۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۸
کد خبر: ۶۴۹۹۵۶
ارزیابی اندیشکده آمریکایی از سناریو‌های احتمالی در افغانستان:

قدرت نرم ایران در افغانستان پس از خروج آمریکا دوچندان خواهد شد

قدرت نرم ایران در افغانستان پس از خروج آمریکا دوچندان خواهد شد
یک اندیشکده آمریکایی با اشاره به نقش مهم ایران در تحولات کنونی افغانستان و همچنین پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور اذعان کرد که خروج آمریکا فرصتی طلایی برای ایران خواهد بود.

به گزارش خبرگزاري رسا، مؤسسه رَند در گزارشی به قلم کالین کلارک عضو ارشد علوم سیاسی در این اندیشکده و همچنین عضو ارشد اندیشکده مرکز سوفان در آمریکا نوشت:

ایران، مذاکرات آمریکا و طالبان برای پایان دادن به عملیات آمریکا در افغانستان را به دقت تحت نظر دارد. اگر خروج مورد انتظار نیروهای اصلی آمریکایی از افغانستان باعث ایجاد بی‌ثباتی در این کشور شود، تهران تا چه حد قادر خواهد بود به همسایه شرقی خود نفوذ کند؟

ایران به دنبال افزایش قدرت نرم خود در افعانستان است

کلارک می‌نویسد: ایران سعی کرده است تا از طریق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و توسعه زیرساخت‌های مرتبط با ارتباطات و حمل‌ونقل، قدرت نرم خود را در افغانستان افزایش دهد.

ایران همچنین سال‌های سال تلاش کرده تا با ذینفعان اصلی افغانستان که شامل گروه‌هایی که دارای پیوندهای قومی، فرهنگی و مذهبی با ایران می‌باشند، و نیز با طالبان رابطه برقرار کند. اما تهران نتوانسته به همان میزان از نفوذ سیاسی در افغانستان دست یابد که بر همسایگان غربی خود مانند لبنان، عراق و سوریه اعمال کرده است. به عبارت دیگر نفوذ ایران بر امور نظامی و سیاسی افغانستان هیچ وقت به حد دلخواه خود نرسیده، امری که تهران علاقه‌مند است آن را بهبود بخشد.

لشگر فاطمیون نمونه موفق رابطه کنترل و فرماندهی ایران

این اندیشکده با اشاره به سابقه روابط ایران و افغانستان می‌نویسد: تجربه همکاری ایران و افغانستان به دهه‌ها قبل یعنی جنگ ایران و عراق در دهه ۱۳۶۰ برمی‌گردد، یعنی زمانی که مبارزان افغان به نمایندگی از طرف ایران علیه نیروهای صدام حسین می‌جنگیدند.

در عصر حاضر، ایران طیفی از قوای شبه‌نظامی و مبارزان شیعه خارجی، که شامل لشگر فاطمیون است را پرورش داده تا در زمان مورد نیاز برای تأمین امنیت و حفاظت از منافع ایران مجدداً به افغانستان اعزام شوند. سپاه قدس می‌تواند برترین اعضای لشگر فاطمیون را انتخاب کرده و از آنها برای عملیات تخصصی در افغانستان یا جاهای دیگر استفاده کند. در سوریه این مبارزان تحت فرمان مستقیم ایران عمل می‌کردند و از نیروهای دولت سوریه دستور نمی‌گرفتند.

این شیوه همانند روشی است که ایران در جنگ اتخاذ می‌کند و به رابطه نیرومند فرماندهی و کنترل اشاره دارد. در حقیقت لشگر فاطمیون، نسبت به اکثر متحدان غیردولتی ایران، از جمله حزب‌الله لبنان که نمونه بارزی از استراتژی غیردولتی است، نماینده مناسب‌تری برای ایران است که تحت فرماندهی‌اش باشد.

ایران به دنبال تنش با طالبان نیست

اندیشکده رند در ادامه این گزارش مدعی شد: اگرچه در دهه گذشته روابط پرتنش ایران با طالبان بهبود یافته، و حتی تهران حمایت ناچیزی از شورشیان داشته است اما هنوز مشخص نیست که آیا این همکاری با خروج نیروهای آمریکایی ادامه خواهد یافت یا خیر. طالبان در صورت «توافق صلح» می‌تواند قدرت سیاسی قابل توجهی در افغانستان به دست آورد.

اقدامات اخیر ایران در افغانستان نشان می‌دهد که این کشور مایل است اطمینان حاصل کند که قدرت‌گیری طالبان منجر به ازسرگیری تنش‌ها و منازعات، همانند دهه ۱۹۹۰، نخواهد شد. در اواخر سال ۲۰۱۸، رهبران ایران و اعضای بلندپایه طالبان طی دیداری زمینه‌های بالقوه همکاری جهت تثبیت وضعیت افغانستان بعد از خروج آمریکا را بحث و بررسی کردند. اما هنوز هم شک و تردید زیادی وجود دارد که ایران چگونه می‌خواهد با جنگ‌طلبان همراهی و مدارا کند.

