طراحی شده و به تصویب شورای محترم عالی هم رسیده، رشته‌هایی مثل اخلاق و مشاوره، مدیریت اسلامی، تعلیم و تربیت، اقتصاد و مدیریت اسلامی، رشته مطالعات دین و فضای مجازی با گرایش هوش مصنوعی یا گرایش بازی‌های رایانه‌ای همه این‌ها جز دستاوردهای حوزه امروز است. اما با نقطه‌ای که ما باید به آن برسیم مخصوصاً در حوزه فقه و اصول و در حوزه فلسفه فاصله داریم. دومین کلان کارکرد این است که فرمودند که حوزه مرکز تربیت نیروی مهذب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقی جامعه است. تربیت نیروی مهذب برای هدایت جامعه؛ یک بخشش تبلیغ است، یک بخشش تربیت مدیر است که در همین زمینه مجتمع تربیت مدیر و تربیت مدرس ایجاد شده که البته در ابتدای کار است. همه باید تلاش کنیم تا به آن نقطه ای که مدنظر رهبری است برسیم.

سومین کلان کارکرد حوزه خط مقدم جبهه تقابل با تهدیدهای دشمنان در عرصه‌های گوناگون است که اینجا توضیح می دهند که در ۱۵۰ سال اخیر هیچ قیام و نهضتی در ایران و عراق نبوده که روحانیت یا رهبرش بوده مستقیم یا درش نقش موثری داشته، شما می بینید در قیام های عراق میرزای دوم، نهضت مبارزه با استعمار انگلیس را رهبری می کند، آیت الله العظمی سیستانی در واقع با حکم جهادشان در مقابل داعش اعلام جهاد می‌کنند و علمای مختلفی که در زمان صدام  حضور داشتند؛ مرحوم شهید صدر که یکی از رهبران مبارزه در مقابل دیکتاتوری در مقابل استعمار و در مقابل استبداد بود .یا در ایران از زمان مرحوم سید محمد مجاهد که در زمان فتحعلی شاه جنگ ایران و روس سید محمد مجاهد از نجف حرکت کرد آمد تبریز آنجا حکم جهاد داد و خودش فرماندهی را به دست گرفت  و قوای روس را بیرون ریختند که متاسفانه با خیانت داخلی قشون داخلی شکست خوردند و باعث شد که تصرف بشه ولی اون حرکت نخستین را سید محمد مجاهد یا در قضیه قرارداد رویترز که حضرت آقا اشاره هم می کنند، ملا علی کنی آن عالم مبارز و مجاهد، یا بعد از آن در عرصه تقابل نرم با یک برنامه استعماری میرزای شیرازی آن فتوای مهم تنباکو را صادر کرد.

حتی در مشروطه که بعداً به کام روشنفکران تمام شد ابتدای این مبارزه و نهضت مشروطه می‌بینیم که عالمان حوزوی پیشران حرکت مشروطه بودند، مرحوم آقای طالقانی مرحوم آقای طباطبایی و مرحوم بهبهانی اینا جزو رهبران مشروطه بودند. میرزا کوچک خان جنگلی، شیخ محمد خیابانی، مرحوم شهید مدرس، مرحوم آیت الله کاشانی همه اینها رهبران مبارزات و نهضت های مختلف بودند که شاه بیت اش قیام امام رضوان الله تعالی علیه بود که مردم همراهی کردند و منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد. همه این مبارزات و نهضت ها در تقابل با استعمار و دشمنانی بوده که منافع ملی و امت اسلامی را تهدید می‌کردند. خب این هم یکی  از کلان کارکردهای حوزه است که گاهی مورد غفلت قرار گرفته، به تعبیر بعضی از نخبگان جامعه که نامشان ثبت شده در تاریخ؛ هیچ قرارداد استعماری نبود که روحانیت پای آن را امضا کرده باشد بلکه همیشه در مقابل قراردادهای استعماری روحانیت مبارزه می‌کرد و مخالفت می‌کرد.

کلان کارکرد چهارم؛ حوزه مرکز تولید و تبیین اندیشه اسلام در باب نظامات اجتماعی است، از نظام سیاسی و شکل محتوای آن تا نظامات مربوط به اداره کشور تا نظام خانواده و روابط شخصی بر اساس فقه و فلسفه ارزش های اسلامی. خب این یک بحث کاملا تخصصی است، اینجا خیلی جای سخن هست که حوزه چگونه مرکز تولید تبیین اندیشه سیاسی اسلام باید باشد.

رسا ـ حوزه چگونه می تواند به این بندها و کارکردها عمل کند، خصوصا این بند آخر که مربوط به بحث اجتماعی و سیاسی است.

