هزینه های "دنیاطلبی"
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از اصلی ترین مشکلات جامعه امروزی ما، خوی مادی گرایی و دنیاطلبی است. پرواضح است که زندگی انسان با مادیات قرین است اما مسئله زمانی آزاردهنده می شود که انسان بُعد الهی خود را فراموش کرده و غرق در مادیات فانی شود. این مسئله به ویژه بعد از انقلاب اسلامی که شعارهای اصیل اسلامی را چه قبل از پیروزی و چه بعد از آن، فریاد کشید، اهمیت بیشتری یافت. گرایش یا عدم گرایش به دنیا در جوامع مادی شاید تاثیر زیادی در رفتار اجتماعی مردم نداشته باشد؛ اما این مسئله در جامعه اسلامی که انسان را ترکیبی از بعد مادی و الهی می داند و اتفاقا بعد الهی او را قابل توجه تر از بعد مادی می داند، می تواند تبدیل به مسئله ای سرنوشت ساز آن هم از لحاظ اجتماعی شود.
همانگونه که در تعبیر رسول گرامی اسلام، دنیا دوستی منشا همه خطاها معرفی شده است، خود دنیا به تنهایی چیز بدی نیست چراکه مومن می تواند دنیا را خدیجه گون در خدمت اهداف الهی بگیرد. حدیث شریف: بالدنيا تُحرَزُ الآخِرَةُ. آخرت با دنيا به دست مى آيد، نیز اشاره می کند که همین دنیا می تواند آخرت را آباد کند. آنچه در حدیث پیامبر(ص)، مذموم است دوستی دنیا است. دوستی دنیا باعث تحمیل هزینه های نابجا و خسارات هنگفت جانی و مالی می شود. امروزه می توان گفت که بخش زیادی از هزینه ها صرف مواردی پوچ مثل پرستیژ و چشم و هم چشمی های افراد جامعه می شود. ماشین و خانه و ... آسیب نیست ولی وقتی که تبدیل به عرصه ای برای نمایش خوی دنیاطلبی شود که در پی آن تنها هزینه های بی ثمر انجام می شود، آسیب زاست.
همان گونه که در حدیث هم تعبیر به «کل خطیئة» آمده، خلق و خوی دنیا طلبی منشا «همه» انحرافات و مفاسد است و می توان نتیجه گرفت که همه مشکلات اخلاقی، خانوادگی، اجتماعی و ... ریشه در دنیاطلبی و غرق شدن در زرق و برق آن دارد. گرفتارى و مشغله اى كه حاصل آن، تنها رنج بی پایان است و فرد هیچگاه در زندگی خود احساس رضابت و بی نیازی نخواهد کرد و نیز آرزوهای دست نیافتنی که همیشه انسان در پی برآوردن آنها دوان است، همه و همه حاصل این نگاه است.
پیامدهای دنیاطلبی
از دست دادن شعور و احساس، تباه شدن عقل، سنگدلى، كورى باطن، بى احساسى و مردن دل، پوشيده ماندن عيبها، فساد عمومى از پیامدهای دنیاطلبی است که در قرآن و روایات به آنها اشاره شده است.
به تعبیر امیرالمومنین علی(ع): فَارفِضِ الدنيا؛ فإنّ حُبَّ الدنيا يُعمِي و يُصِمُّ و يُبكِمُ و يُذِلُّ الرِّقابَ. دنيا را رها كن؛ كه دنيا دوستى [ انسان را ] كور و كر و لال و سرافكنده مى سازد. بدیهی است که چنین شخصی راه های ارتباطی خود با جهان خارج را از دست داده و چراغ های هدایت زندگی را نخواهد دید و پندهای ناصحان را نخواهد شنید و هیچ تفاهمی میان او و خیرخواهان ایجاد نخواهد شد.
