عمل به آموزه های اسلامی معنای واقعی مسلمان بودن است

وی با بیان اینکه عبدالله بن عمر هم در مکه بود ولی حاضر نشد امام را یاری کند، گفت: عبدالله بن عمر به امام حسین علیه السلام گفت من که نمی آیم ولی شما هم نروید زیرا می ترسم چهره نورانی شما مورد اصابت شمیر یزید قرار گیرد؛ حضرت از این کلام خیلی ناراحت شدند و گفتند اف بر این منطق، آیا نشنیده ای این همه انبیاء در راه خدا به شهادت رسیده اند.

استاد حوزه علمیه با اشاره به تفاوت های منطق افرادی مانند بریر که تا شنید حضرت در مکه هستند خود را به ایشان رساند و افرادی مانند عبدالله بن عمر که امام خود را نمی شناسند، افزود: تمام کسانی که سید الشهدا(ع) را یاری نکردند و یا در برابر امام ایستادند پایان ذلت باری داشتند؛ همین عبدالله بن عمر وقتی حجاج سر عبدالله بن زبیر را از بدنش جدا کرد شبانه برای بیعت با حجاج آمد و گفت می ترسیدم امشب بمیرم و با امام زمان خود بیعت نکرده باشم؛ حجاج هم او را مسخره کرد و همانطور که دراز کشیده بود گفت من حال ندارم دستم را دراز کنم بیا با پای من بیعت کن و او این کار را کرد.

وی ادامه داد: همین عبدالله بن عمر که امام حسین علیه السلام را در مکه یاری نکرد در قیام مردم مدینه یعنی دو سال بعد از واقعه کربلا مجبور شد نامه نوشت برای یزید که چرا این همه آدم می کشی؟ یزید در جواب او نوشت ای آدم احمق چرا به من نامه نوشتی؟ من سر سفره آماده ای که پدرم برایم آماده کرده بود نشستم و پدر تو این سفره را برای پدر من آماده کرده بود؛ اگر حکومت حقمان بوده که ما از حق خود دفاع کردیم و اگر حق ما نبوده و باطل بوده که اولین نفر پدر تو این باطل را ایجاد کرد پس برو سر قبر پدرت به او نامه بنویس.

حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی با بیان اینکه یزید راست می گفت و امضای ریخته شدن خون اباعبدالله(ع) در سقیفه زده شد، افزود: در مقتل خوارزمی که برای ۸۰۰ سال پیش است راجع به بریر می گوید از زاهدان زمان بود و شب زنده دار بود و روزها را روزه می گرفت و از قراء قرآن بود.

وی با بیان اینکه روز قیامت از عمر و جوانی سؤال می پرسند و نقل شده که امام رضا علیه السلام روزی ۱۰ جزء قرآن می خواندند گفت: خواندن ۱۰ جزء قرآن به سه ساعت زمان نیاز دارد و زمان زیادی نیست ولی امروز جوانان ما ساعت ها در روز به بازی و سرگرمی و گردش در فضای مجازی مشغول هستند و غافل از اینکه عمر و جوانیشان در حال از دست رفتن است.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: کسی که بریر را کشت فردی به نام کعب بن جابر بود که وقتی به کوفه برگشت همسرش به او گفت من دیگر هرگز با تو حرف نمی زنم زیرا تو سید القراء کوفه را کشتی.

وی افزود: در تاریخ است که بریر از اباعبدالله(ع) اجازه گرفت تا با عمر سعد حرف بزند و امام هم به او فرمودند اختیار با خودت هست اگر می خواهی برو؛ او آمد در خیمه عمر سعد و سلام نکرد؛ عمر سعد عصبانی شد و گفت چرا سلام نمی کنی؟ من مسلمان نیستم؟ بریر گفت اگر تو مسلمان بودی به جنگ پسر پیامبر نمی آمدی؛ این آب فرات مانند شکم مار موج می زند ولی حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحابش دارند از تشنگی می میرند و تو خود را مسلمان می نامی.

حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی ادامه داد: عمر سعد به بریر گفت من یقین دارم هر کس با امام حسین علیه السلام بجنگد جهنمی است ولی تو انتظار داری من از حکومت ری بگذرم؟ بریر چیزی نگفت و بیرون رفت و وقتی خدمت امام حسین علیه السلام رسید گفت عمر سعد به خاطر حکومت ری آماده کشتن شما است.

وی با بیان اینکه ما گاهی گمان می کنیم مسلمانی با هر فسق و فجوری می سازد، گفت: مسلمانی آداب و قیودی دارد و صرف گفتن شهادتین نیست بلکه باید در عمل هم مسلمانی خود را نشان دهیم.