حضرت آقا هم در توضیح همین محور چهارم تکلیفی را متوجه حوزه و دانشگاه می‌کنند و آن این است که نیاز حوزه به آگاهی از یافته‌های امروز جهان و همکاری دانشگاه برای تنظیم نظامات اجتماعی. اینجا کاری است که حوزه در کنار دانشگاه باید آن را به سرانجام برساند. یکی از تفسیرهای وحدت حوزه و دانشگاه اشتراک در ماموریت ها است، یعنی ماموریت مشترک تعریف کنند و با هم همکاری کنند که اینجا مقام معظم رهبری در این پیام ماموریت مشترک حوزه و دانشگاه را تشکیل نظامات اجتماعی و تنظیم آنها بیان می کنند. حوزه مبانی اسلامی را در نظامات مختلف، نظام مدیریت ،نظام اقتصاد، نظام تعلیم و تربیت، نظام سبک زندگی، نظام سیاسی، حتی نظام دفاعی و امنیتی، باید استخراج کند و دانشگاه باید این مبانی استخراج شده را پردازش کند و با ادبیات روز جامعه جهانی تدوینش کند.

حوزه و دانشگاه در کنار هم می‌توانند نظامات اجتماعی را یعنی نرم‌افزارهای اداره جامعه اسلامی را تولید کنند. ما امروز به نرم‌افزار اقتصادی برای اداره کلان اقتصادی کشور، بانکداری، بورس، عرصه اقتصادی ما نیاز به نرم افزارهای جامعی داردکه جامعه را راهبری کند. در بخش تعلیم و تربیت، نظام سیاسی، سامانه مدیریتی ما در تربیت نیروهای خلاق و توانمند نیز همین گونه است. کلان کارکرد پنجم،  مرکز و شاید قله نوآوری های تمدنی در چهارچوب پیام جهانی اسلام، نگاه تمدنی حوزویان باید تقویت شود؛ یعنی ما در مسیری قرار گرفتیم که باید قله‌ها را ببینیم و با توسعه نگاهی که از نگاه عمیق جدا نمی‌شود این انقلابی که به سمت تاسیس  تمدن اسلامی است را باید راهبری کنیم.

 رسا ـ اگر امکانش هست قسمت سوم پیام را هم تبیین بفرمایید.

در قسمت سوم هم که کوتاه ترین قسمت پیام است حرت آقا هشت نکته بیان می کنند. می‌فرمایند که اگر حوزه امروز حوزه علمیه قم بخواهد حوزه پیشرو و سرآمد باشد، اگرچه که حوزه قم امروز حوزه زنده و بالنده است، می فرمایند که برای اینکه حوزه پیشرو و سرآمد شود باید به هشت نکته توجه کند. نکته اول این است که حوزه باید به روز باشد، دائم باید خودش را به روز کند، «دو»؛ باید در همه بخش ها نیرو تربیت کند، «سه»؛ حوزویان رابطه خودشان را با مردم افزایش دهند؛ یکی از اقداماتی که حاج شیخ انجام داد در کنار اینکه او قله علمی بود در کنار اینکه او در اوج مراتب تقوا و ورع بود این بود که مرحوم شیخ در کنار مردم قم زندگی می کرد. معروف است که در قم سیل ویرانگری آمد و وارد منازل مردم شده و تخریب کرده بود حاج شیخ قبل از اقدامات مسئولان آن زمان با بسیج مردمی به کمک آسیب دیده ها شتافت و با تلگراف های که به علمای شهرهای مجاور زدند توانست کمک های شهرهای مجاور را هم به سمت قم سوق دهد، و مردم قم دیدند که حوزه و روحانیت در کنار آنها است و ما این را در دوران کرونا دیدیم همان مردم‌داری که بقیه مراجع داشتند طلاب ما هم امروز در بحران‌ها در کنار مردم هستند و از آنها جدا نیستند، در حالی که خود طلاب چه بسا از مشکلات مختلف معیشتی هم رنج می برند. اما هیچگاه از مردم جدا نمی شوند.

اینجا آقا اشاره می‌فرمایند که  حوزویان رابطه خود با مردم را افزایش دهند و برای حضور فضلای حوزه در میان مردم باید برنامه ریزی شود. «چهارم»؛ مدیران حوزه با تدبیر مناسب القائات مغرضانه‌ای را که طلاب جوان را از آینده نا امید می کند را باید خنثی کنند. امروز پروژه ناامید سازی مردم و به ویژه جوانان همانطور که در دامنه جامعه امروز ما توسط دشمن انجام می شود، این نا امیدسازی را درون حوزه هم مشاهده می کنیم که باید خنصی شود. مورد «پنجم»؛ این است که به نسل جوان جامعه با چشم خوشبینی نگریسته و با این نگاه به آنان تعامل شود بخش مهمی از جوانان امروز با ضریب هوشی بالا، با وجود همه القائات مخرب فکر و احساس دینی وفادار به دین و مدافع آن هستند.

«ششم»؛ برنامه های درسی به گونه‌ای نوشته شود که فقه روشن‌بین و پاسخگو و به روز ایجاد شود، اینجا آقا خیلی تاکید می‌کنند که از قرآن و درس‌های تفسیر هم استفاده شود، «هفتم»؛  تقویت زهد و تقوا و قناعت و استغناء از غیر خدا، توکل و روحیه پیشرفت و آمادگی و مجاهدت در میان طلاب است. و نکته آخر در مورد مدارک حوزوی و خطاب به مسئولین است.

