۲۲ تير ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۸
کد خبر: ۷۱۴۷۷۳
دکتر صدرالحسینی بررسی کرد؛

از جنگ ۳۳ روزه تا سفر بایدن به منطقه غرب آسیا

از جنگ ۳۳ روزه تا سفر بایدن به منطقه غرب آسیا
کارشناس مسائل منطقه گفت: بایدن همانطور که پیش‌تر گفته بود برای مقابله و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، به غرب آسیا سفر کرده است.

اشاره: با آغاز هزاره دوم، آمریکایی‌ها در طراحی‌های خود به این نتیجه رسیدند که باید کشور ایران را از عرصه تحولات بین المللی حذف کنند. آن‌ها به این جهت طراحی استراتژیکی را برای حذف ایران دنبال کردند. طراحی آن‌ها موجب اشغال کشور‌های همسایه ایران یعنی افغانستان و عراق شد. آمریکا از سویی دیگر در کشور‌های همسایه با بهانه‌های مختلف اقدام به تأسیس پایگاه نظامی کرد. وقتی موعد حمله آمریکا به ایران رسید، یک مشکل جدی و عمده پیش روی آمریکا قرار داشت و آن گروه مقاومت حزب الله در لبنان بود که می‌توانست خیمه‌گاه ارتش آمریکا در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی را مورد حملات جدی قرار دهد.

آمریکا به همین جهت تلاش خود و سایر کشور‌های استعماری را معطوف به لبنان کرد؛ اما پس از ۳۳ روز، شکست اسف‌باری نصیب آن‌ها شد و این معادله آمریکایی تا امروز که نزدیک به شانزده سال می‌گذرد، تغییر بسیار اساسی و جدی کرده است. جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در حالی به کشور‌های غرب آسیا سفر می‌کند که امید دارد بتواند نظم نوین جهانی که جسدی از آن بیشتر باقی نمانده را احیا کند و شاید احساس می‌کند بتواند خللی در نظم جدید جهانی وارد سازد و یا تضمینی برای بقای آمریکا در آن بگیرد.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر سیدرضا صدرالحسینی کارشناس ارشد تحلیل مسائل منطقه غرب آسیا رفت تا در گفت‌وگویی به بازخوانی ابعاد پیروزی محور مقاومت در جنگ ۳۳ روزه لبنان و سفر بایدن به کشور‌های عربستان و مناطق اشغالی بپردازد.

رسا ـ جنگ ۳۳ روزه در راهبرد سایکس‌پیکو جدید خاورمیانه چگونه رقم خورد؟

با توجه به اینکه نظام سلطه دانست که دیگر نمی‌تواند از کشور‌های منطقه برای اهداف استعماری خود به‌کارگیری کند و از طرفی با شکل‌گیری جریان بیداری اسلامی و رویارویی با نظام سلطه، آمادگی کشور‌های منطقه برای مقابله با نظام سلطه نمایان بود؛ آمریکایی‌ها کوشش کردند نقشه جدیدی را به نام خاورمیانه بزرگ یا خاورمیانه آمریکایی برای منطقه غرب آسیا طراحی کنند.

سایکس پیکو از سده نوزدهم میلادی که در منطقه غرب آسیا ایجاد شد، توانسته بود شرایطی را ایجاد کند که منافع نظام سلطه به‌ویژه انگلیسی‌ها را در قرن نوزدهم و در دنباله آن تا قرن بیستم برای آمریکایی‌ها منافعی را فراهم کند. آمریکا پس از چندی دریافت که برنامه پیشین با توجه به شکل‌گیری مقاومت‌ها و پیروزی انقلاب اسلامی پاسخگوی نیاز‌های نوین استعماری آن‌ها نیست. به‌عبارت‌دیگر آن‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیدند که نمی‌توانند شرایط معمول را مانند دهه‌های گذشته برای بهره‌برداری و سوء استفاده یا بهره‌کشی منطقه دنبال کنند؛ بنابراین آمریکایی‌ها در هزاره جدید میلادی با نقشه خاورمیانه جدید وارد منطقه شدند. آن‌ها تصور می‌کردند اگر بتوانند در شرایطی بازوان و سرپنجه محور مقاومت در لبنان را از بین ببرند، می‌توانند به نقطه کانونی مقاومت یعنی جمهوری اسلامی دست پیدا کنند. آمریکایی‌ها که با طراحی‌های خود از نزدیک به یک سال قبل از آغاز جنگ ۳۳ روزه در لبنان با ترور رفیق حریری به دنبال ایجاد کردن شرایطی بودند تا مردم لبنان بین سلاح مقاومت یا رفاه و آسایش یکی را برگزینند.

به‌هرروی حزب الله لبنان باکارهای مردم پایه‌ای که برنامه‌ریزی و انجام داد، توانست مردم را به جانب‌داری گسترده از مقاومت اسلامی لبنان و سلاح حزب الله لبنان تشویق کند. مردم لبنان با پشتیبانی گسترده خودشان نشان دادند که آن‌ها در آگاهی کاملی به سر می‌برند. آمریکایی‌ها برای همین کوشش کردند سلاح مقاومت را با پیشتازی رژیم صهیونیستی از مردم لبنان بگیرند، او را از بین ببرند و نابود کنند و مردم لبنان را نیز به‌خاطر این انتخاب تنبیه کنند!

عملیات رژیم صهیونیستی تحت عنوان جنگ تموز با هجمه سنگین هوایی از سوی این رژیم آغاز شد. ولی در هفته نخست شروع جنگ و عملیات، امکانات رژیم صهیونیستی برای پیوستگی بمباران سهمگین لبنان به پایان رسید. در این هنگام چهره واقعی کشور‌های اروپایی یک‌بار دیگر نمایان شد. یک پل هوایی و ترانزیتی میان چند کشور اروپایی با رژیم صهیونیستی برای برآوردن تسلیحات لازم برقرار شد و جنگ ۳۳ روزه به‌درستی به یک جنگ جهانی بین غرب و مجموعه کوچکی از جبهه مقاومت یعنی حزب الله تبدیل گشت.

هرچند که کشور‌های اروپایی هم به یاری رژیم صهیونیستی آمده بودند؛ به‌هرروی رژیم صهیونیستی پس از گذشت سی روز از این جنگ نابرابر، درخواست آتش‌بس کرد. دولت صهیونیستی با فرستادن میانجیگری‌هایی درخواست آتش‌بس کرد. سرانجام با اعلام پذیرفتن آتش‌بس از سوی حزب الله در روز سی و سوم، این جنگ به پایان رسید. در ارزیابی موشکافانه‌ای که از جانب رژیم صهیونیستی یا گروه پژوهشی به نام وینوگراد که شخصی به همین نام بوده و در تاریخ ثبت‌شده است به عمل آمد، جنگ ۳۳ روزه را به‌عنوان نخستین شکست رژیم صهیونیستی در تاریخ ثبت کردند. پس از جنگ ۳۳ روزه تاکنون موضوع مقاومت به‌عنوان یک موازنه قدرت در غرب آسیا نشان داد با پیروزی در سوریه، لبنان، عراق و ... امروز این موزانه برای همه سیاست مداران، نیرو‌های نظامی و تحلیل گران در سطح بین‌المللی آشکارشده است.

رسا ـ اهمیت پیروزی حزب الله لبنان برای ایران و محور مقاومت چه بود؟

موضوع پیروزی مقاومت به دلیل یکپارچه بودن محور مقاومت و قرار داشتن جمهوری اسلامی ایران در مرکزیت این مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا، باعث می‌شود که اگر هرکدام از کشور‌های دوست و عضو در محور مقاومت درصورتی‌که پیروزی به دست بیاورند، به مفهوم قدرت‌یابی، اقتدار و گسترش رخنه جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. تمام تلاش جمهوری اسلامی ایران بر این است که اقتدار، توان و نیروی به وجود آمده در محور مقاومت را به‌صورت متوازن میان تمام اعضای جبهه مقاومت، دولت‌ها و گروه‌های کُنشگر در جبهه مقاومت تقسیم کند؛ بنابراین می‌توان در پاسخ به این پرسش گفت که پیروزی در هر نقطه از محور مقاومت در منطقه غرب آسیا یا میدان بین‌المللی به مفهوم پیروزی برای همه مقاومت است. هیچ‌گاه جمهوری اسلامی از این پیروزی‌ها به‌عنوان پیروزی منحصربه‌فرد استفاده و یاد نخواهد کرد.

رسا ـ موازنه امروز مقاومت اسلامی گروه‌های فلسطینی و لبنانی در مقابل رژیم صهیونیستی چگونه است و پیش‌بینی شما درباره حرکت‌های جنبش‌های مقاومت لبنان در مقابل رژیم اشغالگر قدس چیست؟

از دیدگاه من برای پاسخ به این پرسش باید به میزان استفاده از واژه مقاومت، نفوذ و بازایستادن طرح‌ها، برنامه‌ها و نقشه‌های نظام سلطه که آمریکا و رژیم صهیونیستی در رأس آن قرار دارند را موشکافی و بررسی کنیم. خوب است به‌درستی توانمندی‌های امروز محور مقاومت را از زبان دشمنان مقاومت مورد کاوش قرار دهیم. مقاومتی که روزی از خیابان‌های جنوب لبنان شروع شد، امروز در سطح وسیعی از منطقه غرب آسیا حضور دارد. مقاومت توانست همه طراحی‌های آمریکایی‌ها را در منطقه متوقف کند.

امروز در شرایطی قرار داریم که آقای بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا ناگزیر می‌شود برای پیشبرد طرح‌ها و نقشه‌های آمریکا شخصاً وارد میدان شود. بایدن برای گفتگوی مستقیم و چهره به چهره با کشور‌های همسو با خود وارد منطقه شده است. او در این سفر با گفتگو‌هایی که بخشی از مطالب و موضوعات آن را پیش‌تر به گفته خودش در نوشتاری که از طریق واشنگتن‌پست منتشرشده است، مسأله مقابله و جلوگیری از راه‌یابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه را دنبال می‌کند. او به دنبال این است تا کشور‌هایی که در منطقه با آمریکا همسو هستند را در این پیشنهاد نو شریک کند.

همین آشکار گویی از سوی بایدن به‌نوعی بیان‌گر توانمندی جمهوری اسلامی ایران در ستیز با طراحی‌های گوناگون آمریکایی‌ها در منطقه است. آمریکایی‌ها در چارچوب‌های گوناگونی مانند حملات همه‌جانبه یا جنگ هیبریدی برای مقابله با فرماندهی و پرچم مقاومت تلاش می‌کنند که این نیازی به استدلال ندارد و روشن است؛ ولی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک کشور نیرومند که به‌نوعی یک قدرت مطلق در غرب آسیا به شمار می‌رود، توانسته است در کنار محور مقاومت در روبروی نظام سلطه و وابستگان آن‌ها در منطقه بایستد و طرح‌های آن‌ها را متوقف کند. کوشش ایران برای افزایش بیداری اسلامی در ملت‌های منطقه در حقیقت انگیزاننده جنبش آن‌ها و منطقه به‌سوی استقلال و آزادی از دست قدرت‌های استکباری جهان خواهد بود.

رسا ـ از این که فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید سپاس‌گزارم.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات