غائله ۱۴ اسفند؛ تجربه نفوذ دشمن با بهرهگیرى از عناصر منحرف درون نظام
یکى از حوادث مهم تاریخ انقلاب، غائله ۱۴ اسفند ۵۹ و حمله گارد «بنى صدر» و منافقان همدست او به مردم است که منجر به برملاشدن چهره منافقانه این خائن شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در شهرکرد، یکى از حوادث مهم تاریخ انقلاب اسلامى، غائله ۱۴ اسفند ۵۹ و حمله گارد «بنى صدر» و منافقان همدست او به مردم مسلمان و حزبالله است که منجر به برملاشدن چهره منافقانه این خائن به ملت و مردم ایران و شناسایى چهره واقعى او و همدستانش و در نهایت برکنارى از ریاست جمهورى شد؛ فردى که سعى مىکرد مخالفت اساسى خود با امام و جریان انقلاب را به هر شکل پنهان کند تا به قدرت کامل دست یابد.
علل و عوامل زمینه ساز وقوع غائله ۱۴ اسفند
با نگاهى به روند شکلگیرى غائله و حوادث رخ داده در آن، حادثه ۱۴ اسفند در دانشگاه تهران را باید سرفصل جدیدى از تلاش ضدانقلاب در داخل کشور محسوب کرد. پس از انتخاب بنى صدر به ریاست جمهورى، وى درصدد حذف نیروهاى انقلابىاى بود که پس از اشغال لانه جاسوسى آمریکا، به عنوان نیروهاى خط امام متشکل شده بودند. ولى تحولات جنگ، موقعیت را براى بنى صدر و تحقق اهداف سیاسى او دشوار کرد. او مىخواست با خاتمه دادن جنگ، مورد حمایت غرب قرار گیرد و همچنین با بهرهگیرى از اهرمهاى مختلف، حمایت مردم را به خود جلب نماید، اما علىرغم تلاشهاى بنى صدر در سازماندهى ارتش و اجراى عملیات نظامى به منظور کسب پیروزى سیاسى - نظامى، این اقدامات با شکست و ناکامى همراه شد. لیکن این ناکامى وى، برنامههاى دیگرى را پیشروى نیروهاى شناخته شده مخالف نظام قرار داد.
از جمله برنامههاى او ایجاد جبهه سیاسى و جنجال آفرینى در کشور با همکارى مخالفان نظام و منافقین در قالب سخنرانى و بیان اظهارات مخالفت جویانه با جریان انقلابى و تحمیل نظریات خود با تکیه بر آراء ۱۱ میلیونى مردمى در انتخابات بود. در این راستا او سلسله برنامههاى سخنرانى و میتینگى را ترتیب داد که از جمله آن سخنرانى وى در ۱۷ شهریور در میدان شهدا و سخنرانى روز ۲۲بهمن وى در میدان آزادى بود. پس از این سخنرانى بود که وعده سخنرانى و ملاقاتى دیگر با مردم را در سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق در ۱۴اسفند داد؛ برنامهاى که با همکارى هماهنگ با منافقین و گروهکهاى مخالف نظام و انقلاب اسلامى و جریانهاى انحرافى در ابتداى انقلاب تدارک دیده و انجام شد.
از همین رو، گروهکهاى مخالف جمهورى اسلامى و طرفدار رئیس جمهور وقت در هماهنگى با دفتر وى آمادگى خود را براى شرکت در غائله ۱۴اسفند ۵۹ اعلام کردند که عبارت بودند از: دفتر همکارىهاى مردمى و گارد ریاست جمهورى، جبهه ملى به همراه گروهکهاى وابسته به آن نظیر حزب ملت ایران، جاما، گروه ایران امروز، جمعیت دانشگاهیان ملى، گروههاى ضد امام، ضد روحانیت و ضد ولایت فقیه، گروههاى شبه انقلابى که به علت وجود برخى اختلافها اکنون به جرگه طرفداران بنى صدر پیوسته بودند مانند گروه طرفداران بنى صدر، صادق قطب زاده، سیاه جامگان، داریوش فروهر و شریعتمدارى. جدا از دسته فوق، مىتوان از گروههاى دیگر به عنوان دسته دومى نام برد که در ظاهر به طرفدارى از بنى صدر و در باطن براى تأمین پارهاى از مقاصد سیاسى، ایجاد بلوا و برهمزدن هرچه بیشتر جو سیاسى کشور در غائله ۱۴اسفند شرکت کردند که این گروهها عبارت بودند از: مجاهدین خلق و میلیشیا، رنجبران، پیشگام، پیکار، اتحادیه کمونیستها، توفان و فداییان اقلیت، راه کارگر و سازمان چریکهاى فداییان خلق.
