قصه پرغصه معیشت طلاب و بهره ای که حوزه از موقوفات نمی برد
اشاره: جمعه سوم فروردین ۱۴۰۳ یک راننده تاکسی اینترنتی در بندر ماهشهر با شلیک گلوله کلت مسافر خود به قتل رسیده و جسد بیجان مقتول در برابر شهرک رجایی، معروف به زنجیر درحالی افتاده بود که گوشی همراه و ماشین وی نیز به سرقت رفته بود.
بعد از مدتی مشخص شد که مقتول، حجت الاسلام حمزه اکرمی معاون پژوهش حوزه علمیه ماهشهر است؛ طلبه ای 45 ساله که روز سوم عید نوروز برای تأمین زندگی خویش، دست به مسافرکشی و رفع نیاز معاش خانواده از این طریق می زند.
آنچه در این بین بسیار قابل توجه می نماید و بعد از این رخداد تلخ یکی از موضوعات داغ فضای مجازی و بگومگوهای میان مومنین و طلاب را به خود اختصاص داده، مسئله معیشت طلاب حوزه های علمیه و لزوم چاره اندیشی مسئولان مربوطه برای رفع این مشکل است.
در همین راستا خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام حسین فخر روحانی، مدیر دفتر امور نخبگان مرکز مدیریت حوزه های علمیه و مسؤول سابق بنیاد خیرین حوزه های علمیه در این باره گفتوگویی انجام داده است که مشروح آن را از منظر خوانندگان عزیز می گذرانیم:
رسا- با توجه به این که رسالت اصلی طلاب حوزه های علمیه تحصیل، تبلیغ و پژوهش است، اما همه اذعان دارند که آنان به لحاظ اقتصادی، درآمد کافی برای امرار معاش و تامین معیشت خانواده ندارند و لذا این امر سبب شده تا بسیاری از طلاب از روی اجبار به انجام کارهای دون شأن طلبگی روی آورند. به نظر شما مشکل اصلی معیشت طلاب چیست و آیا راهکاری برای بهبود معیشت طلاب دارید؟
متاسفانه یکی از طلاب و فضلای حوزه علمیه صاحب الزمان بندر ماهشهر مورد سوء قصد قرار گرفته و در این سانحه به رحمت الهی شتافته است که ما ضمن تسلیت به بازماندگان ایشان، رحمت و غفران الهی را برای وی مسئلت داریم.
یکی از ابعاد این مسئله که سوال ما نیز هست این است که چرا باید طلبه ای که هم استاد حوزه بوده و هم امام جماعت و معاون پژوهش حوزه علمیه است، برای تامین معیشت خود به سراغ انجام کاری رفته که شاید ارتباطی هم با رسالت های طلبگی ندارد؟
این مسئله طبیعتاً ابعاد دیگری نیز دارد و باید آن نیت و ارادهای که پشت این قضیه بوده و عامل این حادثه اسفناک چه انگیزهای داشته است، مجدد بررسی شود و اینکه آیا روحانی بودن طلبه ماهشهری انگیزه و عامل فرد جنایت کننده بوده است یا خیر؟
اینها ابعادی است که طبیعتاً از سوی نهادهای امنیتی مورد بررسی و دنبال میشود اما سوالی که در اذهان وجود دارد این است که چرا در ایام ثبت نام و پذیرش حوزه های علمیه، هر سال اتفاق ناگواری رقم میخورد؟ حتی چند روز قبل از این سانحه نیز یک نفر از من پرسید که امسال نیز اتفاقی افتاده است یا نه؟ یعنی مثل اینکه منتظر هستند تا دشمنان روحانیت و این صنف مقدس یکی دیگر از برنامه های شوم خود را اجرا کنند.
بنابراین باید این قضیه مورد بررسی قرار گیرد تا انگیزه قاتل و عاملین مشخص شده و با آنان شدیداً برخورد شود تا دیگر ما شاهد این چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.
همه میدانند که دشمنان انقلاب اسلامی و روحانیت در این ایام تبلیغات سوء خود را زیاد کرده و تخریبهایی را به وجود می آورد که البته از این جهت این امر، امری مبارک است؛ چراکه در این صورت کسانی وارد حوزه می شوند که از خلّصین هستند و با جان و دل، وارد این امر مقدس می شوند.
این نوع رخدادهای غم انگیز و جنایتها، خط بطلانی است برای تبلیغات سوء دشمنان مبنی بر اینکه ورود برخی از افراد به حوزه های علمیه به دلیل یک سری مقامات دنیایی است؛ درحالی که نه تنها از این خبرها نیست بلکه معیشت طلاب به نسبت به سایر اقشار جامعه بسیار پایین تر از حد ممکن است و این قشر فرهیخته در واقع با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است.
اما در مورد ابعاد معیشتی طلاب حوزههای علمیه باید گفت که با توجه به میزان تورم و وضعیت اقتصادی جامعه که اقشار ضعیف جامعه آسیب پذیر هستند، طبیعتاً طلاب علوم دینی نیز از این مسئله مستثنی نبوده و این قشر نیز دچار مشکلات معیشتی شدند که در برخی از موارد راهی به ذهن فرد نمی رسد جز این که به سراغ مشاغلی برود که سهل الوصول بوده و به سرمایه خاصی نیاز ندارد که یکی از این مشاغل، بحث مسافرکشی اینترنتی و رانندگی است که متأسفانه تعداد بسیاری از افراد در جامعه به عنوان شغل دوم وارد این عرصه شدند.
البته من اصل این کار را که فردی به خاطر تامین معاش خانواده خود دنبال شغلی برود، نه تنها بد نمیدانم بلکه کاری کرده که شایسته تحسین است؛ چنانکه در روایات اسلامی نیز کار در راه تامین معاش خانواده کاری است که دارای ثواب بوده و مثل این است که انسان در راه خدا جهاد می کند.
بنابراین کار این طلبه، نمی تواند مذموم باشد اما باید تلنگری برای مسئولان و تصمیم گیران و تصمیم سازان در بدنه مدیریت حوزه های علمیه و مرکز خدمات باشد و باید بینند که به چه سمت و سویی حرکت میکنند که طلاب مجبور هستند برای تامین معیشت زندگی خود، سراغ برخی از مشاغل بروند.
البته نباید از این نکته غفلت کرد که آن برنامه و دغدغه لازم برای مدیران حوزههای علمیه وجود دارد و حقیقتا مدیران، نگران معیشت طلاب بوده و من در جلسات متعدد شاهد این مسئله بوده و هستم که در اکثر جلسات، بحث معیشت طلاب از مهمترین دغدغه های مسئولان است و شب و روز در این راستا فعالیت می کنند تا سطح اقتصادی جامعه طلاب و روحانیون به میزانی ارتقاء پیدا کند که دغدغه آنان تنها انجام رسالت حوزوی باشد؛ اما طبیعتاً برای رسیدن به این مرحله با محذوراتی روبهرو هستیم.
رسا- با وجود تلاش متولیان و بزرگان حوزه برای افزایش شهریه و هدفمندی آن و نیز ارتقای خدمات ارائه شده از سوی مرکز خدمات حوزه های علمیه، اما باز هم می بینیم اوضاع معیشتی طلاب از ضعیف ترین اقشار جامعه نیز بدتر است؛ چه محذوراتی در پیش روی حوزه های علمیه و مدیریت آن وجود دارد که بعد از گذشت سال ها، هنوز این مشکل رفع و موانع آن برطرف نشده است؟
بله. در این زمینه محذوراتی وجود دارد که بنده به چند از این محذورات اشاره میکنم.
یکی از آن محذورات این است که طلاب و قشر روحانیت از انجام فعالیتهای اقتصادی منع شده اند و در دیداری که ائمه جمعه در چند سال گذشته با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند، رهبر انقلاب منع کردند از اینکه نهاد امامت جمعه و بدنه حوزههای علمیه بخواهند به سمت و سوی فعالیتهای اقتصادی کشیده شوند که دغدغه ایشان کاملاً دغدغه صحیحی میباشد؛ چرا که وقتی طلبه ای اگر به سمت و سوی مسائل اقتصادی کشیده شود در صورتی که حاشیههایی از عملکرد آنان ایجاد شود، ضربه جبران ناپذیری به اعتبار و آبروی روحانیت و حوزههای علمیه وارد میسازد.
در قضایای مدرسه امام خمینی رحمت الله علیه تهران و آیت الله صدیقی همین مسئله اتفاق افتاد، هرچند آیت الله صدیقی با نیت خیر و دغدغه خداپسندانه درصدد ایجاد موسسه آموزشی برآمده بودند تا فعالیت های آموزشی حوزه علمیه را ارتقاء دهند؛ اما حاشیه هایی برای آن به وجود آمد و علامت های سوالی شکل گرفت که به این راحتی ها پاک نخواهد شد؛ ولو اگر توضیح و بیانیه هم داده شود، باز برخی ذهن ها مشوش خواهند ماند.
