شماره بیست و پنجم دوفصلنامه«پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و پنجمین دوفصلنامه «پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» صاحب امتیازی دانشگاه علامه طباطبایی با مدیرمسئولی علی گنجیان خناری و سردبیری رضا ناظمیان منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 336 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
بررسی موسیقی بیرونی در کتاب دیوان حافظ بالعربیة شعراً، ترجمه نادر نظام طهرانی (با تکیه بر 20 غزل نخست)
محمدرضا عزیزی؛ عباس واعظ زاده
چکیده :دیوان حافظ بالعربیة شعراً برگردانی منظوم از 490 غزل حافظ شیرازی است. این پژوهش در نظر دارد موسیقی بیرونی یا همان وزن عروضی این ترجمه را با تکیه بر ظرافت های عروض فارسی و عربی بررسی کند. عواملی مانند نوع اوزان، تفاوت شمار ارکان عروضی، تغییر وزن، ضرورت های شعری، زحافات و افزودن یا کاستن واژه ها به دلایل عروضی، نقد و ارزیابی شد. به منظور تمرکز بیشتر بر 20 غزل نخست دیوان حافظ تکیه شد، اما برای اطمینان از یافته ها به سایر غزلیات به ویژه ملمّعات نیز توجه شد. روش پردازش داده ها توصیفی- تحلیلی با رویکرد علم عروض است. نتایج تحقیق نشان می دهد نحو و گاه حتی بلاغت شعر حافظ در این ترجمه تحت تأثیر موسیقی بیرونی قرار گرفته و زحافات و ضرورت های شعری را در زبان مقصد به دنبال آورده است. تغییراتی که عروض شعر فارسی در گذر زمان مطابق ذوق و قریحة ایرانی یافته به آسانی در چنبرة ترجمه نمی گنجد. به نظر می رسد تغییر وزن غالب ملمّعات در جریان ترجمة حاضر، گواهی بر این مدعا باشد.
شیوه معنایابی واژگان قرآنی و نقد ترجمههای فارسی معاصر (مطالعه موردی: واژه شری)
کاوس روحی برندق؛ محسن فریادرس؛ علی نامداری خلیل آباد
چکیده :«مفردات پژوهی» قرآنی به عنوان یکی از مسائل بسیار مهم، همواره مورد اهتمام قرآنپژوهان بوده است. از آنجا که «روشی» مناسب در تبیین این مسأله وجود ندارد، غالباً معادلپژوهی با چالشهایی از جمله عدم دقت در معنایابی، ناقص بودن مفهوم و... روبهرو بوده است؛ از این رو، ارائة روش منسجم، کامل و منطقی برای این امر ضروری است. مقالة حاضر با هدف ارائة این نوع از الگو، ابتدا روشی جامع و کامل را اظهار داشته، سپس با روش تحلیلی– توصیفی و بهره گیری از همین روش به واکاوی معنای واژگان برگرفته از مادة «شری» به عنوان یکی از کلمات معرکةالآراء پرداخته، آن گاه برگردان های فارسی معاصر قرآن (آیتی، الهیقمشهای، رضایی، شعرانی، صفارزاده، صفوی، فولادوند، فیض الإسلام، مشکینی، مصباحزاده، معزی و مکارم) را از جهت پایبندی دقیق آن ها در آیات مشتمل بر این کاربرد، کاوش کرده است. برآیند پژوهش حاضر این شد که معنای اصلی این کلمه «مبادله» است که با توجه به سیاق آیه در معنای «دادن» یا «گرفتن» بهکار رفته است؛ امری که در برگردان مترجمان نامبرده عمدتاً نارسا است. با این همه، «آیتی، الهی قمشه ای، شعرانی و فیض الإسلام» در پاره ای از آیات با عباراتی مشابه به این معنا اشاره داشته اند.
