نقش ساواک در رشد تومور اسرائیل
امروز هفتم آبان و بیست و چهارمین روز غوغای طوفان الاقصی در سرزمینهای اشغالی در سال ۱۴۰۲ است.
تومور اسرائیلی
با شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و براساس توافق سری که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۲۹۵ بین سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکو فرانسوی امضا شد و به توافقنامه سایکس-پیکو معروف شد، سرزمین عثمانی بین متفقین یعنی امپراتوریهای روسیه، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا تقسیم شد.
بر اساس این توافق کنترل سرزمینهای فلسطین، اردن، جنوب عراق و جنوب فلسطین به اضافه بنادر حیفا و عکا به انگلیس واگذار و منطقهای از فلسطین نیز به صورت مشترک به فرانسه و انگلیس رسید. با پایان جنگ اول جهانی، فرانسویها مناطق تحت کنترل خود در فلسطین و موصل عراق را به انگلیسیها واگذار کردند و در سال ۱۲۹۹ در کنفرانس سنریمو احکام قیمومیت انگلیس بر سرزمینهای اشغالی امضا شد.
سلطه و قیمومیت پادشاهی انگلیس بر کشورهای به جا مانده از امپراتوری عثمانی یعنی سوریه، اردن، عراق و لبنان از آن سال تا سال ۱۳۲۵ و بر سرزمین فلسطین تا سال ۱۳۲۷ یعنی سالی که دولت اسرائیل توسط این کشور تاسیس شد، ادامه یافت.
دولت انگلستان طی سه دهه سلطه بر سرزمین فلسطین، سیاست جنگ و نسلکشی را دنبال کرد. قبل از ترک سرزمین فلسطین توسط انگلیسیها یکی از خونینترین جنگها به نام «نکبت» به پا شد. در این جنگ که در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ بین عربهای فلسطینی و یهودیان اسرائیلی درگرفت، صهیونیستها با حمایت امپراتوری انگلستان ۷۸ درصد از سرزمین فلسطین را یا به زور و یا به مبالغ ناچیز از کنترل عربهای فلسطینی خارج کردند و بدین ترتیب بستر تاسیس رسمی کشور اسرائیل به وجود آمد و انگلیسیها، فلسطینیان را به کرانه باختری رود اردن و صحرای سینا در مصر کوچ اجباری داده و در کمپهای پناهندگان اسکان دادند.
حمایت شاه از اسرائیل
در تمام سالهایی که انگلیس بر سرزمین به جا مانده از امپراتوری عثمانی قیمومیت داشت، ایران نیز سالهای پس از انقلاب مشروطه را سپری میکرد. در آن سالها امپراتوری انگلیس موقعیت خود را در دربار و دیوان قاجار تقویت کرد، اما با نمایان شدن دوران افول سلسله قاجار و قدرتنمایی رضا میرپنج فرمانده قوای قزاق، از تاسیس سلسله پهلوی حمایت کردند و رضا قُلدر را رضا شاه کردند.
انگلیسیها دو دهه بعد با مشاهده نشانههای تمایل رضا شاه به منش و عملکرد آدولف هیتلر امپراتور آلمان، احساس خطر کردند و او را در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ از تاج و تخت جدا و به جزیره موریس در جنوبیترین منطقه اقیانوس هند تبعید کردند و ولیعهد ۲۲ سالهاش را بر تخت سلطنت نشاندند و به واسطه عوامل دستنشانده خود در دربار و دیوان پهلوی آن طور که خواستند، پرورش دادند.
این وضعیت تا زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت دکتر محمد مصدق ادامه یافت تا دولتمردان انگلیس به تدریج شاه را به دامن یهیودیان اسرائیل سوق دادند و بسترساز شکلگیری روابط اقتصادی بین دو کشور شدند. هدف انگلیس از این کار باز کردن پای اسرائیل به ایران، تامین نفت و گاز این کشور و وابسته نگهداشتن ایران به اسرائیل بود. این روابط در طول دوران سلطنت محمدرضا شاه در ایران به خصوص در دهه ۱۳۵۰ به اوج رسید. محمدرضا شاه در آن سالها در سودای تبدیل شدن به ژاندارم منطقه و تجهیز و نوسازی ارتش بود و این رویا، فرصت خوبی برای قرار گرفتن ایران در دست اسرائیل برای ضربه به کشورهای عربی و اسلامی که بر علیه اسرائیل صفآرایی کرده بودند، شد.
ساواک در دامن موساد
روابط گسترده رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی موجب حمایت بیدریغ از این رژیم و تولد فرزند نامشروعی به نام «ساواک» بود. ساختار سازمانی ساواک که در زمستان ۱۳۳۵ توسط سیآیای آمریکا شکل گرفت و آموزشهای اطلاعاتی و امنیتی مامورانش تا اواخر دهه ۱۳۳۰ در ایران و آمریکا انجام شد، از اوائل دهه ۱۳۴۰ به اسرائیلیها سپرده شد.
