۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۴
کد خبر: ۷۲۳۰۳۵

شماره ۷۱ دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» منتشر شد

شماره ۷۱ دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» منتشر شد
شماره ۷۱ دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» با ۱۴ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 71 دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» صاحب امتیازی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی، پژوهشکدۀ قرآن و عترت و مدیرمسئولی محمد شریفانی با سردبیری محسن قاسم پور راوندی منتشر شد.

این فصلنامه در 14 مقاله و 391 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

تحلیل انتقادی مبانی و قواعد ضبط‌المصاحف در جهان اسلام (بررسی موردی: علامت صداهای کوتاه)

علیرضا سبحانی؛ محمد ناصحی؛ حسین خوشدل مفرد

چکیده: ابداع علائم سه‌گانه حرکات کوتاه، ابتدائی‌ترین نوع ابتکار مسلمانان در راستای خوانش صحیح و محافظت متن قرآن‌کریم از هرگونه تحریف و تغییری‌است. با گسترش علامت‌گذاری مصاحف و پیدایش علامات جدید تفکیک علائم توسط قاریان دشوارتر می‌گردید. چاره‌اندیشی درمورد چالش مذکور موجب گردید سرانجام خلیل بن احمد فراهیدی (م170ق)، تحوّلی در علامات حرکات کوتاه ایجاد نماید. انتشار علامات ابداعی خلیل در جهان اسلام، به سرعت انجام نپذیرفت و با مخالفت برخی اندیشمندان مواجه شد؛ همچنین ساختار شکلی ابداع وی نیز ثابت باقی نماند. بطوری که می‌توان این تغییرات را در ادوار مختلف در جهان اسلام پیگیری نمود. مقاله پیش‌رو ضمن بیان روند شکل‌گیری انواع شَکل علائم حرکات کوتاه در ادوار مختلف، به بررسی شیوه مصحف‌نگاران مشارقه و مغاربه در ضبط علامات مذکور در قرآن‌ پرداخته‌است که در نهایت با بررسی چهار گونه از ضبط علائم حرکات کوتاه و بررسی شَکل علائم تنوین در ادوار و اماکن مختلف روشن گردید، اوّلاً علائم حرکات کوتاه در طول تاریخ دارای شَکلی ثابت نبوده است؛ ثانیاً این علامات در بدو شکل‌گیری، تنها برای نشان‌دادن حرکت حروف صامت ابداع شد؛ امّا با گذشت زمان، بعنوان علائم کمکی برای نشان‌دادن حروف مدّی نیز مورد استفاده قرار گرفت. بررسی‌های انجام گرفته در این‌باره نشان می‌دهد که استعمال علائم حرکات کوتاه بعنوان علامت کمکی، نه تنها دارای مبنای دقیقی نیست که موجب دشواری خوانش متن نیز گردیده‌است.

 

نقد مقاله" پاره ای از پیشنهادات اصلاحی مصحف" اثر جیمز بلامی

محمدرضا حاجی اسماعیلی؛ علیرضا نجات بخش آزادانی

چکیده: برخی از عبارات دشوار قرآن همواره دغدغه اندیشمندان قرآن پژوه مسلمان بوده و همین سبب پیدایش دیدگاه های گوناگون و گاه متعارض درباره آن شده حتی توجه خاورپژوهان غیر مسلمان را نیز به طور چشمگیری به خود جلب کرده است. از میان مستشرقان جیمز بلامی قرآن پژوه امریکایی در مقاله ¬ای با عنوان «Some Proposed Emendations to the Text of the Koran» تلاش کرده نشان دهد برخی از عبارات مشکل قرآن برآمده از خود قرآن نبوده و این کاتبان وحی بوده که در استنساخ متن مصحف به خطا رفته اند. وی برای اثبات مدعای خویش به اختلاف دیدگاه گسترده مفسران قرآن و نبودن معنای روشن برای آن عبارات توسل جسته به منظور این مشکل پیشنهاد داده تا متن مصحف حتی الامکان به حالتی که برای اولین بار پیامبر اکرم (ص) تلاوت کرده اند نزدیک گردد. این مقاله بر آن است تا شش پیشنهاد جیمز بلامی همراه با مستندات آن را در مقاله فوق داوری کند. اشکال جدی به دیدگاه بلامی نادیده انگاشتن تواتر متن مصحف و ماهیت گفتاری آن است. افزون بر این بسیاری از ادعاهای کتیبه پژوهانه او با نسخه های کهن قرآن که قدمت آنها به سده¬های نخستین هجری باز می گردد ناسازگار است.

