بازیگوشی ثروت وسط مرثیه فقر
به گزارش خبرگزاری رسا، در اقتصادهایی كه ثروت به شكل ناعادلانهای توزیع میشود، از یك طرف با تشدید پیوسته فقر در میان طبقات پایین درآمدی جامعه و از طرف دیگر با ثروتمندشدن پیوسته طبقات بالا درآمدی جامعه روبهرو هستیم و درحقیقت دولتها با دو جامعه فقیر و غنی روبهرو هستند.
در واقع در چنین اقتصادهایی متغیرهای اقتصادی به نوعی عمل میكنند كه ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و فقرا فقیرتر. بهطور نمونه تورم بر هر یك از دهكهای درآمدی اثر مختلفی دارد در حقیقت تورمی كه فقیر را فقیرتر میكند و ثروتمندان را به دلیل برخورداری از انواع دارایی، ثروتمندتر میكند.
در این بین، فقرا برای حفاظت از تورم پناهگاه چندانی ندارند و باید اثرات منفی تورم بر معیشتشان را به شكل جبری بپذیرند و اما ثروتمندان علاوه بر اینكه تورم در بخشهایی به سودشان است و ارزش دارایی شان را بالا میبرد، گزینههای زیادی برای سرمایهگذاری و دستیابی به بازدهی بیشمار دارند.
پدیده فوق نمونه كوچكی از آثار توزیع ناعادلانه ثروت است و انباشت ثروت با گذر زمان در دست طبقات بالا درآمدی چنان حجیم و قابل ملاحظه میشود كه گسیل سرمایهگذاری اشخاص حقیقی و حقوقی ثروتمند، در بازارها نوسانهای قابل ملاحظهای ایجاد میكند كه گاه دولتها توانایی كنترل آنها را به سختی دارند.
متأسفانه اقتصاد ایران با پدیده انباشت ثروت نزد طبقات بالا درآمدی روبهرو است كه این موضوع آثار منفی را در جامعه منصه ظهور گذاشته است.
در ابتدای دولت یازدهم، منتقدان رشد حجم نقدینگی در دولت گذشته، به یكباره معتقد شدند كه حجم نقدینگی تأثیری بر تورم ندارد. از ابتدای دولت یازدهم تاكنون حجم نقدینگی از محدوده 500هزار میلیارد تومان به مرز هزار و 500 هزار میلیارد تومان رسیده است و عمده این حجم نقدینگی (در سطح هزار و 300 هزار میلیارد تومان) در قالب شبه پول فعلاً در بانكها پارك شده است، اما 200هزار میلیارد تومان الباقی نیز كه تقریباً قدرت خرید آنی دارد آنقدر است كه هر بازاری اعم از ارز، سكه، طلا و خودرو را به هم بزند.
بر هم خوردن تعادل بازارهای مذكور اثر منفی بر زندگی بسیاری از مردمی كه صاحب دارایی و ثروت چندانی نیستند، دارد و باید فكری به حال هدایت صحیح ثروت در اقتصاد به بخشهای تولیدی كرد. در غیر این صورت سفتهبازیهای قابل ملاحظهتری در اقتصاد رخ خواهد داد.
در اثر توزیع ناعادلانه ثروت، هماكنون ثروت در دست اشخاص حقیقی و حقوقی معدودی انباشت شده است و این بخشها در اثر حجم نقدینگی عظیمی كه در اختیار دارند، میتوانند هر بازاری را با پمپاژ نقدینگی با مشكل روبهرو كنند و از این پولها گاه در انتخاباتها بهره ببرند یا برای به دست آوردن اطلاعات نهانی هزینه كنند تا بتوانند با چینش یك بازی دومینووار ثروت خود را بیش از پیش افزایش دهند، از این رو باید فكری به حال هدایت حجم نقدینگی به مسیر تقویت تولید ملی كرد. در غیر این صورت، دامنه بحران رشد حجم نقدینگی، تقویت اشتها، پتانسیل سفتهبازی و دلال بازی در اقتصاد میتواند كشور را با بحران غیرقابل كنترلی روبهرو كند.
بهطور نمونه، یك روز ثبتسفارش متوقف میشود و عدهای سرمایهدار قبل از توقف ثبت سفارش تعداد زیادی خودرو را ثبت سفارش میکنند و در این میان خودرو به دلیل توقف ثبت سفارش، دهها میلیون تومان قیمتش افزایش مییابد. به همین دلیل این سرمایهداران هزاران میلیارد تومان سود میکنند. حال بماند كه اخبار غیررسمی از قاچاق 30 تا 66 هزار خودروی لوكس طی یكسال گذشته حكایت دارد (دقیقاً زمانی كه ثبت سفارش مسدود بوده است) و روز دیگر، سرمایههای زیادی به پیشخرید سكه ورود میكند (تا جایی كه در خبرها آمد، یك فرد 24 هزار سكه پیشخرید كرد كه با احتساب هر پیشخرید یك میلیون و 500هزار تومان، مجموع این خرید 38میلیارد تومان آب میخورد.)
از سوی دیگر طی ماههای اخیر میلیونها سكه پیشفروش شده است، این بدان معنی است كه عدهای صاحب ثروت و اطلاعات نهانی در طرح پیشخرید سكه سرمایهگذاریهای كلان كردهاند و هماكنون با تحویل این سكهها دهها درصد سود غیرمتعارف نصیبشان میشود و حال آنكه این ذخایر طلای كشور متعلق به 80میلیون نفر ایرانی است و اگر ذخایر طلای ایران در سطح مناسبی قرار گرفته است، براساس تدبیر بزرگان نظام در سالهای پیش بوده كه تدبیری بسیار صحیح نیز بوده است، اما باید دید حراج و ارزانفروشی این طلاها در طرح پیشفروش سكه در شرایط كنونی كار صحیحی است و آیا این اقدام اجحاف به پشتوانه پول ملی نیست؟
در نهایت اگر ثروت درست مهار نشود و به بخش تولید هدایت نشود، در آینده هر روز شاهد نوسانهای گاه و بیگاه در بازارها خواهیم بود كه دود این نوسانها به چشم طبقات پایین درآمدی جامعه میرود./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان