امام خمینی و فرهنگ اصیل اسلامی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، امام خمینی رحمة الله علیه حقیقتی است جاودانه كه بر تارك دنیای معاصر میدرخشد و مظهر انسان كاملی است كه در اسلام پرورش یافته است.
ایشان از معدود كسانی است كه با پیمودن راه كمال توانست، در ردیف اولیای الهی قرارگیرد و مصداقی از انسانهای وارسته و كمال یافته گردد.
ورزیدگی علمی و انبوه دانش را از لابه لای كتابها و بیانیههای حضرت امام میتوان دریافت و از بارزترین خصلتهای ایشان، میتوان ایمان و اطمینان خاطر را نام برد؛ چرا كه ایشان در تمام فراز و نشیبها، حتی برای لحظهای دچار اضطراب نمیشد.
حضرت امام رحمةالله علیه دارای خصوصیات منحصر به فردی از جمله: تقوا، زهد، تهذیب نفس، آزادگی و عشق به خدا، جاذبه و دافعه، غیرت دینی، عفو، تواضع و صبر و بردباری بودند.
امام رحمةالله علیه درس آزادگی را در علم و عمل به همهی مردم دنیا آموختند.
امام رحمةالله علیه اسلام شناسی عظیم بود كه با ذره ذرهی وجود خود اسلام را درك كرد و آن را به خوبی شناخت؛ به همین دلیل اسلام را به شكل اصیل تفسیر كرد و اسلام خواهی را مهمترین مسألهی زندگی مسلمین گرداند.
مقدمه
خدای متعال، انبیای عظیم الشأن و اوصیا و اولیای معصومین علیهم السلام را برای راهنمایی و تربیت انسان برگزید، تا او در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی خویش، به آنان تأسی كند.
در مرتبهی بعد، شخصیتهای بزرگ الهی كه در مكتب وحی پرورش یافتهاند و از تمام استعدادها و موهبتهای خدادادی، برای ساختن شخصیت والای خویش بهره بردهاند و خود را تا حد ممكن، به قلهی رفیع معنویت و انسانیت نزدیك كردهاند، بهترین الگوهای عملی برای انسانها میباشند.
به تحقیق در اوج فهرست نام این انسانهای بزرگ، نام شخصیت جامع و بینظیر احیاگر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم، بنیانگذار و رهبر كبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خمینی رحمةالله علیه میدرخشد.
تعریف و تبیین موضوع
عظمت و حقیقت مردانی همچون امام راحل رحمة الله علیه چنان كه هست، وصف شدنی نیست. شخصیت منشوری امم و ظهور انبیایی ایشان، نوید امن و ایمان بود، در میانهی عصری كه میرفت تا به غیبت خدا خو بگیرد.
حركت ویژهی امام رحمة الله علیه در برداشتهای دینی و حضور قدسیاش مبتنی بر دعوت نبوی و علوی به حقیقت وحی و شریعت عدل و طریقت عشق بود و این همه، میراث معنوی تشیع است كه از ناحیهی امام به بشر معاصر پیشكش میشود.
امام منادی توحید در عصر حاضر است، متفكری بزرگ در میانهی قرن نور، او عارفی بزرگ بود كه اگر از حیات عرفانیاش نگویند، هر چیز بگویند او نخواهد شد.
اهداف و ضرورت موضوع
ارتقای سطح معرفت و بصیرت مردم نسبت به شخصیت عظیم حضرت امام خمینی رحمةالله علیه و آگاهی به تحولات شگرفی كه ایشان در عرصهی جهانی پدید آورند، ضرورتی است كه همهی خردمندان روزگار ما به ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بر آن تأكید میورزند، زیرا این امر، مهمترین عامل استمرار همدلی و همراهی و همگانی با آرمانهای متعالی امام راحل رحمةالله علیه تلقی میگردد.
از سوی دیگر، در این برههی بسیار حساس كه دشمنان اسلام سیاست استحالهی فكری و تضعیف انگیزهی نیروهای انقلاب را در دستور كار خود قرار دادهاند، ضرورت برخورداری از بینشی عمیق در این زمینه بیشتر احساس میشود و بیشك سعادت استقامت در سنگر دفاع از اسلام ناب محمدی و آرمانهای امام خمینی رحمةالله علیه تنها نصیب سنگربانانی میشود كه با دست یابی به معرفتی عمیق از موهبت آسمانی امام به تحلیل جامع قیام الهی او پرداخته و به بصیرت و بینش لازم در این زمینه نایل آیند:
«و لا یحمل هذا العلم إلا أهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق»؛ (1) پرچم این مبارزه را كسی جز فردی آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق بردوش نمیكشد.
آگاهی عمیق از شخصیت قدسی امام خمینی رحمةالله علیه و آثار جهانی او، بزرگترین وظیفهی انقلابیون خردمند و شیفتگان راه و منش امام خمینی است.
تأكیدهای جدی رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنهای و نیز آثار سازندهی شناخت عمیق امام رحمةالله علیه، نگارنده را بر آن داشت تا به سان قطرهای از اقیانوس، به تحلیل و بررسی ویژگیهای اخلاقی امام رحمةالله علیه پرداخته و هر چند اندك در راه تبیین بیش از پیش شخصیت ملكوتی امام رحمةالله علیه بردارد.
پیشینهی موضوع
1. الامام الخمینی، تجسید الخلق الاسلامی، سید فاضل نوری.
2. انوارالعروج، خواطر و ذكریات نحن حیاة الامام الخمینی، محمدحسن رحیمیان.
3. مقاومة المجتمع الاستهلاكی و الفساد الاخلاقی، ریاض سلیمان عواد.
4. امام خمینی رحمةالله علیه عارف ناشناس قرن بیستم، یحیی كریستن بوتر.
5. معیارهای شناخت امام رحمةالله علیه، احمد كنعانی. (2)
مفهوم انسان كامل
انسان كامل دارای مقامی است كه هیچ موجودی از موجودات جهان امكان، هموزن آن نیست و هیچ امری از كائنات در ردیف آن نمیباشد. (3)
انسان كامل انسانی است كه همهی ارزشهای انسانی او هماهنگ رشد نمایند و رشدشان به حد اعلا برسد.
قرآن مجید میفرماید: وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً). (4)
انسان كامل در اسلام كسی است كه متصف به صفات الهی و متخلق به اخلاق او و قرآن مجسم و ناطق باشد و به تعبیر امام خمینی رحمةالله علیه.
... چون پیامبر صلی الله علیه و آله صاحب مقام جمع بود، دیگر مجال تشریع برای هیچ یك از مخلوقات پس از او، باقی نمیماند، پس این مقام برای رسول خدا به اصالت ثابت است و برای خلفای معصوم علیهم السلام نیز به تبعیت میباشد. (5)
انسان كامل از دیدگاه قرآن
رسالت اصلی قرآن مجید، رساندن انسان به قلهی كمال است و آیه آیهی آن درجات كمال انسان است كه هر كس بیشتر به آن عمل كند، به كمال نهایی نزدیكتر میشود. بر این اساس فضیلتهایی كه در قرآن آمده، ویژگیهای انسان كامل است.
شمار صفات و كمال و آفات آن از گنجایش این نوشتار خارج است. تنها به سه ویژگیهای انسان كامل اشاره میكنیم:
1. بندهی خدا، در انجام دستور و بندگی، صبور و مقاوم است:
(إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا)؛ (6) آنان كه گفتند: پروردگار ما خداست و سپس پایداری كردند.