 

نقش تاریخ و جغرافیا در تفسیر و رمزگشایی از آیات 18 و 19 سوره سبأ

حمزه قربانی؛ محسن توکلی

چکیده: تأثیر گذاری بهتر آیات قرآن کریم بر مخاطبان، مستلزم تصویر سازی روشن از آنها است و این مهم در قصص تاریخی قرآن با بهره گیری از علوم تاریخ و جغرافیا انجام می‌گیرد. از جمله‌ی این قصص، قصه‌ی عبرت آموز قوم سبأ در سوره‌ی سبأ است. سبأ و سبئیان در تحقیقات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته‌اند، امّا تا کنون هیچ تحقیقی در مورد شهرهای مبارک (الْقُرَى الَّتى بَارَکْنَا) و شهر و روستاهای نمایان (قُرًى ظَاهِرَة) در آیات 18و19 این سوره، صورت نگرفته و در تفاسیر مختلف تنها گمانه‌زنی‌هایی در مورد مکان‌های مذکور در این دو آیه انجام شده که تا کنون بررسی علمی نشده‌ است. این پژوهش به کمک اسناد تاریخی ـ جغرافیایی و همچنین اصول عقلی، با بررسی علمی مناطق ذکر شده در این دو آیه، تصویر روشنی از آیات ارائه داده و به این نتیجه رسیده است که مناطق مورد نظر در این دو آیه، نمی تواند فاصله بسیار دوری از سرزمین اصلی سبأ داشته باشد و به احتمال زیاد، قرآن به مناطق حومه‌ی شهر مأرب امروزی در یمن اشاره کرده است.

 

نقش نهاد خویشاوندی در تأمین امنیت از منظر قرآن کریم با رویکرد انسان‏شناسی تاریخی

محمود کریمی؛ محمدحسین شیرزاد؛ محمدحسن شیرزاد

چکیده: «امنیت» از ضروری‏ترین نیازهای آدمی در سرتاسر جهان است که شیوه تأمین آن، به طور گسترده مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. با این حال، فاصله‏های تاریخی و گفتمانی از بافت نزول موجب شده است که آموزه‏های امنیتیِ قرآن کریم غالباً منحصر به مفاهیمی چون جهاد یا آیاتی چون انفال/60 شود و ابعاد مهم دیگری از آن از نظرها دور بماند. به منظور جبران بخشی از این خلأ مطالعاتی، در نوشتار حاضر کوشش می‏شود با اتّخاذ رویکرد انسان‏شناسی تاریخی به امنیت، یکی از منابع اصلی اما مغفول و کم‏شناخته‏ی امنیت در بافت نزول ـ یعنی نهاد خویشاوندی ـ به مطالعه گذاشته شود و بخش مهمی از آموزه‏های قرآنی در این باره بازکاویده شود. این پژوهش نشان می‏دهد که قرآن کریم برای بسط امنیت در جامعه، از ظرفیت این نهاد اجتماعی بهره برده و به طور ویژه از نقش خویشاوندی نَسَبی، خویشاوندی سَبَبی و خویشاوندی استعاره‏بنیاد در تأمین امنیت سخن گفته است.

