درس مذاکره از کربلا و تفسیر به رأی خطبه ها!
۱- اگر در گذشتههای نه چندان دور منابر در یک مکانی محدود با شنوندههای محدود برگزار می شدند، اما خوب میدانیم در روزگار فعلی چنین نیست؛ اگر در یک مجلس روضه خانگی یک گوشی موبایل با یک صاحب حواس جمع به همراه یک سخنران بی توجه به حواس جمعی صاحب گوشی با هم در یک موقعیت قرار گیرند مخاطب آن سخنرانی بسیار وسیعتر از آن مجلس خانگی خواهد بود.
۲- هر چه انتقادات به سقوط جایگاه نماز جمعه در جامعه بالا گرفته باشد، اما نمیتوان منکر شد هنوز تریبون نماز جمعه به خصوص مهمترین آن در تهران جایگاه داشته و رصد میشود و میتواند خط خبری ایجاد کند؛ خطبا و ائمه جمعه باید توجه کنند که در زمانهی اقیانوس اطلاعات هستند که در پهنه این اقیانوس صیادانی در کمین صید خود هستند و میتوانند در این درگه از کَه، کهکشان بسازند.
۳- درست است که ائمه جمعه صاحب نفوذ هستند و این امر نیز یا به واسطه شخصیت خود فرد بوده و یا از جایگاه نماز جمعه صاحب چنین نفوذی شده اند، اما با این وجود غالبا ائمه جمعه به خصوص در زمانه کنونی تصمیم گیر و سیاستگذار نبودند و هر بلایی بر سر کشور آمده که ناشی از سیاستگذاری اشتباه باشد ربطی به ائمه جمعه ندارد؛ تنها گناه آنها میتواند تذکر ندادن نسبت به این سیاست اشتباه باشد که در این جرم بی شریک نیستند.
۴- چند سال پیش تصویری از آیت الله صدیقی در یک اجتماع بیرون آمد که کودک کاری به وی جوراب تعارف میکند تا ایشان بخرد و همین تصویر دستاویز نگاه انتقادی عدهای شد که «دولت نابودگر معیشت» را بر سر کار آوردند؛ اگر بگوییم یک فرد از جناح خودشان مواضعی مثل نماز جمعه آیت الله صدیقی داشت مورد انتقاد قرار نمیگرفت نیز حرفی تکراری است چرا که حتی اگر فردی متعادل (در نگاه اصلاحات) هم چنین حرفی میزد باز مورد انتقاد آن هم به این شدت قرار نمیگرفت و این انتقادات روانه کسی می شود که وجودش برای آن ها هزینه ایجاد کرده باشد.
۵- مسأله همیشگی در تحلیل رفتار رسانهای اعتدالیون و اصلاحاتیها در نظر داشتن «احتضار سیاسی» است؛ دو روز دیگر یعنی دوشنبه ۲۴ آبان دومین سالگرد سیاهترین اتفاقی است که میتواند در کارنامه گزینه مطلوب یک جناح سیاسی ثبت شود؛ سختترین ضربات به سفره مردم با چاشنی پوزخند صبح جمعه به همراه تصمیمات سفیهانه ارزی، یادگار تَکرار هایشان است، اما به جای عذرخواهی از مردم و نظام بر سر «نظارت استصوابی» میکوبند که اجازه نداد ما گزینههای خودمان را به میدان بیاوریم.
جریان سیاسی که لب گور است و تنها نشانه حیاتش آویزان شدن به اظهار نظرهای ائمه جمعه است از هیچ کاری برای اظهار وجود فروگذار نمی کند.
۶- ناظر به بیانات دقیق آیت الله صدیقی لازم نیست صحبت چندانی صورت گیرد و خطاب به جناح سیاسی خاص توصیه به دقت شود، چون جریانی که از کربلا درس مذاکره میگیرد میتواند نگاه اخلاقی یک امام جمعه به آیات قرآن را بفهمد اما لازم نمیبیند.