ساواک از این تاریخ تا لحظه سرنگونی رژیم پهلوی، مجری آخرین متدها و روشهای جاسوسی و شکنجه یاران و حامیان آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی و دوستداران نهضت اسلامی بود.
نفاق شاه
محمدرضا شاه در طول آخرین سالهای دهه ۱۳۲۰ که امپراتوری انگلیس در حال کوچ دادن یهودیان به بخشی از سیطره سابق امپراتوری عثمانی بود، به تقویت پایههای حکومتش مشغول بود. او در منظر عمومی و در مجامع منطقهای و جهانی در ظاهر خود را در کنار ملتهای عرب نشان میداد و آنان را که علیه سربازان یهودی متحد شده و به جنگ قوای نظامی آن رفته بودند، به تفاهم و دوستی دعوت میکرد.
محمدرضا شاه در شرایطی که برای احقاق حقوق فلسطینیها به کشورهای اسلامی سفر میکرد در همان زمان در پشت پرده، روابط گستردهای با اسرائیل داشت و زمانی که کشورهای عربی، اسرائیل را تحریم کردند و از فروش نفت به این رژیم طفره رفتند، ایران به بزرگترین تامین کننده نفت و گاز این رژیم تبدیل شد.
بعد از ساقط شدن رژیم پهلوی اسناد سری به جا مانده پرده از همکاری عمیق و گسترده ساواک با سازمان اطلاعات و امنیت ویژه اسرائیل – موساد – برداشت. روابط همهجانبه رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی در طول زمان موجب حمایت بیدریغ دو رژیم از یکدیگر و شکلگیری تعاملات سیاسی، اقتصادی و امنیتی متنوع بود.
اسناد خیانت ساواک
در سال ۱۳۵۳ موساد و ساواک عملیات ویژهای را علیه مقاومت فلسطین ترتیب دادند. آنان با هدف ضربه به مبارزان فلسطینی، نیروهای ویژهای برای نفوذ به گروههای چریکی و جنبشهای مبارز فلسطینی تشکیل دادند.
از این اقدام ساواک و موساد دو سند و گزارش تاریخی سری به جا مانده که در ادامه میخوانید.
در اولین گزارش آمده است: «در جریان برگزاری کنفرانس سه جانبه اخیر، سرویس اسرائیل پیشنهادی مبنی بر یک همکاری دو جانبه بین سرویسهای ایران و اسرائیل علیه فلسطینیها ارائه نمود که با کسب اجازه از تیمسار ریاست معظم ساواک در جلسهای با شرکت نمایندگان سرویس اسرائیل و مدیرکل اداره هشتم و معاون اداره کل سوم و همراهان آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
نماینده سرویس اسرائیل نظرات و پیشنهادات خود را به شرح زیر اعلام داشت:
اطلاعات و تجارب حاصله نشان داده است که لبنان و سوریه از یک طرف و عراق از طرف دیگر به صورت پایگاههای اصلی فعالیتهای فلسطینیها علیه کشورهای هدف درآمده است. با وقوع تحولات اخیر خاورمیانه و پشتیبانی بیدریغ شوروی از عراق و فلسطین، بدون تردید عراق یکی از مراکز اصلی فعالیتهای فلسطینیها در مورد آموزش، طرحریزی، رخنه در خلیج فارس و گروههای افراطی ایران و اسرائیل و ... خواهد شد.
روابط مصر و شوروی رو به تیرگی است و اگر صلح بین مصر و اسرائیل عملی شود بدون شک مصر دیگر نمیتواند از فلسطینیها حمایت کند، در حالی که شورویها نه تنها حمایت خود را از فلسطینیها دریغ نخواهند نمود بلکه به احتمال قوی عراق را به صورت یک پایگاه قوی در خواهند آورد که فعالیتهای فلسطینیها و عراقیها علیه خلیجفارس و ایران در آنجا متمرکز خواهد بود.
با توجه خاصی که دولت عراق به ادامه فعالیتهای فلسطینیها به صورت رخنه در کشورهای ساحل خلیجفارس و یا به صورت حمایت ایدئولوژیکی و مادی از گروههای افراطی چپ معمول میدارد این ضرورت احساس میشود که با ایرانیان تعلیم دیده و یا در حال تعلیم در اردوگاههای آموزشی فلسطینی که مجددا به داخل ایران رخنه داده میشوند و یا ایرانیانی که علیه منافع و مؤسسات ایران در خارج از کشور به ویژه اروپا به کار برده میشوند، توجه خاصی مبذول گردد.
