۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۰
کد خبر: ۵۳۷۵۷۵
یادداشت؛

فتحی نه به تعداد شهدایمان، بلکه به تعداد میلیون ها زائر امام حسین

امام خامنه‌ای در سال ۶۳ فرمودند: «ما هنوز مبارزه را تمام شده نمی‌دانیم، ما هنوز حرکت حسینی را در جامعه خودمان پایان یافته تلقی نمی‌کنیم. ما هنوز در راه کربلا و عاشورا داریم حرکت می‌کنیم» و امروز پیاده‌روی اربعین آغازی دوباره بر دیدار کربلا است.
پیاده روی اربعین

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از تسنیم، رهبر انقلاب اسلامی امسال فرمودند: «از اینجا با شوق و حسرت به گام‌های میلیون‌ها زائر نگاه می‌کنیم و باید خدای متعال را به دلیل منتی که با خلق این حرکت عظیم بر ما نهاده است، شاکر باشیم.» واقعاً این شاکر بودن شاید در میان تمام زائران اربعین دو طیف به خوبی درک می‌شود. یکی ما ایرانی‌ها به واسطه شوق و شعور رفتن به کربلا در دوران دفاع مقدس و دیگری شیعیان کشور عراق به واسطه سال‌ها اختناق و سرکوب به دست رژیم منحوس بعثی؛ اما باز هم میان این دو مظلومیت‌ها تفاوت دارد.

سه سال پیش نگارنده یادداشتی را با مضمون «برای آنانی که در حسرت کربلا سر در بهشت گذاشتند: ما کربلا را به تعداد شهدایمان فتح کردیم» نگاشته بود که در آن از حاج محمدرضا طاهری، مداح اهل بیت روایت کرده بودم: «دلم هوایى مهران شده، اون موقع به بچه‌ها می‌گفتن نزدیک‌ترین راه به کربلا از مرز مهرانه. یادمه موقع پست شبانه، بچه‌ها اول تو سنگر رو به حرم امام حسین علیه السلام دست رو سینه می‌ذاشتن و با اشک یه سلام به حضرت می‌دادن:  السلام علیک یا اباعبدالله، یادتون باشه هر وقت مشرف شدین کربلا به یاد بچه‌هایى که در حسرت دیدن کربلا بودن و در مسیر حرم اون آقا شهید شدند باشید و جاى اونا زیارت کنین.»

حال اما در اربعین 1439 هجری قمری ماجرا کمی فرق کرده است. امروز هم عراقی‌ها حالی دیگر دارند و هم ما. عراقی‌ها حالا می‌تواند خادمی کنند و آیین‌های مذهبی و موکب‌داری خود را داشته باشند. مانند محمد که ما دو روز در نجف مهمان خانه آنها بودیم. محمد تنها کاری که می‌توانست انجام دهد آوردن سینی آب برای نزدیک به 120 نفر بود، به محمد گفتم: « ممنون از مهمان‌نوازی شما و ببخشید که مزاحم شدیم.» و محمد گفت:«اینجا خونه ما نیست، خونه امام حسین (ع) است و شما مهمان ایشان... بفرمایید آب.»

و این تنها بخشی از ماجرای عاطفی فراجغرافیایی ما بر مبنای اعتقاداتمان با عراقی‌ها است. ماجرایی که در طول مسیر تمامی ندارد و نخواهد داشت. جایی که وقتی موکب‌دار عراقی می‌گوید:« اگر جایی برای خواب در موکب نباشد شما بر سر من جا دارید و من بیدار می‌مانم و شما در جای من بخوابید تا صبح که در ادامه مسیر خسته و خواب‌آلود نباشید.»

روایت‌ها از عراقی‌ها بسیار است؛ اما کمی عقب‌تر از مسیر و شهرهای متبرک عراق برگردیم، یعنی مرزهای ایران و عراق، جایی که با هر قدم احساس می‌کنی که جا پای کسانی می‌گذاری که در روزگارانی نه چندان دور حضور داشته‌اند و تو نیز ناخودآگاه زمزمه می‌کنی و انگار آنها نیز با تو هم‌نوا می‌شوند:«کربلا منتظر ماست بیا تا برویم». آنانی که در مرز شلمچه، چزابه یا مهران فرقی نمی‌کند، شاید به این نیت می‌گیرند که وضو در فرات و نماز در کربلا.

آن روز که شهید سیدمرتضی آوینی، کربلا را این‌گونه برایمان تمثیل کرد نمی‌دانم می‌دانست که کمتر از 30 سال دیگر، نه تنها صدامی برای جلوگیری از ورود ایرانی‌ها وجود ندارد؛ بلکه دیگر مرزهای جغرافیایی آن‌قدر بی‌تاب شده‌اند که برادران ایران و عراقی دست‌دردست هم به سوی کربلا می‌روند. سید شهیدان اهل قلم گفته بود: «بعضی‌ها ما را سرزنش می‌کنند که چرا دم از کربلا می‌زنید و از عاشورا. آنها نمی‌دانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده‌ایم، نه یک بار، نه دو بار ... به تعداد شهدایمان.»

سال گذشته وقتی به عمود 443 رسیدیم با برادر شیخ زکزاکی روبه‌رو شدیم و به گفتگو نشستیم و این دومین سالی بود که در عمود 443 برای کاروان اتفاقی غیرمنتظره می‌افتاد. «حسین» کودکی 5 ساله است، او هیچ‌کس را ندارد و پدر و مادر و اقوام خود را در موصل از دست داده است، یعنی گروه تروریستی و وحشی داعش اعضای خانواده او را سر بریده بودند و او حال همراه چند تن دیگر از دوستانش در اینجا ساکن بودند و روزگار می‌گذارندند. حسین اما خندان بود از دیدن برادران ایرانیش. به فارسی تنها می‌توانست بگوید «برو» و «بیا» و حسین تنها ماند وقتی از آنجا رفتیم و ما در این فکر که آیا او را سال دیگر خواهیم دید یا در این بی‌سامانی کودکانی چون او سرنوشتی نامعلوم و سرگشته خواهد داشت. اما عکسی به یادگار با او کنار آرش ساربان که خیلی با او رفیق شده بود گرفتیم تا شاید روزگاری دیگر در دنیای مجازی او ما را کشف کند.

اربعین حسینی امسال نیز گذشت اما آنان که رفتند در آرزوی کربلا بی‌شک به کربلا رسیده‌اند و امروز ما نیز در قدمگاهی گام برمی‌داریم که پیش از ما راهش را فتح کرده‌اند، فتحی نه به تعداد شهدایمان؛ بلکه به تعداد تک‌تک میلیون‌ها زائر امام حسین (ع) و اینجاست که امام خامنه‌ای می‌فرمایند:«استقامت کنید، راه خدا امیدبخش است؛ اما هموار نیست.»/۹۶۹//۱۰۳/خ

ارسال نظرات