غائله ۱۴ اسفند و برخورد منافقین با مردم انقلابى
در این روز، بنى صدر که از حمایت گروههاى ضدانقلاب و مخالف امام (ره) بهره مىبرد، در سخنرانى طولانى خود ضمن حمایت از افکار و اعتقادات مصدق، به شخصیتهاى انقلاب و نهادهاى انقلابى توهین نمود و در راستاى اهداف استکبار جهانى سخن راند که با اعتراض امت حزبالله مواجه گردید. او در جاى جاى سخنان خود مکرر این جمله را تکرار مىکرد که «عدهاى براى اخلال اینجا آمدهاند، اگر دست از اخلال برندارند من از شما مردم خواهم خواست چماق به دستانى را که مىخواهند جمهورى را به لجن بکشند، تنبیه کنید».
به دنبال این سخنان بود که گارد ریاست جمهورى، به همراه میلیشیاى سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و عدهاى که با پوشیدن لباسى شبیه لباس پاسداران و افراد حزب اللهى در حالیکه از چند روز قبل آماده شده بودند، به نیروهاى انقلابى مخالف رئیس جمهور حمله بردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و حتى تعدادى از آنان را نیز بازداشت کردند. وى پس از این واقعه نیز پیامى صادر کرد که در بخشى از آن چنین آمده بود: «حوادث دانشگاه تهران بر مقاومت دلیرانه شما مردم در برابر کسانى که مىخواستند با ایجاد اغتشاش جلوى آزادى مردم را بگیرند، مسائل کم اهمیتى نیستند که بتوان به سادگى از آن گذشت.»
حذف رئیس جمهور خائن و جریان ضدانقلاب از صحنه سیاسى کشور
این حادثه منجر به وقوع حوادث و رخدادهایى شد که سرانجام منتهى به درگیرى مسلحانه در داخل کشور و در نهایت شکست ضد انقلاب و حذف آنها از صحنه سیاسى شد. وقوع این غائله ساختار شکنانه با عکس العمل شدید امام (ره) و سایر شخصیتها و گروهها و روحانیون انقلابى مواجه شد. در جمعه ۱۵اسفند گروهى که به دستگیرى معترضین سخنرانى روز گذشته دانشگاه تهران اعتراض داشتند، دست به تحصن در دانشگاه زدند و اقدام به راهپیمایى کردند. در شنبه ۱۶ اسفند نیز روحانیون و طلاب و جمعى از اهالى قم بعد از پایان درس در مسجد اعظم این شهر دست به راهپیمایى زدند و ضمن حمایت از متحصنین در دانشگاه تهران، حوادث روز پنج شنبه را محکوم کردند.
حضرت آیت الله خامنهاى در ضمن خطبه نماز جمعه در ۱۵ اسفند، این برنامه را توطئه گروههاى ضد اسلام و سیاستمدارانى ورشکسته که از دستگاه اداره کشور رانده شدهاند توصیف کردند و گفتند: «همه این گروهها باهم یک طیف واحد را به وجود آوردهاند براى اینکه در اجتماعات بىنظمى ایجاد کنند تا بدین وسیله بتوانند صدایشان که همراه با اهانت به مقدسات مردم و انقلاب است از رادیو به گوش مردم برسانند.»
شهید آیت الله بهشتى نیز در۲۲ اسفند ۱۳۵۹، در نامهاى خطاب به امام خمینى (ره) دوگانگى موجود میان مدیران کشور را ناشى از وجود دو بینش متفاوت میان آنها معرفى و ضمن توضیحاتى درباره این دو بینش نوشتند: «.. شاید براى شنیدن، این خبر تلخ و دشوار باشد که بسیارى از کسانىکه در طول این سالها به مقتضیات طبیعت و ماهیت نظام ادارى و رژیم شاهى، در همه سازمانهاى لشکرى و کشورى همواره در اقلیت بوده و زیر فشار اکثریت غرب گرا یا شرق گرا بر این سازمانها بهسر مىبردهاند، هماکنون در جمهورى اسلامى. دوباره تحت همان اکثریت قرار گرفتهاند ولى این بار زیر حمایت همه جانبه رئیس جمهور و فرمانده نیروهاى مسلح... امروز در جمهورى اسلامى با حمایت رئیس جمهور و همفکران ایشان در جبهه ملى و نهضت آزادى و با همدستى خلقىها همه جا سرکوب مىشوند که به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند.»