رخنه در سازمانها، ستادها، اردوگاههای آموزشی فلسطینی و ... و سپس مطلع شدن از اقدامات مورد نظر آنها قبل از حصول امکان به مبادرت به آنها باید هدف اصلی قرار گیرد؛ بنابراین پیشنهاد مینمائیم با استفاده از تجارب ما که به سهولت آن را در اختیار شما خواهیم گذاشت، در چهارچوب یک عملیات مشترک ستادی، رخنه به درون سازمانهای مختلف فلسطینی را مورد مطالعه قرار داده و سپس در صحنه به وسیله سرویس ایران هدایت و اجرا گردد و از نتایج حاصله، هر دو سرویس بهرهمند شوند لذا به منظور تبادل اطلاعات و در اختیار گذاردن تجارب خود و نیز ایجاد یک زمینه فکری مشترک پیشنهاد مینمائیم:
۱-چند نفر از سرویس ایران به اسرائیل اعزام گردند تا زیر نظر متخصصین ما سازمانها و انواع فعالیتها و شگرد کار فلسطینیها را مورد مطالعه و بحث و بررسی قرار دهند.
۲-همزمان با برگزاری سمینار آتی یک نفر از متخصصین ما به ایران اعزام خواهد شد تا نتیجه بررسیها و نیز تجارب سرویس ایران در زمینههای فوقالذکر مجددا مورد تبادل نظر قرار گرفته و طرحهای لازم برای اجرا تهیه و تقدیم گردد.
مراتب در همان روز به عرض تیمسار ریاست معظم ساواک رسید با پیشنهاد سرویس اسرائیل بطور اصولی شفاهاً موافقت فرمودند و مقرر گردید در مورد جزئیات کار و انتخاب کارمندان واجد شرایط و تاریخ اعزام آنها در تهران بررسی گردد.
اینک در صورت تصویب، اجازه فرمائید: نسبت به بررسی موضوع فوق و انتخاب کارمندان واجد شرایط و تعیین تاریخ اعزام آنها اقدام گردد. منوط به رأی عالیست.»
دومین سند به جا مانده از همکاری مشترک ساواک و موساد علیه جنبشهای مبارزان فلسطینی در دومین گزارش این سازمان به ثبت رسید.
در این گزارش آمده است: «در ملاقاتی که در ساعت ۰۸:۳۰ روز ۱۶ / ۲ / ۵۳ با نماینده سرویس بهار به عمل آمد نامبرده توضیحات بیشتری درباره شرکت چند نفر از کارمندان متخصص واجد شرایط در یک دوره کوتاه آموزشی و بررسی در مورد فعالیت سازمانهای چریکی فلسطینی در چهارچوب همکاری دو جانبه بر اساس پیشنهاد سرویس مزبور در اختیار گذارد که ذیلا به عرض میرساند.
در اجرای اوامر، قبلا از نماینده بهار خواسته شده بود نسبت به امکان اعزام متخصص سرویس مزبور به ایران و برگزاری دوره آموزشی در تهران که طبعا تعداد بیشتری از کارمندان ادارت کل عملیاتی مختلف میتوانستند در آن شرکت جویند، بررسی و نظریه سرویس خود را اعلام دارد. اینک سرویس مزبور وسیله نماینده خود پیشنهاد مینماید که به دلائل زیر دوره آموزش مزبور در کشور آنها برگزار گردد:
مطالب متنوع مربوط به فعالیتها و سازمانهای چریکی فلسطین از قبیل تاریخچه فلسطین، تاریخچه نهضتهای مقاومت فلسطین، عملیات چریکی فلسطینیها، عملیات ضدچریکی اسرائیلیها، نقش کشورهای عرب، نقش ابرقدرتها، تأثیر تحولات اخیر خاورمیانه در فعالیتهای فلسطینیها در خلیج فارس، تجارب عملیاتی و ... در چند اداره سرویس بهار متمرکز است که بحث درباره هر یک بایستی به وسیله متخصص مربوطه انجام شود و بدین ترتیب اعزام چندین نفر متخصص به ایران عملی نیست.
ملاقات و مصاحبه با متخصصین مزبور از طرف افراد شرکتکننده در دوره سهلتر و عملیتر است و این امر به توجیه بیشتر مطالب مورد بررسی کمک خواهد نمود.
نمایش فیلمهای مختلف، ارائه مدارک و پروندهها به شرکتکنندگان که جزو برنامه آنان در دوره آموزشی است، چنانچه محل برگزاری دوره در کشور اسرائیل باشد، بسیار عملی نبوده و اشکالات حفاظتی هم به وجود نخواهد آورد.
بازدید از بعضی نقاط عربنشین و ملاقات با فرماندهان محلی به منظور آشنا شدن به جنبههای عمل موضوع نیز جزو برنامه پیشبینی شده است.
بدین ترتیب پیشنهاد میکنم:
محل تشکیل دوره آموزشی کشور اسرائیل و مدت دوره آموزشی ۷ تا ۱۰ روز است
تعداد شرکت کنندگان حداقل ۵ نفر است. چنانچه یکی دو نفر هم به تعداد مزبور اضافه شود مانعی نخواهد داشت.
هزینه مسافرت و اقامت طبق روش معموله هزینه بلیط هواپیما با سرویس ایران و هزینه اقامت در محل بر عهده سرویس بهار است.
تاریخ تقریب شروع دوره اوائل ماه ژوئن ۱۹۷۴ (نیمه اول خرداد ۱۳۵۳) است.
مراتب جهت استحضار و صدور هرگونه اوامر مقتضی معروض میگردد.»