2. سیر به سوی حق، چراغ هدایت و وسیله نجات از ظلمت و ترس از غضب الهی:
(إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
)؛ (7) آنهایی كه از خوف پروردگارشان هراسانند.
3. انسان كامل در مقابل دشمنان اسلام با صلابت و قوت میایستد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است:
(أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ)؛ (8) نسبت به كافران سخت گیرند و با یكدیگر مهربانند.
انسان كامل در نهج البلاغه
انسان كامل از دیدگاه امام علی علیه السلام ویژگیهایی دارد كه به چند نمونه بسنده میكنیم:
1. آنان افرادی پاكدامن و عفیفند كه از انجام گناهان چشم پوشی میكنند:
«غضوا أبصارهم عمّا حرّم الله علیهم»؛ (9) چشمهای خود را از آنچه خدا حرام كرده، پوشیدهاند.
2. دانایانی هستند كه به حلم و نیكوكاری آراستهاند:
«و أما النهار فحلماء علماء أبرار...»؛ (10) روز كه میشود دانشمندانی بردبارند كه روزشان به عمل صالح سپری میشود.
3. سخت كوشند و در همهی جنبهها، مانند كوه ایستادگی میكنند؛ چونان مالك اشتر، كه علی علیه السلام دربارهی وی فرمود:
«لوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً»؛ (11) اگر كوه بود، عظیم و بزرگ و اگر صخره بود، سخت و سترگ.
4. با خدا پیمان بستهاند كه ستم ستیز و مظلوم نواز باشند:
«ألا یقاروا علی كظة ظالم و لاسغب مظلوم»؛ (12) در برابرشكم بارگی ستمگران و گرسنگی بیچارگان آرام نگیرند.
امام رحمةالله علیه، نمونهای از انسان كامل
بدون شك، اسطورهی زمان و احیاگر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم حضرت امام خمینی رحمةالله علیه، از معدود كسانی بودند كه توانستند با پیمودن راه كمال، در ردیف اولیای الهی قرار گیرند و مصداقی از انسانهای وارسته و كمال یافته گردند، از این رو، درك همهی ابعاد وجودی آن فقیه عارف برای بزرگان نیز چندان آسان نیست، تا چه رسد به افراد معمولی.
بنابراین، آنچه در این باره به قلم میآید، بخش ناچیزی از كمالات بیشمار آن انسان كامل است:
1. علم و آگاهی:
یكی از مهمترین عوامل ترقی و كمال در فرد و جامعه، آگاهی و علم است كه در تاریكی و ظلمت، انسانها را به سعادت راهنمایی میكند. وجود چنین خصیصهای در پیشوایان ضروری است.
امام خمینی رحمةالله علیه مدارج علمی را پیمود و به درجهی اجتهاد مطلق و مرجعیت عامه نایل گشت، خدا او را كمك كرد و در جایگاهی رفیع قرار داد.
(یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ)؛ (13) خداوند كسانی را كه از میان شما ایمان آوردهاند و كسانی را كه دانش داده شدند، به درجات والا میرساند.
زندگی امام رحمةالله علیه تحقق این آیهی شریفه بود. امام خمینی به گواهی تاریخ با بیانات و نوشتههای خود، افكار جامعه را باور نمود و انسانهایی بزرگ و شهدایی و الامقام پرورش داد و بیان و قلم او با فضیلتتر از خون شهدا گردید؛ امام صادق علیه السلام میفرماید:
«یرجّح مداد العلماء علی دماء الشهداء»؛ (14) مداد علما بر خونهای شهدا ترجیح دارد.
ورزیدگی علمی و انبوه دانش امام را از لابه لای كتابها، بیانیهها و رهنمودهای حضرتش میتوان دریافت. هر یك از آثار او به تنهایی میتواند اوج دانش و افكار او را نشان دهد.
2. ایمان و اطمینان:
عالیترین صفت یك انسان در زندگی، اطمینان است كه از ایمان و عوامل دیگر نشأت میگیرد و سعادتی بالاتر از آن نیست. آرامش روحی از ویژگیهای بندگان تكامل یافتهی خدا است كه در اثر یقین و اعتقاد صحیح، با تمام وجود حجابهای میان خود و خدا را برداشته و به آرامش رسیدهاند. آنان به لذتها دل نمیبندند و از مصیبتها نگران نمیگردند.
از بارزترین خصلتهای امام، ایمان و اطمینان خاطر بود. آنهایی كه ایشان را درك كردهاند، میدانند كه امام در تمام فراز و نشیبها، حتی یك لحظه دچار اضطراب نشد. ایشان با توكل و ایمان به خدا، روحی نیرومند و عزمی استوار داشتند؛ زیرا به تعبیر امام علی علیه السلام:
«أمثل قوة القلب، التوكل علی الله»؛ (15) اساس نیرومندی قلب، توكل بر خداست.
3. شرح صدر:
شرح صدر، به معنای گسترده شدن نیروی روح و ظرفیت وجودی انسان است، (16) كه در پرتو آن، ظرفیتهایی متناسب با حوادث ایجاد میگردد و انسان را از شتابزدگی در تصمیم و عمل و تزلزل در رفتار باز میدارد و این صفت ممتاز از عنایات الهی است كه به افراد خاصی همچون رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم عطا میشود.
با مروری بر زندگی سیاسی، اجتماعی و اخلاقی امام میتوان دریافت كه ایشان چنین خصلتی را از جد خویش به ارث بردهاند. امام در مقابل پیشامدهای ناگواری چون پانزده خرداد، تبعید، شهادت فرزند و... با سینهای سترگ استقامت كردند و كمترین اضطراب و دلهرهای ا زخود بروز ندادند.
4. بصیرت و دور اندیشی:
در منابع دینی با تعبیرهای گوناگونی از صفت ارزشمند بصیرت، یاد شده است. گاهی به عنوان «تفقه در دین» كه یك نوع ژرف نگری همه جانبه است و گاهی هم به عنوان «فرقان»، یعنی وسیلهی تشخیص حق از باطل. این ویژگی برای مؤمنان ارزش و برای رهبران، شرط موفقیت است.
افراد بصیر هیچ گاه دچار لغزش نمیشوند . امام خمینی رحمةالله علیه نیز به مقام تیزهوشی و بصیرت دست یافته بود، به همین روی در تصمیم گیریها موفقترین شیوه را برمیگزید.
رهبر كبیر انقلاب اسلامی، در این زمینه در اوج بودند. امام خمینی فانی فی الله شدند، خود را در محضر خدا میدیدند و این حضور را حس میكردند، چنان كه خلوتهای عارفانه و عاشقانه و شب زنده داریهای ایشان هرگز ترك نمیشد.
شاخصههای علوی در شخصیت اخلاقی امام خمینی رحمةالله علیه
حضرت امام خمینی رحمةالله علیه دارای خصوصیات روحی و رفتاری عام و منحصر به فردی بودند كه معرفی و تحلیل آنها كمك بزرگی به شناخت ابعاد شخصیتی ایشان میكند و الگو بودن ایشان را هر چه بیشتر آشكار میسازد. اینك به تحلیل آن ویژگیها میپردازیم:
1. تقوا
تقوای الهی لباس زیبایی بود كه امام آن را بر وجود مباركش پوشاند. ایشان بر صدر كرسی تقوا نشسته و از بالاترین درجات آن برخوردار بودند و نه تنها تقوای از معصیت كبیره و صغیره داشتند، بلكه از مكروهات نیز پرهیز میكردند و از شبهات نیز دوری میجستند و بسیاری از مباحات را ترك میكردند و در نتیجه همهی حركاتشان شكل عبادی داشت.
