واردات واکسن و عضویت در سازمان شانگهای پایانی بر شرطی سازی کشور
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، پذیرفته شدن ایران به عنوان عضو رسمی و کامل سازمان همکاری شانگهای بعد از واردات بی سابقه واکسن در کمتر از دو ماه، فارغ از دستاوردهای فراوان آن نوعی خنثی سازی القائات چندین ساله جریان غربگرا برای پیشبرد پروژه هضم جمهوری اسلامی در نظم غربی با هدف هَدم انقلاب و مهر پایان سیاسی کاری و شرطی سازی وضعیت کشور از صد روز به تحریمها و FATF بود و مصداق این بیت شعر از حافظ است که فرمود:
مريد پير مغانم ز من مرنج ای شيخ
چرا كه وعده تو كردیّ و او بجا آورد
برخلاف ترک فعل و بی عملی دولت سابق در مقابل فشارهای غرب، سیاست دولت آقای رئیسی فعالانه و در جهت لغو تحریمهاست و پیوستن ایران به پیمانهای بین المللی و منطقهای همچون سازمان همکاری شانگهای ظرفیتهای بی سابقه و جدیدی را در اختیار کشور قرار میدهد.
شانگهای متشکل از کشورهای مختلف اعم از ۹ عضو اصلی و سه ناظر به معنای ارتباط با ۴۲٪جمعیت کره زمین با ۲۵ درصد تولید ناخالص دنیا، یک سوم سرزمین و مناطق هارتلند(محوری دنیا) و ریملند(اثرگذار در معادلات جهانی) است که در میان این کشورها، دو قدرت اقتصادی جهان(چین و هند) و چهار قدرت اتمی دنیا(روسیه، چین، هند و پاکستان)، بزرگترین دارندگان ذخائر دنیا(ایران و روسیه)، بزرگترین مصرف کنندگان انرژی(چین و هند) و اعضای اصلی شورای امنیت(چین و روسیه) حضور دارند.
با توجه به افول قدرت آمریکا و هژمونی غرب در آسیا، پیوستن ایران به شانگهای، فرصت و ظرفیت بی نظیری برای طرفهای مختلف از جمله ایران ایجاد خواهد کرد تا بتواند وارد بازار این کشورها شده، مبادلات غیردلاری اقتصادی با ارز ملی کشورها و هم افزایی سیاسی داشته باشد و با توسعه زیرساختها خصوصا در حوزههای فناوری اطلاعات و ارتباطات جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی با کانالهای ارتباطی اقتصادی و سیاسی غیر از کانالهای تحت نفوذ آمریکا ارتباط برقرار کند.
کشورهای قدرتمندی مثل روسیه، چین و ایران بر سر مساله عدم نفوذ آمریکا در منطقه آسیا به جمع بندی و توافق نهایی رسیدهاند؛ به عبارتی برای این کشورها مانور قدرت نظامی و سیاسی آمریکا در حوزه پیرامونی سازمان شانگهای قابل پذیرش نیست، از این رو بعد از خروج آمریکا از غرب آسیا، یکی از مهمترین مسائل رسیدگی به مسائل امنیتی و سیاسی منطقه نظیر مقابله با تروریسم، عدم افراط گرایی و ثبات منطقه ای با محوریت تحولات افغانستان است که امروز امکان تبدیل این کشور به کانون تروریسم بیش از هر زمان دیگری است.
بسیاری از مشکلات اقتصادی و حتی تأثیرگذاری تحریمها در اقتصاد کشور ما ناشی از رویکرد غربگرایی و تعریف غرب به عنوان منجی در دولت سابق بوده است، در حالی که یکی از تعاریف جهانی شدن در حال حاضر موضوع منطقه گرایی اقتصادی و تعامل سازنده با کشورهای همجوار و نزدیک و توجه به ظرفیتهای منطقه ای است.
بحث منطقه گرایی در نظام بین المللی به معنای ورود کشورها به بلوکهای اقتصادی منطقهای جهت حصول اهداف مشترک اقتصادی و سیاسی بسیار اهمیت دارد، به ویژه طرحهای دو سویه و راهبردی همچون یک کمربند_ جاده چین _ایران نقش کلیدی در شکوفایی اقتصادی کشورها خواهد داشت، به صورت کلی ایران بهترین مسیر ارتباطی چین با دیگر کشورهاست است.
همچنین ایران به جهت مزیتهای فراوان از جمله وجود انرژی، ثبات و نقش محوری در حل بحرانهای منطقه ای، میتواند نقش تعیین کنندهای در شانگهای داشته باشد که این به معنای افزایش اهمیت ژئوپولتیکی کشور و ایجاد زمینه های جدید اقتصادی و سیاسی برای ایران نیز خواهد بود.
مجتبی عباسی