جدل موسیقی و بیان در ترجمۀ شعر کلاسیک عربی به شعر کلاسیک فارسی
حسام حاج مومن
چکیده : این مقاله با تمرکز بر ترجمۀ شعر کلاسیک عربی به شعر کلاسیک فارسی، تأثیرات متقابلی را بررسی میکند که در این نوع ترجمه میان ساخت بیانی و ساخت موسیقایی شعر جریان می یابد تا در نهایت محصول ترجمه، هم مضمون شعر عربی را منتقل کند و هم شکل شعری کلاسیک خود را شبیه سازی کند. پرسش ها از این قرارند که در این نوع ترجمه تعامل میان ساخت بیانی و ساخت موسیقایی شعر چه تأثیراتی بر رابطۀ محصول ترجمه با شعر اصلی دارد؟ و تعامل این دو ساخت به چه شکل هایی در محصول ترجمه نمود مییابد؟ از مطالعۀ مجموعه ای از ترجمه های موجود با روش تحلیلی- توصیفی، نتیجه گرفته می شود که در این نوع ترجمه، شعر فارسی به لحاظ ساخت موسیقایی، مستقل از شعر عربی پدید می آید؛ رعایت الزامات موسیقایی غالباً موجب می شود ساخت بیانی در شعر فارسی از ساخت بیانی شعر عربی فاصله بگیرد. همچنین گاه باعث می شود شعر فارسی در نحوۀ تنظیم سخن در قالب مصرع ها و بیت ها با شعر عربی متفاوت شود. رابطۀ شعر فارسی با شعر عربی به لحاظ ساخت بیانی در صورتی محقق می شود که تغییرهای بیانی در ترجمه در راستای انتقال مضمون های شعر عربی و قابل فهم باشند. این در حالی است که قافیهپردازی غالباً موجب تغییرهای بیانی در محصول ترجمه می شود. در نهایت سه گرایش غالب در این نوع ترجمه نشان داده می شود: بازآفرینی صوری، بازآفرینی پویا و بازآفرینی آزاد.
آسیبشناسی فرآیند واژهگزینی درجات نظامی در واژهنامههای عربی
فاطمه زارعی؛ علی افضلی؛ شهریار نیازی
چکیده :از جمله معضلات پیش روی مترجمان، تطبیق درجات نظامی است و دشواری کار مترجم زمانی دو چندان میشود که تعداد درجات نظامی زبان مبدأ و مقصد یکسان نباشد؛ در نتیجه این اصطلاحات در یکی از دو زبان بدون معادل باقی میماند؛ زیرا تفاوتهایی در ساختار نظامی نیروهای مسلح کشورها به چشم میخورد که نادیده انگاشتن آن میتواند مشکلاتی را برای مترجمان پدید آورد. پژوهش حاضر پس از شرح درجات نظامی ایران و مقایسه آن با کشورهای عربی به بررسی واژهنامههای عمومی و تخصصی و چگونگی معادلیابی آنان با روشی توصیفی- تحلیلی و تطبیقی می پردازد. نتایج حاکی از آن است که اغلب واژهنامههای عمومی دانش کافی از حیطههای تخصصی نداشته و اصطلاحات این حوزه را با دقتنظر مورد بررسی قرار نداده و فرهنگلغتهای تخصصی نیز با توجه به اینکه نگارنده آن افراد نظامی بودند و اطلاعاتی از ساختار کشورهای عربی نداشتند، نتوانستند معادل دقیقی از درجات ارائه کنند. بهترین شیوة گزینش معادل برای اصطلاحات درجات نظامی «معادلگزینی پس از شناخت الگوی درجات نظامی ایران و کشورهای عربی» است.
بررسی برگردان تقابل های معنایی غزل های حافظ در ترجمه علی عباس زلیخه
اویس محمدی؛ لاچن علاقی؛ محمد مهدی طاهری
چکیده : زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزل های او واژگان با دقت و ذوق زیبایی شناسانة سرشاری انتخاب شده اند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیده اند. یکی از ویژگی های زبانی حافظ، هم آوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیت های حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند با دیگر واژگان نیز مرتبطند. از این رو، فهم رابطة مفهومی واژگان و به شکل خاص واژگان متقابل، نقش زیادی در کشف معناها و زیبایی های شعر حافظ دارد. به همین خاطر، در این پژوهش سعی شده است که نمونه هایی از تقابل های معنای «مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، ضمنی» در غزل های حافظ انتخاب، رابطة مفهومی آنها با دیگر واژگان بیت تحلیل و کارکرد معنایی و زیبایی شناسانة آن تبیین شود. سپس ترجمة علی عباس زلیخه از تقابل های معنایی و کارکردهای آن نقد شود. نتایج پژوهش بیانگر این است که تقابل های مورد بحث -به شکل خاص تقابل های ضمنی- معانی بلاغی روشن و پنهان بسیاری را در شعر خلق کرده اند و کوچکترین تغییری در تقابل و تعادل واژگان، سبب می¬شود که معناها و انسجام بیت، تا حد زیادی فروکاسته شود.
