روایتی از نقض حقوق بشر در مورد اسرای جنگی ایران در اردوگاه های رژیم بعث
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: ۲۶ مردادماه سال ۱۳۶۹، تداعیگر پیام آزادی و آزادگی برای ملت صابر و مقاوم ایران اسلامی است. روزی است که در آن، نسیم، مژده وصل میداد و از پایان چشمانتظاری حکایت میکرد.
مرور حوادث و خاطرات مربوط به دوران اسارت آنها نشان میدهد که این صابران درگاه الهی در طول یک دهه اسارت خود در بند نیروهای رژیم بعثی صدام که بدون شک حسابشان از مردم مسلمان و انقلابی عراق جداست، متحمل آلام و رنجهای فراوانی شدند که به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی به گوشهای از این آزار و شکنجهها و تطبیق آن با اصول و قواعد حقوق بینالمللی مربوط به رفتار با اسرا اشاره میشود:
ماجرای سرکوب اسرا در موصل
طبق گزارشهای هیأت اعزامی دبیرکل سازمان ملل که در سال ۱۳۶۲ برای تحقیق درباره رفتار با اسیران جنگی، از عراق (اردوگاههای موصل ۱ و ۲) بازدید کرد و به صورت جداگانه درباره حادثه سال ۱۹۸۲ این اردوگاهها، گزارشهای زیادی را دریافت کرد.
در گزارش هیأت اعزامی دبیرکل سازمان ملل آمده است: اسیران درباره حادثه ۲۶ ژوئیه ۱۹۸۲(۴ مردادماه سال ۱۳۶۱) در اردوگاه موصل شماره یک چنین گفتند: چند روز پیش از حادثه، ۵۰۰ اسیر از اردوگاه شماره ۲ موصل به اردوگاه شماره یک موصل انتقال یافتند. این افزایش جمعیت، تشنج و ناآرامی زیادی را در میان اسیران موجب شد، هر چند قبلاً آنها به دلیل مسائل ایدئولوژیکی به ۲ گروه مخالف و موافق حکومت ایران تقسیم شده بودند.
نمایندگان اسیران از مقامات درخواست کردند که این اضافه جمعیت را در طبقه دوم خوابگاه که ویژه نگهبانان و افسران است، جا دهند، اما آنها مخالفت کردند. اردوگاه شماره یک موصل به شکل مربع بود که از ۲ قسمت روبروی هم تشکیل شده بود. یک قسمت شامل خوابگاههای (شماره ۸ تا ۱۳) اسیران مخالف حکومت ایران بود و قسمت دیگر شامل هفت خوابگاه (شمارههای ۱ تا ۷) اسیران موافق حکومت ایران را در خود جای داده بود.
سر دادن شعار اللهاکبر، خمینی رهبر
تقریباً تمام تازهواردان را در خوابگاههای شماره یک و ۲ جای دادند؛ در نتیجه جو ناآرامی بر آنجا حاکم شد. حدود ۱۲۵ اسیر در خوابگاه شماره یک و ۱۵۰ اسیر در خوابگاههای ۲ و ۷ اسکان داده شده بودند. از روز حادثه تمام درهای خوابگاه به جز خوابگاه شماره یک در ساعت ۱۴ قفل شده بودند.
یکی از اسیران که نگهبان ظاهراً او را برای حضور و غیاب به دفتر برده بود، از بازگشت به خوابگاه خودداری کرد و در پی آن بعضی از اسیران خوابگاه شماره یک نیز از او پیروی کردند. در همان حال اسیرانی که داخل خوابگاهها بودند، به دادن شعار اللهاکبر، خمینی رهبر پرداختند و دیگران نیز با آنها همراه شدند.
صدا هر لحظه بیشتر میشد تا اینکه اسیران خوابگاه شماره ۲ پنجرهها را شکستند و در را به کمک اسیران بیرون باز کردند و در حالی که میدویدند، قفل درهای خوابگاههای شماره ۷ و ۳ را شکستند. ۹۰۰ نفر از اسیران به حیاط وارد شدند.
آنها میکوشیدند تا با استفاده از پلهها به طبقه دوم بروند، اما با آتش نگهبانان روبرو شدند. حدود هشت تا ۱۲ نفر از نگهبانان، به طور مرتب روی اسیران آتش گشودند که طی آن، یک اسیر در وسط حیاط و یکی دیگر داخل خوابگاه کشته شد. ۲ اسیر دیگر نیز به دلیل جراحتهای شدید در بیمارستان جان سپردند و چندین تن دیگر نیز مجروح شدند.
هیأت اعزامی دبیرکل سازمان ملل درباره حادثه مزبور چنین قضاوت کرده است:
الف) جمعیت اضافی خوابگاهها، یکی از علل وقوع حادثه بود.
ب) بدرفتاری و حبس آنها در سالنها به عنوان تنبیه دستهجمعی نیز عامل دیگر حادثه بود.
ج) رفتار تازهواردان نیز احتمالاً در این حادثه نقش داشته است؛ زیرا اسیران با هم اختلاف عقیده داشتند.
همانطور که هیأت یکی از علل حادثه را جمعیت اضافی خوابگاهها دانسته، باید افزود که اصولاً عوامل بیولوژیکی در تحریک غریزه پرخاشگری و خشونتآمیزی انسان تأثیر بسیاری دارد. مطالعات انجامشده روی انسان در زندان و اردوگاههای پرجمعیت به این نتیجه منجر شده است که تراکم بیش از حد جمعیت؛ ممکن است بیقراری، حساسیت شدید و درگیری مداوم را در پی داشته باشد.