علاوه بر این که دشمنان انقلاب اسلامی نیز مترصد این گونه مسائل هستند تا با موج سواری بر روی چنین رخدادهایی به انقلاب، نظام اسلامی و روحانیت ضربه وارد کنند.
بنابراین بحث انجام فعالیت اقتصادی برای حوزه های علمیه امکانپذیر نمیباشد و به ناچار طلاب، خود به دنبال شغل دیگری میروند که آن نیز مشکلات خاص خود را دارد و علاوه بر ایجاد مشکلات عدیده، طلاب حوزههای علمیه را از انجام رسالتهای حوزوی خود نیز به کلی باز میدارد.
از طرفی استقلال حوزههای علمیه مورد تاکید مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید است که این نیز دغدغه درستی میباشد و نباید حوزههای علمیه وابسته به حاکمیت باشد که در این صورت مشکلاتی برای آن به وجود خواهد آمد که یکی از آن مشکلات این است که روحانیت، دیگر نمیتواند بسیاری از حرفهای خود را که خوشایند حکومت نیست در جامعه بزند؛ چراکه روحانیت زبان گوی اقشار ضعیف بوده و هستند و وابستگی به حاکمیت، آزادی بیان را از روحانیت خواهد گرفت.
بنابراین حوزههای علمیه باید از طرفی مستقل باشند و از طرفی نیز نمیتوانند از سوی دولت بودجه دریافت کنند. واقعا این مسئله، یکی از مشکلاتی است که در زمینه معیشت وجود دارد؟
امروزه مشکل حوزه علمیه این است که رسالتها و وظایف آن بسیار بیشتر از عایدیهای آن است و این، مسئله قابل توجهی است که باید در نظر گرفته شود.
اگر عایدی کل حوزههای علمیه را مشاهده کنید، تنها به اندازی عایدی چند دانشگاه است؛ نه به اندازه عایدی کل دانشگاههای کشور. امروز تنها ۵۵۰ مدرسه علمیه برادران زیر نظر حوزه علمیه قم داریم که این رقم البته غیر از تعداد مدارس مربوط به حوزه های علمیه خواهران است و لذا اداره این مدارس با این میزان از بودجه دریافتی، امری بسیار مشکل است.
رسا- پیرو دیدگاه حضرتعالی مبنی بر اینکه «مدیران حوزه حقیقتا نگران معیشت طلاب بوده و در اکثر جلسات، مسئله معیشت از مهمترین دغدغه های مسئولان است» باید گفت بدون شک برای هر مشکلی، راه چاره وجود دارد و پیدا کردن راه چاره، جز از سوی افراد دغدغه مند و دلسوز محقق نخواهد شد. حقیقت این است که چندین سال است که تلاش برای بهبود معیشت از سوی مدیریت حوزه های علمیه مطرح است و اقداماتی نیز در این زمینه اجرا شده، اما به دلائل مختلف از جمله تورم افسار گسیخته و مسائل اقتصادی که همه در جریان آن هستند، عملا این ارتقا و بهبود نیز تاثیری نداشته است، راهکار شما برای بهبود معیشت طلاب چیست؟
شاید یکی از بهترین راههای حل این مشکل، مسئله زنده کردن موقوفات مربوط به حوزه های علمیه است که الحمدالله موقافات حوزه بسیار است.
امروز تعداد ۲۰۰ هزار رقبه در کشور وجود دارد که وقف حوزههای علمیه میباشد و اگر از همین رقبات و یا قسمتی از آن استفاده شود، نه تنها بودجه حوزههای علمیه و معیشت طلاب تامین میشود؛ بلکه حوزه علمیه میتواند به جاهای دیگر نیز کمک رسانی کند.
من قبلاً عضو شورای موقوفات پایدار حوزههای علمیه بودم و اطلاع دارم که رقبههای بسیار زیادی در سطح کشور وجود دارد؛ اما مشکل این است که استیفای از این رقبه ها بر عهده حوزه های علمیه نیست و در اختیار ادارات کل اوقاف و امور خیریه می باشد و در این ادارات نیز شاید آن اراده ای که منافع حوزههای علمیه از این رقبات استیفاء شود، وجود ندارد.
یکی از راه هایی که اساتید حوزه پیشنهاد داده بودند، نامهای را برای مطالبه عمومی آماده کردند تا اداره موقوفات مربوط به حوزه های علمیه از مدیریت اداره کل اوقاف و امور خیریه به مدیریت حوزه های علمیه منتقل شود.