کاربست نظریه نیومارک در انتقال واحد فرهنگ در ترجمه رمان عربی
اکرم مدنی؛ جواد اصغری
چکیده :پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمة رمانهای میرامار، زقاق المدق و ثرثرة فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجرة الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفههای این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق متن اصلی و ترجمة فارسی بر پایة نظریة نیومارک، مشخص شد که در ترجمة این رمانها شیوههای انتقال، بومیسازی و معادل فرهنگی بیشترین کاربرد را در انتقال واحد فرهنگ داشته است و مترجمان بیشتر به فرهنگ مقصد نظر داشته و در برخی از موارد در انتقال مقولههای فرهنگی موفق نبودهاند. بسیاری از مقولههای فرهنگی شامل نام غذا، لباس، آثار باستانی، نهادها و سازمان ها، آداب و رسوم و... بدون ارائه توضیحی در پانوشت، فقط به فرهنگ مقصد انتقال داده شده و خواننده را برای درک آن به زحمت انداخته که از نقاط ضعف این ترجمهها است.
راهبردهای برگردان اسامی خاص در ترجمه عربی رمان «سمفونی مردگان» براساس الگوی ونکویلی (2007)
حبیب کشاورز
چکیده :مترجم در ترجمة متون به ویژه متون ادبی با چالشهای زیادی مواجه است و باید با انتخاب راهکارهای مناسب، ترجمة با کیفیتی ارائه دهد. یکی از این چالشها مربوط به ترجمة اسامی خاص است. گاهی برخی اسامی خاص در زبانهای مختلف با توجه به ویژگیهای زبانی، فرهنگ، عادات، آداب و رسوم دچار تغییراتی میشوند و مترجم باید بتواند با اتخاذ شیوههای مناسب، معادلهای مناسبی برای نامهای خاص بیابد. تاکنون برخی پژوهشگران در زمینة راهبردهای ترجمة اسامی خاص نظریههایی ارائه دادهاند. نظریهای که ونکویلی ارائه داده و شامل 10 راهبرد است از جدیدترین و کاملترین نظریهها به شمار میرود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، اسامی خاص موجود در ترجمة عربی رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی بررسی شده است. احمد موسی، مترجم این اثر به زبان عربی از راهکارهای متفاوتی برای برگردان اسامی خاص استفاده کرده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مترجم از راهکار نسخهبرداری و اضافه کردن توضیحات بیش از سایر راهبردها استفاده کرده است. همچنین در برخی موارد عدم تسلط مترجم به فرهنگ ایرانی در تشخیص اسم خاص دچار اشتباه شده و ترجمة نادرستی ارائه کرده است.