امام رحمةالله علیه جامع انواع تقوا و بهترین الگو در تقوای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاق، رفتار و گفتاری بودند. ایشان شخصیتی بودند كه تمام بایدها را در دیار وجود خود جاری ساخته و هر نبایدی را از صفحهی جان خود شسته بودند. تقوای شگرف امام از ایشان وجودی بینظیر ساخته بود. گرچه امام معصوم نبودند، اما تا مرز عصمت پرواز كرده و ممنوعیت گناه را در سرزمین زیبای جانشان حاكمیت بخشیده بودند. از همین رو باید گفت: سیمای امام خمینی رحمةالله علیه، سیمای ملكوتی انسان كامل بود كه به ندرت دستگاه آفرینش به آن لباس وجودی میپوشاند و البته چنین كسی است كه به حد اعلای حیات طیبه دست مییابد؛ چرا كه حیات طیبه در گروی تقوای الهی در فكر و عمل و آشكارا و نهان است كه امام خمینی رحمةالله علیه به قلهی رفیع آن صعود یافته بودند و از هوای پاك دامنههای سرسبزش استشمام میكردند.
2. جاذبه معنوی
امام خمینی رحمةالله علیه عقاب بلند پرواز آسمان عرفان بودند كه به قلههای كمال راه یافته بودند. چنین كسانی حجابهای ظلمانی را دریده و چه بسا از حجابهای نوری نیز گذر كردهاند.
امام رحمةالله علیه آن پرندهی قدسی بودند كه در بارگاه امن قلهی كمال، آشیانه گرفته بودند و در مقام ذاكر الهی به بارگاه اطمینان قلب راه یافته بود و برای همین جز برای خدا نمیگفتند و جز برای او عمل نمیكردند.
3. تهذیب نفس
تهذیب نفس در صدر ویژگیهای امام رحمةالله علیه بود. همزمان با تحصیل علوم اسلامی در مقام تهذیب نفس از رذایل اخلاقی و كسب فضایل اخلاقی برآمدند و دیری نپایید كه به این مقام رسید. (17) ایشان نفس خود را از آنچه رنگ الهی نداشت، پاك كرده بودند و بیشترین چیزی را كه به آن سفارش میكردند، تهذیب نفس و پاك كردن اخلاق از بدیها به ویژه در ایام جوانی بود.
امام رحمةالله علیه میفرمود:
علم و تهذیب نفس است كه انسان را به مقام انسانیت میرساند. (18)
4. عشق به خدا
امام خمینی رحمةالله علیه چراغی بود كه شعله عشق همواره در آن زبانه میكشید. علایم عشق كه عبارت از فراموشی و ندیدن غیر معشوق و فداكاری در راه او است، از همهی حركات و سخنان ایشان آشكار بود. امام به خوبی میدانستند كه كسی كه عاشق حق نیست، زنده نیست و كسی كه همواره به یاد خدا نیست، عاشق نیست.
دانی كه زعشق خالی شد، فسرده است *** گرش صد جان بود، بیعشق مرده است
امام از نوجوانی دل را به سوی حق پرواز داد و تمام اشتغال خود را در ذكر الهی قرار داد.
بادصبا گذر كنی از در سرای دوست *** برگو كه دوست سرننهد جز به پای دوست
من سر نمینهم مگر اندر قدوم یار *** من جان نمیدهم مگر اندر هوای دوست
كردی دل مرا ز فراق رخت كباب *** انصاف، خود بده كه بود این سزای دوست؟
مجنون اسیر عشق شد، اما چو من نشد *** ای كاش كس چو من نشود مبتلای دوست (19)
5. آزادگی
امام از همهی تعلقات آزاد بودند و هرگز به دنبال ریاست، مرجعیت و مال اندوزی حركت نكردند. هیچ گاه خود را مطرح نكردند و مردم را به خود فرا نخواندند. ایشان به زندگی دنیا دل نبستند، و به تمام تعلقات دنیا پشت پا زدند. نه حضور در قم برای امام دل بستگی ایجاد كرده بود و نه نجف، نه فرانسه، نه درس و بحثها ایشان را اسیر كرده بود و نه مرجعیت برایشان قیدی بود و نه رهبری دلشادشان میكرد. انتشار رساله ایشان را خشنود نكرد و تبعید نیز سبب ناراحتی امام نگردید. امام خمینی به هیچ فردی وابستگی نشان ندادند و به مقامات و مناصبی كه شاه به ایشان پیشنهاد كرد، پشت پا زدند.
حضرت امام رحمةالله علیه میفرمودند:
من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم. (20)
این جملهی ایشان، انسان را به یاد سخن شورانگیز حسین بن علی علیه السلام میاندازد:
«فإنّی لا أری الموت إلا سعادة و لا الحیاة مع الظالمین إلا برماً»؛ (21) به راستی كه من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمكاران را جز هلاکت نمیبینم.
«الموت خیر من ركوب العار»؛ (22) مرگ بهتر از ننگ و عار است.
حضرت امام رحمةالله علیه در یك جملهی حماسی دیگر فرمود:
من خون و جان ناقابل خویش رابرای ادای واجب حق و فریضهی دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. (23)
این جملهی امام نیز یادآور سخن حماسی علمدار لشكر حسین بن علی علیه السلام، ابوالفضل العباس علیه السلام در كربلا است كه فرمود:
والله إن قطعتم یمینی *** إنّی اُحامی أبداً عن دینی (24)
به خدا قسم! اگر دستهایم را قطع كنند، همواره از دینم حمایت میكنم.
امام رحمةالله علیه آزادهترین مرد جهان بود كه از تعلقات رهیده و این را از مولایش حسین بن علی علیه السلام به ارث برده بود. استقلال كامل بر وجود امام حاکم بود و هیچ قیدی او را از راه حق باز نمیداشت.
6. ساده زیستی
تفاوت انسانهای ساده زیست و فقیر در این است كه گروه اول، سادگی را انتخاب میكنند، ولی گروه دوم، سادگی آنها را انتخاب میكند و در حقیقت بر آنها تحمیل میشود. اهمیت سخن امیرالمومنین علیه السلام كه فرمود: «ای دنیا! سراغ دیگری برو كه من تو را سه طلاقه كردم»، در این است كه وقتی حضرت به ریاست مسلمین دست یافت، چنین خطابی به دنیا كرد و سادگی را برگزید.
امام خمینی رحمةالله علیه نیز وقتی كه رهبر بودند و میتوانستند در یك كاخ زندگی كنند، خانهی محقر جماران را برگزیدند و آن انسان بزرگ در خانهای كوچك مسكن گزیدند.
از نظر امام، نه تنها ساده زیستی، استقلال مسئولان سیاسی را تأمین میكند، بلكه آیندهی سیاسی آنان را نیز تضمین میكند. (25)
7. جاذبه و دافعه
از ویژگیهای بارز امام خمینی رحمةالله علیه، اعتدال روحی و اخلاقی بود. امام در عین جذابیت خاصی كه دنیا را متحول كرده بود، از قوهی دافعه نیز برخوردار بودند و دشمنان قسم خوردهی اسلام و اسرائیل و آمریكا و منافقین را دفع میكردند.
امام خمینی رحمة الله علیه مظهر خشم و رحمت بود؛ در جای خود جذب میكرد و در جای خود دفع.
ایشان به پیروی از جدشان امیرالمؤمنین علیه السلام مظهر جاذبه و دافعه بودند، چنان كه قلبشان ظرف حب و بغض و دوستی بود؛ حب به خدا و اولیای او و بغض و نفرت به دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا.