با نگاهی به تاریخ اسلام می توان ادعای این نوشتار را مشاهده کرد. جامعه ای که وقتی پیامبر اسلام وضو می گرفتند، دور وجود مقدس ایشان حلقه می زدند تا قربة الی الله از قطرات آب وضوی ایشان بر سر و تن کشیده و متبرک شوند، جامعهای اسلامی بود. پنج دهه بعد همین امت در رفتاری صد و هشتاد درجه متفاوت، دور وجود مقدس سیدالشهدا(ع) حلقه زدند تا به تعبیر امام باقر(ع) به خون جدشان تقرب به خدا بجویند. این دو رفتار، کاملاً متفاوت اما جامعه و نیت، واحد است.
چه کسی؟ چرا؟ چطور؟
طی این پنج دهه چه کسی و چطور باعث این تغییر شد و اصلا چه چیزی تغییر کرد؟ این سه سؤال در حیطه تغییرات اجتماعی بسیار مهم است چراکه با پاسخ پیش بینی اینکه آیا چنین جریانی در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد یا نه و اگر بله در چه زمانی؟ آسان می شود.
جواب مختصر این است که ارزشها تغییر کردند. باورها، ارزشها، احساسات و اطلاعات، نگرش ساز هستند و نگرش باعث ایجاد رفتار میشود. ارزشهای جامعه زمان رسولالله(ص)، ارزشهای معنوی و الهی بودند؛ از همین رو نگرشها نیز نگرش معنوی بود. به همین خاطر دور پیامبر(ص) حلقه میزدند که قطرات وضوی حضرت بر زمین ریخته نشود؛ اما سال شصت هجری یعنی پنج دهه بعد ارزشها مادی شدند.
این تغییر نگرش نه دفعی بلکه در طول پنج دهه، اندک اندک ایجاد شد تا واقعه عاشورا اتفاق بیفتد که در آن اصلاً دست و گوش نمیبینند بلکه انگشتر و گوشواره میبینند. عملکرد کارگزاران حکومت نیز جالب توجه است. جز مدت زمان اندک دوران امیر المومنین(ع) و امام حسن(ع) بقیه دوران حکومت به دست حکامی بود که تاریخ گواه مال اندوزی آنان است. ابوموسی اشعری حاکم بصره در زمان خلیفه دوم و سوم، سعد بن ابی وقاص عضو شورای شش نفره و حاکم کوفه در زمان خلیفه دوم، مروان بن حکم و روابط خاص او با خلیفه وقت بر سر مال، و معاویه که شرح اعمال او مکتوبه ای دیگر می طلبد، همه و همه نقش غیر قابل انکاری در تغییر ذائقه مردم به سمت دنیاطلبی داشتند.
این مسئله وقتی واضح تر می شود که می بینیم وقتی جناب عمر، به جناب سلمان گفت: به نظر تو، من پادشاهم یا خلیفه؟ جناب سلمان می گوید: اگر از اموال مردم یک درهم، یا کمتر از یک درهم برداری ] آن هم نه برای خود بلکه [ در جایی که حق آن نیست، آن را بگذاری، در آن صورت تو پادشاه خواهی بود و دیگر خلیفه نیستی. وقتی صرف حتی یک دینار در غیر جایی که باید صرف شود ولو یک کار عام المنفعه هم انجام شود، ملاک پادشاهی است؛ حال حکام فوق الذکر مشخص است. آن ها مسئله خلافت را به مسئله پادشاهی تبدیل کردند. عامه مردم نیز که در این مسائل دنباله رو خواص هستند، به دنبال آنها حرکت میکنند.
