از روایت نسل سومی های انقلاب تا خاطرات افسر اطلاعاتی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتابخوانی چیزی است که برای یک ملت، فریضه و لازم است. آن مردمی که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات انس نداشته باشند، تفاوت می کنند. خوشبختانه کتاب زیاد هست و کتابهای زیادی چاپ می شود. نمی خواهم عرض بکنم که همه آنچه که چاپ می شود، کتابهای خوب و مفیدی است؛ نه، ای بسا کتابی چاپ می شودو به بازار هم می آید، اما کتاب مفیدی نیست؛ یک کتاب بی فایده وعاطل و باطلی است و کسی از آن استفاده ایی نخواهد کرد. و ای بسا کتابی که چاپ می شود و به بازار هم می آید و مضر است؛ نه این که فایده ندارد؛ بلکه ضررهم دارد! الان ما در بازار کتاب کشور، چنین کتابهایی را داریم و اینها در دسترس مردم هم هستند! اینها بخش کمی از کتابهای چاپ شده هستند. اکثر آنچه که چاپ می شود، چه از جهات علمی، چه از جهات فرهنگی، چه از جهات دینی، چه از لحاظ معارف گوناگون اسلامی، چه از لحاظ ادبی وهنری، مفید است. معارفی که درکتابها هست، مردم ما از آنهابی نیاز نیستند؛ باید این کتابها را بخوانند. انس با کتاب، چیزبسیار با ارزشی است و من خواهش می کنم که... همه و همه... باکتاب انس پیدا کنند.( رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای)
موسسه شهید کاظمی پس ازشش سال فعالیت فرهنگی و تربیتی درســال 1391با گسترش فعالیتهای خود، ترویج کتاب و فرهنگ کتابخوانی راسرلوحهی فعالیتهای فرهنگی خود قرار داد و انتشـارات شهیدکاظمی را تأسیــس کرد. این انتشارات، اکنون با بیــش از چهارصد عنــــوان کتاب، به جهاد فرهنگی درحوزهی کتاب مشغول است و درسال 1395 و 1396 بعنوان ناشر برگزیده سال انتخاب شد.
در این بخش به معرفی چند کتاب داستانی روایی از این انتشارات خواهیم پرداخت.
روایت «نسل سومی»های انقلاب اسلامی روانه بازار شد
کتاب «روایت سوم»؛ با موضوع دفاع مقدس از زاویه جدید در بستر افق نمایی حرکت انقلاب اسلامی توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار نشر شد
تا به امروز آنچه در مورد دفاع مقدس گفته شده، نوشته شده، اثری ساخته و تولید شده است یا به بیان «ملزومات جنگی، مختصات جغرافیایی و اطلاعات لجستیکی و نظامی» مربوط به طرفین درگیر در جنگ یعنی «ایران و عراق» بوده است و یا آنکه به دنبال تبیین و تشریح «خاطرات دوران دفاع مقدس» از زوایای مختلف میباشد.
در گونه نخست (روایت اول) که آن را میتوان «روایت جغرافیایی-نظامی» از دفاع مقدس نامید، نگارندگان و تولیدکنندگان آثار مختلف بیشتر سعی در تبیین، تشریح و تحلیل اطلاعات نظامی و توابع آن داشته و دارند که این هم به نوبه خود لازم و ضروی است و قطعاً بخشی جدی از تاریخ جنگ 8 ساله را تحت پوشش خود قرار میدهد.
در گونه دیگری (روایت دوم) تولیدکنندگان آثار مختلف به دنبال جمعآوری خاطرات و روایتهای مختلف و متعدد از رزمندگان، شهدا، اسرا و جانبازان هستند تا هر چه بهتر و بیشتر این قهرمانان ملی – انقلابی را برای مردم و مخاطبان مختلف معرفی نمایند؛ چرا که قهرمانان حقیقی مکتب اسلام و انقلاب اینها بوده و معرفیشان به جهت الگوسازی و جاری کردن سبک زندگی بر پایه فرهنگ ایثار و شهادت جزء آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی میباشد. این نوع از روایت دفاع مقدس را میتوان «روایت خاطرات و سیره شهدا» نامید که هم لازم است و هم ضروری.