8. غیرت دینی
امام رحمةالله علیه پای بند عجیبی به احكام اسلام داشت و آنها را بر هر چیز دیگری مقدم میداشت. محال بود امری با ایمان ایشان اصطكاك كند و آن را بر دین خدا مقدم بدارد. اسلام همهی وجود امام را پر كرده بود و چیزی جز دین، در عالم وجود ایشان حاكمیت نداشت. به امر به معروف و نهی از منكر دینی، رسمیتی تام بخشیده بود؛ با متدینین به ویژه بسیجیان دوستی عمیقی داشت و از سر عشق و تكلیف از آنها حمایت میكرد.
امام رحمةالله علیه با آنچه مخالف اسلام بود، به شدت برخورد میكرد و كمترین تسامحی با خلاف شرع نداشت. ایشان در دریای غیرت فرو رفته بود و نه تنها خود خلاف نمیكرد، بلكه كسی نیز جرأت انجام خلاف شرع نزد ایشان را نداشت. امام به هیچ مصلحت اندیشی كه مخالف احكام اسلام باشد، اعتقاد نداشتند و با قدرت تمام پای بندی و غیرت دینی خود را آشكار میكردند.
9. دشمن ستیزی
امام خمینی رحمةالله علیه روحیهای دشمن ستیز داشتند، و با اقتدار با دشمنان اسلام برخورد میكردند. ایشان هرگز به مذاكره، مسالمت، و گفت و گو با شاه و دشمنان اسلام اعتقاد نداشتند و طوفانی بودند كه هستی شاه را به باد فنا دادند و طومار امریكا را از صحنهی ایران درهم پیچیدند. یك بار كه شاه به دروغ پخش كرده بود كه با امام خمینی رحمةالله علیه تفاهم كردیم، امام فرمود:
خمینی را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد كرد. (26)
10. همسانی با مردم ضعیف
یكی از دستورات اسلام دربارهی رهبران مردم این است كه خود را با ضعفا همسان كنند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
خداوند بر رهبران حق واجب كرد كه خود را با افراد ضعیف تطبیق دهند تا تنگ دستی بر فقیر سنگینی نكند. (27)
امام خمینی رحمةالله علیه واقعاً به این دستور عمل نمودند، البته این گونه نبود كه ایشان زندگی بهتری داشته باشند و به هنگام رهبری بخواهند خود را در حد پایینتری آورند و همسان با ضعفا قرار دهند، بلكه به صورت طبیعی زندگی امام زاهدانه و همسان با فقرا بود.
11. عفو
گذشت از خطاكاران یكی از زیباترین روحیات امام را ترسیم میكرد. شاید به كمتر كسی به اندازهی امام بدگویی شد. جدا از بدگوییهای جهانی و مردم جاهل، حتی برخی از اهل علم كه دچار توهم شده بودند، به امام توهین میكردند و برخی از آنها كه به توفیق معذرت خواهی از امام میرسیدند، به راحتی آنها را عفو میكرد.
12. همه جانبه بودن
امام، شخصیتی همه جانبه با جایگاهی مشخص و فراز آمده بر اوج محبت مردم داشتند. شخصیت انقلابی و سیاسی ایشان رهبری و هدایتگریشان هرگز پلهای نزول نكرد. (28)
13. نظم و نظافت
همیشه محیط زندگی حضرت امام رحمةالله علیه و اتاق كار و محل عبادت و خواب آن حضرت، از نظافت و پاكیزگی میدرخشید و فضای پرطراوتش از بوی دل انگیز عطرهای بسیار خوشبو آكنده بود. به عبارت دیگر، علی رغم این كه حضرت امام نمونهی انسان ساده زیست و قانع و صرفه جو بودند، ولی در زمینهی نظافت و پاكیزگی و استفاده از بهترین عطرها در حد كمال مقید بودند، كه این هم منطبق با آداب و سنن اسلامی است و نظافت و طهارت ظاهری، لازمه و مقدمهی تهذیب و طهارت معنوی است؛ زیرا انسانهایی كه در صمیم جانشان، شمیم ایمان و جنت رضوان را دارند، در خوشبویی جسم سزاوارترند. (29)
امام رحمةالله علیه همیشه میگفتند:
كسی كه كارهایش چهارچوب و ضابطهای دارد، كار بیهوده نمیكند و در نتیجه به زن و بچهاش هم ظلمی نمیشود. (30)
14. صراحت در كلام
امام رحمةالله علیه فقیه، فیلسوف، اصولی، اخلاقی، عارف، مرجع، ادیب و منجمی بودند كه در حوزههای مختلف آثار و تألیفات فراوانی بر جای گذاشتند.
امام رحمةالله علیه عارفی بود كه با رحلتش علم و عرفان بییاور ماند. مشخصهی بارز و نقطهی اصلی تمایز امام با رهبران جهان معاصر، صداقت و صراحت ایشان بود. امام از بدو شكل گیری نهضت اسلامی همواره با مردم صادقانه حرف میزدند و هرگز نمونهای از دوگانگی بین امام و امت نمیتوان یافت. صداقت امام، محصول تعالی اخلاقی، خودسازی و یگانگی گفتار و عمل ایشان بود.
15. دوری از خودپسندی و خودستایی
یكی از ویژگیهای امام كه دربارهی آن كمتر سخن گفته شده، اجتناب از سخن گفتن دربارهی خود و تعریف كردن از كارها و اعمال خویش بود.
ایشان در زمینههای مختلف علمی و سیاسی و اخلاقی دارای برجستگیها و امتیازات ویژه و ابتكارات عدیدهای بود. در مسائل علمی، نوآوریها و ابتكاراتی داشتند كه پیش از ایشان كسی مطرح نكرده بود، اما ایشان به جهت روح بزرگی كه داشت از صحبت درباره آنها و فخرفروشی به شدت پرهیز میكرد و برای آثار و کارهایش اعتباری قایل نبود. (31)
16. احترام به دیگران
یكی از مصادیق مهم اخلاق نیك، اكرام و احترام به دیگران است و امام رحمةالله علیه دارای این صفت بودند.
حضرت امام صادق علیه السلام احترام به مؤمن را مساوی با احترام به خداوند بیان فرموده است:
«من أتاه أخوه المسلم فأكرمه، فإنّما أكرم الله عزّو جل». (32)
17. مزاح و شوخی امام رحمةالله علیه (33)
مكتب تربیتی اسلام در عین حال كه مؤمن را جدی، مقتدر و با عزت تربیت میكند، ولی ادخال سرور در قلب مؤمن را مستحب دانسته و یكی از مصادیق آن را مزاح و شوخی مطرح نموده است.
بر این اساس رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم میفرماید:
«إنّی لأمزح و لا أقول إلا حقّاً»؛ (34) همانا من با مردم مزاح و شوخی میكنم، اما سخنی خلاف حق نمیگویم.
حضرت امام رحمةالله علیه نیز دارای چنین خوی پسندیدهای بود.
18. عبادت
تقیّد ایشان به انجام واجبات در سختترین شرایط و عمل به مستحبات قابل ملاحظه است.
ایشان به راستی عبد خدا بود كه با تأسی به اجداد صالح خود و الگو قرار دادن ایشان، توانست جهانی را تحت تأثیر گفتار و كردار خویش قرار دهد. ارادت امام نسبت به معصومین و خصوصاً جد گرامیش، ابا عبدالله علیه السلام زبانزد است. ایشان در سوگواری مولایش امام حسین علیه السلام مراتب ارادت خویش را به حد كمال میرساند.
