۲۰ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۷
کد خبر: ۵۷۰۷۸۵
یادداشت؛

جای دوربین خالی

اون موقعی که دروازه بان شجاع ما بیرانوند پنالتی بهترین بازیکن جهان رو مهار کرد و توپ و جوری محکم بغل گرفت که شهره خاص و عام شد، خدا رو شکر دوربین بود.
شهید گمنام، دفاع مقدس

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اون موقعی که دروازه بان شجاع ما بیرانوند پنالتی بهترین بازیکن جهان رو مهار کرد و توپ و جوری محکم بغل گرفت که شهره خاص و عام شد

خدا رو شکر دوربین بود!

دوربین بود که ثبت کنه این رشادت‌ها رو!

اما یه جاهایی هم بود که فرزندان این مرز و بوم به جای توپ فوتبال، مین فسفری رو محکم تر بغل میکردن

مین ها به قدری حرارت داشت که هرچیزی رو تو خودش ذوب میکرد!

داغ بود، خیلی داغ، ولی عملیات نباید لو میرفت!

اما تو اون بیابان و میدون مین، زیر نور ماه، جز خدا و ملائکش هیچ دوربینی و هیچ تماشاگری نبود که ببینه و زوم کنه رو صورت این رزمنده ها، این شیر بچه ها که ثبت بشه برای حفظ وطن چه ها که نکشیدن!

اونجا که میلاد محمدی توپ و جلو انداخت جوری دویید که همه از جون مایه گذاشتن رو دیدیم!
خدا رو شکر دوربین بود.

یه جاهایی هم یه عده جوان رعنا و تازه داماد بودن، تیربار و آرپی‌جی روی دوششون میزاشتن و زیر بارون گلوله از سینه خاکریز جوری بالا میرفتن، جوری پائین میومدن و جوری به قلب دشمن میزدن که حسرت ندیدن این صحنه ها تا قیامت روی دل ماست.

حیف اونجا دوربین نبود.

اونجایی که بچه های تیم ملی با غیرت عجیبی روی خط دروازه جلوی اسپانیا دیوار گوشتی درست کرده بودن و روی هم افتادن تا دروازه ایران باز نشه. خدا رو شکر دوربین بود!

یه روزهایی هم تو تاریخ این سرزمین بود که تو مرز شلمچه، همین جوان های بیست 25 ساله ایران، جلوی موتور جنگی عراق، جلوی لشگر زرهی، جلوی توپ و تانک دیوار گوشتی ایجاد کردن تا پای اجنبی به شهرها نرسه.

اونجا راوی تو شلمچه میگفت، دیگه کار از نفر و دسته و گروهان گذشته بود، گردان گردان جوان میرفت و برنمیگشت، آخه صحبت ناموس و وطن بود! 

ای کاش، ای کاش دوربین بود ما میدیدیم مردهای ما چجوری جنگیدن.

یه جاهایی بود تو تاریخ ایران که به جای کف و سوت و هورای تماشاچی ها، گاز شیمیایی خردل و عامل اعصاب بود! 

یه جاهایی بود سه نفر بودن و دوتا ماسک.

یه جاهایی بود سیاهی زمستون غواص‌ها به شط میزدن.

یه جاهایی بود که تیربار ضد هوایی رو به موازات زمین افقی گذاشته بودن و مثل داسی که گندم درو می کنه، هرچیزی که ارتفاع داشت و از زمین بلند می شد رو درو می کرد؛ ولی یه عده از همین شیر پاک خورده ها بلند میشدن، سر و سینه شونو سپر سرب داغ میکردن تا تیربار و از کار بندازن!

قهرمان بود! ولی دوربین نبود!

خدا رو شکر تو جام جهانی دوربین بود./۸۷۶/د۱۰۱/س

سید الموسوی

ارسال نظرات