دارند از سرمایه میخورند!
به گزارش خبرگزاري رسا، نتانياهو رئيس دولت معلق رژيم صهيونيستي در اوج فتنه ۸۸ هنگامي كه سران فتنه به مرحله مسجدسوزي و قرآنسوزي روي آوردند، گفته بود؛ «اينها سرمايه بزرگ اسرائيل در داخل ايران هستند.»
بيانيه خاتمي، موسوي و كروبي و پيش از آن بيانيه ۷۷ اصلاحطلب روسياه در حمايت از اشرار و جريان آشوب را در يك كلمه ميشود تحليل كرد و آن اينكه ورشكستگي سياستهاي تجاوزكارانه آمريكا در ايران به جايي رسيده كه آنها دارند از «سرمايه» ميخورند.
به قول يك پژوهشگر روسي «اندره كوروبيكو»، ما گرفتار يك جنگ هيبريدي هستيم، جنگي كه آمريكاييها در ۸ لايه با ما درگير هستند.
لايه ديپلماسي، لايه اطلاعاتي و تبليغاتي، لايه سايبري، لايه نظامي، لايه اقتصادي، لايه نيروهاي ويژه و بالاخره لايه حمايت از نابسامانيها و شورشهاي محلي!
آمريكايي ها در طول حيات خود كه درگير با ملتهاي مظلوم و ستمديده بودند، تاكنون درگير چنين جنگي نبودند. ۴۰ سال نبرد بيامان آمريكا با ملت ايران چيزي جز خفت و خواري و شكست و ناكامي براي آنها به دنبال نداشته است. آنها در ايران با يك نظام مردمسالار و مستقر روبهرو هستند. آنها در ايران با يك ملت دلير، جسور و بصير مواجه هستند كه از يك رهبري الهي و هوشمند برخوردار است. رهبري كه از تهديد، فرصت و از شكست، پيروزي ميسازد. رهبري كه جوهره بيداري خود را در بحرانها نشان داده و با توكل به خدا و اطمينان از آگاهي و بصيرت ملت، مدام به دشمن سيلي ميزند.
وزير جنگ رژيم صهيونيستي اخيرا گفته؛ «ايران با قطع اينترنت، سربازان ما را در اين كشور خلع سلاح كرد.»
معلوم ميشود رژيم صهيونيستي علاوه بر «سرمايه» در ايران «سرباز» هم دارد. همانها كه با شرارت و بيرحمي به اموال مردم و اموال عمومي آسيب رساندند و از پشت به مردم و حافظان امنيت شليك كردند و كار را به آتش زدن مسجد و قرآنسوزي رساندند.
يك جماعتي از اصلاحطلبان هستند كه پنهان نميكنند جرج سوروس، طراح و مجري انقلابهاي مخملي بر آنها «ولايت» دارد. موسوي كه در فتنه ۸۸، اردشير امير ارجمند مشاور خود را ولي خود ميدانست، پاي در وادي نفاق و حمايت از كفر و شرك جهاني گذاشت و سوابق و خدمات خود به انقلاب را به آتش كشيد، اكنون بيشرمانه از همان قرآنسوزاني كه در عاشوراي ۸۸ «مردان خداجو» ناميد، حمايت ميكند. كروبي هم كه آراي او در انتخابات ۸۸ كمتر از آراي باطله صندوقها بود، با پررويي واقعيت حمايت آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي را از اشرار نفي ميكند و ميگويد؛ «ريشه حوادث اخير را بايد در درون جست و نه آن سوي آبها»!
اينان «حق قمهكشي» براي اشرار قائلند و جنايات آنها را ناديده ميگيرند و مرزي بين معترض با آنها قائل نيستند. اين افراد همانها هستند كه در سه فتنه ۷۸ و ۸۸و ۹۶ در مرز «بغي» و «حرب» با نظام حركت كردند و گاهي با «خروج از حاكميت» و گاهي هم با «خروج بر حاكميت»! نام اين جماعت به عنوان روسياهترين رجال سياسي معاصر در تاريخ كشور ثبت خواهد شد.
اينكه بساط آشوب ۴۸ساعته جمع ميشود، اينكه در بيش از هزار شهر هيچ تجمع و شرارت و مخالفتي با طرح افزايش قيمت بنزين صورت نگرفته، تنها در نقاطي كه رژيم صهيونيستي «سرمايه» و «سرباز» داشته، فتنه خود را نشان داد، براي دستگاههاي قضائي و امنيتي و حتي براي دشمنان نظام ميتواند يك علامت و هشدار باشد.