از جمله برنامههای ویژهی حضرت امام رحمةالله علیه در ماه مبارك رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی میدانست و به صراحت بیان میكرد كه در وادی عشق نباید به عبادت، به چشم وسیلهای برای رسیدن به بهشت نگاه كرد. (35)
19. اعتراف به تقصیر
امام با همهی تفكر بلند، بینش باز و آینده نگری هرگز خود را مصون از خطا نمیدانست و اگر خطا میكرد، برخطای خود اصرار نداشت و به صراحت آن را بیان میكرد و میفرمود:
ما هر روزی فهمیدیم كه این كلمهای كه امروز گفتیم اشتباه بوده و ما قاعدهاش این است كه یك جور دیگر عمل بكنیم، اعلام میكنیم كه آقا این را ما اشتباه كردیم، باید این جوری بكنیم؛ ما دنبال مصالح اسلام هستیم، نه دنبال پیشرفت حرف خودمان. (36)
20. تبعیض گریزی
تواضع از جمله ویژگیهای اخلاقی است كه امام خمینی به آن زینت یافته بود. ایشان قلههای كمال و علم و ریاست دین و دنیا را فتح كرد، اما هرگز بزرگی نكرد و كارهای مهمی را كه انجام میداد، همواره با جمله خداوند چنین كرد و مردم چنان، بیان میكرد.
اگر چه تواضع از همهی انسانها پسندیده است، اما از صاحب منصبان پسندیدهتر است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«أفضل الناس عبداً من تواضع عن رفعة»؛ (37) بهترین مردم كسی است كه با موقعیت بلند خود، تواضع كند.
امام رحمةالله علیه با موقعیت بلند مرجعیت و رهبری جهان اسلام، همواره تواضع میكرد و میفرمود:
اگر به من بگویند خدمت گزار، بهتر از این است كه بگویند رهبر. رهبری مطرح نیست، خدمت گزاری مطرح است. اسلام ما را موظف كرده كه خدمت بكنیم، خدمتگزاری مطرح است. (38)
حضرت امام رحمةالله علیه حقیقتاً مصداق (وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا
) (39) بود. او بندهی خدای رحمان بود كه شی و سلوك و رفتارش بر اساس تواضع و فروتنی استوار بود.
21. شهادت طلبی
امام خمینی رحمةالله علیه مردی آزاده و شهادت طلب بود. همواره در آرزوی شهادت به سر میبرد. هرگز از دشمن، گرچه یك ابرقدرت وحشی مثل آمریكا باشد، نمیترسید. او میدانست كه شهادت، رستگاری بزرگ است. از این رو، همواره انتظار آن را میكشید و میفرمود:
من از خدا میخواهم تا در برابر ملتم به شهادت برسم و در كنار آنها کشته شوم. (40)
خداوندا! این دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مكن. (41)
22. اسلام خواهی
تمام مقصد و مقصود امام خمینی رحمةالله علیه اجرای اسلام بود و بس و معیار حركتهای ایشان نیز چیزی جز اسلام نبود و عمر شریف خود را هم صرف آن نمود. ایشان هستی خود را وقف اسلام كرده بود و همه چیز خود را برای اسلام فدا میكرد و جان عزیز خود را برای آن در طبق اخلاص گذارده بود و میفرمود:
دفاع از اسلام و حزب الله، اصل خدشه ناپذیر، سیاست جمهوری اسلامی است. (42)
و همچنین میفرمود:
این مردم اسلام را میخواهند، اگر پایتان را از اسلام كنار بگذارید، این طلبهای كه این جا نشسته با كمال قوا با شما مخالفت میكند. همهی ملت اسلام هم اسلام را میخواهند. (43)
امام خمینی معتقد بودند:
قانون اسلام در تمدن جهان، پیش قدم همهی قانون هاست، با عملی شدن آن، مدینهی فاضله تشكیل میشود. (44)
23. صبر و بردباری
امام رحمةالله علیه مظهر صبر و بردباری بودند. كوه مشكلات در دریای دل ایشان، حتی كوچكترین موجی ایجاد نمیكرد و سختیها در عزم استوار آن مرد بزرگ خللی به وجود نمیآورد. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمود:
«الصبر صبران، صبرعلی ما تكره و صبر ممّا تحبّ»؛ (45) صبر دو گونه است، صبر بر آنچه از آن ناخشنودی و صبر بر آنچه آن را دوست میداری.
امام رحمةالله علیه خود را بر هر دو قسم صبر مزین نموده بودند. ایشان برآنچه ناگوار بود، صبر میكردند؛ بر زندان، برتبعید و شرایط دشوار زندگی، بر جاهلیت جاهلان و حماقت احمقان، بر از دست دادن پدر و مادر بزرگوارش و از دست دادن فرزند و شهادت شهدای محراب كه همه از عزیزان ایشان بودند.
به راستی قلب امام خمینی رحمةالله علیه از فولاد محكمتر بود، و گرنه در فاجعههای سنگین پی درپی دوام نمیآورد. امام رحمةالله علیه به كسانی كه میخواستند به ایشان دلداری دهند، دلداری میدادند و به كسانی كه گرفتار مصیبت و سختی میشدند، با ظرافت خاص خود، روحیهی صبر و مقاومت میدمیدند.
24. زهد و وارستگی
حضرت امام رحمةالله علیه انسان كاملی بود كه روح الهی خویش را به حقیقت وارستگی و زهد آراسته بود، كه از بهترین استعدادها و زمینههای مناسب برای رسیدن به انواع مظاهر دنیا برخوردار بود، ولی هیچ گاه به دنبال دنیا نرفت و از آن گریزان و روی گردان بود، به همین دلیل و به مشیت خداوند، دنیا در تمام مظاهر گوناگونش به ایشان روی آورد و آن بزرگ مرد به محبوبیت، شهرت، قدرت و امكانات دنیا دست یافت. امام خمینی همهی آنچه را، كه در راستای وارستگی و خلوص و خدمت به دین خدا و بندگان او به دست آورده بود، فقط و فقط در راه خدا صرف كرده و هرگز هیچ گونه اثری از كمترین دلبستگی به ریز و درشت و خرد و كلان دنیوی در ایشان مشاهده نشد. (46)
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در وصف متقین، جملهای بیان كردهاند كه بیانگر حقیقت زهد است و ریشهی اعتقادی و روحی در اولیای الهی دارد:
«عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم»؛ (47) خالق هستی در جانهای آنان عظیم است و در نتیجه غیر خدا هم در چشم آنان حقیر.
حقیقت الله اكبر در روح و جان حضرت امام راحل رحمة الله علیه تجلی پیدا كرده بود و عظمت خالق قلب ایشان را فرا گرفته بود و در نتیجه هر آنچه از حیطهی رضای خداوند خارج بود، برای مرد الهی حقیر بود.
امام خمینی رحمةالله علیه در آئینهی اندیشهها
آیت الله خامنهای
امام رحمةالله علیه آن روح الله بود كه با عصا و ید بیضای موسوی و بیان و فرقان مصطفوی به نجات مظلومان كمر بست، فرعونهای زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور امید روشن ساخت.
آیت الله شهید محمد باقر صدر
ذوب شوید در خمینی، همان گونه كه او در اسلام ذوب شده است.
آیت الله امینی
خمینی ذخیرهی خداوند برای شیعه است.
آیت الله شهید دستغیب
كسی كه از خمینی اطاعت كند، از خداوند اطاعت كرده است.
