بازخوانی عملیات نصر ۵ و بمباران شیمیایی سردشت
عملیات نصر ۵ یکی از عملیاتهای مهم ایران، در تیرماه سال ۱۳۶۶، بود که توسط نیروهای رزمندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقهی عمومی سردشت و بر روی ارتفاعات جنگلی بانیگدار انجام شد. استفاده از تاکتیکهای ویژهی جنگهای کوهستانی از خصوصیات بارز این عملیات بود. گفته میشود طراحی و چگونگی اجرا و انجام عملیات نصر ۵، به دست قرارگاه نجف و به فرماندهی شهید احمد کاظمی و قرارگاه قدس، در خرداد سال ۱۳۶۶، در محور ماووت (سلیمانیهی عراق) انجام میگیرد.
برای اين منظور، لشکرهای ۲۷ حضرت رسول (ص) و لشکر ۷ ولی عصر (عج) در نظر گرفته شدند. اما با اطلاعات بهدست آمده از بررسی منطقهی عملیاتی، مشخص شد که این یگانها برای انجام عملیات مد نظر کافی نیستند و به توان بیشتری نیاز است. از این رو، تصمیم فرماندهان نظامی ایران برآن شد تا منطقهی عملیاتی محدودتر گردد. بدین ترتیب ارتفاعات فرفری و کله قندی در جنوب ارتفاع دوپازا برای انجام یک تک محدود انتخاب شدند تا زمینه برای عملیات بعدی فراهم شود.
شایان ذکر است که سلسلهارتفاعات دوپازا از بلندترین ارتفاعات منطقه (۲۷۹۱ متر ارتفاع و ۹ قله) به شمار میرود که در ۱۳ کیلومتری غرب سردشت و در نوار مرزی این منطقه واقع شده است. تسلط این ارتفاعات بر روی عقبههای جبههی خودی و منطقهی عمومی سردشت،باعث اهمیتیافتن آن برای قوای نظامی عراق بود. در واقع اهمیت ارتفاعات دوپازا و نقش آن در تسلط نیروهای عراقی بر منطقه، موجب شده بود تا دور تا دور ارتفاعات منطقه، کانالی به عرض ۵۰ سانتیمتر و به ارتفاع دو متر حفر گردد. افزون بر این، استفاده از استحکامات شامل سیم خاردار، مین و برخی مواضع دیگر خط پدافندی دشمن را بیشتر تقویت کرده بود.
فرماندهان نظامی ایران در جنگ تحمیلی نیز با توجه به اهمیت استراتژیکی منطقه، تصمیم به اجرای عملیات نصر ۵ گرفتند که مهمترین هدفهای تاکتیکی این عملیات عبارت بودند از: ۱. خارج کردن منطقهی عمومی سردشت از دید و تیر دشمن و در نتیجه، قطع آتش مؤثر دشمن روی منطقه، ۲. ایجاد خط مناسب پدافندی در طول مرز، ۳. به دست آوردن جاپای مناسب برای انجام عملیاتهای بعدی.
مهمترین تدبیر عملیاتی نیروهای نظامی ایران برای موفقیت در این عملیات، تقسیم سلسله ارتفاعات دوپازا به شمال و جنوب و توجه به جناحین عملیات با در نظر گرفتن جناح راست ارتفاع شاهین و جناح چپ یال صخرهای بود. از این رو، تصرف قلهی اصلی ارتفاع دوپازا، ارتفاع مقابل آن و ارتفاعات جنوبی به لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) و تصرف محور شمال قلهی اصلی دوپازا و یال ارتفاع بلفت در سمت خودی به لشکر ۳۱ عاشورا واگذار شد. این دو یگان پس از تصرف هدفهای خود موظف بودند به یکدیگر ملحق شوند. همچنین، مقرر شد تیپ ۱۸ الغدیر، یال صخرهای (که به تپههای جنگلی متصل میشد(تپه شاه مراد)) را تصرف کرده و جناح چپ عملیات را تأمین کند؛ سپس بر روی یال دوپازا با لشکر ۲۷ الحاق گردد. در این عملیات به تیپ ۲۹ نبی اکرم (ص) نیز در ابتدا مأموریت داده شد که ارتفاع شاهین در شمال دوپازا را تصرف کرده و سپس جناح راست عملیات را تأمین کند؛ اما پس از اطلاع قرارگاه از هوشیاری دشمن و تقویت این محور، انجام عملیات از آن محور منتفی و مقرر شد که در مرحلهی دوم، از تیپ ۲۹ نبی اکرم (ص) استفاده شود. در این مرحله، چنانچه لشکر ۳۱ عاشورا موفق به انجام مأموریت خود میشد، تیپ ۲۹ نبی اکرم (ص) بایستی از این موفقیت استفاده کرده و ارتفاع بلفت را تصرف میکرد.
