شماره جدید ماهنامه علمي ـ ترويجي معرفت
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دویست و نود و چهارمین ماهنامه علمي ـ ترويجي معرفت به صاحب امتیازی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با مدیرمسئولی سیداحمد رهنمایی و سردبیری ابوالفضل ساجدی منتشر شد.
این فصلنامه در 9 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
جستاري در كمال و مراتب آن
آيتالله علامه محمدتقي مصباح يزدي
چکیده: اين بحث، ازجمله مجموعه جديد مباحث درس اخلاق استاد براي طلاب علوم ديني پيرامون برخي ارزشهاي اخلاقي است. در اسلام، كاري ارزش اخلاقي دارد كه داراي حسن فعلي و فاعلي باشد. در اصطلاحات فلسفي، كمالات دو قسم هستند: كمال اول كه ذاتيات شيء را تشكيل ميدهد و كمال ثانيه كه شامل عرضيات است. صفت اخلاقي، آنگاه «خوب» شمرده ميشود كه كمال ثاني براي انسان باشد. افعال انسان نيز زماني نيكو است كه كمال ثاني براي انسان باشد. منظور از «ارزش اخلاقي»، چيزي است كه با نيت فاعل ارتباط دارد و كمالي براي آن فاعل ايجاد ميكند.
از سوي ديگر، هدف از آفرينش انسان، رسيدن به كمال و قرب الهي است. اين مسير طولاني، با انجام افعال اختياري و با افعالي كه موجب كمال و سعادت انسان است و انسان را به مرتبهاي كه فقط به خداي متعال دل ببندد و خدايي شود، ممكن است. عبادت و بندگي خدا، تنها راه رسيدن به كمال و قرب الهي است.
قواعد تعامل مردم و حاکميت از منظر نهجالبلاغه
حفيظالله فولادي/ احمد عباسيفرد/ محمد نوحي
چکیده: مسئلة مقاله حاضر اين است كه آيا ميتوان براي تعامل ميان آحاد جامعه و حکومت از ميان گزارههاي نهجالبلاغه قواعد روشني استخراج كرد؟ قواعدي که با کاربست و رعايت آنها، بتوان از خطر ابتلا به وضعيت جوامعي که با ناديدهگرفتن قواعد تعاملي مطلوب، موجبات ذلت و خواري و بلکه سقوط خود را فراهم کردند، جلوگيري کرده و باعث عزت و سربلندي و ارائه الگويي براي جوامع امروزي شويم؟ در پاسخ به اين مسئله، براي گردآوري دادهها، از شیوه کتابخانهاي و بررسي اسنادي و براي تجزيه و تحليل دادهها، از روش توصيفي و تحليل محتوايي گزارههاي مستخرج، استفاده کرديم. نتايج اين تحقيق در دو بخش قواعد ارتباطي حاکميت با مردم، و قواعد ارتباطي مردم با حاکميت ارائه شده که در بخش اول قواعدي همانند مسئوليتپذيري، انتقادپذيري، رعايت اعتدال و انصاف در مواجهه با مردم، پرهيز از امتيازخواهي و... در بخش دوم قواعدي چون وفاداري نسبت به حکومت، خيرخواهي نسبت به حکومت در آشکار و نهان، اجابت خواستههاي حکومت، و اطاعت از فرمانهاي حکومت اسلامي مطرح شده است.
