هشدار امام خمینی درباره خطرات تفسیر به رأی قرآن کریم
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، آقای دعایی در مصاحبه خود تصریح كرده است كه از روی خوشباوری به عقاید و اندیشههای سازمان مجاهدین خلق مینگریسته و علاقه داشته كه امام از این اندیشهها حمایت كند. میگوید: «در آن لحظه بود كه من فهمیدم چقدر عجله میكردم در قضاوت، چه قدر زود شیفته میشدم، چه قدر دیرباور بودم كه یك شخصیتی را كه عمری را در تحقیقات فلسفی و اسلامی و فقهی و تفسیری گذرانده، او دقیق میتواند بفهمد او دقیق میتواند كه در موصغی كه باید توقف كرد و كمك كرد و زودباور نبود.»
امام خمینی (ره) در اینباره چنین آورده است: «اخیراً ما مبتلا شدهایم به یك عدهای كه ... میگویند مسلمیم، لكن نه توحیدشان توحید اسلامی است و نه بعثتشان بعثت اسلامی است و نه نبوتشان نبوت اسلامی است و نه امامتشان و نه معادشان، هماش برخلاف اسلام است، نه این كه تازه، یعنی ده سال، پانزده سال است پیدا شدهاند. در وقتی كه اوایل شاید حوزه علمیه قم بود، بعضی از همین سنخ آدمها كه معمم بودند، یك روزی آمدند بعضیهایشان پیش من و گفتند كه این طور فهمیدیم كه معاد همین است. جزا همین عالم است. این آدمها بودند، از سابق هم بودند، حالا زیاد شدند. من نجف كه بودم یك آدمی آمد از طرف یك گروهی و بیشتر از بیست روز، بعضیها میگفتند بیستوچهار روز آنجا ماند هر روز هم آمد پیش من، من یك ساعت یا بیشتر به او مهلت دادم كه صحبت كرد، تمام صحبتش هم از قرآن بود و نهج البلاغه، تمام صحبتش، من سوء ظن به او پیدا كردم.»
چنانكه همراهان امام خمینی (ره) تأكید كردهاند امام علیرغم جلسات مكرر سخنگو و فرستاده سازمان منافقین كه خود یك روحانی، و علیرغم آن كه برخی اطرافیان ایشان تمایل بلكه اصرار داشتند كه امام با خوشبینی با تأیید و امضای اندیشههای منافقین از آنان برای مبارزه با نظام پهلوی حمایت كند. اما امام راحل با داشتن درایت و فراست تحسین برانگیز كه حتی برای دوستان امام شگفتانگیز بود، با سوءظن به تفكرات آنان از تأیید و امضای این اندیشهها اجتناب كرد، سوء نیت منافقین از گفتاری كه از این سخنگو یعنی حسین روحانی نقل كردیم هویداست. امام در این گفتار تصریح میكند كه آنان به ظاهر مسلماناند اما ایمان و عقیدهشان به هیچ وجه منطبق با آموزههای دینی نیست.
امام در جایی دیگر با صراحت اعلام كردند كه حتی گروهی از كمونیست ها و ملحدان مدعی تفسیر قرآن شدند. «در این اواخر هم یك اشخاصی پیدا شدهاند كه اصلاً اهل تفسیر نیستند، اینها خواستهاند مقاصدی (را) كه خودشان دارند به قرآن و به سنت نسبت بدهند. حتی یك طایفهای از چپیها و كمونیست ها هم به قرآن تمسك میكنند، برای همان مقصدی كه دارند اینها مقصود خودشان را میخواهند به خورد جوانهای ما بدهند، به اسم این كه این اسلام است. و لهذا آنچه من عرض میكنم این است كه اشخاصی كه رشد علمی زیادی پیدا نكردهاند، جوانهایی كه در این مسایل و در مسایل اسلامی وارد نیستند، كسانی كه اطلاع از اسلام ندارند، نباید اینها در تفسیر وارد بشوند.»
گفتار دیگر حضرت امام در این باره چنین است: «از گفتهها و نوشتههای بعضی از جناحها به دست میآید: افرادی كه صلاحیت تشخیص احكام و معارف اسلامی را ندارند، تحت تأثیر مكتب های انحرافی، آیات قرآن كریم و متون احادیث را به میل خود تفسیر كرده و با آن تطبیق مینمایند و توجه ندارند كه فقه اسلامی بر اساسی مبتنی است كه محتاج به درس و بحث و تحقیق طولانی است.»
از گفتاری كه از حضرت امام در اینباره نقل كردیم دو نكته قابل استفاده است: 1. عبارتهای: «اخیراً ما مبتلا شدهایم كه به یك عدهای ... ؛ «در این اواخر هم یك اشخاصی پیدا شدهاند ... »؛ از گفتهها و نوشتههای بعضی از جناحها بدست میآید» ناظر به گروههای منحرف فكری و سیاسی همچون منافقین و گروه فرقان وسایر جناحهای سیاسی منحرف است كه همزمان با حیات علمی و سیاسی امام خمینی برغم فقر علمی مدعی تفسیر قرآن شده و لغزشهای فاحشی را مرتكب شدند.
2. عبارتهایی همچون: «اینها خواستهاند مقاصدی (را) كه خودشان دارند به قرآن و به سنت نسبت بدهند»؛ تحت تأثیر مكتب های انحرافی آیات قرآن كریم و متون احادیث را به میل خود تفسیر كرده و با آن تطبیق مینمایند» نشان از پدیده تحمیل رأی در رویكرد آنان به قرآن دارد. زیرا در تحمیل رأی دو پدیده وجود دارد:
الف. شخص پیش از ورود به تفسیر قرآن، و تحت تأثیر اندیشه و تفكراتی دیدگاهی خاص را اتخاذ كرده است.
ب. او پس از مراجعه به قرآن میكوشد كه آن تفكرات پیشینی را بر قرآن تحمیل كند. این پدیده طبق گفتار حضرت امام (ره) در منش تفسیری دستههای منحرف سیاسی پیش گفته تحقق داشته است.
برگرفته از مقاله «ماهیت و مولفه های تفسیر به رأی از نگاه امام خمینی» اثر حجت الاسلام و المسلمین علی نصیری