در نهایت عملیات نصر ۵ در سوم تیرماه ۱۳۶۶، با رمز مقدس «یا زهرا (س)» در استان کردستان به دست نیروهای رزمندهی سپاه پاسداران آغاز شد و در جریان آن، علاوه بر آزادسازی دشت بوجار و تعدادی از روستاهای ایران که زیر دید و تیر مستقیم قوای دشمن بودند، یک گردان از تیپ پیاده از لشکر ۲۴ ارتش عراق و یک گروهان مکانیزه از همین تیپ منهدم شد و یک گردان از نیروهای جاش (نیروهای دفاع وطنی عراق) نیز به طور کلی منهدم گردید. همچنین راه نفوذ عناصر ضد انقلاب به داخل مرزهای ایران اسلامی در آن منطقه مسدود شد و حدود۲۰ کیلومتر از نوار مرزی تحت کنترل نیروهای نظامی ایران قرار گرفت.
نکته قابل ذکر در عملیات نصر ۵ آن بود که دشمن در این عملیات از سلاح شیمیایی استفاده کرده و علاوه بر صحنهی درگیری، شهر سردشت و چندین روستای مجاور آن را نیز بمباران کرد. چنانچه به فاصلهی چند روز از انجام عملیات نصر ۵ یعنی در هفتم تیر ماه ۱۳۶۶، هواپیماهای جنگی ارتش بعثی عراق چهار نقطهی شهر سردشت و سه نقطه در روستاهای اطراف آن را در استان آذربایجان غربی و در نزدیکی مرز عراق مورد حملهی ۶ بمب شیمیایی با گاز خردل و تاولزا قرار دادند. دو بمب در بازار و دو بمب دیگر به دو منطقهی مسکونی اصابت کرد و بقیه در باغهای مجاور شهر افتاد. در همان لحظات اولیه، ۱۲ نفر شهید و ۲ هزار نفر زخمی شدند. در آن زمان شهر سردشت کاملاً غیر نظامی و مسکونی بود و ۱۸ هزار نفر جمعیت داشت. اگرچه این شهر چند بار مورد حملهی هواپیماهای عراقی قرار گرفته بود، ولی هیچ کس تجربه و انتظار حملهی شیمیایی در آن ابعاد را نداشت.
ناآشنایی مردم با تبعات و آثار گاز خردل، آشنا نبودن مردم در مورد چگونگی مواجهه با سلاحهای شیمیایی و اصابت بمبها به بازار و مناطق پررفتوآمد شهری باعث افزایش شمار مصدومان و قربانیان این فاجعه شد. بر اساس آمارهای رسمی، ۸۰۲۵ نفر از این جمعیت در جریان این بمبارانها مصدوم شدند. ۳ هزار نفر از این افراد بهطور سرپایی درمان شدند و سپس مدتی را در روستاهای مجاور شهر سردشت سپری کردند؛ به این امید که آلودگی شهر با گذشت زمان مرتفع شود. ۱۵۰۰ نفر که حال وخیمتری داشتند، به بیمارستانهای خارج از سردشت اعزام شدند.
