آیت الله خوانساری و پیشگامی در مبارزه با کشف حجاب
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، محمدتقی خوانساری (۱۳۰۵-۱۳۷۱ق) داماد آیت الله اراکی، فقیه و مرجع تقلید شیعی قرن چهاردهم هجری است که در سال ۱۳۳۲ق با شروع جنگ جهانی اول و درگیر شدن حکومت عثمانی با دولت انگلیس و اشغال شدن بعضی از مناطق جنوبی عراق، با تعدادی از طلبهها و علمای نجف به مقابله با اشغالگران برخاست و در این جنگ مجروح شده و به مدت چهارسال به سنگاپور تبعید شد و در نهایت در تاریخ ۷ ذیالحجه ۱۳۷۱ق [۷ شهریور (۱۳۳۱ش] در سفری که به استان همدان داشت بر اثر بیماری گوارشی و قلبی درگذشت و در مسجد بالاسر در حرم حضرت معصومه(ع) در کنار قبر استادش آیت الله حائری یزدی، به خاک سپرده شده است.
آیت الله خوانساری شاگردان زیادی را تربیت کرد که افرادی مثل امام خمینی(ره) آیت الله سید محمد محقق یزدی مشهور به داماد، آیت الله مرتضی حائری، آیت الله سید رضا بهاءالدینی، آیت الله ابراهیم خوئی و آیت الله عبدالکریم حقشناس از جمله شاگردان او است.
ماجرای اسارت
با شروع جنگ جهانی اول که حکومت عثمانی به نفع آلمان درگیر این جنگ شد و در صف متحدین قرار گرفت، قلمرو عثمانی ها در حیطه جنگ واقع شد. در این برهه از زمان دولت عثمانی از روحانیان کمک طلبید و علمای شیعه با آنکه استبداد گسترده از طرف آن دولت بر جامعه اکثریت شیعی عراق روبرو بودند، نتوانستند در چنین هنگامه ای ناظر پایمال شدن سرزمین مقدس عراق شوند، این بود که جمع بسیاری از مراجع فتوای جهاد دادند. در این میان آیت الله خوانساری نیز کرسی درس و تحقیق را رها کرد و در صف رهسپاران جهاد قرار گرفت. او به گروه مجاهدانی که به همراه آیت الله سید مصطفی کاشانی عازم نبرد بودند، پیوست.
خوانساری جوان که در نبرد از قسمت پا مجروح شده بود، دستگیر شد و همراه دیگر اسراء به جزیره سنگاپور برده شدند. در آنجا خوانساری به تلاش علمی روی آورد و افزون بر تدریس منطق و حکمت، خود نیز به آموختن پرداخت و توانست زبان انگلیسی را بیاموزد. سرانجام خوانساری پس از گذشت چهار سال تحمل رنج اسارت، آزاد شد.
مبارزه با کشف حجاب
آیت الله خوانسارى پس از ارتحال مؤسس حوزه علمیه قم، به همراه آیات عظام حجت کوه کمره اى و صدر، مسؤولیت حوزه و رهبرى دینى مردم را به عهده گرفت و پس از اعلام رسمی کشف حجاب از سوی رضا شاه در دی ماه 1314 دولت و سایر دستگاه های اجرائی موظف گردیدند برای پیشبرد این طرح، در ولایات بکوشند.
به همین منظور از اقدامات تبلیغی و انتظامی در حد وسیعی بهره گیری شد و حتی مسئولین در بسیاری از موارد، کاربرد قوه قهریه را نیز اولویت قرار دادند؛ اما علما با فتواهای خود بر علیه آن موضعگیری کردند.
آیت الله محمدتقی خوانساری همگام با آیت الله حاج آقا حسین قمی، پیشگام مبارزه علیه کشف حجاب، در این مبارزه شرکت کرد و در آن جو پراختناق فتوای روشنگرانه ای را بر ضروری بودن حجاب و اهمیت آن صادر کرد.
آیت الله خوانساری در پاسخ به سوالی درباره کشف حجاب چنین فتوا می دهد:
حضرت مستطاب حجه الاسلام آیه الله فی الانام آقای حاج سید محمد تقی خونساری دامت برکاته
متمنی است پاسخ پرسش زیر را لطفا مرقوم فرمایید. آیا برای زنان حرمت کشف حجاب بنحوی که در این ایام متعارف است بادله قطعیه در اسلام ثابت است یا خیر و نیز جلوگیری و نهی از این منکر در صورت امکان بر هر فردی از افراد مسلمانان واجب است یا نه؟
بسمه تعالی شانه
جواب حرمت کشف بنحویکه امروزه در پای تخت تداول دارد علاوه بر آنکه ادله قضیه را در مثل صاحب جواهر اعلی الله مقامه که اول متحبر در [ناخوانا] دعوی ضرورت از دین کرده است که منکرش کافر و نجس است و جلوگیری از آن هم از باب نهی از منکر بر تمام افراد واجب است و تمام هم مقصر و مسئولند در اهمال به این وظیفه فرضیته./ الاحقر محمد تقی الموسوی الخوانساری.