آیت الله شهید مرتضی مطهری
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست، نام او، روح گرم و پرخروش او، اراده و عزم آهنین او، كه زبانزد خاص و عام است، یعنی جان جانان، قهرمان قهرمانان، نورچشم و عزیز روح ملت ایران، استاد عالی قدر و بزرگوار، حضرت آیت الله خمینی رحمةالله علیه حسنهای است كه خداوند به قرن و روزگار ما عنایت فرموده است.
چه بگویم از كسی كه صحبت او همهی وجودم را به لرزه در میآورد. خیلی كم میشود كه تمام تجسم خواست یك ملت در وجود یك مرد خلاصه شده باشد. (48)
آیت الله شاه آبادی
روح الله واقعاً روح الله بود.
آموندار روبن پونته (خبرنگار آرژانتین)
این كه یك مرد افسانهای از ایران ظهور میكند، جای تعجب نیست؛ چون حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر اسلام، پیش بینی كرده بود كه ایران سرزمین احیاگران بزرگ اسلام خواهد بود.
كاتولیكهای بوسنی هرزگوین
امام خمینی رحمةالله علیه مانند یك مرد مقدس است و خیلی تیزبین و زیرك میباشد.
پروفسور ساویت بیك (رئیس دانشكدهی ملی علوم و صنایع قرقیزستان)
تعالیم او (امام خمینی رحمة الله علیه) ربایندهی دلهاست.
هفته نامهی ابزرود (چاپ لندن)
امام خمینی رحمةالله علیه مردی همپای پیامبران كهن است كه دنیا را به پیروی از اصول دینی دعوت كرد. پیام وی برای مردم جهان خلوص عقیده و پیروی از سادگی، در مقابل پیچیدگی و آلودگیهای غرب بود، و این رمز موفقیت وی و احساس افتخار پیروان او است.
پروفسور المیرا (عضو هیأت تحقیقات زنان آذربایجان)
هرجا كه تمایلی به حق باشد، نام امام خمینی در آن جا نیز هست و تفكر ایشان الگوی حق طلبی در سراسر جهان است. (49)
ابراهیم بابا نگیه داد (رئیس جمهور نیجریه)
امام خمینی رحمةالله علیه سمبل صلح و رهبری بزرگ برای اسلام بود.
روزنامهی دالبگلات (چاپ نروژ)
امام خمینی رحمةالله علیه شخصی بود استوار و در سختیها به آرامی تصمیم میگرفت؛ سخن وی قانون و قانون وی قرآن بود.
استاد جمعه علی خان (معاون وزیر فرهنگ قرقیزستان)
امام خمینی رحمةالله علیه، ستارهی درخشان فرهنگ دینی بود.
اسقف كاپوچی
امام پدر مستضعفان جهان بود و از دست دادن ایشان غم بزرگی برای محرومان دنیا است.
عباده حسین (عضو مجلس ملی پاكستان)
امام خمینی رحمةالله علیه در طول حیات خود، ایمان و تقوا را زنده كرد و با اقدامات خود علیه دشمنان اسلام، به جهان سوم نیرو و توان بخشید.
آیت الله محمدیزدی
افسوس كه نه تنها تاریخ، بلكه جهان ماده توان روشن كردن زوایای روح و جان مردان آسمانی را ندارد و قالبهای كلمات و جملات و حتی ابعاد حركات عملی، در حدود ظرفیت خودشان میتوانند مفاهیمی را در حد محدود، به دیگران منتقل كنند و اصولاً دریافت عظمت روحی مردان خدا و به خصوص روح خدا، با استفاده از ابزارهای متعارف برای این نقل و انتقالها تنها یك برداشت و ادراك و تصویر از آن چیزی است كه در عالم تصویر و جهان ادراك ما، با وجود تصویری میتواند باشد، نه با حقیقت و عینیت. (50)
آیت الله محمدهادی معرفت
ایشان در مسأله رهبری جهان اسلام سه ویژگی را دارا بودند: قاطعیت، صلابت، و دیگری نفوذ پذیری؛ یعنی آماده كردن افراد برای پذیرش: این از ویژگیهای شخص ایشان بود. (51)
حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی انصاری
بنده یكی از كسانی بودم كه در صحنههای مختلف در كنار امام رحمةالله علیه بودم. وقتی به هر بهانه و دلیلی، فردی در كنار ایشان قرار میگرفت و از خصوصیات اخلاقی و اجتماعی امام سخن میگفت، آثار خشم و نگرانی و نارضایتی در چهرهی آن حكیم فرزانه ظاهر میگردید و حتی در برخی از مواقع سخن آن شخص را قطع میكرد و میفرمود: از من ستایش نكن. (52)
آیت الله محمدحسن قدیری
نیازی به توصیف بزرگ مردی نیست كه نه تنها دوست، بلكه دشمن به عظمت او معترف است. آنچه خوبان همه دارند، او تنها داشت. او اعلم و افقه و ازهد و اشجع و اورع زمان و به حق وارث جدش علی علیه السلام بود. او از اولیای خداوند و پیوسته متوجه به خدا و منصرف از غیر خدا بود و همه چیز را از خدا میدانست و باور كرده بود و از همه چیز در راه خدا میگذشت. در علم چون چشمهی پرفیضی میجوشید و چون به بحری مواج میخروشید.
در عدالت حتی حركات دست و قیام و قعود و نظرهای او مقیاس و میزان بود. هركس به قدر فایدهاش برای اسلام، نزد او احترام داشت. برای صرف درهمی نابه جا برمیآشفت و اگر موردی را مصرف دینارها میدید، در سختترین حالات عطا میكرد. در شجاعت تکیه گاه مبارزان و در تقوی و ورع، تالی معصومین بود. او عارف بالله و قائم الله و مجاهد فی سبیل الله بود. او برای اسلام و مسلمین آبرو بود. او عزیز و برای همه، عزت بود و یاد او هرگز از دلها نخواهد رفت. (53)
روبین وود زورث (خبرنگار آمریكایی)
روبین وود زورث كاریس، در تشریح جریان مقالات خود با امام رحمةالله علیه در جماران مینویسد:
زمانی كه امام خمینی رحمةالله علیه از در وارد میشد، احساس میكردم كه از لابه لای آن گردبادی از نیروی معنوی وزیدن گرفت؛ گویا در ورای ان عبای قهوهای، عمامه مشكی و ریش سفید، روح زندگی جریان داشت، به طوری كه همهی بینندگان را محو تماشای خود كرد. در آن هنگام حس كردم كه با حضور او همهی ما كوچك شدهایم و گویا در سالن كسی جز او باقی نمانده است.
آری، او بارقهای از نور بود كه در قلب روح همهی حضار رسوخ كرده بود. او تمام معیارهایی را كه گمان میكردم میتوانند مرا در تعریف و ارزیابی شخصیت و مقامش یاری كنند، در هم شكست. او با حضور خود آن قدر در ما تأثیر گذارد كه احساس كردم تمام روح و جسم مرا فرا گرفته است.
... زمانی كه او بر روی صندلی خود نشست، احساس كردم كه نیرویی از وجودش ساطع میشود؛ نیرویی بسان یك گردباد كه اگر با دقت نگاه میكردی، درمییافتی كه نوعی آرامش مطلق در درون آن نهفته است؛ چرا كه [امام] خمینی بسیار جدی، استوار و مسلط بود.
در عین حال او را چنان آرام مییافتی كه گویی نیرویی ثابت و استوار در درون او جریان دارد و البته این نیرو همان چیزی است كه رژیم سابق ایران را یكباره برچید، حال آیا چنین شخصیتی میتواند یك فرد عادی باشد؟... من تاكنون هیچ یك از مردان بزرگ را برتر از این مرد و یا نظیر او ندیدهام.