 

مصاحف همبسته متعلق به مکتب بصره (نسخه منسوب به امام علی در آستان قدس، نسخه منسوب به هارون الرشید و نسخه 5122 در کتابخانه ملی فرانسه) تلاش برای تاریخ‌گذاری و تعیین خاستگاه

آلاء وحیدنیا

چکیده: در میان نسخه‌های کهن قرآنی متعلق به قرون نخست اسلامی، مجموعه‌ای از مصاحف خطی یافت می‌شود که نظام آوانگاری ثبت شده در آنها ویژگی‌ خاصی در اعراب‌گذاری هاء ضمیر مفرد مذکر نشان می‌دهد. در این دست مصاحف هاء ضمیر مفرد مذکر که گاه از آن تعبیر به هاء کنایه می‌شود در کلماتی که قبل از آن یاء ساکنه یا کسره آمده باشد همچون: "الیه"؛ "فیه"؛ "علیه"؛ "اخیه"؛ "بعدِه"؛ "فضلِه" و... همچنین هاء متصل به فعل مجزوم که از آن تعبیر به هاء اضمار می‌شود در کلماتی چون: "یُؤَدِّه"؛ "نُؤته"؛ "یَتَّقْه"؛ "نُصْلِه" و ... دارای علامت ضمه هستند. تنها مورد استثناء در این دسته، واژه "به" است که علامت کسره را برای هاء نشان می‌دهد. بررسی سه نسخه تقریباً کامل، از میان چندین نسخه یافت شده با این خصوصیت نشان داد که این مصاحف نه تنها دارای خصوصیات مشترک نسخه‌شناختی همچون خط نگارش و قطع مصحف‌اند. بلکه ویژگی‌های متنی و قرائی موجود در این مصاحف تعلق به مکتب بصره را در هر سه نسخه نشان می‌دهد. بنابراین با مجموعه‌ای از مصاحف همبسته مواجه‌ایم که احتمالا مابین اواخر قرن دوم تا اواخر قرن چهارم، در منطقه بصره و توابع آن همچون مناطقی از ایران تولید شده‌اند.

 

بررسی تحلیلی تاریخی عدم ذکر نام امام علی علیه السلام در قرآن کریم «از منظر آزمون الهی»

محمود خوران؛ علی محمدی آشنانی

چکیده: عدم‌وجود نام امام‌علی(ع) در متن قرآن‌کریم، از یک‌سو، پاره‌ای از اخباریان‌شیعه را برانگیخته تا به‌استناد برخی از روایات، از حذف نام آن‌حضرت از قرآن‌کریم، سخن بگویند و ازسوی‌دیگر، برخی از مخالفان شیعه آن را ابزار شبهه افکنی در خلافت بلافصل امام علی(ع) قرار داده اند؛ عدم‌ذکر نام در نصّ تنزیلی قرآن‌کریم، مبتنی بر علل و مصالح متعدّدی است؛ یکی‌از ‌دلایلی که تاکنون مورد بررسی علمی قرار نگرفته، سنّت آزمون‌الهی در خلافت پیامبر اعظم(ص) است. پژوهۀ پیشِ‌رو، با روش توصیفی-تحلیلی و بااستناد به‌آیات، روایات وشواهد‌تاریخی،رفتار گروه‌های دخیل در آزمون شناخت و پیروی از رهبر الهی را در جامعۀ معاصر نبوی ، مورد بررسی قرارداده ‌‌‎‌و سپس نقش بی‌بدیل عدم‌ذکر نام امام‌علی(ع) درآشکارسازی منویات باطنی افراد وتحقّق بهینۀ این آزمون مهمّ را باز نمایانده‌است. همچنین در فرض ذکر نام، پیامدهای احتمالی خطرناکتر آن را، پیش رو نهاده‌است.ضمنا پیش از ورود به بحث آزمون الهی، با بیان مراد برخی روایاتِ مدّعیِ ذکر نام، شبهۀ آن برطرف شده است.