نماز باران و درخواست دعاکردن سربازان متفقين
در زمان جنگ جهاني دوم كه در قم باران نميباريد، آيتالله خوانساري با اعتماد به قرآن نماز باران ميخواند و باران ميآيد. متفقين با مشاهده استجابت دعاي ايشان به مقرب بودن اين عالم الهي ايمان ميآورند و از ايشان ميخواهند كه براي بازگشت آنها به وطن خود دعا كند.
حكايت در زمان جنگ جهاني دوم كه متفقين خاك ايران را اشغال كرده بودند، علاوه بر حضور مصيبتبار عده زيادي از آنان در قم، بلاي ديگري نيز گريبانگير مردم اين شهر شده بود و آن اين بود كه ابرها متراكم ميشدند و ميغريدند، اما دريغ از حتي يك قطره باران. مردم قم كه بيشترشان كشاورز بودند و نگران و افسرده از اين شرايط، به در منزل آيات عظام سید محمد تقی خوانساري، صدر و حجت آمدند و از آنان خواستند نماز باران بخوانند.
ايشان گفتند: برويد و حقوق واجبتان را ادا كنيد تا درهاي بركات آسمان باز شود. مردم دوباره به سراغ آيتالله خوانساري آمدند كه شما بياييد نماز بخوانيد. ايشان جواب نداده بود و زمان اين كار را عقب انداخته بود. مردم بدون اطلاع ايشان، به در و ديوار اعلاميه زدند كه آيتالله خوانساري روز جمعه براي خواندن نماز باران تشريف ميبرند. صبح پنجشنبه به آقا خبر دادند كه در و ديوار شهر پر از اين اعلاميههاست. فرمود: چه كسي گفته؟ من كه خبر ندارم، نماز استسقاء شرايطي دارد، بايد سه روز پشت سر هم روزه بگيرند و...
از طرفي برخي منافقين تمسخر مي كردند كه اگر آقا نماز بخواند همه غرق ميشويد، تا ابرها را ديديد فرار كنيد كه غرق نشويد و سخناني اينچنين. بسياري از بزرگان به ايشان گفتند: آقا درست نيست اين نماز را بخوانيد، حتي خود بنده (آيتالله اراكي) هم اين پيغام را به ايشان رساندم، اما ايشان هيچ توجهي به اين سخنان نفرمود و روز جمعه به بيابان خاكفرج رفت و با مردم نماز استسقا خواند.
روز شنبه خبري نشد، ولي شب چهار ساعت تمام آسمان ميغريد و چنان باراني ميباريد كه كسي جرئت نداشت زير آن برود. از رئيس متفقين كه در قم شاهد اين ماجرا بود براي آقاي خوانساري چنين پيغام آمد: «معلوم ميشود شما با خداي آسمان و زمين ارتباطي مستقيم داريد. براي ما هم دعايي كنيد كه به نزد خانوادههاي خودمان برگرديم، اين جنگ ما را خسته كرده است». خود آقا بعدها فرمود: من به خودم مغرور نبودم، ولي به حقيقت قرآن اطمينان داشتم. اين اطراف پر بود از متفقين و امروز مانند آن روزي بود كه اسلام و كفر مقابل هم ايستادند. اگر باران نميآمد سبب سستي شديدي براي قرآن بود. من اعتمادم نه به خودم، بلكه به اين بود كه خدا نميگذارد قرآنش تمسخر شود[1].
پيامها
1- كسي كه از خود بگذرد و اعتمادش به خداوند باشد، خدا آبرويش را حفظ ميكند. 2. گرچه رعايت همه آداب در هر امري پسنديده و لازم است، اما رحمت الهي محدود و مشروط به رعايت همه آداب ظاهري نيست. 3. علما براي اثبات حقانيت خداوند، از موقعيتهاي حساس با توكل و اعتماد به خداوند استفاده و اسلام را تبليغ ميكردند.
[1] . آيينه صدق و صفا، رضا استادی، انتشارات مشهور ، ص 105.