در پی بمباران شیمیایی سردشت، در روزهای هفتم و هشتم تیر ۱۳۶۶، سعید رجایی خراسانی، نمایندهی دائم ایران در سازمان ملل، ضمن گزارش حملات شیمیایی عراق به دکوئیار، دبیر کل سازمان ملل، درخواست کرد تا کارشناسان سازمان ملل برای تحقیق در این باره فوراً به ایران اعزام شوند. سرانجام در جلسهی ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶، شورای امنیت قطعنامهی ۵۹۸ را با حضور نمایندهی عراق و در غیاب نمایندهی ایران به تصویب رسانید. در این قطعنامه در مورد استفاده از تسلیحات شیمیایی فقط در مقدمه به ابراز تأسف از نقض قوانین بشر دوستانه اشاره شده بود.
لازم به ذکر است که پس از جنگ دوم جهانی و پس از بمباران هستهای هیروشیما در ژاپن، شهر سردشت نخستین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی در جهان بود. متأسفانه این واقعه زمانی اتفاق افتاد که دانش پزشکی کافی برای مداوای مصدومان شیمیایی در ایران وجود نداشت. جهان نیز از تجربهی چندانی برای مواجه شدن با بیماریهای ناشی از سلاحهای شیمیایی برخوردار نبود.
در یازدهمین سالگرد فاجعهی سردشت کنوانسیون منع گسترش سلاحهای شیمیایی تدوین شد. این کنوانسیون بهشدت قویتر، محکمتر و گستردهتر از تعهدی است که در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو تنظیم شده بود و لذا راههای فرار استفادهکنندگان از تسلیحات شیمیایی را بسته است. هواپیماهای عراقی، در طول دوران جنگ، بارها به سردشت حمله کردند.
اولین بار ۱۸ روز پس از آغاز جنگ تحمیلی این شهر با بمبهای ناپالم بمباران شد. ارتش عراق مجموعاً در طول دوران جنگ حدود ۶۰ بار این شهر را بمباران کرد. در این بین سال ۱۳۶۶ یکی از سالهای بسیار مهم، پرحادثه و سخت در دوران جنگ تحمیلی بود. در این سال حجم حملات ارتش عراق به مناطق مسکونی، مراکز اقتصادی، تأسیسات و پایانههای نفتی افزایش چشمگیری یافت. ارتش عراق به دلیل استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه مردم غیرنظامی روزهای دشواری را برای مردم ایران در آن دوره رقم زد.
به هر حال جنگ تا پذیرش نهایی قطعنامهی ۵۹۸ در تیر ماه ۱۳۶۷، کماکان ادامه یافت و در آن مدت بر خسارات طرفین، بهویژه در ابعاد انسانی، به صورت جهشوار افزوده شد. در خاطرات هاشمی رفسنجانی نیز در خصوص پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ توسط امام خمینی چنین آمده است: «آنچه بیشتر از همه امام را قانع کرد تا به جنگ خاتمه بدهند، توضیح فاجعهی بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت در تیر ماه ۱۳۶۶ بود که پیشبینی میشد در آینده شاهد استفاده از سلاحهای کشتار جمعی توسط صدامیان با چراغ سبز ابرقدرتها و حتی تکرار آن در شهرهایی مثل تبریز، اصفهان، قم و تهران باشیم که معلوم بود ما درچنان جنایاتی نمیتوانیم مقابله بهمثل علیه مردم عراق بنماییم.»
ماخذ
- حسین علایی، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، جلد دوم، تهران:نشر مرز و بوم، ۱۳۹۵
- حسین اردستانی، تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ تنبیه متجاوز، جلد سوم، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۵
- محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق؛ پایان جنگ، جلد پنجم، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۸۰
- محمد باقر نیکخواه بهرامی، جنایت جنگی؛ حملات شیمیایی عراق در جنگ با ایران، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۱
- اکبر هاشمی رفسنجانی، خاطرات سال۱۳۶۷؛ پایان دفاع و آغاز بازسازی، به اهتمام علیرضا هاشمی،چاپ پنجم، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی، ۱۳۹۰