 

رمزواره‌های نصیری در کتاب الهدایة الکبرى

علی عادل زاده؛ عمیدرضا اکبری

چکیده: امروزه تحقیقات متعددی جایگاه ویژه حسین بن حمدان خصیبی (م 346ق یا 358ق) را در شکل‌گیری و انسجام فرقه غالی نصیریه نمایانده، و از آرای غالیانه او در آثار‌ش سری‌اش بحث کرده‌اند. ولی خصیبی در الهدایة الکبری عقاید نصیری را -مگر در بحث بابیت- کمتر به تصریح بیان داشته، و همین موجب شده برخی این اثر را پیراسته از غلو بدانند. نوشته پیش رو با بررسی‌ تطبیقی میان روایات الهدایة و دیگر آثار نصیری پاسخ‌گوی این پرسش است که آیا عقاید نصیری خصیبی در الهدایه نمود یافته است؟ در مقاله ضمنِ بیانِ مشابهت‌های گسترده میان الهدایة و آثار اختصاصی خصیبی مانند الرسالة الرستباشیة، عقایدی چون ندای الوهیت امیرالمؤمنین (ع)، نامیرایی امامان، جایگاه خدایی شاهان ایران، حلول و تناسخ و خصوصاً در بخش مربوط به امامان در الهدایة نشانه‌یابی و رمزگشایی شده است. عمومی بودن کتاب الهدایه زمینه این پرده‌پوشی نسبی مؤلف بوده است. هم‌چنین این پژوهش جایگاه روایات غیر غالیانه الهدایة را بیش‌تر تبیین می‌کند.

 

بررسی رویکرد انکار ضمنی فخررازی در تعیین مصادیق آیات امامت در قیاس با سیر تاریخی تفاسیر پیش از تفسیر کبیر

مسعود لعلی؛ سید علی ربانی موسویان

چکیده: از معیارهای اصلی اعتبار یک اثر علمی مانند تفسیرقرآن، پرهیز مفسر از تعصبات مذهبی در تفسیر آیات و دخالت ندادن امور جانبی در موضوعات اختلافی مانند امامت است. و یکی از راههای سنجش عملکرد یک مفسر در این رابطه مقایسه تفسیر او با تفاسیر پیش از وی میباشد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی با هدف مذکور به بررسی عملکرد فخررازی در تفسیرکبیر در موضوع تعیین مصادیق آیات امامت پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فخررازی در موضوع امامت چهار رویکرد اتخاذ نموده است که عبارتند از موافقت صریح انحصاری، موافقت ضمنی به طور مشترک با سایر مصادیق، مخالفت ضمنی بدون تصریح در انکار مصداق(انکارضمنی) و بالاخره مخالفت صریح با مصادیق آیات و از آنجا که رویکرد انکار ضمنی بیشترین بخش آیات حوزه امامت را به خود اختصاص داده اما کمتر مورد توجه قرار گرفته است تمرکز پژوهش حاضر بر این رویکرد قرار گرفته است. نتیجه نهایی نشان داد که فخررازی با وجود آگاهی از تفاسیر فریقین، از نقل و بیان مصادیق حقیقی آیات امامت خودداری کرده است.

 

بررسی سیر تاریخی اعتقادات سلفیه در توحید ذاتی با محوریت «أیسر التفاسیر لکلام العلی الکبیر»

