رهایش کنید او ترسو است!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، هیچ جای تاریخ ترسوها تمجید نشده اند. انسان ذاتا شجاعت را دوست دارد. انسان شجاع است که می تواند ظلم شکن باشد، مسیرهای سخت را بگشاید و موانع را از جلوی راه بردارد. انسان شجاع هم خود را نجات می دهد و هم می تواند برای جامعه راهگشا باشد. ایثار، مقاومت، رشادت و جهاد از میوه های شیرین شجاعت هستند. و شهیدان بزرگ اسلام و انقلاب بزرگترین شجاعان بوده اند. علمای بزرگ و ربَّانی هم با جهاد علمی و تبیین گرانه خود به نبرد با طاغوت ها رفته اند. آنها شجاعت را با بصیرت، هوشیاری و تبیین گری هویدا ساختند.
در رثای شجاعت همه سروده اند. شاعران و حکیمان سخنها گفته اند. حتی کودکان و افتادگان. گاه شیاطین هم سخن از شجاعت سر داده اند. آنجا که ابلیس از دستور الهی تمرُّد کرد، شیاطین او را شجاع پنداشتند! از نگاه آنها او شجاع بود، چون جلوی خدا هم ایستاد!
شاید تعریف شجاعت بسیار بدیهی به نظر برسد. و همه مدعی باشند که شجاعت را می شناسند. امَّا برخلاف تصورات خام هر ساختار شکنی و هر تهوُّری مصداق شجاعت نیست. آنانکه که با تیغ تیز به آرمانها حمله می کنند شجاع نیستند. آنان که به سرمایه های انقلاب هجوم می برند، شجاع نیستند. هر آنکس که باعث ایجاد اختلاف و تشتت در جبهه انقلاب شود، سزاوار شجاعت نیست. بلعم باعورا هم به نام شجاعت به نبرد با موسی رفت، ولی فقط با زبانش له له چیزی را می زد که نداشت!
هیچ دشمنی برای شجاعتِ کف و سوت نمی زند و هرآنکه دشمن برایش هورا کشید متهوّر است. شجاع قلم بدست، تبیین گری را استوانه قلمش می کند، فحش می شوند، تهمت می شوند ولی زبان به هتَّاکی و فحاشی نمی گشاید. عرصه قلم نه چاله میدان است که با عربده کشی بتوان زور بازو را نشان داد و نه قهوه خانه که بتوان مستی کرد. عرصه قلم، جای بصیرت است، جای عمق، جای فهم خواسته های پیرمراد و صبوری در اجرای آنها. کسی که هنوز عقبه های تئوریک نظام را فهم نکرده، همان بهتر که دنبال دلبری از سلبریتی ها باشد.
انسان متهور، ردای شجاعت را برتن کرده ولی در عمل ترسو است. او ترس عمیق دارد از پذیرفتن اشتباه خود، از عمل عقلانی. او حتی از اینکه شجاعش نخوانند می ترسد! او خودش را به آب و آتش می زند که همه او را شجاع بخوانند!
متهور ساختار شکن است، مختل کننده شجاعت دیگران است. او روزی به چپ می تازد و روز دگر به راست روزی برای سپاه علی سینه چاک می کند و روز دگر برای معاویه!، اساسا او فقط دنبال تاخت و تاز است و منطقی در ورای الفاظش نیست!
نباید اشتباه کرد. بزرگترین انسان شجاع، علی بود. آن مرد نبردی که در میدان نبرد بینی شجاعان عرب را به خاک مالید. ولی در خطابه نه بر کسی جفا کرد و نه منطق عدالت را کنار گذاشت. او بزرگترین شجاع بود چون برای حفظ دین اصیل سالها استخوان در گلو و خار در چشم نگه داشت.
شجاع آن عالمان ربّانی هستند که نه کید دشمنان دلسردشان کرد ونه طعنه دوستان. نه جهالت جاهلان ناامیدشان کرد و نه رذالت مزدوران. آنان چراغ بدست دور شهر گشتند و گشتند تا مردم را از تاریکی ها برهانند، فحش ها شنیدند و دل در گرو رضایت حضرت حق بستند. در مسیر نبرد علیه ظلمت ها، تمام عمر استقامت کردند و دست از تبیین گری نشستند.
کوران ستم شاهی، هجمه های ساواک، بحبحه انقلاب، بعثی ها، تودهای ها، مجاهدین، افراطی های اصلاح طلب و بهاری و هزارن ضد انقلاب دیگر، نه در دلش ترسی ایجاد کردند و نه خللی در مسیر جهاد روشنگری اش. او هنوز هم چراغ بدست دارد. او مصباح شجاع انقلاب بود و هست.
امَّا آنکه شهوت دیده شدن دارد، آنکه به چراغ راه سنگ می زند، آنکه بی منطق هتَّاکی می کند، آنکه فرامین امامش را نفهمیده، او شجاع نیست. بزدل است، بی منطق است و هتّاک است. آری او متهوِّر است.
رهایش کنید ، او ترسو است.
امین القلم
سال ها بل باید قرن ها بگذرد تا مادر دهر کسی هم چون او به جهان تشیع پبشکش نماید.
نویسنده ضمن احترام به خانواده محترم شهداء،نه فحشی داده و نه هتاکی کرده.
فقط گفته کسی که به بزرگان هتاکی میکنه ترسو هست ,و ارزش درگیر شدن نداره.