در روز روشن شبيه قطاعالطريق جلوي ماشينهاي مردم را ميگيرند و آنها را با چاقو و قمه و سلاح كمري تهديد و مجبور به اعتراض ميكنند. مغازههاي مردم را غارت ميكنند و آنها را به آتش ميكشند،به سوي مردم و نيروهاي حافظ امنيت شليك ميكنند، حتي به اماكن مقدس، مسجد و حوزههاي علميه حمله ميكنند و بيمحابا آدم ميكشند، اسم آن را ميگويند «اعتراض»! يك جماعت ابله مثل همين سران فتنه ميآيند وسط و ميگويند از «حق اعتراض» دفاع مي كنيم! كدام «حق اعتراض»! آن وقت تمامقد ترامپ و پمپئو و ماكرون و… از اين «حق» دفاع ميكنند.
آمريكاييها در جنگ هيبريدي ميخواهند ويترين «حكومت» و «نظام» را به هم بريزند. در عراق و لبنان اين كار را كردند. دولت، ويترين و دكور بيروني يك نظام است. رژيم صهيونيستي اكنون دچارچنين معضلي است. انتخابات و رقابت لب به لب در سرزمينهاي اشغالي، دولت نتانياهو را منفعل و منعزل كرده است. آنها همين بساط هرج و مرج و بيدولتي را در خط مقاومت بهويژه در ايران دنبال ميكنند.
بيكفايتي و ناكارآمدي دولت را ميتوان با «نظارت» و «هدايت» و «اعتراض قانوني» علاج كرد، اما بيدولتي و هرج و مرج و بيحساب و كتابي؛ به هم خوردن امنيت و اقتدار ملي را به دنبال دارد. آنها كه به دروغ به همين دولت راي دادند و خود را حامي صف اول آن ميدانستند، در اين وادي، دولت را تنها گذاشتند و در صفبندي جلاد و شهيد، جانب جلاد را گرفتند و مثل سال ۷۸ و ۸۸ كنار آمريكا و استكبار جهاني ايستادند و به ملت خود پشت كردند.
يكي از دلايل عصبانيت آنها و اربابانشان اين است كه اين طرح متكفل آن است كه يك نمكي روي سفره سه دهك پايين جامعه كه نه ماشين دارند و نه از يارانه بنزين، بهرهاي دارند، پاشيده ميشود و به نوايي ميرسند. همانها كه در ايام انتخابات وعده ميدادند كه اگر ما بياييم، نفري ۲۰۰ تومان، ۲۵۰ تومان به يارانهها اضافه ميكنيم! آمريكاييها ميگويند اين طرح لشكر قابلمه بهدستها را عليه نظام متوقف ميكند. نوكران آنها در داخل همين را پذيرفتهاند.
اين به معناي آن نيست كه اين طرح كاستيهايي ندارد. قرار بود دولت كاستيهاي آن را برطرف كند و آسيبي كه به قشر متوسط جامعه ميرسد را ترميم نمايد كه نكرد، اما بدنه دولت مصمم است در حد توان اين آسيب را جبران كند. با نشستن اولين پرداخت يارانه بنزين به حسابهاي مردم توسط همين دولتي كه پرداخت يارانه را مصيبت و روز پرداخت را روز عزا ميدانست، يك آرامش نسبي در كساني كه در منافع اين طرح ترديد داشتند، پديد آورد. بهزودي پس از پايان هياهوها و جنجال رسانهاي دشمن، مشخص خواهد شد اجراي اين طرح يك گام براي اجراي عدالت و كم كردن فاصله طبقاتي و رسيدگي به سفره مردم بوده است.
برگرديم به مبحث اول، اين سؤال كه چرا دشمن در اين مرحله از «سرمايه» ميخورد را بايد يك پيروزي بزرگ در نبرد نرم سوم و موفقيت در جنگ نيمهسخت با استكبار جهاني دانست، همانطور كه رهبري فرمودند: «ملت بار ديگر عظمت خود را نشان داد و توطئه خطرناكي را نابود كرد» و نيز فرمودند: «در جنگ نرم همچون يك شطرنجباز ماهر هميشه بايد يك قدم از دشمن خود جلو بود».
ملت با قيام سراسري خود نشان داد يك قدم از دشمن در خنثي كردن توطئهها جلو است. سران فتنه نشان دادند همچنان لنگلنگان پشت سر دشمن با آنها راه ميآيند و همزباني ميكنند. مردم سراسر كشور در قيام تاريخي خود نشان دادند براي اشرار «حق قمهكشي» قائل نيستند، اما سران فتنه يا بهتر بگوييم سربازان و سرمايههاي رژيم صهيونيستي در ايران براي اشرار «حق قمهكشي» قائل هستند. بيانيه آنها نشان ميدهد در غم از دست دادن آنها عزادارند./1360//101/خ