نگاهی به بازنمایی زن در رسانه با تاکید بر هویتهای جدید
اشاره: امروز میزان فراوانی و اصرار بر بازنمایی از واقعیتها و مفاهیم در رسانهها بهقدری بالا رفته که گاهی یک امر بدیهی تلقی میشود و ما بهسادگی از کنارش عبور میکنیم. غافل از اینکه بازنمایی نهتنها واقعیتهای موجود را دستخوش تغییر قرار میدهد، بلکه میتواند با تکرار زیاد به خلق واقعیات جدید نیز منتهی شود.
برای پیبردن به چگونگی بازنمایی از زن ایرانی در رسانههای بیگانه، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به گفتوگو با دکتر معصومه نصیری، کارشناس و مدرس رسانه پرداخته است.
رسا ـ تعریف شما از بازنمایی چیست؟
بازنمایی به مفهوم نحوه نمودار شدن، تجلي يافتن و پديدار شدن يك واقعيت اجتماعي توسط رسانهها میباشد که بیشتر میل به ارائه تصویر دستکاری شده دارد. رسانه امروز به مثابه ابزاری بلا منازع، با استفاده از بازنمایی و کلیشهسازی رسانهای سعی در برخی نقشها و مفاهیم اساسی برای مخاطبان دارد. بازنمایی جایگاه خانواده، ساخت کلیشه متفاوت از زن، بازنمایی نقش مادری و ... از جمله اقداماتی است که طی سالیان اخیر توسط جریانهای رسانهای خارج از مرزها و البته متاسفانه با همافزایی داخلی در حال پیگیری است.
علاوه بر این، مسأله مهم در بازنمایی واقعیت توسط رسانهها اینجاست که یک رسانه هیچگاه ابزار خنثی و یک میانجی بیطرف در ارائه تصویر به حساب نمیآید. بازنماییهای رسانهای، جدای از بحث اخلاقی و غیر اخلاقی بودن آن، سوگیری ایدئولوژیک نیز دارند و در راستای تضعیف یا تثبیت قدرت و گفتمان ویژهای گام برمیدارد.
رسا ـ چرا رسانهها بر بازنمایی از زن و ساخت کلیشههای جدید از او اصرار دارند؟
یکی از کارکردهای اساسی رسانهها، بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان است و با علم به این موضوع تصویری که ما بهعنوان یک مخاطب از پدیدههای مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارشها و تصاویری است که به وسیله رسانهها ارائه شده است. پس پر بیراه نیست اگر زنان چه درباره ماهیت و چه جایگاههای مختلفی که در ساخت اجتماعی بر عهده دارند تحت تأثیر رسانهها قرار گرفته و به بازنگری در نقش هایشان بپردازند.
موضوع زن بهعنوان رکن کلیدی خانواده که نهادی حیاتی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی محسوب می شود، امروز مورد برنامه ریزی توسط جریانات جبهه معارض جمهوری اسلامی در حال پیگیری است. این جمله روپرت مرداک را نباید از نظر دور داشت که گفته است «برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی بهنام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار قرار دهم. در ایران، مادر خانواده همه چیز را مدیریت میکند و اگر او را به لجن بکشیم این جامعه به لجن کشیده خواهد شد.»
رسا ـ بازنمایی رسانههای بیگانه از زن ایرانی معمولا از چه طریقی صورت میگیرد؟
بیشتر این بازنماییها و دستکاری و مهندسی افکار عمومی در حوزه زنان در حوزههای سرگرمی رخ میدهد؛ دقیقا در جایی که مخاطب هیچ دروازه بانی ذهنی ندارد. سینما، سریالها، صنعت مد و تبلیغات و شبکههای اجتماعی همچون؛ اینستاگرام عامل بازتعریف متأثر از بازنمایی رسانهای نقش زن میباشند. تعریف از زن زیبا، زن مقبول، مادر موفق و همسر نمونه در این تولیدات بهشدت دستخوش تغییر شده است. تعریف اشکال و تعاریف مدرن از هویت زن مهمترین اتفاقی است که در رسانه ها درباره زنان رخ داده است.
در برخی تولیدات رسانهای هویت زن، هویتی رها از تعهد است که هر لحظه بخواهد این اختیار را دارد که روابط اجتماعی، خانوادگی و زناشویی خویش را ترک کند. این موضوع متأسفانه با تأکید بر استقلال زنان به صورت افراطی به افکار عمومی منتقل می شود.
سوق دادن به سوی ابتذال
اینکه زنان امروز بهجهت زیست در دنیای مدرن، اندکی از نقشهای سنتی خود فاصله گرفتهاند تا حدودی قابل درک است، اما اینکه این موضوع سبب بیهویتی یا تعریف هویتی مستقل و عاری از هر تعهدی باشد، موضوعی است که باید در بافت محتوای رسانهای به آن توجه کرد.
نکته دیگر، تعریف از زیبایی است که زنان ما را به امور سطحی مشغول میکند. به هر حال در نظریات مکاتب انتقادی درباره مدرنیته و تأثیر رسانهها با مباحث جدی مثل؛ صنعت فرهنگ، تلاش برای سطحی کردن مخاطبان و حتی سوق دادن آنها به سمت ابتذال مواجه هستیم.
تعمیق روحیه خودنمایی زنان در اینستاگرام
اگر تا دیروز نمادهای زن خوب، مساوی مادر خوب، همسر خوب، زن با درایت، متدین، نجیب و مدیر بود، امروز زن خوب زنی است که زیبا باشد آنهم زیبایی کلیشهسازی شده توسط رسانهها. این زن برای عرضه زیبایی خود کم کم به سمت خودنمایی، مصرفگرایی، اتخاذ الگوهای مصرف کمتر معقول و... حرکت کرده و این مسأله امروز جدای از سینما و سریال ها در اینستاگرام بهشدت در حال تعمیق شدن است.
در بسیاری از آثار سینمایی و سریالهای تلویزیونی تصویری که از یک زن محجبه بهنمایش گذاشته میشود، تصویر فردی بدبخت است.
تلاش گستردهای توسط جریانات رسانهای خارج و البته برخی رسانههای داخلی برای بازنمایی و کلیشهسازی زن محجبه وجود دارد. در واقع امروز در تولیدات رسانهای شاهد این هستیم که بازنماییها و کلیشهسازیها در حال نشان دادن زنان محجبه در سطوح پایین جامعه و اکثرا بیسواد و دارای مشکلات متعدد هستند. این موضوع در ناخودآگاه مخاطب اثر می گذارد که زن محجبه یعنی زن بدبخت و زن زیبا و خوشبخت یعنی زنی که کمتر محجبه است یا بدحجاب است.
تمام این نکات در تصویر ذهنی مخاطب اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. درد آنجاست که نهادهای مسؤول و متولی، یا خواب هستند یا خود را به خواب زدهاند. باید بدانیم تغییرات فرهنگی تدریجی، عمقی و آرام آرام رخ میدهند. این تغییرات که اغلب متاثر از رسانه و البته سهلانگاری در سیاستهای فرهنگی هستند، بعد از وقوع دیگر قابل بازگشت نیستند. /882/گ404/ف
خبرنگار: مهدی براتی