همچنین طبق ماده ۲۲ کنوانسیون سوم ژنو، دولت بازداشتکننده مکلف است که برای جلوگیری از بروز درگیری، اسیرانی را که عقاید مخالف دارند، در اردوگاههای مجزا نگهداری کنند.
مطابق ماده ۴۲ کنوانسیون سوم ژنو، استفاده از زور در شرایط معینی یا هنگام خطر نباید از نیاز معقول تجاوز کند و استعمال اسلحه، به ویژه علیه کسانی که فرار میکنند، تنها باید به عنوان آخرین راه باشد، آن هم پس از اخطارهای قبلی که با اوضاع و احوال متناسب باشد. بنابراین، استفاده غیرضروری مسؤولان بعثی از زور مانند آتش گشودن در میان خوابگاههای در بسته زندانیان جنگی، بدون اخطار قبلی، جز نقص ماده مزبور، مفهوم دیگری ندارد.
وقتی معلم اسیران را شهید کردند
شکنجههای فردی نیز جزو برنامههای مداوم بعثیها برای آزار و اذیت و ایجاد رعب و وحشت در بین اسرای ایرانی بود. در این زمینه برادر آزادهای نقل میکند: در اردوگاه، برادر معلمی به نام فرخی که اهل دزفول بود، کلاسهای سوادآموزی دایر کرده و روی پاکتهای سیمان و کاغذ سیگار، جملههای سادهای را برای بیسوادان مینوشت و با آنها کار میکرد. یک روز عراقیها از او مدادی گرفتند و فهمیدند که کلاس سوادآموزی دایر کرده است. او را بردند و آن قدر زدند و شکنجه کردند تا به شهادت رسید.
شهادت یک روحانی به جرم فعالیت مذهبی در زندان!
یکی دیگر از آزادگان میگوید: در اواسط دوران اسارتم در اردوگاه تکریت ۱۱، عراقیها یک برادر روحانی را به دلیل فعالیتهای مذهبی حمام بردند، خردهشیشه روی بدنش ریختند و زیر آب جوش حمام، آن قدر کابل بر بدنش زدند که به شهادت رسید.
بدین ترتیب، حتی تعلیم دادن اسیران بیسواد، برگزاری مراسم مذهبی و خواندن دعا و... از جمله مواردی بودند که اسیران ایرانی به جرم انجام دادن آن، به دست سربازان بعثی به شهادت میرسیدند.
این در حالی است که بر اساس مواد ۳۴ و ۳۸ قرارداد سوم ژنو ۱۹۴۹: اسیران جنگی برای اجرای مذهب خود و حضور در مراسم مذهبی خود، آزادی کامل خواهند داشت و همچنین آنها باید بتوانند به ورزشهای بدنی از جمله بازی و ورزش بپردازند و از هوای پاک آزاد استفاده کنند. این در حالی است که هرگز برای اسیرانی که به دست رژیم بعثی در اردوگاههای اسیران جنگی به شهادت رسیدند، دادگاهی تشکیل نشد.
شکنجه برای گرفتن اعتراف از یک خلبان
یکی دیگر از اسرا ابراز میدارد: در یکی از بیمارستانهای عراق با سرگردی به نام بهزاد آشنا شدم. او خلبان اف ـ ۴ بود که پس از سقوط هواپیمایش، اسیر شده بود. وقتی در مورد دستهای گچ گرفتهاش پرسیدم، گفت: برای اینکه از من اطلاعات بگیرند تا به حال ۲ بار دستهایم را شکستهاند.
این در حالی است که طبق ماده ۱۷ کنوانسیون ژنو، «اسیر جنگی در موقع تحقیق مکلف نیست جز نام خانوادگی و تاریخ تولد و شماره خود، موضوع دیگری را اظهار کند. اسیرانی که از دادن اطلاعات خودداری کنند، نباید مورد تهدید یا دشنام قرار گیرند یا در معرض ناراحتی و سلب مزایا از هر نوع واقع شوند.»
محکومیت بدرفتاری با اسرا از طرف صلیب سرخ
نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ طی دیدارهایشان از اردوگاهها شواهد بسیاری از خشونتهای جسمی و بدرفتاری در اردوگاهها را شنیده و مشاهده کردند. آنها اشاره داشتند که در تمام اردوگاهها، بدون استثناء بر بدن تمام اسیران، آثار کبودی مشهود بوده است. آنها اسیرانی را دیدهاند که به دلیل ضربات واردشده بر سر یا گوشهایشان، شنوایی یک گوش خود را از دست داده یا ضعف بینایی پیدا کرده بودند. همچنین اثر زخمها و دندانهای شکسته شده و ... را نیز مشاهده کردند.
این در حالی است که نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ اظهارات اسیران درباره آویزان کردنشان به سقف و نواختن تازیانه به کف پاهایشان، وصل کردن شوکهای الکتریکی، سوزاندن و ... را تأیید کردند.
منبع: پورمحمدی، نعمتالله، حقوق بشر دوستانه در جنگ ایران و عراق (مرور رفتار عراق)، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
انتهای پیام/