آنچه در بین دو نوع روایت «اول و دوم» به آن کمتر توجه شده، این است که اساساً در دفاع مقدس «گفتمان محوری و حاکم» چه بوده و چگونه است که دفاع مقدس به عنوان معدن طلای با ارزش و تمام نشدنی برای تمامی نسلهای ایران و انقلاب اسلامی عزیز معرفی میگردد. این چه نوع نگاهی به دفاع مقدس است که قابلیت پرداخت فناورانه به راهیان نور را در خود جای داده است و اساساً برای اتخاذ «نگاه فناورانه» به دفاع مقدس چگونه باید به روایت آن پرداخت؟
برای پرداخت فناورانه به دفاع مقدس و استخراج گفتمان یا گفتمانهای محوری حاکم بر آن نیازمند جریان جدیدی از روایت دفاع مقدس هستیم که میتوان آن را «روایت سوم» نامید.
«روایت سوم» نه تنها دو روایت «اول و دوم» را نفی نمیکند؛ بلکه معتقد است اگر روایتهای «اول و دوم» صورت نگرفته بود قطعاً مجالی برای پرداخت به «روایت سوم» وجود نداشت. «روایت سوم» از اطلاعات روایتهای «اول و دوم» استفاده کرده و با ارائه یک دستگاه جدید و منظم برای فهم دفاع مقدس مبتنی بر افقنمایی حرکت انقلاب اسلامی، روایت جنگ 8 ساله را باز تنظیم میکند.
در برشی از کتاب میخوانیم:
با توجه به اینکه دفاع مقدس؛ جامعترین، عینیترین و انقلابیترین الگوی روش و منش موجود برای هدایت و مدیریت جامعه در انقلاب اسلامی است؛ بار دیگر ضرورت پرداخت به آن شفافتر میشود و حال میتوانیم بگوییم که دفاع مقدس نه تنها برههای مهم از برهههای تاریخی و هویتی ما میباشد؛ بلکه بهعنوان دستگاهی معادلهساز اگر به درستی به آن رجوع شود میتواند آوردههای بسیار مهمی را در برداشته باشد.
کتاب «روایت سوم»؛ با موضوع دفاع مقدس در بستر افق نمایی حرکت انقلاب اسلامی در قطع رقعی و 360صفحه به کوشش محمدعلیان به نگارش در آمده و توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار نشر شد
خاطرات افسر اطلاعاتی از حکومت نظامی شاه
کتاب «برف آفتاب»؛ خاطرات افسر اطلاعاتی از حکومت نظامی شاه تا چهارزیر کرمانشاه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
در این اثر به خاطراتی از حکومت نظامی سال 57 در ایران اسلامی پرداخته شده تا جوانان بدانند انقلاب مقدس اسلامی بهرهبری امام راحل بهصورت علنی از کجا شروع شد و نحوه و اجرای حکومت نظامی چه کمکی به انقلاب کرده است.
راوی و نویسنده این اثر ارزشمند در مقدمه کتاب میگوید: بیش از سی سال که از آخرین روزهای یکی از طولانیترین جنگهای معاصر گذشته است، من بهعنوان فردی نظامی که از ساعتهای اول جنگ از ابتدا تا انتها در گوشهوکنار بعضی از عملیاتها افتخار حضور داشتم، بر آن شدم بهشرط توفیق الهی، مشاهدات، اطلاعات و خاطرات خود را به علاقهمندان تاریخ کشور عزیزم تقدیم کنم. همانگونه که امروز تاریخ گذشتههای دور و نزدیک مردمان وطن قضاوت میشود، آیندگان درمورد عملکرد دیروز و امروز ما به قضاوت میپردازند که در زمان بحران و جنگی ناخواسته چه کردهایم و چه باید میکردیم.
اگر میلیونها جوان باغیرت، هنگامی که بخشی از کشور اشغال شد، جان خود را خالصانه فدای اسلام و انقلاب و استقلال و تمامیت ارضی میهن اسلامیکردند و تن به شهادت، جانبازی، اسارت، مفقودالاثری و مفقودالجسدی دادند، باید در تاریخ ثبت و ضبط شود. تاریخ به خود دید چه بسا مردانی که توان کمک و حمایت از سربازان وطن خویش را داشتند؛ اما بیغیرتی و بیمسئولیتی پیشه کردند و به تنپروری و روشنفکرمآبی و غربوشرقزدگی و بهانههای شیطانی پرداختند و نهتنها کمکی نکردند، که یار پنجم دشمن شدند و حتی از اعزام فرزندان خود به سربازی ممانعت کردند.
