قلم عدالت بهسوی حق پرکشید
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سکوت بود، سیاهی بود، شب بود، شبی غمرنگ. شبی غمرنگ و بههر سو سایه افکنده؛ سکوتی همچون رؤیاهای ارواح وهمناک و درهم پیچیده؛ پردۀ تاریک تیرهزارهایی بیکران همه جا افتاده؛ صحرایی پر بیم و پر اندوه در خاموشیها ایستاده؛ تختهسنگهایی چند در نجوی فرو رفته؛ ستارگانی مبهوت بهگوشههای افق گریخته؛ درههایی خاموش سر بهابهام دشتها نهاده؛ تپههایی افسرده بهتاریکیها تکیه داده؛ غبارهایی غمآلود بوتههای خار را گرفته؛ «مرغانی بر ویرانۀ سکوت نشته»؛ سکوتی در سیاهی گم شده؛ شب بود، شبی غمرنگ!...[1]
ساعت ۲۲ آخرین شب مرداد ماه، روح عدالتخواه استاد محمدرضا حکیمی، دعوت حق را لبیک گفت و بهسوی پروردگار عالم پر کشید. محمدرضا حکیمی را میتوان الگویی برای دانشپژوهان عدالتخواه دانست که بهدنبال درمان دردهای محرومین در جامعه میروند و خود را کنج پستوهایشان حبس نمیسازند. استاد حکیمی، از اندیشهورزان مکتب تفکیک بود که قائل به جدایی فلسفه و عرفان از دین بودند. هرچند که مکتب تفکیک موافقان و مخالفان بسیاری دارد.
او طلبهای فاضل بود و برخلاف سایر نویسندگان و طلبهنماهایی که علم و سعادت را در زیادهگویی و زیادهنویسی میدانند، وقتی به فیدل کاستروی کمونیست نامه مینویسد تا او را از حقیقت اسلام آگاه کند، تنها به دو کلمه «توحید» و «عدل» میپردازد و جامعه سعادتمند را، جامعهای توأم با عدل و توحید میشمارد؛ برخلاف کسانی که وقتی از آنها جرئهای از حقیقت ایمان را میخواهی، تو را در میان اقیانوس بندانگشتی اوهام و خیالاتشان غرق میسازند.
مرحوم حکیمی همان مشاور توانایی است که بهکناری نشسته؛ اما آماده کمک به اندیشهپژوهان بود. هماویی که رهبر معظم انقلاب نامش را برده بود و او را و در کنار او مرحوم علامه مصباح و شاگردانش را مشاورانی توانا برای خوراکدهی محتوایی معرفی کرده بود که میتوانند برنامهریزی و نیازسنجی زمانه را به مخاطب بدهند. دعوت رهبر معظم انقلاب بهمشورت گرفتن از دو فکر متضاد و مخالف از لحاظ علمی نکته جالبی است که نباید از آن غافل بود؛ چرا که مرحوم علامه مصباح موافق تلفیق فلسفه و عرفان با دین بود و از طرفی مرحوم علامه حکیمی از مخالفان جاری شدن فلسفه در کنار دین بهشمار میرفت. اما این اختلافات هیچگاه دستمایۀ ایجاد دشمنی درون نظام اسلامی قرار نگرفت؛ چرا که خود مرحوم حکیمی معتقد به مسیر انقلاب اسلامی بود و در کنار امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب میایستاد.
محمدرضا حکیمی بیش از ۵۰ عنوان کتاب از خود بهیادگار گذاشته که آخرین آن تحت عنوان «منهای فقر» مجموعهای برگرفته شده از آثار مرحوم حکیمی است که بیشتر با رویکردی عدالتمحور بهچاپ رسیده. درباره آثار دیگر آن مرحوم میتوان به مجموعه «الحیات» اشاره کرد که بهتفسیر قرآن کریم میپردازد. آثار دیگری چون «جامعه سازی قرآنی»، «سرود جهشها»، «عقل سرخ»، «خورشید مغرب»، «حماسه غدیر» و دهها اثری که امکان ذکر نامشان از حوصله این متن خارج است، همگی نشانهای بر فضل ناتمام و بیکران آن مرحوم است.
خبرگزاری رسا بهنوبۀ خود درگذشت آن مرحوم عالم و فاضل را به پیشگاه رهبر معظم انقلاب و خانوادۀ مرحوم حکیمی که خود نیز در اندیشه و فکر فعال هستند و همچنین شاگردان آن مرحوم، تسلیت عرض میکند.
[1] سرود جهشها، صفحه 174