عوامل مؤثر بر تحول ارزشها از منظر نهجالبلاغه
الهه بیابانی آرانی/ فاطمه امینپور
چکیده: یکی از مؤلفههای سبک زندگی در هر نظام اجتماعی، ارزشها هستند. ارزش اجتماعی عبارت است از واقعیات و امور مطلوبی که مورد درخواست اکثریت جامعه هستند. این ارزشها به مرور زمان دچار تحول میگردند. تحول ارزشها یکی از مسائل مورد توجه در نهجالبلاغه است. در این نوشتار عوامل تحول ارزشها در نهجالبلاغه، با هدف فرهنگسازی برای پایبندی به ارزشهای اسلامی، با روش تبیینی مورد بررسی قرار گرفته است. از ویژگیهای نظام اجتماعی، پویایی است که بالتبع شامل نظام ارزشی جامعه نیز میشود. تحول نظام ارزشی جامعه گاه تحت تأثیر عواملی است که ریشه در درون انسان دارد. برای مثال نوع اعتقاد فرد به خداوند و معاد ارزشهای خاصی را در وی ایجاد میکند. گاهی نیز ارزشها تحت تأثیر عوامل بیرونی تحول یافته و متناسب با عمل و رفتار انسان تغییر مییابند. مثلاً میزان عمل به دستورات الهی در نوع نظام ارزشی مؤثر است. همچنین عملکرد خانواده و میزان الگوپذیری انسان از آن نظام ارزشی، فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. تأثیرات محیط نیز یکی از عوامل بیرونی در تحول ارزشها مطرح هستند.
بررسی واژگان حوزة معنایی تفرقه در نهجالبلاغه
امیراحمد عظیمی/ سیدمحمود میرزاییالحسینی
چکیده: تفرقه و ستیزهجویی یکی از مفاهیم اساسی است که در نهجالبلاغه با هنرمندانهترین تعابیر تجلی یافته است. اميرمؤمنان علي(ع) در مواقع و حوادث متعددی به جهت حفظ مصالح عالیة اسلام، مردم را به همدلی و دوری از تفرقه دعوت کرده، تا مسلمانان نسبت به عوامل تفرقهانگیزی که همگرایی امت اسلامی را تهدید میکند، بصیرت و شناخت پیدا کنند و در جهت غلبه بر این آفتها تلاش خود را بهکار گیرند. برایناساس نوشتار حاضر سعی بر آن دارد با روش توصیفی ـ تحلیلی به استخراج واژگان حوزۀ معنایی تفرقه در نهجالبلاغه بهمنظور تبیین مفهوم تفرقه بپردازد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که امیرمؤمنان(ع) برای بیان مفهوم تفرقه از واژههایی همچون «الإفتراق، الإنتشار، الإنقطاع، المُنافرة، الشِقاق و...» بهکار برده و از آنها برای بیان مصادیقی همچون گسست اجتماعی، عقیدتی و عاطفی استعمال کرده است. همچنین ایشان مؤلفههای «جهل، فتنه، نفاق، ظلم و...» را در شکلگیری تفرقه در میان افراد و جامعه مؤثر میداند.
نقد نظريههاي جامعهشناختي منشأ دين با رويکرد قرآني
سيدحسين شرفالدين/ عبدالعلي عادلي
چکیده: ازجمله مباحث محوري در جامعهشناسي دين، بحث از منشأ دين است. جامعهشناسان غالباً بدون توجه به دواعي اديان در تبيين منشأ خود، زمينههاي اجتماعي تاريخي را در تکوين، استقرار، استمرار و تغيير دين دخيل ميدانند. اين نوشتار سعي دارد با رويکردي قرآني در اين خصوص اتخاذ موضع کرده و به سؤال از چيستي منشأ دين پاسخ گويد. در پرتو اين موضع قرآني روشن خواهد شد که نظريههاي جامعهشناسان اگر در خصوص اديان و نحلههاي بشرساخته صادق باشد، درباره اديان الهي قرين حقيقت نيست. رويکرد نوشتار در استنباط ديدگاه قرآن، رويکرد استنطاقي است که از طريق تأمل و واکاوي مضامين آيات مربوط و بررسي متون تفسيري انجام پذيرفته است. تفکيک ميان «منشأ دين»، «منشأ دينداري» و «خاستگاه اجتماعي دين» افقي براي شناسايي خلطهاي صورتگرفته، بر خواننده ميگشايد. ديدگاه قرآن، متضمن سه مؤلفه «الهي بودن منشأ دين»، «فطري بودن منشأ دينداري» و «اجتماعي بودن خاستگاه دين» است. درحاليکه در ديدگاه غالب جامعهشناسان، بدون توجه به نقش علّي خداوند در ارسال و انزال دين و گرايش فطري و سرشتي عميق انسان به مطالبه و پذيرش آن، ظهور دين عمدتاً به زمينهها، ضرورتها و اقتضائات حيات جمعي مستند شده است.