ایران به دنبال همسایه‌ای باثبات است

با اقدام آمریکا برای اتمام مداخله در افغانستان، در صورتی که طالبان بتواند همانند سال‌های قبل از سپتامبر ۲۰۱۱ کنترل مناطق زیادی از افغانستان را به دست بگیرد، هدف اصلی ایران حفاظت از خود خواهد بود. در حقیقت این دیدگاه در پیش‌قدم شدن و ابتکار عمل ایران نسبت به طالبان بسیار مؤثر بوده است.

یکی دیگر از عواملی که رابطه محتمل طالبان و ایران را تقویت می‌کند دشمن مشترک آنها در حکومت اسلامی عراق و شام-استان خراسان که همان زیرشاخه داعش در افغانستان است. به همین علت تهران لازم می‌بیند که افغانستان همسایه‌ای باثبات برایش باشد تا بتواند مانع برنامه‌ریزی و انجام حمله به خاک ایران از طرف داعش افغانستان باشد. این عامل کمک ایران به دولت افغانستان را بیشتر محتمل می‌کند زیرا به دنبال آغاز خروج آمریکا، تهران به دنبال ایجاد ثبات در کشور است. و همچنان که اقتصاد ایران در نتیجه تحریم‌های آمریکا در حال ضعیف شدن است، بازار افغانستان می‌تواند شریکی کلیدی برای ایران باشد؛ بازاری که شباهت‌های فرهنگی، قومی و زبانی‌اش با ایران آن را برای معامله گران ایرانی که تشنه فرصت هستند بسیار حائز اهمیت می‌کند.

 

رقابت کشورهای منطقه برای افغانستان پساتوافق

توافق اخیر با طالبان باعث شده که ایران در پی تحقق این اهداف با رقابت‌هایی از سوی دیگر کشورها مواجه شود. پاکستان خیلی وقت پیش با اعضای طالبان ارتباط برقرار کرده است، این در حالی است که کشورهایی مانند چین، عربستان سعودی، هند و روسیه نیز به دنبال فراهم کردن زمینه‌هایی برای ارتباط با حکومتی هستند که قرار است توافقنامه تقسیم قدرت ایجاد کند. ایران در موقعیت مناسبی است و می‌تواند اقدامات حساب‌شده‌ای را برای ایجاد تعادل در افغانستان شروع کند. از خیلی وقت پیش روابط کاری مثبتی را با اعضای مختلفی از جمعیت غیر پشتون افغانستان آغاز کرده است، از جمله افراد و گروه‌های پرنفوذ تاجیکی، ازبکی، و جوامع هزاره که در دولت کنونی افغانستان دارای قدرت سیاسی هستند. ایران حتی با دولت کابل موافقت‌نامه همکاری در زمینه دفاعی امضا کرده است.

احتمال وقوع جنگ داخلی در افغانستان

البته هنوز موانع زیادی بر سر راه توافق صلح آمریکا و طالبان وجود دارد، با این حال زیاد غیرواقعی به نظر نمی‌رسد که شاهد روزی باشیم که آمریکا نیروهایش را خارج می‌کند و طالبان و دولت افغانستان قادر به دستیابی به توافق در طول دوره مذاکرات داخلی افغانستان نباشند. اگر این سناریو درست باشد، ممکن است افغانستان با جنگ داخلی دیگری مواجه شود و در آشفتگی و هرج‌ومرج فرو رود. این آینده محتمل نیاز به یاری بیشتری از طرف ایران خواهد داشت، و این در حالی است که تهران از طرفی تلاش خواهد کرد تا خشونت سرریز شده را تسکین بخشد و نیز در بحبوحه جنگ میان گروه‌ها به دنبال تأثیرگذاری روی کارگزاران سیاسی و اقتصادی کلیدی باشد.

این اندیشکده آمریکایی در پایان اینگونه نتیجه می‌گیرد که صرف‌نظر از اینکه کدام سناریو رخ دهد، ایران به احتمال زیاد همچنان یک بازیگر مهم در افغانستان خواهد ماند. روابط ایران با برخی بازیگران غیردولتی ممکن است چالشی برای آمریکا که سعی دارد مداخله خود در افغانستان را به اتمام برساند، باشد مخصوصاً اگر تنش‌های میان دو کشور دوباره از سر گرفته شوند. اما درنهایت، ایران علاقه‌مند است ثبات در این کشور را تا حدودی حفظ کند./1360/

منبع:مشرق

ارسال نظرات