دفتر موقوفات حوزههای علمیه وظیفه دارد موقوفههایی که واقف، تولیت آن را به حوزههای علمیه سپرده است، اداره کند و الا تولیت آن به ولی فقیه سپرده می شود که ولی فقیه نیز مدیریت آنها را به سازمان اوقاف و امور خیریه خواهند سپرد.
رسا- آیا مشکل در احیا کردن این رقبه ها است؟ غیر از احیای موقوفات و یا تا آن زمان، راه چاره دیگری وجود ندارد؟
خیلی از رقبه های موجود با هزینه کم قابل احیا هستند اما حوزه علمیه به دلیل اینکه تولیت این رقبهها را در اختیار نداشته است نتوانسته مورادی را که نیاز به احیا داشته است را احیا کرده و از عایدی آن استفاده کند؛ چراکه همه رقبات در اختیار اداره کل اوقاف و امور خیریه است.
به هر حال آنچه که امروز به عنوان یک راه حل ریشهای مشکلات موجود در زمینه معیشت طلاب به ذهن می رسد، احیای موقوفات مربوط به حوزه های علمیه است اما تا زمان احیا شدن این موقوفات، بهتر است حوزه علمیه لااقل در مشاغلی که مرتبط با رسالت های حوزوی و علمی است، با ارتباط و هماهنگی بین دولت و روحانیت، این مشاغل به طلاب حوزه های علمیه سپرده شود.
امروز بسیاری از مدیریت ها می تواند به حوزه های علمیه و روحانیون سپرده شود اما هرچند دولت انقلابی و خدوم آیت الله رئیسی درحال فعالیت است ولی بدنه مدیران میانی این دولت تقریباً همان مدیران دولت سابق هستند که در واقع، بانیان وضع موجود بوده و هنوز پای کار بوده و در تصمیم گیری ها موثر هستند.
طبیعتاً اگر اعتماد دولت به حوزههای علمیه و روحانیت بیشتر باشد، به جای اینکه طلاب به شغلهای غیر مرتبط با رسالت حوزوی بروند، به کاری مشغول می شوند که مرتبط با دانش و رسالت آنان است.
البته راهکار دیگری که می توان مطرح کرد این است که میتوان همین مقدار اندکی از بودجه هایی که در اختیار مرکز مدیریت حوزههای علمیه و مرکز خدمات قرار داده میشود، به جای توزیع و تخصیص آن به صورت پول پاشی میان طلاب، به منابعی پایدار و مستقر تبدیل کرد تا به صورت همیشگی، منابع مالی تامین شده و مشکلات طلاب و حوزههای علمیه برطرف شود.
امروزه بسیاری از طلاب با مشکل تامین هزینه های اجاره خانه مواجه هستند و اگر ما بتوانیم خوابگاه های متاهلی را همانند دانشگاه، در استان هایی که دارای طلاب فراوان است، افزایش دهیم بسیاری از مشکلات برطرف می شود.
در همین شهرک مهدیه زمین های بسیاری وجود دارد که حوزه علمیه می تواند با کمک خیرین خانه های بسیاری احداث کند و در اختیار طلاب نیازمند قرار دهد.
اگر مشکل اجاره مسکن طلاب حل و فصل شود به تبع آن بسیاری از مشکلات طلاب برطرف میشود.
رسا- بنابر اظهارات طلاب در فضای مجازی و محافل و دورهمی ها، انتظارات طلاب از مراجع عظام تقلید در این مسئله، بیش از این میزان است. به نظر شما وظیفه مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ در این زمینه چیست؟
این که مراجع عظام تقلید در قضیه قتل طلبه ماهشهری چه وظیفهای دارند، ما شاهد این بودیم که برخی از شبکه های اجتماعی و کانال ها و گروه ها بیانصافی کرده و مطالبی را نسبت به مراجع عظام تقلید مطرح کردند که همسوی با دشمنان بود؛ چراکه تضعیف جایگاه زعمای شیعه در بین اقشار مردم، خط فکری دشمنان است؛ درحالی که طبیعتاً مراجع عظام تقلید بیش از همه از این اتفاق تلخ اندوهگین هستند اما باید محذورات مراجع عظام تقلید نیز در نظر گرفته شود.
باید توجه داشت که وجوهات در اختیار مراجع عظام تقلید محدود است و از طرفی مراجع عظام تقلید وکیل امام معصوم علیهم السلام هستند و باید این وجوهات را در عصر غیبت صرف موارد تبلیغ دین و ... کنند. بنابراین هر مقدار وجوهات واصله به دفاتر مراجع تقلید بیشتر باشد، کمک های مراجع به طلاب نیز بیشتر خواهد شد.