۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۵۶
کد خبر: ۶۵۹۴۵۰
یاداشت؛

تبارشناسی جریان تحریف

تبارشناسی جریان تحریف
رهبر انقلاب فرمودند «جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم قطعا شکست می‌خورد.» با این تعبیر رهبر انقلاب، جنگ اقتصادی و تحریمی در سایه جنگ ذهنی است.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، محسن مهدیان در یادداشتی به «تبار شناسی جریان تحریف» پرداخته و تأکید کرده است که رهبر انقلاب فرمودند «جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم قطعا شکست می‌خورد.» با این تعبیر رهبر انقلاب، جنگ اقتصادی و تحریمی در سایه جنگ ذهنی است.

متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

رهبر انقلاب در دیدار مردمی عید قربان فرمودند «جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم قطعا شکست می‌خورد.» با این تعبیر رهبر انقلاب، جنگ اقتصادی و تحریمی در سایه جنگ ذهنی است. جنگ ذهنی، جنگ شناختی و ادراکی جامعه است. هدف این جنگ وارونه نمایی از واقع است. جنگی که با تصویرسازی غلط  ادراک مردم از پیرامون را تغییر می‌دهد و هولناک می‌سازد. 

در این رابطه 3 نکته حائز اهمیت است. اول. هدف جریان تحریف چیست؟ اگر هدف این جریان دقیق شناخته نشود ممکن است ناخواسته در میانه میدان نقش ستون پنجم را بازی کنیم. جریان تحریف تنها یک هدف را دنبال می‌کند و آن نیز ناامید کردن جامعه از راه طی شده و مسیر پیش روست. جامعه ناامید جامعه‌ای است قهرا شکست‌خورده. لذا جنگ اقتصادی دشمن نیز در خدمت همین جنگ ذهنی است. بنابراین جریان تحریف را باید با کلیدواژه ناامیدی شناخت. مقصد تحریف اگر روشن شود هرکس در هر نقطه‌ای قرار داشته باشد نسبت خودش را با این جنگ دقیق‌تر فهم می‌کند.

دوم. هر اقدامی با هر عنوانی و به هر بهانه‌ای جامعه را از راه طی شده‌اش پشیمان و آینده را تلخ و ناامیدانه روایت کند، خواسته یا ناخواسته در خدمت جریان تحریف است؛ فرقی نمی‌کند چه کسی و با چه سمت و چه اسم‌ورسمی است. جریان تحریف، جریانی است که امید جامعه را می‌زند؛ فرق هم نمی‌کند قصدش براندازی است یا ظاهرا اصلاح. 

ما اغلب جریان تحریف را به جریانی می‌شناسیم که دروغ می‌گوید و مسائل را ناقص و وارونه ارائه می‌کنند. البته این جریان سهم بالایی در شکل‌گیری تحریف در جامعه دارند. گستره این جریان نیز از ضدانقلاب آغاز می‌شود و تا برخی در داخل نیز امتداد دارد. بااین‌حال دو جریان دیگر وجود دارد که خواسته یا ناخواسته در شکل‌گیری تحریف در جامعه سهم دارند. 

جریان اول کسانی هستند که فهم درستی از مسائل اصلی و فرعی کشور ندارند. این دست افراد با کمترین اشکال و خطایی خود را باخته و روایت‌شان از صحنه نیز ناامیدکننده است. علت نیز این است که جای اصل‌وفرع مسائل را عوض می‌کنند.  

این جریان با بزرگنمایی از سیاهی‌ها تصویری غیرواقع به جامعه ارائه می‌کنند. این دسته وقتی برای حل مشکلات نیز اقدام می‌کنند فریادشان فراتر از مشکل است. 

جریان دوم کسانی هستند که تصویری که از واقع ارائه می‌کنند برآیندش تحریف است. به تعبیر دیگر، تحریف در یک موضوع نیست بلکه تحریف در تصویر کلان از جامعه است. جریانی که همه واقعیت‌ها را ارائه نمی‌کنند. زشتی‌ها را می‌بینند اما فضائل و دارایی‌های یک جامعه را نمی‌بینند. این گروه نیز ناخواسته گرفتار تحریف واقع می‌شوند. 

سوم. ابعاد جنگ ذهنی در عصر شبکه‌های اجتماعی بسیار گسترده‌تر از دوران سنتی رسانه‌ای است. در عصر شبکه تنها رسانه‌های رسمی بازی‌گردان نیستند و همه حاضران و فعالان در شبکه‌های اجتماعی در این جنگ سهم دارند و نقش آفرینند. هرکس در هر سطحی و با هر سهمی. یک لایک و کامنت و ریشیر و ریتوییت و انتقال پیام در ساخت ادراک برای جامعه سهم دارد. با این توضیح همه من و شما سرباز این میدانیم. از پرستار تا معلم تا کارگر و تولیدکننده و زن خانه‌دار و دانشجو و دانش‌آموز. هر روایتی از جبهه حق تیری است به قلب دشمن. جنگ امروز، جنگ روایت‌هاست. در جنگ روایت‌ها این مردم‌اند که روایت می‌کنند لذا هر آنچه روایت مسلط شود ادراک جامعه از واقعیت است.باید در چنین صحنه‌ای همه آرایش جنگی بگیرند./841/د102/ف

ارسال نظرات