این نوشته بازگو خواهد کرد هنگامی که ارتش بعث هممیهنان عزیز مرزنشین ما را آواره و به ناموس مملکت، که همانا مرزهای ایرانیاسلامی بود، تجاوز کرد، عدهای بهخاطر کسب قدرت، نامردانه دست به ترور و خونریزی و گرفتن جان پاکترین انسانها زدند و بر طبل باطل خود کوبیدند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
یکی دو مرتبه سرباز عراقی را دیدم و دو باره گم کردم. بلاخره او را دیدم. سپس سلاح خود را آماده کردم باید چند سانتیمتری، خود را از زمین بلند میکردم که او را در دوربین سلاح ببینم. سرباز اصفهانی هم در پیدا کردن تیرانداز دشمن به من کمک میکرد و بیسیم را نیز جواب میداد. لحظهای به طور کامل او را در دوربین دیدم. ثانیهای قبل از این که ماشه را بچکانم دست چپم سوخت و سلاح از دستم افتاد و تیر مستقیم به سر شانه من اصابت کرده بود. خیلی بد شد دیگر سلاح هم نمیتوانستم به دست بگیرم. چند لحظهای گذشت. به بچهها سفارش میکردم به زمین بچسبند کهزده نشوند و منتظر عاقبت وضع خودم بودم. خون از زیر لباس تا پوتین من سرازیر شده بود
کتاب «برف آفتاب»؛ خاطرات افسر اطلاعاتی از حکومت نظامی شاه تا چهارزیر کرمانشاه به قلم محمدرضا یوسفی
در قطع رقع یو 240 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
شهید پناهی اعجوبۀ عرفان دفاع مقدس است!
کتاب «عارف 12 ساله» خاطرات مادر شهیدی که برای شهادت فرزندش دعا کرد تا او به آرزویش برسد؛ برای سی و چهارمین بار توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شد
رضا پناهی عارف 12 ساله ای است که شگرف ترین و عظیم ترین صحنه های از خود گذشتگی را در عمر کوتاه خود به نمایش گذاشت. ستاره درخشان کلاس اول راهنمایی که عظمت روحی او به تنهایی می تواند عالمی را روشن کند.
رضا پناهی، حقیقت نورانی است که ایمان و ایثار و تعهد و عشق و پایبندی او به ارزش ها، بزرگترین سرمایه اجتماعی برای تقویت باورهای دینی و ملی نوجوانان و جوانان است که این امر جز اصلی ترین مسائل کشور محسوب میشود. کتاب «عارف 12 ساله» خاطرات مادر این شهید نوجوان است که به ویژگی های این شهید عزیز و خاطراتی از او می پردازد. مادری که در خاطراتش بیان میکند که برای شهادت فرزند نوجوانش دعا میکند که به آرزویش برسد
حجت الاسلام علیرضا پناهیان در یکی از سخنرانی های اخیر خود به عظمت این شهید نوجوان می پردازد و از او به عنوان اعجوبۀ عرفان و معنویت دفاع مقدس نام میبرد. نوجوانی که در سن 11 سالگی عاشق خدا شده است...
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
برای رضا و خواهرش دفتر گرفته بودم. هنوز رضا مدرسه نمیرفت. فقط بلد بود روی دفترش خط بکشد. خواهرش که از رضا بزرگتر بود، تازه نوشتن حروف الفبا و اعداد را یاد گرفته بود. خواهرش مشغول نوشتن بود که یکدفعه رضا دفتر را از زیر دستش کشید و فرار کرد. دوید دنبال رضا که دفترش را از او بگیرد. روی چارچوب در زمین خورد و چانهاش شکافت. یادم است رضا خیلی گریه کرد. خیلی ناراحت شد. میگفت: میخواستم شوخی کنم. نمیدانستم اینطوری میشود.
خواهرش را بردیم به چانهاش بخیه زدند. تا مدتها به خواهرش نگاه میکرد و به فکر فرو میرفت. دل رئوفی داشت. خیلی مهربان بود. از بچگی تحمل ناراحتی و اشک کسی را نداشت...
در قسمتی از وصیت نامه صوتی شهید رضا پناهی آمده است؛ هدف من از رفتن به جبهه این است که اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشیم و امام عزیز و اسلام را یاری کنیم و آن وظیفه ای که امام عزیزمان بار ها در پیام ها تکرار کرده: که «هرکس که قدرت دارد واجب است به جبهه برود» و من می روم تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت ها زیر سلطه آزاد شوند.
چاپ سی و چهارم کتاب«عارف 12 ساله»؛ مادرانه های نوجوان شهید رضا پناهی در قطع رقعی و 80صفحه همزمان با ایام ماه شعبان توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد.
علاقهمندان جهت تهیه کتب میتوانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی (https://nashreshahidkazemi.ir/) و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را تهیه نمایند.