بررسي نقش تفريح، سرگرمي و بايستههاي آن در سبک زندگي اسلامي
منيره رضاپور آکردي/ محمدحسين طاهري آکردي
چکیده: یکي از مهمترین مسائلی که امروزه لازم است مورد توجه قرار گیرد، شيوه زندگي افراد است. دينداري از عوامل شکلدهندة شيوة زندگي افراد است. برایناساس مقاله كوشيده به اوقات فراغت و بايستههاي آن در زندگي يک مسلمان شيعه در عصر غيبت معصوم(ره) براساس موازين اسلامي بپردازد. با تعريفي از اوقات فراغت و جايگاه آن در زندگي امروزه و تکيه بر آيات و روايات اسلامي، جايگاه آن از منظر دين اسلام مورد بررسي قرار گرفته است. مسائلي مانند تفريح، گردشگري، بازي، نوع وسائل بازي و جايگاه هریک از آنها در پرورش يک مسلمان و آمادگي بيشتر وی براي پذيرش حکومت الهي، از مهمترين موارد سبک زندگي اسلامي است. اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي به اهميت نقش اوقات فراغت در زندگي شخص مسلمان، پرداخته و ابزار بودن آنها در راستای تقرب الهی، و توجه خاصی که اسلام به تفريح و سرگرمي دارد را از مهمترين دستاوردهاي اين نوشتار میداند.
تحليل زمينههاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي مؤثر بر نفوذ فرهنگي؛ با تأکيد بر انديشههاي رهبر معظم انقلاب
بيبي راضيه حسينينژاد/ حسين ارجيني
چکیده: نفوذ، جرياني نرم و آرام است که نظام سلطه در قالب جنگ نرم براي رسيدن به اهداف خود از آن بهره ميگيرد و در ميان ابعاد نفوذ، نفوذ فرهنگي يکي از پيچيدهترين راهبردهاي مقابله نظام سلطه است. هشدارهاي رهبر معظم انقلاب در مورد نفوذ فرهنگي، نگارندگان را بر آن داشته به چرايي و چگونگي اثرگذاري اين امر توجه کنند. ازاينرو، اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي بهدنبال پاسخ به اين سؤال است که زمينههاي نفوذ فرهنگي از منظر مقام معظم رهبري کداماند؟ يافتههاي پژوهش پس از تحليل فرمايشات رهبر معظم انقلاب نشان ميدهد که نفوذ فرهنگي با شيوههاي متفاوت به دنبال تغيير باورهاي اسلامي است و براي تأثيرگذاري نيازمند به زمينههاي مختلف است که در زمينههاي سياسي ميتوان به ضعف دولتها و رخنه عناصر غربگرا در ارکانهاي مديريتي، در زمينة فرهنگي، به نفوذ عناصر غربگرا در دانشگاها و بيتوجهي به نهاد آموزش و پرورش و در زمينة اقتصادي، به فقر اقتصادي و وابستگي اقتصادي به غرب اشاره کرد.
بررسي تطبيقي جامعهپذيري جنسيتي از منظر اسلام و رويکردهاي جامعهشناختي
سميه حاجياسماعيلي
چکیده: اجتماعيشدن جنسيتي فرايندي است که در خلال آن، نقشها، انتظارات و الگوهاي رفتاري که در يک فرهنگ معين براي هريک از دو جنس معين شده، آموخته ميشوند. اين فرايند، بازنمود تفاوتهاي جنسيتي است که بين دو جنس وجود دارد. اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي به بررسي و تحليل چگونگي شکلگيري اين فرايند و عوامل مؤثر بر آن پرداخته و پس از تبيين رويکردهاي مختلفي که در اين زمينه وجود دارد، ديدگاه اسلام در اين زمينه را تبيين کرده است. نتايج پژوهش حاکي از آن است که هريک از نظرياتي که در اين زمينه وجود دارد، بخشي از اين فرايند را از چشمانداز خاص خود بررسي ميکنند و هريک بهتنهايي از قدرت تبيينکنندگي اندکي برخوردار هستند و گاهي نيز سوگيريهاي فمينيستي بهمنظور برساخت جلوه دادن تفاوتها و نسبت دادن آنها به عوامل تربيتي، فرهنگي و اجتماعي بهچشم ميخورد که گوياي جانبدارانه بودن اين مطالعات است. از ديدگاه اسلام، وجود تفاوتهاي تکويني بين زن و مردان، انکار نميشود و اين تفاوتها بخشي از طرح حکيمانه و هدفمند خداوند براي ايجاد تعادل در خانه و اجتماع است و هيچيک از دو جنس بهدليل تفاوتهاي جنسيشان، برتر از ديگري محسوب نميشود.
تحلیلی بر پهلوانِ ذهنِ فردوسی
محمد خسروي شكيب/ سيدهپروین جوادی
چکیده: رزمنامه ـ بزمنامة فردوسی یکی از برجستهترین شاهکارهای ادبی جهان است که پر از نام و سرگذشت پهلوانان، شاهان، نامیرایان، زنان و حتی ضدقهرمانان است؛ و بهنظر میرسد که در این میان برخلاف دیدگاه شارحان شاهنامه، پهلوانان این اثر ارزشمند، چندان هم پهلوان نبودهاند و گاه حتی بویی از مرام پهلوانی نبردهاند و چنان در خور و خواب و خشم و شهوت غرق شدهاند که بههیچ عنوان شایستة نام پهلوان نیستند. پیوند تهمینه و رستم، نزاع گیو و طوس بر سر تصاحب دختری گریخته از خانه، حیله در کار کردن رستم و کشتن ناجوانمردانة سهراب و... نمونههای بارزی هستند که با منش پهلوانی فرسنگها فاصله دارند و هیچ بعید نیست که اخلاق پهلوانی بزرگترین گمشدة عصر فردوسی بوده باشد؛ بهویژه آنکه فردوسی از نظر زمانی، فاصلة کوتاهی با علیبن ابیطالب(ع)، آن سرلوحة حقیقی پهلوانان عالم داشته است؛ و بسیار عجیب بهنظر میرسد که این نکتة «اظهر منالشمس» تا به امروز از نگاه تیزبین شارحان شاهنامه و بزرگان عرصة ادب فارسی دور مانده است. نگارندگان این مقاله چنین میپندارند که عنوان «پهلوان»ی که فردوسی در قرن چهارم به برخی از شخصیتهای شاهکار خویش داده است، مشابه همان عنوان «زاهد»ی است که حافظ در قرن هشتم، دینفروشان دنیاپرست را با آن به باد تمسخر گرفته است. این مقاله به شیوة مطالعات کتابخانهای تدوین شده و فارغ از ذکر ویژگیهای سبکی و زبانی شاهنامه، بر آن است تا با رویکرد شالودهشكني، تنها گوشههایی از خصایص پهلوانان شاهنامه را بیان کرده و به اثبات این نکته بپردازد که فردوسی به ریشخند برخی از شخصیتهای شاهکار ادبی خود را «پهلوان» نامیده است؛ همانگونه که حافظ از سرِ درد، ریاکاران عصرخویش را زاهد و محتسب خوانده است.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره ماهنامه علمي ـ ترويجي معرفت می توانند به نشانی قم، بلوار امين، بلوار جمهوري، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(قدس)، طبقه چهارم، اداره نشريات تخصصي، دفتر نشريه یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://marifat.nashriyat.irمراجعه کنند یا با شماره تلفن 32934483 025تماس بگیرند.