علیرضا موسوی نصر؛ مرتضی ایروانی نجفی؛ محمد علی رضایی کرمانی نسب پور

چکیده: سلفیه، اندیشه و جریانی اجتماعی و مذهبی میان اهل سنت است که راه‌ حل مشکلات مسلمانان را پیروی از شیوه سلف (مسلمانان متقدم) می‌داند. اما آنان در این مسیر به دلیل دوری از یکی از ثقلین که عترت پیامبر اسلام (ص) است دچار خطاهای فراوانی شدند و نظرات مخالف با عقل و اندیشه سلیم را به جامعه عرضه داشتند، و از این رو از جانب مذاهب مختلف اسلامی مورد هجمه و انتقاد قرار گرفتند، و امروزه با پیشرفت سطح علمی جامعه، این هجمه‌ها و انتقادات بیشتر شده و سوالات فراوانی و اشکالات بسیاری در ذهن جوانان و روشنفکران دربارۀ اعتقادات آنان مطرح شده است، و آنان با اعتقادات سابق نمی‌توانند پاسخگوی این سوالات باشند. یکی از این مسائل مبحث «توحید ذاتی» است که در تقسیم بندی‌های خود هیچگاه به آن اشاره نمی‌کردند، چرا که توحید ذاتی با اعتقاد آنان به جسمانیت پرودگار در تناقض آشکار می‌باشد، اما امروزه در مقام پاسخگویی به جوانان نظراتی از «الجزائری» که از بزرگان سلفیه در دوران معاصر است در تقسیم بندی‌های توحید مشاهده می‌گردد. وی توحید ذاتی را اثبات می‌نماید هر چند که در مقام تفسیر آیات دچار تناقض گویی می‌گردد، و در عمل با احتیاط فراوان، مخالف سخنان خود را ارائه می‌دهد. این نوشتار برآن است تا اعتقادات او را در «توحید ذاتی» مورد واکاوی قرار دهد، و تحول نظرات سلفیان را در گذر زمان به نمایش گذارد.

 

مواجهۀ قرآن با برده داری در سیر خطی نزول

احمد ربانی خواه؛ فرزاد دهقانی؛ محمد علیمحمدی

چکیده: قرآن آخرین کتاب وحیانی و معجزه فرازمانی و فرامکانی دین اسلام است که با نزول آن سنت¬های جاهلی ریشه کن شد و فرهنگ اصیل وحیانی جایگزین آن شد. یکی از اصلی¬ترین شاخصه¬های قرآن در مبارزه با سنت¬های جاهلی، نگاه تدریجی در سیر خطی نزول است و این مهم به سبب توجه به مقتضیات زمان، مخاطبان و در نهایت تثبیت احکام است. یکی از این موضوعات، مسئله برده¬داری و احکام مربوط به آن است که پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه¬ای- استنادی به دنبال پاسخ به این پرسش¬ها است که چرا قرآن یک¬باره حکم به آزادی بردگان نداده است؟ و قرآن در سیر خطی نزول خود آزادی بردگان را چگونه به تصویر کشیده است؟ یافته¬های پژوهش حاکی از آن است که حکم تدریجی آزادی برده بر پایه شرایط آن روز جامعه صادر شده و  برای جلوگیری از بر هم خوردن نظم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه آن روز بوده است. مواجهۀ قرآن با برده¬داری در سه مرحلۀ نخست، میانی و نهایی پی¬ریزی شده است. مرحلۀ نخست متضمن چهار گام: شوق انگیزی برای آزادسازی بردگان، عزیز و محبوب نمودن یک برده، دعوت به برابری میان مالکان و بردگان و مجوز ازدواج کنیزان با مردان آزاد می¬باشد. مرحلۀ میانی دربردارندۀ چهار گام: هزینه کردن دارایی برای آزادی بردگان از مصادیق نیکی، برتری اجتماعی بردگان مؤمن بر مشرکان آزاد، آزادی برده به دست پیامبر اکرم (ص)، بالا بردن مقام کنیزان مؤمن و بیان جزئیات ازدواج آنان است. مرحلۀ نهایی در پنج گام: آزادسازی بردگان مؤمن، جریمه و انواع کفّارات، آزادی بردگان با مکاتبه، آزاد کردن یک برده و آزادسازی بردگان به عنوان یکی از مصارف زکات به انجام می¬رسد. در نهایت بردگان از شهروند فرودین، به انسان¬های آزادی تبدیل شدند که ملاک برتری تقوا بوده است.