وضعیت فعلی
اکنون نیز بایستی توجه داشت که دشمنان انقلاب اسلامی سعی می کنند از راه نفوذ به بدنه مردم، مسئولان و نخبگان، گرایش های مردم را تغییر دهند و به جای روحیه جهادی و شهادت طلبی، روحیه دنیاطلبی یعنی مزهی دنیا را با حرص و ولع، در دهان مزمزه کردن و چرب و شیرین دنیا را قدر دانستن، را در جامعه ایجاد کنند. اگر جامعه امروزی که به این ویروس خطرناک آلوده شده، درمان نشود و این بیماری گسترش یابد، احتمال هر چیزی مثل جامعه زمان امام حسین(ع) وجود دارد. بنابراین باید مراقب بود تا حسین زمان تنها نماند.
چه کنیم؟
کسی که بینشی الهی دارد و همواره پندهای قرآن و انسان های الهی را سرلوحه اعمال خود قرار می دهد، به این سفارش معصوم(ع) هم توجه خواهد کرد که: الدنيا دُوَلٌ. فما كانَ لَكَ مِنها، أتاكَ على ضَعْفِكَ و ما كانَ علَيكَ، لَم تَدفَعْهُ بِقُوَّتِكَ. دنيا [نوبتى است و دولت آن] دست به دست مى گردد. اگر به سود تو باشد، گر چه ناتوان باشى، به تو مى رسد و اگر به ضررت باشد، با قدرت و توان خود، نمى توانى از خود دورش كنى. بنابراین در عین اینکه برای رفع نیازهای مادی خود تلاش می کند و منافاتی هم بین این تلاش و عبادات الهی نیز نمی بیند، مطمئن هست که بهره و نصیب او از این دنیا به همان مقداری است که به دستش می رسد و همان را هم مایه برکت زندگی دانسته و تنها در راه رضای الهی صرف خود و خانواده و جامعه اش می کند. این عقیده از بسیاری از امراض روحی و جسمی جلوگیری می کند و انسان را از افتادن در ورطه مادیات که انتهای آن معلوم نیست حفظ می کند و به تبع، جامعه ای که از چنین انسان هایی تشکیل شده، جامعه ای سالم خواهد بود.
در پایان از فرمایش معصوم(ع) کمک می گیریم که فرمودند: بدانيد كه دنيا سرايى است كه هيچ كس از آن به سلامت نمى رهد جز با دل بركندن از آن و هيچ كس به واسطه كارى كه براى دنيا كند نجات نمى يابد. مردم براى آزمايش گرفتار دنيا شده اند. آنچه را از دنيا به خاطر دنيا برگرفتند، از دستشان برود و بايد حساب پس دهند و آنچه را از دنيا براى غير آن (آخرت) به دست آوردند، به آن برسند و هميشه با آنهاست. این حدیث صراحتا اشاره می کند که نگاه به دنیا باید در حد نگاه به عنوان مزرعه ای برای آخرت باشد. مال دوستی و جمع آوری مال به تنهایی و بدون این که نیازی از انسان برطرف کند تنها باعث گرفتاری و هم و غم در هر دو دنیا می شود. بنابراین دوستی دنیا باید از قلبها زدوده شود.
در این بین افزون بر این که ضروری است خود مردم به تقویت بیش از پیش اعتقادات خود و به صحنه زندگی در آوردن آن یا به تعبیری به اسلام حداکثری، همت گمارند؛ روشنفکران اسلامی، روحانیان و مسؤولان و دانشگاهیان و صدا و سیما هم نقش بسیار حساس و مهمی در این زمینه دارند./۸۴۱/ی۷۰۲/س
حجت الاسلام سیدحسین اکبرپور، پژوهشگر حوزه علمیه قم
منابع
بیانات رهبری در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسی انقلاب. 15/12/1377
نهج البلاغة، خطبه ۱۵۶
سوره مؤمنون، آیه 55- 56؛ سوره توبه، آیه 87 و 93؛ نهج البلاغه، خطبه 108؛ اصول کافی، ج2، ص136
اصول كافي، ج2، ص136
أنساب الأشراف للبلاذري - رقم الحديث : 2344
أمالي شیخ طوسي، المجلس الثامن، 393-43
نهج البلاغة، خطبه 63