تلاش معاندین برای تاریخ‌مند کردن گزاره‌های ساختگی

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، موضع گیری های ساختار شکنانه علیه نظام سیاسی، از سطح گپ و گفت های عامیانه، خیابانی و محفلی عبور کرده، و چند صباحی است که وضعیتی نوشتاری و ماندگار پیدا کرده است.

در واقع آنچه در ارتباط با نوشتارها و رفتارهای ساختارشکنانه این روزهای منتقدین انتقام جو از نظام اسلامی و معاندین وجود دارد این است که آنها در تعریف و باز تعریف موارد اتفاقی، رویدادی، تاریخی، تصادفی، نظارتی، مدیریتی و حتی محیطی به شیوه ای عمل می کنند که عملا مخاطب خود را به واکنش در طرفداری از آنها و بر ضدیت با نظام وا می دارد.

به عبارت بهتر اینکه، آگاهی از علم رسانه ای و تاکتیک های خبری در کنار دارا بودن تخصص و دانش رسانه ای موجب شده است تا ساختارشکنان نه تنها در انتخاب خبر، گزارش خبر، شیوه و روش گزارش بلکه در نحوه اطلاع رسانی و زمان بندی خبر نیز با مهارت خاصی وارد عمل شوند و این یعنی اینکه آنچه در ذیل رهیافت ساختارشکنی از نظام و فعالیت ها و شخصیت های آن وجود دارد، بر حسب زمان و شرایط زمانی برنامه ریزی شده است و این چنین نیست که به یکباره از روی بلاهت و جَوزدگی فردی یا گروهی دست به اقدام نقد و یا تمسخر بزنند.

از جمله مواردی که این روزها به یکی ابعاد پارامتریک در ذیل راهبرد ساختارشکنانه تبدیل شده است، بزرگ نمایی نقاط ضعف نظام سیاسی در بخش های مختلف از یک سو و تزریق مراتب تشویش و بی اعتمادی عمومی به نظام سیاسی و تلاش برای ایجاد شکاف های مرئی تر و رویت پذیرتر میان مردم و حاکمیت از سوی دیگر است.

افزون بر اینکه در ادامه این سیاست رفتاری، ارجاعات تاریخی را نیز مد نظر قرار می دهند. بطوری که با موفق معرفی کردن پهلوی دوم در ذیل مسائل اقتصادی و عمرانی، رهیافت گذشته گرایانه را برای حصول به اهداف خود در میان افراد جامعه تبلیغ می کنند.

نکته مهم و قابل پردازش درباره مورد اخیر این است که سیاست واپس گرا نشان دادن جمهوری اسلامی در بخش های مختلف و تاریخ مند کردن گزاره های فکری – عملی خود با اشارات کاذب تاریخی از دوران سلطنت پهلوی دوم، بیش از آنکه علمی و تحلیلی باشد، مورخ گونه و سطحی است که فاقد هرگونه اعتبار و ارزش علمی و ارجاعی است؛ اما با این حال جریان ساختارشکن با شناخت ذائقه مردم و آگاهی از علاقه مندی آنها به این موضوع که عمده مردم زمان زیادی صرف مطالعه تاریخ و جستجوی علمی نمی کنند با رجوع به تاریخ و ذکر مواردی گزینشی از آن به شکل کوتاه در قالب یک توئیت یا پست خبری، مبادرت به خبرسازی با قصد و نیت آسیب رسانی به نظام سیاسی می کنند.

بنابراین باید تأکید کرد هویت یابی آنچه که در قالب نوشتارهای ساختارشکنانه ارائه می شود، بیش از آنکه واقعی باشد ایذایی بوده و برای انحراف افکار عمومی در راستای حصول به اهداف مورد نظر است؛ به طوری که می توان میکرو فیزیک و ماکرو فیزیک رفتارهای ساختارشکنانه را از یک مبداء  به یک مقصد در نظر گرفت که سیاه نمایی از شرایط موجود، انتقام جویی از نظام سیاسی، دشمن پروری و مخالف سازی عمومی علیه حاکمیت، سیطره افکنی سایه تاریخی بر شیوه مدیریت کشور و سخن پراکنی غیرمتعارف در فجازی مشخصه اصلی و بنیادین آن است./998/ی703/ق

میثم صدیقیان