 

تحوّلی تاریخی بر چرایی و چگونگی بازشناسی مصادر حدیثی نخستین مفقود

محمد شریفانی؛ محمد معرفت

چکیده: از اساسی‌ترین معیارهای اعتبارسنجی حدیث از نگاه پیشینیان، معیارهای منبع‌شناختی و صرفا مراجعه به کتب رجالی بوده است که باعث کنار گذاشتن بسیاری از منابع حدیثی شده است. به دنبال تحوّلی تاریخی، در پی روش‌ها و قرائن جدید جهت شناسایی مصادر حدیثی معتبر هستیم. مهم‌ترین فواید بازشناسی مصادر حدیثی نخستین را می‌توان شناسایی کتاب‌های مورد اعتماد محدثان قدیم، بررسی کلی روایات و کتاب یک راوی، شناسایی نسخ مختلف و حل تعارض روایات برشمرد. توجه به سند نقلِ مصادر نخستین در منابع رجالی، تکرار سلسلة سند منتهی به صاحب کتاب در منابع حدیثی و همخوانی موضوع روایات با عنوان کتاب مؤلف، از روش‌های تشخیص اخذ حدیث از مصادر مکتوب است. تحلیل‌های مصدرشناختی، به حداقل رساندن گمانه‌زنی‌ها، اجتناب از بیان حدس و احتمالات ضعیف و بیان چگونگی بازشناسی مصادر حدیثی مفقود به کمک ارائه قرائن هفتگانه جهت اثبات وجود یک کتاب به عنوان یک منبع مکتوب، از مهم‌ترین یافته‌ها و دستاوردهای این پژوهش است.

 

بازشناسی مفهوم «تخلیط» در آثار کهن رجالی امامیه و بررسی تأثیر آن در اعتبارسنجی راویان

سعید سبوئی جهرمی؛ محمد فائزی

چکیده: یکی از اصطلاحات پرکاربرد در آثار کهن علم رجال اصطلاح «تخلیط» و دیگر مشتقات آن است. معنای این واژه نزد متقدمین روشن بوده است؛ به همین دلیل توضیحی در مورد آن ارائه نداده‌اند، اما با گذشت زمان و ازبین‌رفتن قرائن، این اصطلاح دچار ابهام شد؛ به‌گونه‌ای که علمای متأخر در تعریف آن دچار اختلاف شدند. برخی آن را به معنای فساد عقیده و عده‌ای دیگر آن را به معنای جمع بین روایات معتبر و غیرمعتبر دانسته‌اند. باتوجه‌به نقش مهم این اصطلاح در اعتبارسنجی راویان و ابهامی که در تبیین آن وجود دارد ارائه پژوهشی جامع در راستای رفع ابهامات موجود ضروری به نظر می‌رسد. در این نوشته که باهدف مشخص‌کردن مفهوم تخلیط در کلام متقدمان علم رجال انجام گرفت، با روش توصیفی - تحلیلی و با کمک‌گرفتن از داده‌های کتابخانه‌ای استعمالات مختلف این واژه و دیگر مشتقات آن در آثار پیشینیان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که تخلیط به معنای نقل روایات معتبر و غیرمعتبر توسط یک راوی است که در بیش‌تر موارد ریشه در انحراف عقیدتی او دارد.