بعد از این ماجرا نیروهاى انقلابى و مسؤولان نظام به ویژه نمایندگان متعهد مجلس شوراى اسلامى با جدیت در مقابل زیادهخواهىها و انحصار طلبىهاى بنى صدر ایستادند. آنها طرح عدم کفایت سیاسى را تصویب کردند و امام نیز آن را تأیید کرد و به این ترتیب بنى صدر که خود را صاحب ۱۱ میلیون رأى و بیش از این تعداد هوادار مىدانست، از ریاست جمهورى خلع و چندى بعد در لباس زنانه در حالیکه رهبر منافقین وى را همراهى میکرد از کشور متوارى شد.
غائله ۱۴ اسفند و برملاشدن چهره رئیس جمهور منافق و خائن به ملت
این حادثه در شرایطى رخ داد که به خاطر عدم درایت و سهل انگارى بنى صدر، نیروهاى انقلابى در جبهههاى جنگ در اوج فشار بودند و در موقعیتى که کشور نیاز به آرامش و ثبات داشت و نیروهاى مخلص انقلابى تمام توان و انرژى خود را براى دفاع از خاک و ناموس وطنشان گذاشته بودند و به قصد حفظ وحدت، در مقابل همه تهمتها و افتراها سکوت کرده بودند، از سوى حامیان بنى صدر و سرسپردگان به بیگانگان، متهم به خشونتطلبى و اغتشاش شده، مورد خشونتهاى مدعیان آزادیخواهى قرار گرفتند. به همیندلیل این غائله پیوند بنى صدر با مخالفان نظام و همسویى با آنان را آشکار ساخت و مثلث شوم بنى صدر، منافقین و لیبرالها شکل گرفت. از این زمان به بعد، ما شاهد مقابله مستقیم بنى صدر با انقلاب اسلامى هستیم که حوادث خونین سال ۶۰ و انفجار دفتر مرکزى حزب جمهورى اسلامى و به شهادت رساندن شهید بهشتى و یارانش، شاهدى برآن بود.
طرح و برنامه دشمنان خارجى براى تدارک این غائله
به دنبال تحقیقاتى که پس از این واقعه انجام گرفت، دادگسترى اعلام کرد، واقعه ۱۴اسفند حرکتى سازمان یافته و از پیش طراحى شده علیه انقلاب اسلامى و خط امام بوده است. بدون شک این حوادث بدون هدایت جریان خارجى صورت نگرفته است. شواهد موجود اثبات کننده این مدعا است. در این خصوص طبق هماهنگى با سفارت فرانسه که احتمالاً بنى صدر یکى از واسطههاى اصلى این ارتباط بود، در اواخر سال ۵۹، مسعود رجوى مخفیانه به فرانسه رفت و در اردیبهشت ماه ۶۰ بعد از بازگشت، ترتیب نشستى درون گروهى را داد و خط مبارزه تا سرنگونى نظام را ابلاغ کرد. مسعود رجوى در سفرش به فرانسه که حدود یک ماه طول کشید، اقدام به هماهنگى با کشورهاى غربى براى مبارزه مسلحانه برضد نظام جمهورى اسلامى کرد. این ارتباط در تحقیقات و اعترافات برخى از اعضاى دستگیر شده سازمان، آشکار شد و وقایع بعدى نیز گواه دیگرى بر هماهنگى قبلى با فرانسه بود.
اولین جرقههاى آشکار جانبدارى غرب از سازمان منافقین در مصاحبههاى دو روزنامه مشهور فرانسوى اونیتا و لیبراسیون در تابستان ۵۹ زده بود و همزمان، ارتباط هایى با دولت عراق از سوى سازمان برقرار شد و در مواردى رادیوى بغداد آشکارا از مجاهدین خلق (منافقین)، تمجید و حمایت کرد.
این غائله و حوادث پس از آن، نمونهاى از تلاشهاى گروههاى مخالف نظام با بهرهگیرى از عناصر درون نظام و با حمایت و هدایت بیگانگان، براى ضربه زدن به نظام جمهورى اسلامى بود که به همین جا ختم نشد و این سناریو بعدها در حوادث تیرماه ۷۸ و فتنه سال ۸۸ نیز تکرار شد و بدخواهان نظام و دشمنان داخلى و خارجى بارها این آموزه خویش را آزمودند؛ اما در سایه رهبرى هوشمندانه رهبر معظم انقلاب و حضور مردم در صحنه دفاع از ارزشها و آرمانهاى اسلامى و انقلابى، همانند گذشته، نتیجهاى جز روسیاهى به دست نیاوردند./۹۴۵۷/د103/ب1
ارسال نظرات