... كمترین چیزی كه میتوانم بگویم این است كه گویا او یكی از انبیای گذشته است و یا این كه او موسای اسلام است و آمده تا فرعون كافر را از سرزمین خود براند. (54)
آثار و بركات وجودی امام خمینی رحمةالله علیه (55)
امام خمینی رحمةالله علیه درس آزادگی را در علم و عمل به همهی مردم دنیا آموخت. آزادگی به معنای جوان مردی، وارستگی و آزاد بودن از تعلقات اسارت بار زندگی است.
انسان با این صفت، از امكانات، راحتیها و لذایذ زندگی میگذرد و در راه ارزشهای الهی از خطر، استقبال میكند، در حالی كه تا زمانی كه از گرایشها و تعلقات مادی آزاد نگردد، صدور كارهای بزرگ از او محال خواهد بود.
زمانی كه علما و روحانیت اسلام با حجم گستردهای از تهدیدهای خطرناك شاه روبه رو بودند، در راه خدا قدم برداشت و زندان و تبعید پانزده ساله و هر خطر احتمالی دیگر را به جان خرید.
زمانی كه مردم، آزادگی را در سیمای امام مشاهده كردند و حركتهای فداكارانهی ایشان را دیدند كه چگونه در برابر دشمن قد علم كرد و در سینهی دشمن رفت و بدون ترس از مرگ پانزده سال دوری از وطن را تحمل نمود و در شهادت فرزند بزرگوارش، آیت اله سید مصطفی، صبركرد، فهمیدند كه او شیعهی علی و حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام و رهرو كربلا است و درس آزادگی را از او یاد گرفتند و همه پذیرفتند كه امام خمینی رحمةالله علیه مدرّس آزادگی است و این آزادگی بود كه استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را پدید آورد و راه حركت را برای همهی مبارزان توحید فراهم آورد.
احیای انسانیت
انقلاب امام خمینی رحمةلله علیه، انفجار نور بود و به عالم تشیع و جهان اسلام خلاصه نگردید. انقلاب امام، انقلابی جهان شمول بود كه همهی جهانیان را متحول كرد. ابعاد روحی امام هر انسان حقیقت جویی را تحت تأثیر قرار میداد و او را به حقیقت خویش فرا میخواند.
می توان گفت انقلاب امام خمینی رحمةالله علیه رستاخیز انسانیت بود و یك بار دیگر در عصر تاریكیها، غربت ارزشها و بیرنگی انسانیت، ندای فطرت را بلند كرد و مردم را به «خود» اصلیشان فرا خواند و بارقههایی از انسانیت را در غفلتكدهی جاهلیت جهان و واژگونی ارزشها، به خانهی جان افراد مستعد وارد كرد. از همین رو است كه بسیاری از صاحب نظران میگویند: انقلاب امام رحمةالله علیه برای همهی انسانیت بود و رحلت امام ضایعهای برای همهی بشریت محسوب گردید؛ زیرا این انقلاب همهی انسانها را به بینش، مكتب و جهان بینیهای مختلف تحت تأثیر قرار داد.
برگرداندن مردم به خود اصلی
مردم دنیا در اثر دور شدن از دین خدا ودین زدایی مستكبرین و... از حقیقت انسانی خود فاصله گرفتند و خود را گم كردند و در بوتهی فراموشی گزاردند. عمری از انسان گذشت كه خود را گم كرد، اما به دنبال پیدا كردن خویش نبود.
كار مهم امام رحمةالله علیه این بود كه زمینهها را گشود و «خود» اصیل مردم را به آنها داد و «خود» كاذبشان را كه شیطان و دنیامداران برای آنها ساخته بودند، شكست. او «من» اصیل مردم را پیدا كرد و به دست آنان داد. انسان چیزی مهمتر از «خود» ندارد و ضرری بزرگتر از گم شدگی خویش نخواهد داشت و البته سودی هم بزرگتر از یافتن خود برای او تصور نمیشود و امام این خدمت بزرگ را در عصر جاهلیت قرن بیستم و بیگانگی جهان غرب از اصول انسانی، به انسانیت ارائه نمود.
تفسیر نوین زندگی
تا قبل از انقلاب اسلامی، زندگی در جهان، اعم از شرق و غرب، مستكبر و دست نشانده، شكل تكراری و خسته كننده مادی داشت و هر روز كه میگذشت به سوی بدتر شدن و ضایع شدن كرامت انسان پیش میرفت و بدتر این كه، این گونه زندگی را مردم دنیا پذیرفته بودند و اكثر آنها چنین تفسیری از زندگی را ایده آل تلقی میكردند.
اما با ظهور امام خمینی رحمةالله علیه در صحنهی جهانی تفسیر دیگری نیز مطرح شد؛ تفسیری نوین از زندگی كه تفاوتهای اساسی با زندگی خسته كننده و تكراری آن دوران داشت.
تفسیر آنها از زندگی، رفاه، راحتی، امكانات، شغل، لذتهای مادی و... بود و اگر كسی میتوانست به ریاست هم دست یابد، به زندگی ایده آلی كه متفكرین غربی و شرقی و روشنفكران دنیا برای آنها ترسیم كرده بودند، رسیده بود.
اما امام خمینی رحمةالله علیه تفسیری جدید از انسان و زندگی ترسیم كرد؛ معیارهای زندگی مطلوب را به گونهای دیگر ارائه داد و علاوه بر تأمین منطقی و معتدل نیازهای مادی، مسائل مهمی همچون اسلام گرایی، عشق به خدا، ایثارگری، شهادت طلبی، مبارزه با ظلم و استكبار، حماسه و شور دینی، حرمت دادن به زن، آزادی منطقی و الهی، سیلی زدن به آمریكا، احیای دین خدا با همهی ارزشها و ابعادی كه دارد و ... را مطرح كرد و افقهای تازهای در برابر چشمان جهانیان گشود.
معرفی اسلام اصیل به جهانیان
امام خمینی رحمةالله علیه مرجعی بزرگ و اسلام شناسی عظیم با بینشی باز و فكری روشن بود. او اسلام را با ذره ذرهی وجود خویش درك كرده و آن را به خوبی میشناخت. برداشت او از اسلام، برداشتی منطبق با معیارهای اسلامی بود و هیچ گرایش خاص جناحی، سیاسی، مالی، مقامی و ... در فهم دینی او اثر نداشت.
اسلام مطرح شده در جوامع اسلامی، اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم نبود. اسلام آنها، اسلامی ساكت، منزوی و به دور از شور و حماسه و مبارزه با دشمن و ولایت و حب و بغض دینی بود؛ گرد خرافات، انحرافات و تفسیرهای باطل برآن نشسته بود و بسیاری تصور میكردند كه اسلام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همین است.
با معرفی اسلام اصیل و تجدید حیات آن، مسلمانان به دین خود علاقهمند شدند و مباهات كردند و موجی از اسلام خواهی در جهان به ویژه عالم اسلام آغاز گردید. تحقیقات جدیدی پیرامون اسلام آغاز شد و جهان شاهد یك خیزش دینی و رستاخیز اسلامی گردید، به گونهای كه تركیه كه همهی اصالتهای دینی خود را باخته بود، صدای اسلام خواهی خود را بلند كرد و هیأتهای زیادی برای آشنایی با اسلام و امام خمینی رحمةالله علیه به ایران سفر كردند و مسلمان شدند.