 

نصّ بر امامت تا قبل از غیبت کبری

علیرضا فاخرزاد؛ قاسمعلی کوچنانی

چکیده: یکی از نظریاتی که هنگام بررسی تاریخی مذهب شیعه مطرح می شود،  نظریه تطور تاریخی این مذهب و اصول و مبانی آن است. بر اساس این نظریه، مبانی و اصول نظریه امامت که بخشی از آن خصوصیات و ویژگی های امام از منظر شیعه است در طول تاریخ و بتدریج شکل گرفته است و به تکامل امروزی خود رسیده است. یکی از این ویژگی ها که شیعه به آن معتقد است مساله نص بر امامت و منصوص بودن امام است که با توجه به نظریه تطور تاریخی امامت این ویژگی نیز پس از دوران رسول خدا(ص) و همچنین دوران حضور امامان(ع) بتدریج تکامل یافته و به عنوان یکی از اصول و مبانی نظریه امامت در مذهب شیعه مطرح شده است. بر این اساس لازم است مساله نص بر امامت به عنوان یکی از ویژگی های امام نزد شیعه در زمان رسول خدا(ص) و امامان(ع) مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا اولاً اثبات گردد این نظریه یکی از نظریات مطرح در آن زمان بوده است و ثانیاً مساله نص بر امامت که یکی از مسائل مورد اجماع متکلمان و اندیشمندان شیعه پس از غیبت کبری است، یکی از آموزه های رسول خدا(ص) و امامان پس از ایشان و همچنین مورد نظر متکلمان واندیشمندان شیعه در زمان حضور بوده است و نظریه تطور تاریخی و تکامل تدریجیِ امامت و مبانی آن از آن جمله نصّ بر امامت، نظریه ای صحیح و مطابق با واقع نمی باشد

 

رهیافت های تاریخی هجرت نبوی(ص) در تبیین مولفه های اجتماعی و سیاسی تمدن سازِ قرآن

سعید حمیدی

چکیده: بررسی رهیافت های تاریخی عصر پیامبر(ص) با هدف تبیین مولفه های تمدن سازِ قرآن، پایدارترین الزامات اجتماعی و سیاسیِ جوامع اسلامی را پیش روی متفکران و سیاست گذاران قرار می دهد. اهمیت این مطالعه زمانی دو چندان خواهد بود که اذعان گردد، نیل به پیشرفت مقبول و تمدن مطلوب که از آرزوهای مکتوم و یا مصرّح مصلحان و خیرخواهان اسلامی می باشد، بدون بازکاوی ارزشهای مدنیِ منبعث از دوره هجرت نبوی(ص)، تلاشی کم ثمر و گاهاً بی اثر خواهد بود. لذا این پژوهش توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ بدین سوال اصلی است که کدامیک از رهیافت های تاریخی مقارن با هجرت نبوی(ص)در تبیین مولفه های اجتماعی و سیاسی تمدن ساز قرآن نقش آفرینی داشتند؟ باستناد آیات الهی و مراجعه به منابع کتابخانه ای نتایج نشان می دهد مقارن با هجرت رسول الله(ص)، لزوم تغییر بنیادین و همسو با مولفه های اجتماعی و سیاسی تمدن سازِ قرآن در تحقق جامعه نبوی(ص) ناگزیر می نمود؛ بنابراین در اندک زمانی تحولاتی همچون لغو تعرب و تقویت تعلق اجتماعی با اتکاء به تحضر و نسخ امتیازات قبائل، حیاتی نوین مبتنی بر نظام شهرنشینی را به ارمغان آورد؛ بطوریکه ضمن دعوت به برابری مدنی، با خلق مفهوم امت اسلامی در سایه اخوت و تدوین قانون اساسی با هدف مسئولیت پذیری شهروندان، انتظام اجتماعی جایگزین زندگی بَدوی گردید. سرانجام تامین امنیت با تعیین مرزهای جغرافیای سیاسی و ضرورت کسب دستآوردهای عزت طلبانه برای مومنین، مولفه های تمدن سازِ قرآن را در ساختار سیاسی نوبنیان تقویت نمود.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی پژوهشی«مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» می توانند به تهران، خیابان اسکندری، خیابان فرصت شیرازی، ساختمان ستادی 2، پلاک 136، طبقه 3، پژوهشکده قرآن و عترت یا با شماره تلفن 66571198 (۰۲۱) یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس  jsm.journals.iau.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات