بررسی شاخصه های کلیدی اخلاق در اخلاق پژوهی معاصر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، با حضور آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور سی و نهمین کارگاه فلسفه اخلاق با عنوان شاخصه های کلیدی اخلاق در اخلاق پژوهی معاصر شامگاه دوشنبه در خانه اخلاق پژوهان جوان برگزار شد.
آیت الله اعرافی با بیان این که در حوزه اخلاق می توان بیش از ده ایده را عرضه کرد، گفت: نخستین ایده بحث فقه و اخلاق است که به عنوان فقه الاخلاق شناخته می شود؛ در این ایده می توان دو دانش بزرگ و مهم را در نقطه ای به یکدیگر رساند که منجر به تولید دانش جدیدی می شود.
وی ادامه داد: پیش از وارد شدن به بحث باید به بیان واژه های فقه و اخلاق پرداخت؛ فقه یک دانش غنی و دارای معانی اصطلاحی و لغوی متعددی است که مشهور ترین آنها فقه به معنای عام و خاص است؛ فقه به معنای عام دانشی است که با استفاده از روش استنباطی به حوزه ای از معارف اسلامی و دینی می پردازد که این معنا مجموعه ای از علوم را در بر می گیرد؛ در فقه به معنای عام از روش اجتهادی و استنباطی استفاده می شود و غایت آن نسبت دادن گزاره های به دست آمده به شارع است.
مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور اضافه کرد: معنای دوم فقه نیز در اصول و مباحث اجتهاد و تقلید بسیار بیان شده است این معنا از نظر روش همانند معنای عام استنباطی است و باید گزاره های به دست آمده نیز به شارع نسبت داده شود؛ به طور کلی فقه به معنای خاص عبارت از احکام شرعی فرعی در حوزه رفتارهای مکلف است که غالبا شامل احکام خمسه می شود و احکام وضعی نیز در کنار آن قرار می گیرد.
وی در ادامه به واژه اخلاق اشاره کرد و افزود: موضوع اخلاق فراوان است برخی آن را صفات می دانند از نظر آنها اخلاق کارش با کیفیات نفسانی است و اگر از اخلاق جوارحی سخن می گویند از امور پیرامونی صفات است و به ذات وجود ندارد.
رییس جامعه المصطفی العالمیه اضافه کرد: برخی نیز موضوع اخلاق را صفات و رفتارهای جوانحی می دانند و می گویند برخی از رفتارهای انسان مانند عشق و محبت را نمی توان صفت دانست؛ از نظر برخی موضوع اخلاق رفتار و از نظر برخی دیگر جمع تمام موارد بیان شده قبلی است.
وی با طرح سؤالی مبنی بر این که آیا ترکیب فقه و اخلاق معقول است، گفت: با توجه به معانی مختلفی که برای فقه و اخلاق بیان شد می توان گفت فقه الاخلاق نیز دارای دومعنای عام و خاص است؛ فقه در معنای عامی که در حوزه اخلاق به کار می رود عبارت است از این که اخلاق در منابع دینی اجتهاد شود اما در علوم اسلامی کمترین توجهی به این موضوع شده است و کتاب های اخلاقی به لحاظ طبقه بندی و تحلیل تحت تأثیر اخلاق یونانی است.
عضو شورای عالی حوزه های علمیه ادامه ادامه داد: معنای دیگر فقه الاخلاق عرضه معنای دوم فقه یعنی فقه خاص بر معانی اخلاق است که چنین کاری بسیار پیچیده است؛ برخی می گویند فقه الاخلاق شامل صفات نمی شود زیرا صفات، کیفیات حاصل از نفس هستند و فقه مربوط به رفتار است اما در جواب آنها گفته می شود که چهار فعل اکتساب، اجتناب، تضعیف و تشدید به صفات تعلق می گیرد و از سوی دیگر هر صفتی که ایجاد و اعدامش اختیاری باشد وارد مباحث فقهی می شود و هر رفتار اختیاری محکوم به احکام فقهی است در نتیجه صفات اخلاقی موضوع فقه نمی شوند اما متعلق موضوع فقه قرار می گیرند.
وی اضافه کرد: نوع دوم رفتارهای جوارحی است که صفات نیستند بلکه فعل وانفعالات درونی است که به سادگی تحت عنوان فقه قرار می گیرند با قبول این پیش فرض که فقه به رفتارهای جوانحی اختصاص ندارد؛ سومین نوع نیز رفتارهای جوارحی است که در اخلاق مورد بحث قرار گرفته و دارای دامنه وسیعی است؛ برخی از آنها در ابواب فقهی موجود قرار می گیرند و برخی را فقه موجود جواب نمی دهد از جمله فقه میان فردی یا روابط عام اجتماعی که در فقه موجود مورد توجه قرار نگرفته است گرچه شیخ انصاری تا حدودی به آن پرداخته است اما موارد گسترده تر از آن است که شیخ به آن پرداخته است./1324/پ۲۰۲/ی