شكست فرهنگ شرق و غرب
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، دو فرهنگ در سطح جهان مطرح بود؛ فرهنگ غرب و فرهنگ كمونیستی شرق. با مطرح شدن فرهنگ استوار الهی و همسو با فطرت اسلامی كه امام خمینی رحمةالله علیه منادی آن بود، فرهنگهای دیگر که از نواقص فراوانی برخوردار بودند، رنگ باختند. فرهنگ ضد خدایی ماركسیست كه مركز آن شوروی سابق بود، توان ادامهی حیات در كنار فرهنگ اسلامی را از دست داد و طولی نكشید كه صدای شكسته شدن ستون فقراتش به گوش جهانیان رسید و از صحنهی روزگار محو شد.
تعالیم امام رحمةالله علیه و تبیین ایشان از فرهنگ غرب، چشم و گوش جهانیان را به واقعیتها گشود و به طور طبیعی اعتبار فرهنگی غرب از میان رفت، آن گونه كه امروز بیاعتبارترین فرهنگ، فرهنگ غربی است و معتبرترین فرهنگ، فرهنگ اصیل و ریشه دار اسلامی كه امام رحمةالله علیه آن را تبیین كرد، میباشد.
پیشنهادات
تفكر و اندیشههای امام رحمةالله علیه در همهی ابواب اسلام كه دین و دنیای جامعه را تأمین میكند، باید به همهی سرزمینها، فرهنگها و دلها صادر شود. بسط و احیای تفكر امام رحمةالله علیه برای هر كسی كه این وظیفه را بشناسد یك وظیفهی دینی است. در این راه باید از تمامی امكانات استفاده شود و سخنان و سیره و سیمای امام به بهترین شكل و زیباترین و هنرمندانهترین اسلوب به مسلمانان و به ویژه جوانان كشورهای اسلامی تعلیم و تفهیم گردد.
خانوادهها، باید اندیشههای امام رحمة الله علیه را به فرزندانشان تعلیم دهند؛ چرا که بزرگترین دغدغه، انقطاع نسل جدید از افکار ناب امام خمینی رحمة الله علیه است.
دولت اسلامی باید افکار امام خمینی رحمة الله علیه را در تمامی سطحها، از ابتدایی تا دكترا به طور كامل و جامع به فرزندان این كشور تعلیم دهد و در صورت نیاز برخی از بخشهای آن را جزء دروس تخصصی رتبههای علم كند؛ چرا كه همهی ما بر سر سفرهای نشستهایم كه مجاهدتهای بیبدیل امام راحل است.
ملت و دولت باید اندیشههای امام رحمةالله علیه را معیار سنجش و مبنای حركتهای خود در همهی زوایای زندگی فردی و اجتماعی قرار دهند و اسلام شناسان بیگانه از امام رحمةالله علیه به محققین، دانشمندان و روحانیون همسو با امام رحمةالله علیه تمسك جویند.
پینوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 173.
2. كتاب شناسی موضوعی امام خمینی، ص 23.
3. انسان شناسی، ص 11.
4. بقره (2): 124.
5. مصباح الهدایةالی الخلافة و الولایة، ص 90.
6. فصلت (41): 30.
7. مؤمنون (23): 57.
8. فتح (48): 29.
9. نهج البلاغه، خطبه 193.
10. همان.
11. همان، حكمت 443.
12. همان، خطبه 3.
13. مجادله (58): 11.
14. بحارالانوار، ج 2، ص 16.
15. غررالحكم و درر الكلم، ج 1، ص 188.
16. ر.ك: فرهنگ معین، ج 3، ص 1670.
17. ر.ك: سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمةالله علیه، ج 3، ص 11.
18. صحیفه امام، ج 18، ص 405.
19. دیوان امام، ص 63.
20. صحیفه امام، ج 1، ص221.
21. تحف العقول، ص 245.
22. بحارالانوار، ج 44، ص 192.
23. صحیفه امام، ج 20، ص 318.
24. بحارالانوار، ج 45، ص 40.
25. ر.ك: امام، اخلاق، سیاست، ص 280.
26.صحیفه امام، ج 1، ص 269.
27. نهج البلاغه، خطبهی 209.
28. نشریه جانباز، سال 82، شماره 6، ص 10.
29. عبدصالح، ص 97.
30. برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 29.
31. ر.ك: خاطرات آیت الله خاتم یزدی،ص 139.
32. بحارالانوار، ج 71، ص 298.
33. شاخصهای علوی در شخصیت امام خمینی رحمةالله علیه، ص 46.
34. مكارم الاخلاق، ص 21.
35. نشریه پیام مشاور، سال 82، شماره 31، ص 22.
36. صحیفه امام، ج 16، ص350.
37. بحارالانوار، ج 74، ص 179.
38. صحیفه امام، ج 10، ص 463.
39. فرقان (25): 63.
40. صحیفه امام، ج 5، ص 539-540.
41. همان، ج 21، ص 93.
42. همان، ص 326.
43. همان، ج 14، ص 377.
44. یك صد سخن، ص 17.
45. بحارالانوار، ج 68، ص95، ح 60.
46. ر.ك: در سایه آفتاب، ص 58.
47. نهج البلاغه، خطبه 193.
48. http/www.Khameini.ir.
49. سیمای امام خمینی رحمةالله علیه، ص 83.
50. صحیفه دل، ص 143.
51. ر.ك: امام در چشم انداز یاران، ص 161.
52. فرازهای فروزان، ص 226- 227.
53. صحیفه دل، ص 115.
54. زیباترین تجربه من، ص 30- 36.
55. سیمای امام خمینی رحمة الله علیه، ص 163- 177.
کتابنامه:
قرآن كریم.
1. امام خمینی رحمة الله علیه در چشم انداز یاران، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1378.
2. امام، اخلاق، سیاست، حسن اسلامی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.
3. انسان شناسی، یحیی كبیر، مطبوعات دینی، قم، 1384.
4. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق.
5. برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمةالله علیه، غلامعلی رجایی، عروج، تهران، 1377.
6. تحف العقول، حسن به شعبه حرانی، اسلامیه، تهران، 1400 ق.
7. خاطرات عباس خاتم یزدی، عباس خاتم یزدی، مركزاسناد رسمی، تهران، 1381.
8. خمینی روح الله، علی قادری، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.
9. در سایه آفتاب، محمدحسن رحیمیان، پاسداراسلام، قم،1373.
10. دلیل آفتاب، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، قم، 1376.
11. دیوان امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1384.
12. زیباترین تجربه من، روبین وود زورث كاریس، مترجم خدیجه مصطفوی، مشهد، 1376.
13. سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمة الله علیه، مصطفی زمانی وجدانی، پیام آزادی، تهران، 1362.
14. سیمای امام خمینی رحمةالله علیه، محمدرضا اكبری، عترت، تهران، 1378.
15. مصباح الهدایة الی الخلافة والولایة، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، تهران، 1384.
16. صحیفه امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385.
17. صحیفه دل، حمید بصیرت منش، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، تهران، 1377.
18. عبد صالح، محمدعلی جدیدی، طاووس بهشت، قم، 1379.
19. فرازهای فراوان، غلامرضا گلی زواره، تهران، 1379.
20. فرهنگ معین، محمد معین، زرین، تهران، 1382.
21. كتاب شناسی موصوعی امام خمینی رحمةالله علیه، محمدرضا نادر پور، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، قم، 1379.
22. نهج البلاغه، علی نقی فیض الاسلام، 1365.
23. یك صد سخن، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1378.
منبع مقاله:
کریمی، مرضیه؛ (1389)، مجموعه مقالات برگزیده همایش اندیشههای اخلاقی - عرفانی امام خمینی (رحمة الله علیه)، تهران: چاپ و نشر عروج (وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمة الله علیه))- چاپ اول.