کاوشی در ترجمه عربی مؤلفههای فرهنگی رمان «خریدار عشق» براساس نظریه نیومارک
زهرا سلیمی؛ سجاد اسماعیلی؛ علیرضا شیخی
چکیده : عناصر فرهنگی به عنوان یکی از اجزای مهم هر متن، نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به خواننده دارند. درک و دریافت این مفاهیم، دغدغه اصلی مترجمان متون مختلف است. بنابراین، مترجم میتواند با بهرهگیری از معادلهای دقیق فرهنگی، معنای متن و افزون بر آن حالات و احساسات نویسنده را نیز به مخاطب منتقل کند. در همین راستا، جستار حاضر بر آن است تا به بررسی رمان «خریدار عشق» اثر محمد علی بهزادراد، براساس الگوی فرهنگی پیتر نیومارک بپردازد و چگونگی مواجهة مترجم در برخورد با مؤلفههای فرهنگی موجود در رمان نامبرده و نیز شیوة برابریابی اصطلاحات فرهنگی در زبان عربی و فارسی را کنکاش کند. بیان اهمیت توجه مترجم به عناصر فرهنگی متن برای القای معنا و تجربه نویسنده، هدفی است که این پژوهش میکوشد با روش توصیفی- تحلیلی و با معادلیابی اصطلاحات و مفاهیم زبان مبدأ به آن بپردازد. برخی از یافتهها نشان داد که مترجم این اثر، بیشتر در پی القای معنا بوده و توجهی به احساسات نویسنده نداشته است و در موارد بسیاری به دلیل ترجمة تحتاللفظی عبارات، سبب ابهام ترجمه شده و در مواردی دیگر معنای اصطلاحات یا کنایهها به درستی درک نشده و یا معادلی نامناسب برای ترجمه انتخاب شده است. همچنین از میان مؤلفههای فرهنگی نیومارک به ترتیب مواد و فرآوردههای فرهنگی، ضربالمثلها و بومشناسی پربسامدترین مؤلفة فرهنگی در رمان «خریدار عشق» است.
واکاوی ترجمه ساختارهای نحوی نشاندار و بینشان در ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد براساس نظریه لمبرکت
حامد صدقی؛ سید عدنان اشکوری؛ سعداللّه همایونی؛ زهرا مهدوی مهر
چکیده : ساختِ اطلاع و نشانداری از مباحث مهم در زبان شناسی نقشگرا بهشمار می آید که توجه نظریه پردازان ترجمه را به خود جلب کرده است. از جمله ساختارهای نحوی نشاندار، مبتداسازی وکانونی سازی است که در آنها سازة مبتدا وکانون از جایگاه اصلی خود در جمله خارج شده و در جایگاه دیگر مثلاً ابتدای جمله قرار می گیرند. از آنجا که از منظر ساخت اطلاعی، جابهجایی در عناصر جمله و نشانداری، بار معنایی بیشتری را ایجاد می کند، درک این موضوع خصوصاً در ترجمه متون دینی از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و نیازمند دقت بیشتر مترجم و شناخت و رعایت ساختار دو زبان مقصد و مبدأ است؛ زیرا ممکن است دو گزاره به لحاظ ظاهری، معنای یکسانی داشته باشند، اما به لحاظ ارتباطی و کلامی معانی متفاوتی داشته باشند. پژوهش حاضر با شیوة تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی با تکیه بر نظریة لمبرکت، ترجمة موسوی گرمارودی از خطبة جهاد را از حیث ترجمة ساختارهای نشاندار مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد مترجم به طور کلی در ترجمة این ساختارها چندان موفق عمل نکرده و اکثر این ساختارها را به صورت بی نشان در فارسی ترجمه کرده است. البته این امر به روانی ترجمۀ وی لطمه نزده -است، اما بدون شک از منظر ساخت اطلاعی به دلیل تغییر ساختارها از نشانداری به بی نشانی، انتقال دقیق بخشی از معانی ارتباطی کلام میسر نشده است.
ارزیابی ترجمه مجموعه «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد برمبنای نظریه تغییرات صوری کتفورد (موردپژوهی مقایسه ترجمه عبدالمنعم و العطار)
علی اصغر شهبازی
چکیده : ترجمة متون ادبی به طور عام و برگردان شعر به طور خاص، ناگزیر از انجام تغییر است که در بخش های مختلف واژگانی، ساختاری، بلاغی و گفتمانی متن روی می دهد. فرآیند تعدیل، غالباً ناشی از تصمیم آگاهانه مترجم بوده و به ماهیت زبان مقصد بازمی گردد. یکی از نظریات برجسته در این حوزه، نظریة جی. سی کتفورد (1965) است که در دو گروه کلی و چهار زیرشاخه، تغییرات واژگانی و دستوری را مورد بررسی قرار می دهد. در پژوهش حاضر تلاش شد با تکیه بر نظریة کتفورد، اقسام تعدیل های عبدالمنعم و العطار در تعریب سروده های مجموعة «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد، مقایسه و تحلیل شود. نتیجه این بررسی بیانگر این است که تغییر طبقات دستوری، نسبت به دیگر اقسام تغییر در تعریب هر دو مترجم، فراوانی بالایی دارد. تعریب مریم العطار به دلیل تقید به زبان مبدأ و التزام به ترجمة تحت اللفظی از تعدیلات ساختاری کمتری برخوردار است که این امر باعث نامأنوسی ترجمه شده است. این درحالی است که ترجمة عبدالمنعم به دلیل معادل یابی های مناسب و التزام به تصریح و تعدیل واژگانی و ساختاری، روان تر به نظر می آید. همچنین حذف ها و افزوده های نابجا در تعریب العطار گاه موجب تغییرات معنایی و مفهومی ترجمة وی شده است.