رسا ـ اینکه حضرت آقا بر روی تربیت نیرو در تمام زمینه ها تأکید می کنند، منظور چیست؟

آقا نکته مهمی را می فرمایند که این یک نگاه راهبردی است؛  می‌فرمایند حوزه یک نهاد برون گراست حوزه نهاد درونی نیست که فقط برای خودش نیرو تربیت کند و درون خودش بماند. حوزه علمیه یک نهاد برون گراست یعنی رسالت مهمی به نام هدایت اجتماعی دارد. هدایت جامعه به سمت اهداف کلان شریعت، اهداف الهی، اهداف انسانی. خب برای اینکه این اتفاق بیافتد، حوزه باید خودش را در بخش‌های مختلف آماده کند که یکی از مهمترین آمادگی‌های حوزه تربیت نیروی انسانی است. یکی از بخش‌هایی که حوزه علمیه باید نیروی انسانی تربیت کند در بخش تبلیغ دین است. یعنی همین تبلیغ متعارف و مصطلحی که هست.

یک عده باید دین را بشناسند، دانش لازم را کسب کنند، در عرصه‌های مختلف علوم دینی تخصص پیدا کنند و بعد مهارت‌های لازم را یاد بگیرند و متناسب با فضاهای مختلف آن مهارت‌ها را بکارگیری کنند؛ یک وقت آن عرصه، عرصه دانش آموزی است باید با یک مهارت های خاصی، عرصه دانشجویی و دانشگاه ها است باید با یک مهارت های دیگری؛ حوزه باید نیرو تربیت کند.

یک عرصه تربیت کنشگر اجتماعی است. امروز مردم ما بالاخره یک نیازهایی دارند که باید کسانی کنار آنها باشند و دستگیری کنند، راهنمایی کنند، مشکلات آنها را پیگیری کنند، ما نیاز داریم به اینکه یک درصدی از طلابمان را آموزش بدهیم که چطور کنشگری اجتماعی داشته باشیم. برای کمک به مردم، برای مطالبه حقوق به حق مردم در عین حالی که از نظام و مسئولین حمایت می‌کنند کمک می‌کنید، در عین حال در دفاع از حقوق مردم از مسئولان بتوانیم مطالبه صحیح داشته باشیم. نقاط ضعف را شناسایی کنیم و تذکر بدهیم.

بخش سوم تربیت مدیر است ما نیاز داریم به مدیرانی هم در خود حوزه و هم در بیرون حوزه؛ بیرون از حوزه بخش‌هایی هست که در خدمت مردم هستند حالا در خدمت فرهنگ دینی مردم هستند یا در خدمت بعضی از خدمات اجتماعی مردم هستند که شأن آن شأن حوزوی است، مثلا سازمان تبلیغات های کل کشور، دفاتر نمایندگی ولی فقیه در نهادهای مختلف، ائمه محترم جمعه، ائمه محترم جماعت، که مساجد را مدیریت می کنند.

همه اینها شئونی از مدیریت دارد که حوزه علمیه برای تمام این نیازها نیرو تربیت کند. مدیرانی متناسب با آن فضاها تربیت کنیم. عرصه چهارم که باید نیرو تربیت کند، عرصه علمی است، حالا علمی هم یه وقت درون حوزه است که در بخش تدریس ما نیاز به استاد داریم برای خود حوزه و هم برای بیرون از حوزه مجامع علمی، دانشگاه ها و موسسات آموزشی که معارف دینی، فلسفی و علوم انسانی را تدریس می‌کنند،  حوزه باید برا این مورد هم تربیت نیرو داشته باشد. اینها محورهای اصلی است که حوزه باید تربیت نیروی انسانی داشته باشد.

رسا ـ به نظر شما مسئولان چقدر در زمینه ایجاد امید و انگیزه در طلاب طلاب نقش دارند؟

اینکه یک سیستم باید برنامه محور باشد و در کنار این باید مدیر و استاد القاء امیدواری کنند، نشاط ایجاد کنند، نظم، اراده، پشتکار و برنامه‌ریزی خود شخص هم موثر است. بنابراین در عین حالی که نقش مسئولان حوزه، نقش اساتید، نقش برنامه ها در اینکه ممکن است گاهی باعث ناامیدی شوند را انکار نمی‌کنیم اما نقش القائاتی که گاهی توسط نفس انسان به سبب حالا کم کاری های خودمان ایجاد می شود، گاهی هم با وسوسه ها و القائات بیرون در می آمیزد را نباید از نظر دور نگه داشت.

رسا- حضرت آقا فرمودند باید به تمدن اسلامی برسیم و بار اصلی این هدف بر روی دوش حوزه علمیه است، به صورت خلاصه بفرمایید که مهم ترین ملزومات تمدن اسلامی چیست؟

ما باید در همه عرصه های، فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تربیت و... یک نقشه و نظام طراحی کنیم و در کنار آن رسانه باید حقایق را تبیین کند تا بتوانیم به قله ها برسیم.

ارسال نظرات