نقد و بررسی کاربست نظریه نایدا در ارزیابی ترجمههای قرآن
انسیه سادات هاشمی
چکیده : نزدیک به یک دهه است که نظریات ترجمه به ارزیابی ترجمههای قرآن راه پیدا کردهاند. هدف از انتخاب چارچوب نظری برای پژوهش، نظاممند شدن نقد و بررسی است تا از نقدهای پراکنده و سلیقهای اجتناب شود، اما دیده میشود که در مواردی ناقدان از چارچوب نظریه خارج شدهاند و یا فهم نادرستی از نظریه داشتهاند و مطابق آن فهم نادرست به نقد ترجمه پرداختهاند. پژوهش حاضر به منظور بررسی این ارزیابیها با روش توصیفی- تحلیلی آمیخته با نقد، پنج پژوهش مبتنی بر نظریة نایدا را در زمینة نقد قرآن به عنوان مطالعه موردی، مورد بررسی قرار داده تا لغزشگاههای پژوهشگران را در کاربست این نظریه بررسی کند. این پژوهش نشان میدهد ناقدان گاه در فهم معنای معادل صوری و پویا دچار اشتباه شدهاند و مصادیق آن را به اشتباه در ترجمهها یافتهاند. در مواردی نیز با وجود اینکه نظریة نایدا را مبنای نقد خود قرار دادهاند، اما نقد همچنان در مسیری متفاوت از این چارچوب حرکت کرده که در مواردی علت این امر به عدم تناسب چارچوب نظری با دادههای تحقیق برمیگردد.
واکاوی ترجمه صوت واژه ها از فارسی به عربی (بررسی موردی، ترجمه رمان درازنای شب از جمال میرصادقی)
خسرو جانقربان؛ علی بشیری
چکیده : پیوند میان زبان فارسی و عربی دیرزمانی است که برقرار شده و تعامل و تداخل فرهنگ ها به اوج خود رسیده است. ابزار ترجمه یکی از اسباب بده و بستان این تعاملات فرهنگی و هدف اصلی این بوده که چگونه یک پیام با کمترین خدشه از یک زبان مبدأ به زبان مقصد انتقال یابد. در واژگان پیام رسان زبان مبدأ، صوت واژه ها حامل هایی هستند که احساسات عاطفی یا غیرعاطفی را با خود حمل می کنند. احساسات عاطفی همچون احساس شادی، اندوه، درد، حسرت و غیرعاطفی مانند آواهای تقلیدی. در این مقاله به بررسی صوت واژهها در ترجمة رمان درازنای شب که مشتمل بر تعداد قابل توجهی از آنها است، پرداخته شده است. تجزیه آحادی ترجمه و مقایسة آن با واژة فارسی یکی از روشهای مطابقت میان آن هاست و از این طریق میزان تطابق دو واژة فارسی و عربی بررسی شده است. از جمله رهاورد این پژوهش آن است که مترجم در بیشتر موارد، ترجمة صحیحی از صوت واژه ها ارائه داده و توانسته است دلالت های آن ها را با توجه به بافت و سیاقی که داشته اند به طور کامل به زبان مقصد انتقال دهد؛ هر چند تا اندازه ای موفق بوده، اما در برخی مواقع هم راه را به خطا رفته و در انتقال ترجمة صحیح وامانده است.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی «پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» می توانند به سعادت آباد، پل مدیریت، خیابان علامه طباطبائی جنوبی، نبش حق طلب، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی، طبقه دوم، دفتر فصلنامه با شماره تلفن 88683705 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس rctall.atu.ac.irمراجعه کنند.